به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ اما با توجه به تازهترین سخنان «احمد كیخا» معاون طبیعی سازمان حفاظت از محیطزیست كه گفته بود دولت بعدی ملزم به رعایت قراردادهای فیمابین بین كشورهای مختلف است و احیا ببر سیبری را الزامی دانسته، این سوال پیش میآید كه آیا براساس همین قوانین روسها ملزم به رعایت آنچه میان آنها و ایرانیها بسته شده، نیستند؟ واكنشها به این موضوع تلخ زمانی بیشتر میشود كه به گفته محمدی تاكنون برای سكونتگاه ببرهای روسی در میانكاله 500 میلیون تومان هزینه صرف شده تا باز این سوال پیش بیاید كه آیا سازمان در زمان عقد قراردادی كه مخالفت گروههای زیادی در داخل كشور را در پی داشت، بندی برای یادآوری تعهد روسها به تصمیمهای دوطرف ندیده است؟ با توجه به پا پس كشیدن روسها، چه كسی پاسخگوی هزینه صرف شده در زمان كاهش بودجه سازمان است.
كاهش بودجهای كه محیطزیست را وادار به فروش 2 هزار هكتار از اراضی پارك گلستان كرد. یا آنطور كه «معصومه ابتكار» رئیس كمیته محیطزیست شورای شهر میگوید فروش پارك ملی پردیسان را هم باید از سر نداری سازمان محیطزیست دانست. اراضی كه میگویند با ورود شورایشهر فروش آنها منتفی شده اما دیواركشیهای دور ساختمان مركزی پردیسان چیز دیگری میگوید. از سوی دیگر محمدی میگوید: «پیشبینی میكنیم كه روسها به دلیل نتیجهبخش نبودن پروژه، ببرهای جدید را به ایران تحویل ندهند. نه پلنگهای ایرانی و نه پلنگهایی كه از تركمنستان به طرف روسی داده شده است؛ هیچ كدام موفق به جفتگیری نشدهاند و روسها تا زمانی كه این پروژه به نتیجه نرسد، نیازی به تبادل مجدد ببر با پلنگ ایرانی نمیبینند.»
او البته امیدوار است كه در صورت جفتگیری این پلنگها برای تقویت تنوع ژن این گونه، روسها برای تبادل پلنگهای بیشتری اقدام كنند. تا این سوال پیش بیاید كه چرا زمانی كه بیتدبیری سازمان حفاظت از محیطزیست به مرگ ببر نر سیبری و نزدیك به 12 شیر باغوحش ارم منجر شد، سازمان محیطزیست پا پس نكشید تا ایران متحمل شكست بیشتری نشود؟ همچنین این سوال پیش میآید كه چرا ایران با آن شكست سخت، بازهم مشتاق تبادل پلنگ با ببرهای روسی است؟ تا آنجا كه احمد كیخا در خردادماه سالجاری تاكید كرده بود: «سازمان محیطزیست تمام تلاش خود را میكند تا قبل از اتمام دولت دهم، ببرهای سیبری را وارد كشور كند.»
كه البته این تلاش با توجه به حرفهای محمدی بینتیجه ماند. اما به گفته كیخا سازمان محیطزیست متعهد به قراردادهای خود است و نمیتوان گفت كه با تمام شدن یك دولت و آغاز دولت جدید تمامی قراردادهایی كه پیش از این میان كشورها و سازمانهای مختلف به امضا رسیده است، ملغی میشود. معاون سازمان محیطزیست میگوید: «كشورها و سازمانهای مختلف اخلاقا و قانونا باید بر تعهدات خود پایبند باشند.» اما سازمان حفاظت از محیطزیست كه تا چند روز پیش بر احیا ببر سیبری در ایران تاكید میكرد و ادامه این پروژه را وظیفه دولت بعدی دانسته به راحتی تصمیم دولت روسیه را میپذیرد.
این درحالی است كه آنطور كه «محمدباقرصدوق» معاون سابق محیط طبیعی سازمان حفاظت از محیطزیست ایران به «تهرانامروز» میگوید، كارشناسان ایرانی به روسها پیشنهاد داده بودند كه به جای پلنگهایی كه از ایران به سوچی مسكو میرود، فرصت تحصیلاتی برای دانشجویان ایرانی در روسیه فراهم شود اما مرغ روسها یك پا داشت. آنها ببر میدهند و پلنگ هم میگیرد. با این وجود محیطزیست چنان تبلیغی روی احیا ببرهای سیبری كرد كه واكنش تند بسیاری از كارشناسان را در پی داشت. بسیاری از آنها از جمله اسماعیل كهرم، طرح را از قبل شكسته خورده اعلام كرده بودند. اما هزینه ورود ببرهای سیبری بیشتر از یك طرح بیسرانجام بود. ببرهای روسی بر اثر خوردن گوشت الاغ كه به زور به آنها داده شده بود به مشمشه دچار شدند و علاوه بر مرگ ببر نر و مرگ 12شیر باغ وحش ارم، رئیس قدیمی پارك را هم بركنار كردند.
جفتگیری پلنگهای نر
محمدی، مدیركل دفتر حیات وحش و آبزیان سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینكه كار روی حیات وحش همیشه با آزمون و خطا همراه است، میگوید: «جفتگیری گربهسانان به ویژه پلنگ در اسارت بسیار دشوار است و از آنجا كه پلنگهای فرستاده شده از طبیعت جدا شده بودند، جفتگیری آنها بسیار سختتر خواهد شد.»
همچنین او خیال همگان را از بابت پلنگهایی كه به روسیه رفتهاند، راحت میكند و با بیان اینكه روسها هنوز به تلاش خود برای تكثیر این گونه جانوری ادامه میدهند، میگوید: «نمیتوان گفت چون یك بار این پروژه شكست خورده در آینده نیز چنین خواهد شد و ممكن است حتی همین پلنگها نیز روزی جفتگیری كنند.» پوتین پیش از اینكه انگشت اشاره به پلنگهای ایرانی بكشاند و پلنگهای ایرانی را آنطور كه صدوق میگوید به بهشت سوچی ببرد و ببرهای روسی را به جهنم ارم، دوپلنگ هم از تركمنستان به مسكو برده بود. اما به نظر میرسد كه محمدی این مسئله را فراموش كرده كه آن پلنگهایی كه از ارمنستان به سوچی رفته بودند هر دو نر بودند.
برای همین هم میگوید«نه پلنگهای ایرانی و نه پلنگهایی كه از تركمنستان به طرف روسی داده شده است؛ هیچ كدام موفق به جفتگیری نشدهاند.» تا افكارعمومی این سوال را بپرسد كه آیا كارشناسان سازمان منتظر جفتگیری دو پلنگ نر تركمنستانی بودند یا روس؟ به این دلیل كه این دو نر بودند دو پلنگ ماده را از تهران به سوچی بردند؟ این گفته محمدی مسئله تلخ دیگری را هم یادآوری میكند. پلنگهای ایران سال 89 به مسكو رفتند اما بهرغم تلاشهای كارشناسان روسی موفق به جفتگیری نشدهاند. محمدی زاده از این مسئله به آزمون وخطا یادآوری میكند.
این درحالی است كه صدوق به تهرانامروز میگوید: «علم حیاتوحش در روسیه آنقدر تفكیك شده است كه كارشناسانی كه روی پلنگ كار میكنند به خودشان اجازه نمیدهند درباره ببر سخنی بگویند و همه چیز كاملا تخصصی است.» اما مدت كوتاهی از ورود ببرهای روسی به باغ وحش ارم نگذشته بود كه كاركنان باغوحش آنها را در یك قفس انداختند تا خیلی زود شاهد به دنیا آمدن یك قلاده ببر كوچولو باشند. هرچند ببر ماده با چنگ كشیدن روی صورت ببر نر همه نقشهای آنها را نقش برآب كرد اما این جدل آغاز بیماری شیوع بیماری مشمشه بود. در ابتدای امر دامپزشكان باغوحش بیماری ببر نر را ناشی از حمله ببر ماده اعلام كردند.
هرچند بعدها و با پیشرفت بیماری این دامپزشكان خصوصی خارج از سازمان و باغارم بودند كه مرگ ببر سیبری بر اثر «مشمشه» را مشخص كردند تا سازمان محیطزیست كه لاشه ببر نر را برای تاكسیدرمی به پردیسان برده بود، به صرافت بیفتد ببر را معدوم كند تا پروژه احیا ببر سیبری هزینه بیشتری روی دست نگذارد. اما سوال اینجاست كه كارشناسانی كه روی آن همه تجربه كارشناسان روس نام «آزمون و خطا» میگذارند، چطور حاضر شدند كمتر از یك ماه ببرهای روسی را برای جفتگیری به یك قفس بكشانند؟ جفتگیری كه مثل گوشتهای الاغ كه با بیمیلی ببرهای آموری روبهرو شده بود، به اجبار انجام گرفت. اما عجله كارشناسان ایرانی از جمله «امیر الهامی» رئیس پارك ارم آنقدر زیاد بود كه در جمع رسانهها اعلام كند ببرها زمانی به میانكاله خواهند رفته كه بچه خورد را به دنیا بیاورند و تا آن زمان مهمان باغوحش ارم خواهند بود. میانكالهای كه امروز نمیداند با سكونتگاه خالی از ببرهای روسی كه كمی بزرگتر از یك قفس است، چه كند!
البته محمدی میگوید: «دفتر روابط بینالملل سازمان حفاظت محیطزیست هنوز به تلاش خود برای ورود ببرهای سیبری به ایران ادامه میدهد و تاكنون مكاتباتی نیز با سفارت روسیه انجام داده؛ اما تاكنون پاسخ مناسبی در این زمینه دریافت نكردهایم.» تا این سوال از سوی افكارعمومی پیش بیاید كه چرا سازمان محیطزیست به جای صرف هزینه برای نجات یوزپلنگهای ایرانی از خطر انقراض، پشت دیوارهای روسیه به انتظار ببرهای روسی نشسته است كه قرار نیست هیچ مسئلهای از محیطزیست پر مشكل ایران را حل كنند؟ آن هم برای ورود ببرهایی كه به گفته «موید حسینی» سخنگوی فراكسیون محیطزیست مجلس شورای اسلامی ببرهای سیبری دستآموز در باغوحشهای سراسر دنیا وجود دارد و نیازی نیست كه در قبال آنها دو گونه با ارزش(پلنگ ایرانی) تبادل شود.
نظر شما