سلامت نیوز : بعد از ساخت سد كارون 3 در خوزستان ارتباط روستاهای پشت سد با دنیای بیرون قطع شد و اهالی این روستاها مجبور بودند با یدك‌كش و گذر از كارون 3 با روستاها و شهرهای اطراف ارتباط برقرار كنند كه گاهی موجب حوادثی برای مردم منطقه می‌شد. در تازه‌ترین حادثه هم تكان‌های شدید یدك‌كش دریایی شركت توسعه منابع آب و نیروی ایران، موجب غرق شدن یك مینی‌بوس و مرگ حداقل 12 زن و كودك از روستائیان بختیاری بخش دهدز شهرستان ایذه شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ به گفته فرزاد حسینی، مدیركل پزشكی قانونی استان خوزستان، «۷ كودك و ۵ زن» قربانیان این حادثه بوده‌اند. چهار مسافر مرد مینی‌بوس خود را نجات داده‌اند اما این ۱۲ زن و كودك نتوانسته‌اند خود را به سطح آب برسانند.مرگ 12 نفر از روستائیان كه تنها راه ارتباطی آنها با شهر ایذه، گذر از دریاچه سد با یدكش سازمان آب و نیرو بود به واكنش‌های تندی از سوی هموطنان خوزستانی منجر شده اما وزارت نیرو به جای اینكه سوال «سیدشریف حسینی» نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی را پاسخ دهد كه چرا پس از گذشت 15 سال از ساخت و 9 سال از بهره‌برداری سد كارون3 هنوز مسیر دسترسی روستاهای سادات حسینی و میراحمد احداث نشده است؟

مثل همیشه مقصر اصلی حادثه را راننده مینی‌بوس می‌داند كه توسط یدك‌كش شركت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آب و نیرو) از روی دریاچه انتقال داده شده بود. این درحالی است كه نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی از همان ابتدا به آنها تذكر داده بود كه مسئولان حادثه را بررسی كنند. با این وجود اما باز راننده متوفی مقصر شناخته و سهل‌انگاری وی دلیل بروز حادثه اعلام شد.

واكنش‌ها ادامه دارد

این حادثه تلخ درحالی رقم خورده است كه «حجت‌الله درویش‌پور» ‌نماینده مردم ایذه و باغملك در مجلس شورای اسلامی می‌گوید: «درباره تكمیل جاده نیمه تمام و رها شده این منطقه بارها تذكرات كتبی و شفاهی به مسئولان داده‌ام اما متاسفانه هر بار با بی‌توجهی مواجه شده و پاسخی سر بالا شنیده‌ام.» از زمان آبگیری سد كارون ۳ در سال 1383 و زیر آب رفتن پل قدیمی «گدار شهپیر»، روستائیان و عشایر بختیاری ساكن روستاهای «سادات حسینی» در شمال شرقی ایذه، در بن بست گرفتار شده‌اند. شركت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آب و نیرو) به تعهدات خود برای احداث راه‌های روستایی كه در اثر عملیات سدسازی تخریب شده و به زیر آب رفته‌اند عمل نكرده و در عوض، با قرار دادن یدك‌كش، اقدام به جابه‌جایی مینی‌بوس‌های حامل مسافر می‌نماید!

وزارت نیرو مقصر را راننده متوفی می‌داند

حبیب‌الله جعفری معاون بهره‌برداری سد و نیروگاه سازمان آب و برق خوزستان همانطور كه انتظار می‌رفت علت حادثه را «رعایت نكردن نكات ایمنی از سوی راننده مینی‌بوس» اعلام می‌كند و می‌گوید: «متاسفانه راننده مینی‌بوس مسائل ایمنی را رعایت نكرده و واضح است كه ماشین در وضعیت خلاص بوده و با پهلو گرفتن بارج، مینی‌بوس دچار حادثه شده و بخشی از آن در دریاچه افتاده است.» این درحالی است كه «سرهنگ مهماندار»رئیس پلیس راه كشور علت حادثه را «خرابی لنج» می‌داند و می‌گوید: «مینی‌بوس مذكور با سرنشینانش به داخل لنج رفته اما در میانه راه به دلیل خرابی لنج حادثه به وقوع پیوسته و مینی‌بوس به داخل آب سقوط می‌كند.» به گفته او سد كارون ۳ در نزدیكی دو روستا دریاچه‌ای را ایجاد كرده كه تردد میان این روستاها تنها به وسیله لنج میسر است.

آن هم تنها از ساعت 8 صبح تا 8 شب. بنابراین اگر كسی از ساكنان این دو روستا شبی، نیمه شبی بیمار شود هیچ راهی برای رساندن خود به مراكز درمانی ایذه ندارد. از سوی دیگر گذشته از تناقضی كه میان حرف‌های جعفری و سرهنگ مهماندار وجود دارد، این سوال هنوز وجود دارد كه چرا این وزارتخانه و دستگاه‌های تابعه آن به تعهد خود در قبال مردم وفا نكردند تا امروز مردم روستای سادات حسینی مجبور نشوند جان خود را داخل مینی‌بوسی بگذارند كه در دل یك لنج كهنه از یك سوی دریاچه به سوی دیگر دریاچه می‌رود؟ هرچند وزارت نیرو‌ در همان ساعت نخستین وقوع این حادثه تلخ، خود را مبرا از هر كوتاهی می‌دانند اما محمدسعید انصاری نماینده آبادان در مجلس شورای اسلامی تاكید می‌كند: «وزارت نیرو در انجام امور مربوطه و ایجاد راه‌های دسترسی برای مردم قصور كرده و باید پاسخگو باشد»

شركت آب نیرو مسئول مرگ زنان و كودكان است

حجت‌الله درویش‌پور نماینده مردم ایذه و باغملك كه بارها تكمیل جاده نیمه تمام و رها شده را به وزارت نیرو تذكر داده است،مسئول مرگ 12 زن و كودك روستای سادات حسینی را شركت آب نیرو می‌داند و تاكید می‌كند كه این شركت باید پاسخگو باشد. به گفته او تعدادی مسئول سهل انگار در اقداماتی كه برعهده‌شان نهاده می‌شود به سردی رفتار می‌كنند و در مقابل تنها ضرر و زیان آن را مردم باید متوجه شوند. او می‌گوید: «شركت آب نیرو سدی زده و راه دسترسی برای مردم درست نكرده و باید امروز پاسخگوی اتفاق افتاده باشد.» نمایندگان استان خوزستان در بهارستان درحالی امروز پس از مرگ 12 نفر براثر سهل‌انگاری شركت سازنده سدها در استان به اعتراض بلند شده‌اند كه آنطور كه «علی یوسفی» وكیل اهالی روستاهای پشت سد گتوند به پایگاه اطلاع‌رسانی صدای طبیعت می‌گوید: «آب نیرو پس از 17 ماه قطع آب، برق، بهداشت، خطوط ارتباطی، در تازه‌ترین اقدام پل ارتباطی این 11 روستا را با شهرها و روستاهای اطراف قطع كرد تا افرادی كه در مقابل فشارها مقاومت كرده‌اند، مجبور به ترك روستاهای خود شوند.»

وزارت نیرو تاكنون توانسته بخشی از مردم روستاهای آبماهیك را مجبور به ترك زمین‌های آبا و اجدادی خود كند. گزارش‌های میدانی خبرنگاران نشان می‌‌دهد بخشی از این مردم ساكن حلبی‌آباد اهواز شده‌اند. فرماندار لالی هم در تازه‌ترین گفت‌وگوی خود به خبرنگار مهر گفته است كه آب نیرو مسئول بیكاری مردمی كه مجبور شده‌اند، زمین‌های كشاورزی خود را با قیمت متری 650 تومان به شركت آب نیرو بفروشند، نیست. تا این سوال از سوی افكارعمومی پیش بیاید كه اگر آب نیرو كه با بستن آب و برق روی اهالی 11 روستای آبماهیك آنها را مجبور به ترك خانه و كاشانه كرده‌اند، مسئول بیكاری و بی‌سرپناهی آنها نیست، چه ارگان و نهادی مسئول است؟ همچنین مردم خوزستان از نمایندگان خود می‌پرسند كه چرا در 17 ماه گذشته كنار روستائیان آبماهیك قرار نگرفته‌اند تا وزارت نیرو مجبور به تعهدات خود شود و شاهد مرگ‌های چنین غم انگیزی نباشند؟ آنها می‌گویند آیا نمایندگان مجلس می‌خواهند وقتی راه‌های ارتباطی مردم منطقه آبماهیك قطع شد و جسد ساكنان آن مانند اهالی دهذر در دریاچه سد پیدا شد، اعتراض خود را به صحن علنی برسند.

مرگ‌های ادامه‌دار

برای نخستین بار نیست كه سدهای ساخته شده در خوزستان به مرگ ساكنان محلی آن می‌انجامد. یكی، دو سال پیش بود كه دو دختر بچه ایذه‌ای برای تهیه هیزم به كنار سد كارون 3 رفتند. در زمانی كه آنها مشغول جمع كردن هیزم بودند، دریچه سد باز شدو آب بالا آمد و دختر بچه‌ها را در سد غرق كرد. آن روز خبردهی تلخ در باره این حادثه به چند روزنامه محلی محدود شد و هیچ نماینده‌ای هم شكایت نكرد. این درحالی بود كه سد‌سازی در این منطقه علاوه بر قطع راه‌های ارتباطی باعث خشك شدن چشمه‌های طبیعی روستاها شده بود و مردم مجبور بودند چاه خانگی بزنند. اما این راهكارهم جان آنها را نجات نداد. تیرماه بود كه یك معلم جوان در حال تلاش برای تامین آب آشامیدنی از طریق الكتروپمپ خانگی در روستای فالح از توابع «بخش دهدز»(در حد فاصل سد كارون ۳ و كارون ۴ در شمال استان خوزستان) دچار برق گرفتگی شد و در برابر دیدگان دو فرزند خردسالش جان باخت. آنها تا پیش از آبگیری سد از چشمه‌های طبیعی استفاده می‌كردند.

مرگ معلم روستا هم صدای اعتراض هیچ نماینده‌ای را بلند نكرد. حال هم مردم محلی نمی‌دانند كه مرگ 12 كودك و زن بی‌گناه آخرین هزینه‌ای است كه آنها به توسعه‌های غیراصولی می‌دهند یا خیر؟ در نهایت بسیاری می‌پرسند كه آیا در كشورهای دیگر هم در توسعه‌ها بی‌توجهی به جان ومال مردم اتفاق می‌افتد؟ آیا در كشورهای دیگر هم وقتی سدی ساخته می‌شود،ایمنی مردم اطراف آن در نظر گرفته نمی‌شود؟ خانه و كاشانه آنها گرفته می‌شود و به سوی سرنوشتی نامعلوم رانده می‌شوند؟ آیا مجریان طرح‌ها و پروژه‌های اقتصادی در كشورهای دیگر هم در مقابل مرگ شهروندان خود هیچ مسئولیتی نمی‌پذیرند؟ آیا هیچ دستگاهی تعهدات دستگاه‌ها در زمان اجرای یك پروژه را پیگیری نمی‌كند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha