سلامت نیوز : از اولین واکنش ها و تصمیم های وریر جدید بهداشت دکنتر هاشمی متوقف کردن اجرای طرح پزشک خانواده است طرحی که منتقدان فراوانی داشت.اما این طرح جه بود و جرا به اینجا رسید.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین ؛ دکتر محمد شریعتی،در زمان وزارت دکتر دستجردی عهده دار اجرای این طرح بود اما با روی کار آمدن حقیقت منفرد او هم از پزشک خانواده برکنار شد.بعد از مدتها و رفتن دولت احمدی نژاد او حاضر شده است که درباره مشکلات طرخ گفت وگو کند.او در این باره می گوید:از این صحبتها نباید برداشت غیر واقعی شود.انگیزه من از این مصاحبه الان انتقال تجربه است.در 4 ماه اخیر برنامه پزشک خانواده دچار خدشه شد و نباید این مشکلات به وزارت جدید منتقل شود تا تصور کنند که پزشک خانواده از ابتدا دچار مشکل بود.الان وظیفه خودم را به عنوان یک فرد مطلع می دانم که این انتقال تجربه را انجام دهم تا کارهایی که الان انجام شده کارهای خوبه گذشته را زیر سوال نبرد.

پزشک خانواده با شما در وزارت بهداشت کلیک خورد.چرا پس از تغییر وزیر ،در وزارت بهداشت نماندید تا آنگونه که خودتان برنامه ریزی کرده بودید آن را پیش ببرید؟
من نسبت به برنامه ای که شروع کرده بودم متعهد بودم و تمام سختی های برنامه را در زمان خانم دکتر دستجردی پشت سر گذاشته بودم.من این برنامه را خیلی دوست داشتم برای همین بیرون نیامدم.من متخصص پزشک اجتماعی هستم و همه تلاشم این بود که سطح سلامت مردم بالا برود.پس من کار تخصصی خودم را انجام می دادم اما نمی دانم چرا عذر من را خواستند و عزلم کردند.

انتقاد از پزشک خانواده در زمان شما هم زیاد بود.الان این طرح چه اشکالاتی دارد؟
هر اقدامی که انجام می دهیم یک نیت داریم.پزشک خانواده یک اهداف و ارزش هایی دارد که باید به آن توجه شود.پزشک خانواده و نظام سلامت هدف نیست بلکه برای ارتقای سلامت مردم تشکیل شده است.پزشک خانواده یک استراتژی برای پیشبرد سیاست های سلامت کشور است تا عدالت و رضایت را در این نظام ایجاد کند.من به شدت نگرانم که پزشک خانواده به بیراهه برود و در این مدت دیدم که برخی الزامات برنامه که سبب ارتقای سلامت می شود حذف شده است یا به درستی اجرا نمی شود.مثلا یک برنامه خوب در پزشک خانواده که قرار بود اتفاق بیقتد این بود که خدمات را به صورت مداوم و یکپارچه ادامه بدهیم یعنی اینطوری نباشد که مرکز بهداشتی درمانی یک چیز بگوید و پزشک متخصص چیز دیگر.همه با هم یکپارچه باشند و سرویس بدهدند اما الان اعلام شده که پزشک خانواده تیم نمی خواهد . کار پزشکی کاری تیمی است. نیروهای علوم پزشکی که در رده های مختلف تربیت می شوند باید به صورت تیمی کار کنند چرا که در یک موضوع خاص، هر کسی توانمندی های خاص خود را دارد و باید وظایف خود را انجام دهد. متاسفانه برخی از این دوستان که چنین ایراداتی را می گیرند شناخت دقیق و کاملی نسبت به شبکه بهداشت و درمان کشور ندارند.

بنابراین به نظر شما برنامه پزشک خانواده ای که الان اجرا می شود با آن برنام ای که شما داشتید متفاوت است؟
خدمات باید جامعیت داشته باشد یعنی از واکسن تا روش زندگی و پزشک متخصص باید به صورت یکپارچه و در قالب پزشک خانواده انجام شود. اما آن چیزی که من شنیدم و امیدوارم که اشتباه باشد این است که برخی دوستان گفتند نیازی به سطح 2 و 3 نیست و همان سطح یک کافی است.اما این معنا ندارد. موضوع تیم سلامت در برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع موضوع کاملا جا افتاده ایست و در دنیا نیز پزشک خانواده همواره با تیم کار می کند چرا که پزشک خانواده نگاهی کل نگر دارد و بدیهی است که این فرد باید تمام مسایل مرتبط با سلامت جمعیت تحت پوشش خود را در نظر داشته باشد. بر این اساس پاسخگویی به تمام مسایل سلامت فرد توسط تنها یک پزشک نه مقدور است و نه مقرون به صرفه که مثلا بخواهیم کار بهداشت محیط را هم پزشک انجام دهد، بی تردید این امر نیازمند کاری تیمی است.در واقع هدف پزشک خانواده اصلاح روش استفاده از خدمات تخصصی در نظام پزشکی است.چون منابع را در استفاده بیش از مراجعه به پزشک متخصص از دست می دهیم که پزشک خانواده آن را اصلاح می کند.
آنچه که در نسخه ۰۲ اتفاق افتاد از منظر علمی و عملی بهترین و بیشترین کاری بود که می شد انجام داد اما اینکه آیا نقاط ضعفی هم داشته یا نه، طبیعی است که وقتی برنامه ای جدید در بستری جدید آغاز می شود، ممکن در طراحی، استقرار و ... اشکال هایی داشته باشد و همچنین ممکن است برخی مواقع افراد یا دستگاه هایی که برای اجرای آن تعهد کرده اند به تعهدات خود عمل نکنند و برنامه آسیب بیند.

این صرفه جویی که در پزشک خانواده قرار است اتفاق بیفتد چگونه است؟
صرفه جویی در پزشک خانواده در درازمدت انجام می شود،چون تمام بیماری ها و دفعات مراجعه بیمار به پزشک خانواده در پرونده الکترونیک ثبت می شود و امکان مراجعه بیخود وجود ندارد ،پس ممکن است یک بیمار که ابتدا تشخیص عمل جراحی داده بودند با یک قرص درمان پیدا کند.برای همین یک صرف جویی شده است.پس طبیعی است که برای افزایش کیفیت،دسترسی آسان و کاهش پرداخت هزینه از سوی مردم ما نیاز به منابع داشتیم.اما این منابع هیچگاه با وجود قول رئیس جمهور به طرح اختصاص نیافت.

یعنی شما طرح به این مهمی و فراگیر را بدون پشتوانه بودجه ای شروع کردید؟
۲۲ تیر ماه ۹۰ بود که به دستور خانم دکتر دستجردی مقرر شد در جلسه ای برنامه را برای هیات محترم دولت و رئیس جمهور توضیح دهیم، هدف از این توضیح آن بود که جلب حمایت صورت گیرد. در این جلسه بحث مفصلی راجع به پزشک خانواده، فلسفه وجودی، نحوه عملکرد و تاثیرش بر نظام سلامت صحبت کردم. در آن جلسه اعضای هیات دولت سوالات زیادی را پرسیدند طوری که برخی سوالات هیات دولت را خود آقای دکتر احمدی نژاد جواب می داد و این امر حاکی از آن بود که ریاست محترم جمهور به دقت با نحوه عملکرد برنامه پزشک خانواده آشنا شده اند. در آن جلسه آقای دکتر احمدی نژاد معاون وقت برنامه ریزی ونظارت راهبردی را صدا زدند و دستور داد که برای اجرای برنامه پزشک خانواده A ریال به وزارت بهداشت و B ریال به بیمه ها اختصاص یابد. اما متاسفانه با وجود تاکید رییس جمهور، این پول تخصیص نیافت.

رقم بودجه ای که رئیس جمهور قول آن را داد چقدر بود؟
در جلسه هیات دولت ما اعلام کردیم به ازای هر ایرانی 51 هزار و 200 علاوه بر منابع موجود نیاز داریم.همان جا رئیس جمهور به معاونت راهبری که آقای عزیزی بودند اعلام کرد مبلغی به پزشک خانواده و مبلغی هم به آقای شیخ الاسلامی که وزیر رفاه بودند بدهد.اما متاسفانه پرداخت نشد.

چرا با وجود دستور خود رئیس جمهور این پول را به شما ندادند؟
علت آن را هم نمی دانم.عدم تخصیص این پول سبب شد که بنیه مالی لازم برای اجرای برنامه وجود نداشته باشد. بی تردید اگر آن زمان معاونت برنامه ریزی و نظارت و راهبردی به دستور رییس جمهور عمل می کرد و آن پول را به موقع تخصیص می داد، طبیعتا سرانه ای که برای پزشک خانواه تنظیم می شد عدد بهتری بود، پرداخت ها به پزشکان به موقع انجام می شد، پزشکان به اجرای طرح علاقه مند می شدند و در مجموع پیشرفت برنامه خیلی بهتر صورت می گرفت.از طرف دیگر از آنجا که منابع مالی ما آنقدر نبود که بتوانیم افرادی را اختصاصا برای برنامه پزشک خانواده و فرهنگسازی این مبحث جذب کنیم، برخی مواقع ارتباط مان با بدنه پزشکان کم بود. با وجود آنکه شبکه تفکری راه اندازی و بیش از یکهزار پزشک را از طریق روسای دانشگاه ها شناسایی کرده و به صورت سوال و جواب های پیامکی با آنها در ارتباط بودیم، اما با بدنه اصلی پزشکان عمومی و متخصصان ارتباط چندان نزدیک و تنگاتنگی برقرار نشد. این فقدان ارتباط نزدیک و تنگاتنگ باعث شده بود که عده ای عامدانه و با سو نیت و عده ای نیز از روی جهل از این فضا استفاده کرده و پزشکان و متخصصان را گمراه کنند و طوری القا کنند که گویا برنامه پزشک خانواده منافع آنها را تضمین و تامین نمی کند و درآمدشان را هدف گرفته است.
اما بیمه ها همت خوبی کردند، چون ما با توجه به قول رئیس جمهور کار را در استان فارس شروع کرده بودیم. در هر حال در بسیاری از موارد به دلیل محدودیت منابع نتوانستیم اقداماتی که باید انجام دهیم را به سرانجام برسانیم. شاید اگر آن منابعی که قولش را به خانم دکتر دستجردی داده بودند، محقق می شد، کار بسیار زیباتر و بیشتر از این پیش می رفت.

پس شما با همت بیمه ها این کار را در استانها کلید زدید؟
باید انصاف داشته باشیم .تا زمانی که ما در اجرای برنامه حضور داشتیم، بیمه ها بابت برنامه پزشک خانواده هیچ اعتبار اضافی از دولت دریافت نکرده بودند اما با این حال از اجرای برنامه در فارس و مازندران حمایت کردند. در ستاد اجرایی برنامه پزشک خانواده، وزارت بهداشت و بیمه ها جلسات متعددی را در معاونت برنامه ریزی و نظارت و راهبردی ریاست جمهوری برگزار کردیم و معاونت برنامه ریزی قبول کرد که به ازای هر نفر تحت پوشش حدود ۴۰۰۰ تومان به منابع بیمه ها اضافه کند تا بیمه ها بتوانند نسخه ۰۲ را اجرا کنند اما آن زمان این رقم پرداخت نشد.با وجود تمام این مباحث، بیمه ها سعی کردند در فارس و مازندران به تعهدات شان عمل کنند. فکر می کنم از زمانی که ستاد اجرایی برنامه پزشک خانواده به صورت فعال راه اندازی و هفته ای دو جلسه مستمر با حضور مدیران ارشد بیمه ها برگزار شد، هماهنگی میان وزارت بهداشت و بیمه ها بسیار خوب شده بود و درک متقابل نیز از این موضوع پیدا کرده بودیم.

در این شرایط شما طرح را با شتاب در بسیاری از استانها کلید زدید اما در همین مرحله ماند و هیچ اقر گذاری نداشت؟
تا زمانیکه من در وزارتخانه بودم یک ستادی در هیات دولت تصویب و تشکیل شده بود به نام ستاد اجرایی پزشک خانواده که از طرف دولت این اختیار را داشت که نسخه 02 را اصلاح کند.در این ستاد تمامی دستگاه های مربوط به پزشک خانواده یک نماینده مستقر داشتند.از وزارت بهداشت و وزارت رفاه تا بیمه های مختلف و کمیته امداد و...در این ستاد تصمیم گرفته می شد که پزشک خانواده در کدام استان افتتاح شود.بنابراین استان فارس و مازندران مصوبه ستاد را داشتند.اما ما تصور نمی کردیم که بودجه به ما داده نشود چون رئیس جمهور دستور آن را داده بود.بعد از مازندان بود که متوجه شدیم که این بودجه پرداخت نشود، اما روند اجرای آن اصلا شتاب نداشت.مثلا در سیستان و بلوچستان این تمایل بود که طرح اجرا شود اما در ستاد اجرایی این موصوب نشد چون زیرساختها و منابع کافی نبود.

شما این عدم تخصیص را پیگیری نکردید؟
پیگیری زیادی کردیم اما نتیجه نداد.آن روزها، روزهای طلایی بود چون برای اولین بار وزارت بهداشت و بیمه ها با هم هماهنگ شده بودند.ما و بیمه در معاونت راهبری خیلی برای گرفتن بودجه تلاش کردیم اما این کار انجام نشد.

در زمان شما پزشکان عمومی که در صف مقدم اجرای طرح بودند به شدت مخالفت می کردند.دلیل آن چه بود؟
برنامه پزشک خانواده در نسخه ۰۲ طوری طراحی شده بود که اگر منابع آن تامین می شد، منافع همه را در نظر می گرفت. با اجرای این برنامه تنها وارد کنندگان مواد مصرفی تجهیزات پزشکی ضرر می کردند چرا که با اجرای این برنامه سی تی اسکن، ام آر آی و ... غیرضرور انجام نمی شد. به این ترتیب تنها ممکن بود درآمد این دسته که البته درآمد چندان بجایی هم نبود، کاهش یابد. اما در مقابل، درآمد پزشکان عمومی افزایش می یافت. حتی با همین محدودیت های بودجه اگر اجرای برنامه در فارس را بررسی کنید مشاهده می کنید که پس از سه چهار ماه استقرار برنامه، پرداختی بیمه ها به پزشکان عمومی این استان سه برابر شد. به این ترتیب به جای آنکه پرداخت به داروی بی مورد، خدمات آزمایشگاهی و پاراکلینیکی بی مورد صورت گیرد، بیشتر به جز کلینیکال و پزشک داده می شد.

در مورد متخصصان نیز مصوب کرده بودیم که در ازای ویزیت بیمار ارجاعی در بخش دولتی، سه ویزیت دولتی و در بخش خصوصی یک ویزیت خصوصی و یک ویزیت دولتی تعلق گیرد. در مجموع منافع همه دست اندرکاران برنامه پزشک خانواده در نسخه ۰۲ در نظر گرفته شده بود. اما پزشکان معتقد بودند که تعداد بیمارانی که باید در روز معاینه کنند با مبلغ پرداختی تناسبی ندارد.

اما یکی از مشکلاتی که پزشکان عمومی مطرح می کردند به جز مبلغ دریافتی،افزایش بار مراجعات غیرضرور به پزشک خانواده به دلیل رایگان بودن خدمات و دارو بود؟
ما با مردمی فهیم، مطلع و اهل محاسبه و حساب و کتاب مواجهیم. در همه جای دنیا زمانی که برنامه جدیدی طراحی می شود و روش ارایه خدمتی تغییر می کند، نخستین سوالی که برای مردم بوجود می آید آن است که ما در این برنامه چه چیزی از دست می دهیم و چه چیزی به دست می آوریم .از آنجا که وقتی مردم با بیماری مواجه می شوند که خودشان به طور مستقیم نمی توانند تشخیص دهند بیماری شان به چه تخصصی ارتباط دارد، مقرر کردیم که از طریق پزشک خانواده مشخص شود که هر فرد بابت بیماری خود باید به چه متخصصی ارجاع داده شود.مثالی که بارها در این باره زده ام، سردرد است که در عین سادگی می تواند موضوعی جدی باشد به طوری که ممکن علت سردرد در افراد مختلف و متفاوت و مربوط به متخصص مغز و اعصاب یا روانپزشک یا متخصص گوش حلق و بینی یا جراح مغز و اعصاب و ... باشد. در مجموع پزشک خانواده کل نگر و جامع نگر است که می تواند تشخیص دهد این سردرد چگونه باید درمان شود و بیمار به چه متخصصی باید مراجعه کند..حال در چنین شرایطی که مراجعه به متخصص باید از کانال پزشک خانواده صورت گیرد، به مردم گفته شود که بابت مراجعه به پزشک خانواده باید پول بپردازید، آیا این موضوع منطقی است طبیعتا این موضوع برای بیماران ناخوشایند است.از منظر نظام سلامت نیز تاکید داریم که پزشک خانواده باید نخستین نقطه تماس مردم با نظام سلامت باشد و مردم بدون هیچ محدودیت و مانعی بتوانند به وی مراجعه کنند چرا که در این مسیر، هدف رونق دادن این business نیست و هدف ارتقای سطح سلامت مردم است.

الان هم مردمی هستند که برای درمان گلودرد چرکی فرزندشان با این توجیه که برای مراجعه به پزشک باید A ریال پول بپردازند گاهی به خوددرمانی کرده و عوارض آن که می تواند روماتیسم قلبی و ... باشد را به جان می خرند. براین اساس مراجعه به پزشک خانواده باید آنقدر سهل و راحت باشد که مردم برای هر مشکل شان آمادگی مراجعه به وی را داشته باشند چرا که رویکرد پزشک خانواده پیشگیری است.از آنجا که خدمات پیشگیری جزو کالاهای عمومی تلقی می شوند اصولا باید رایگان ارایه شوند که البته پرداختن به این امر در برنامه پزشک خانواده بر عهده پزشک خانواده گذاشته شده است. از طرف دیگر به صورت طبیعی مردم مایل نیستند برای دریافت خدمتی که نیازی به آن احساس نمی کنند، پول بپردازند. بر این اساس از آنجا که اصولا مردم به پرداخت پول بابت خدمات پیشگیری تمایلی ندارند و البته از آنجا که بخش زیادی از مراجعه به پزشک خانواده جهت خدمات پیشگیری است، بنابراین نباید در قبال آن پولی از مردم اخذ شود.

در نسخه ۰۲ خدمات پزشک خانواده رایگان نبود چرا که مردم حق بیمه می پردازند و پولی که در قالب سرانه به پزشک خانواده داده می شود از حق بیمه مردم تامین می شود. بنابراین مردم این پول ها را پیش پرداخت کرده اند که البته پیش پرداخت یکی از بهترین مکانیسم های پرداخت در نظام سلامت است. بنابراین مردم این پول ها را پیش پرداخت کرده اند که البته پیش پرداخت یکی از بهترین مکانیسم های پرداخت در نظام سلامت است به این ترتیب که درصدی از حقوق فرد در زمان سلامت کسر و به حساب بیمه واریز شود و در زمان بیماری، بیمه هزینه ها را به ارایه دهنده خدمت پرداخت می کند.

بنابراین اگر مردم در برنامه پزشک خانواده فرانشیز نپردازند به معنای آن نیست که خدمات پزشک خانواده رایگان است ؟
بله.چون مردم قبلا این پول را از طریق حق بیمه پیش پرداخت کرده اند.در چنین حالتی که فرد خود پزشکش را انتخاب می کند دلیلی برای مراجعه بی مورد وجود ندارد چرا که فرد به پزشک انتخابی خود اطمینان کافی داشته و به دستورات و تجویزهای او عمل می کند. همچنین در برخی مناطق که تعداد پزشک کم است یا مردم شناختی نسبت به پزشکان ندارند، ممکن است مردم پزشکی را انتخاب کنند که اعتماد کافی به وی ندارند. در چنین مواردی ممکن است مقداری مراجعه اضافی بی مورد پیش آید که البته با آموزش های ارایه شده از سوی پزشک و ارتباط مناسبی که پزشک با فرد برقرار می کند، می توان این مراجعات بی مورد را رفع کرد.

برخی نمایندگان کمیسیون بهداشت انتقاد داشتند که چرا نتایج طرح پزشک خانواده که به صورت پایلوت در سه استان اجرا شد اعلام نشد تا نقاط ضعف و قوت آن در طرح پزشک خانواده استفاده شود؟
پایلوت که اجرا شد چند اتفاق افتاد.یکی اینکه در یکی دو استان به دلایل مختلف موارد استاندارد نسخه 01 را اجرا نکردند، برای همین نمی توان خیلی به نتیجه اهمیت داد.اما نباید قضاوت کرد که از نتایج آن استفاده نشد.من به نمایندگان و رسانه ها گفتم که نسخه 01 را به دقت مطالعه ، بررسی و ثبت کردیم.مشکلات را یکی یکی با نمایندگان بیمه و وزارت رفاه بررسی کردیم و برای تک تک مشکلات راه حل ارائه دادیم.نمایندگان پزشکان را دعوت کردیم و مشکلات را در ستاد اجرایی اعلام کردیم.اما نتایج به صورت مقاله منتشر نشد.مثلا ما در این طرح متوجه شدیم کع پزشکان عمومی دوست نداشتند مطب آنها تعطیل شود و در یک مرکز بهداشتی ارائه خدمات بدهند.ما در ستاد مطرح کردیم و اعلام شد که مهم نیست پزشک خصوصی یا دولتی است ،مهم این است که بتواند هماهنگ با طرح پزشک خانواده با ما کار کند.یا اینکه پزشک در برخی استانها کم بود و در برخی جاها بیش از نیاز.باید این پزشکان به انتخاب خودشان جا به جا شوند.پس ما باید راهکاری برای حل این مشکل داشتیم که سعی کردیم در مناطقی که کمبود پزشک دارد درآمد پزشکان را افزایش دهیم تا ترغیب شوند.

اگر در یک جمع بندی بخواهید مشکلات را مطرح کنید تنها بودجه است؟

ما هر آنچه توانستیم انجام دادیم، با روش های علمی هم انجام دادیم. من متخصص پزشکی اجتماعی هستم کارم و تخصصم health reform است و برای همین کار تربیت شده ام. افرادی هم که با آنها کار می کردیم افرادی مجرب بودند و تخصص این کار را داشتند البته مبتنی بر شواهد هم کار می کردیم. هیچ سالی نبود که یک یا دو گروه مشاور بین المللی مورد تایید سازمان بهداشت جهانی را با هزینه همین سازمان برای بازدید از حوزه مان دعوت نکنیم. حتی زمان هایی بود که دو تا سه مشاور از سوی سازمان بهداشت جهانی می آمدند، برنامه هایمان را می دیدند، از محیط بازدید می کردند و نقاط ضعف و قوت مان را به ما اعلام می کردند.در مجموع چه از نظر علمی و چه از نظر اجرایی آنچه که می شد و شرایط اجازه می داد، انجام دادیم. البته قطعا بی نقص و عیب هم نبودیم و نیستیم هیچ کس نمی تواند چنین ادعایی داشته باشد. اما حداکثر تلاش مان آن بود که به صورتی علمی و صحیح در این مقوله عمل کنیم.اما تولیت وزارت بهداشت ابزار کامل و اختیار کامل ندارد.منابع باید بر استراتژی و برنامه منطبق باشد.پزشکان می توانند مردم را سالم نگه دارند اما الان پول و بودجه در اختیار بیماری است.

همانطور که اطلاع دارید الان سهم پرداخت از جیب مردم حدود 70 درصد است،راهکار شما برای کاهش سهم مردم چیست؟
برنامه پزشک خانواده برنامه ای بسیار ارزشمند است که باید هزینه های آن هم تامین شود به ویژه آنکه برنامه پزشک خانواده در نظر دارد پرداخت از جیب مردم از وضعیت کنونی (بالای ۶۰ درصد) به زیر ۳۰ درصد کاهش یابد. آن زمان به دوستان معاونت برنامه ریزی و نظارت و راهبردی تاکید می کردم که اگرمی خواهیم آوت اف پاکت (out of packet ) نشود باید آوت آف خزانه شود. نمی توان خدمتی را با کیفیتی بهتر اما با هزینه کمتری خرید و مردم هم پولی از جیب شان نپردازند باید پول این برنامه از جایی تامین شود. هرچند در برنامه پزشک خانواده صرفه جویی هایی خواهیم داشت، سی تی اسکن، ام آر ای و ... غیرضرور انجام نخواهد شد و این منابع می تواند به پزشک خانواده پرداخت شود اما وقتی می خواهیم به طور همزمان کیفیت و پوشش خدمت افزایش یابد و پرداخت از جیب مردم نیز به شدت کاهش یابد، باید آوت آف خزانه شود.

برنامه پزشک خانواده که در راستای اصلاح نظام سلامت است می تواند به این مشکل کمک کند،اما باید تمام زیرساخت ها را اصلاح کنیم.البته منابع مالی،مقررات و وضعیت پرداخت باید اصلاح شود.از طرفی حمایت بیمه ای از این طرح هم مهم است،به گونه ای که بیمه مقتدر داشته باشیم و منابع لازم را داشته باشد.اما بیمه ها باید تجمیع شوند و همه متناسب با توانشان در آن مشارکت کنند.یعنی کسی که یک میلیون تومان می گیرد با کسی که 500 هزار تومان می گیرد یکسان پرداخت کنند اما متناسب با نیاز خدمات بگیرند نه متناسب با پرداخت .متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست و بر اساس میزان مشارکت خدمات نمی گیرد بلکه متناسب با پرداخت است.

همانطور که گفتید الان مشکلات طرح را برای اعلام می کنید که دولت آینده در اجرای آن خطا نکند.شما چه توصیه و پیشنهادی به وزیر آینده برای اجرای طرح دارید؟

من شنیدم که وزیر آینده به این طرح اعتقادی ندارد اما یکی از اقدامات دیگر که در دولت بعدی باید پیگیری شود، اقدام خوبی بود که در زمان خانم دکتر دستجردی شروع شد و آن بحث تخصص پزشک خانواده است، به خصوص با ویژگی هایی که در آن زمان طراحی شد به طوری که آزمون ورودی آن مانند رزیدنتی نباشد و کسانی که در برنامه پزشک خانواده خدمت کرده اند، هر چه بیشتر در این برنامه خدمت کرده باشند، امتیاز بیشتری برای ورود به این تخصص داشته باشند. این تخصص یک تخصص گسترده ای است و البته برای مردم نیز می تواند جذاب باشد که وقتی می گوییم با وجود دسترسی به متخصص و فوق تخصص باید پزشک خانواده انتخاب کنید در شرایط آتی پزشک خانواده متخصص را انتخاب کنند. این مبحث برای پزشکان عمومی نیز از آن جهت خوب است که همزمان با افزایش علم، تجربه و توانمندی شان، جایگاه اجتماعی و درآمدشان نیز افزایش می یابد. در صورتی که وزیر آتی بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز این تخصص را راه اندازی و گسترش دهد به اجرای برنامه پزشک خانواده کمک زیادی خواهد کرد.

اصلاح برنامه درسی آموزش پزشکی نیز می تواند کمک کند که آموزش پزشکان عمومی با نیازهای برنامه پزشک خانواده متناسب شود. هرچند اقداماتی در این زمینه صورت گرفته اما هنوز جای کار زیادی دارد.برنامه پزشک خانواده یک برنامه مقطعی و منفک از سایر برنامه ها نیست. برنامه پزشک خانواده یکی از استراتژی های اصلاح نظام سلامت است که با استفاده از اهرم های کنترل نظام سلامت شامل تامین ، نظام پرداخت، سازمان دهی وضع مقررات و ... در نظر دارد این مهم را انجام دهد. بر این اساس پزشک خانواده و نظام ارجاع برنامه عمیقی است که کاملا به سایر برنامه های سلامت کشور متصل است. در واقع پزشک خانواده یک فلسفه است و تنها یک آدم نیست یک نگرش نوین در ارایه خدمات است که باید ویژگی های آن شناخته شود. به همین دلیل به عنوان بزرگ ترین اصلاح اقتصادی اجتماعی در حوزه سلامت کشور در نظر گرفته می شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha