سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۷
کد خبر: 79771
سلامت نیوز : خبر کوتاه است و به‌زودی در میان انبوه اخبار به دست فراموشی سپرده خواهد شد. 12 «شهروند» ایرانی در راه بازگشت به خانه و در حال گذر از دریاچه سد کارون 3 در خوزستان جان خود را از دست دادند. پنج زن، چهار دختر و سه پسر خردسال بر اثر واژگونی مینی‌بوس سوار بر بارج (دوبه) در دریاچه سد غرق شدند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ چنین حوادثی در هرجای دنیا به راحتی می‌تواند کابینه‌ای را دستخوش تغییر کند، اما در سرزمین ما به جز تکان خوردن آب پشت سد دریاچه از دست‌وپا زدن‌های زنان و کودکان، آب از آب تکان نمی‌خورد. اگرچه اخبار مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده‌ای، حوادث کار و... برای ایرانیان بسیار آشناست و اگرچه هر حادثه‌ای را از زوایای مختلف می‌توان مورد بررسی قرار داد، اما روی سخن این نوشتار با حامیان طرح‌های توسعه است. کسانی که در چنین مواردی صدایی از آنان به گوش نمی‌رسد؛ شاید این روزها برنامه‌ریزی برای طرح‌های توسعه در دولت آینده فرصتی برای اینان باقی نمی‌گذارد.

وقت ارزشمند توسعه‌مداران نباید صرف مسائلی اینچنین پیش پاافتاده و تکراری شود! 12 نفر که چیزی نیست، آن را بر 75‌میلیون تقسیم کنید تا ببینید که واقعا چیزی نیست! البته گاهی یک می‌تواند معادل 75‌میلیون باشد، اما نه هرجا و نه هر وقت و نه هرکسی. اصولا در برابر احداث سدی به این عظمت و با این‌همه بازدهی که این حرف‌ها ارزشی ندارد. ساعات چرخش توربین‌ها را ضربدر راندمان آن‌ها بکنید، حجم آب ذخیره‌شده در مخزن سد را محاسبه کنید، آمار و ارقام ارائه‌شده از درآمدزایی و اشتغال حاصل از سد را مطالعه بفرمایید، تا متوجه شوید معترضان به طرح‌های توسعه فاقد ارزیابی‌های انسانی چه اندازه کوته‌بین هستند!

بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول برای طرح‌های توسعه کف می‌زنند، چه باک از جان 12 انسان! می‌توان فردی را به عنوان مقصر حادثه به پای میز محاکمه کشاند، می‌توان مراسم یادبود برگزار کرد، می‌توان از قضا و قدر گفت، می‌توان در ‌هزارتوی بحث‌های زیبای فنی وارد شد؛ خلاصه می‌توان مسیر آب را از سرچشمه منحرف ساخت تا مبادا کلیت چنین برنامه‌هایی خدشه‌دار شود. چه دستاویزی بهتر از ترمزدستی خرابِ مینی‌بوس‌سوار بر بارج! خب مینی‌بوس است دیگر! بنز و پورشه و مازراتی‌سوار بر امواج نیلگون خلیج همیشه فارس نیست که ترمزدستی درست و درمانی داشته باشد!

پیش می‌آید برادر، حرص نخور! اول بار نیست که چنین حادثه‌ای در آنجا رخ می‌دهد؛ مردم دهدز برای انتقال بیماران و زنان در حال زایمان و... چاره‌ای جز گذر از این مسیر پرخطر ندارند. چگونه ممکن است بعد از 9 سال از آبگیری سد کارون3 هنوز هم مردم این دیار، که به ناگاه مسیر رفت‌وآمد روزانه و زمین‌های کشاورزی و خاطرات دوران کودکی خود را غرق در آب دیدند، برای عبورومرور روزمره خود باید سوار بر لنج از مخزن دریاچه عبور کنند؟ حامیان چنین طرح‌های توسعه‌ای حاضرند نه هر روز، بلکه سالی یک‌بار رنج چنین سفری را بر خود هموار کنند؟

اصولا در چنین طرح‌هایی توسعه آدمیزاد هم جایی دارد؟ با آبگیری مخزن سد، به ناگاه 12هزار انسان به حاشیه رانده شدند؛ حاشیه‌ای که ابعاد فیزیکی آنچنان خشنی دارد که مجالی برای پرداختن به دیگر ابعاد گسترده آن باقی نمی‌گذارد. منظور از این نوشتار پرداختن صرف به این حادثه خاص نیست، هر روز در جای‌جای این سرزمین به بهانه راهسازی، احداث نیروگاه، ساختن ویلا، احداث پل و تونل، حفر معدن و... زندگانی‌های مردم در معرض آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر قرار می‌گیرد. کارگران معدن بارها و بارها در زیر آوار مدفون شده‌اند. فریاد هواداران محیط‌زیست از هر سو به هوا بلند شده است.

ناله کشاورزانی را می‌شنوید که هدایای بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را نمی‌خواهند؟! این حادثه یکی از ‌هزاران است. ریشه مشکل در نوع نگاه به توسعه و پیشرفت است. آن سنخ توسعه‌ای که در آن انسان‌ها جایی ندارند. اصلا مگر می‌توانند داشته باشند؟ مگر کسی می‌تواند بگوید سد نمی‌خواهیم؟ کسی می‌تواند بگوید جنگل‌هایمان را با بزرگراه‌های عریض و طویل معاوضه نمی‌کنیم؟ جالب آنجاست که سردمداران چنین طرح‌هایی از جانب مردمان نیز سخن می‌گویند و برای خود هورا می‌کشند! الحق و والانصاف هم باید هورا کشید به افتخار بانیان و مجریان چنین طرح‌هایی! مرحبا!

پایان سخن این‌که اکنون با استقرار دولت جدید که شعار توسعه را نیز در دستور کار خویش قرار داده است و بازگشت گروهی از حامیان اقتصاد آزاد و طرح‌های توسعه به عرصه مدیریت کشور، بازنگری در طرح‌های توسعه‌ای که تنها از منظر پول و درآمدزایی (و به بهای جان انسان‌های بی‌گناه و بی‌بهره از آن پول و ثروت) نگریسته می‌شوند، ضروری و ضروری‌تر به نظر می‌رسد. طرح‌هایی که به ناگاه زندگی ‌هزاران انسان را دستخوش تغییرات اساسی می‌سازند، نباید و نباید بدون نظر و خواست مردم و به صورت یکجانبه به اجرا درآیند. به بهانه توسعه، سرمایه‌گذاری، درآمدزایی و به اسم مردم، مردم را به حاشیه نرانیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha