سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۱
سلامت نیوز : بهار امسال 161 هزار و 555 نفر به‌ دنبال وقوع نزاع به مراكز پزشكی قانونی مراجعه كردند، اگرچه این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل كه تعداد مراجعان را 167 هزار و 454 نفر نشان می‌دهد، 3.5 درصد كاهش یافته است، هنوزنشان می‌دهد ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مردم خیلی زود عصبانی می‌شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه حمایت ؛ افزون بر این، باید به این آمار نزاع‌هایی را که منجر به جرح می‌شوند اما پای پلیس به میان نمی‌آید؛ همچنین قتل‌های غیر عمد را اضافه کرد. در باره علت‌های بروز خشم با دکتر افشین طباطبایی، پژوهشگر مسایل اجتماعی، گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

خشم را چطور تعریف می‌کنید؟
خشم از جمله‌ احساس‌های طبیعى ‌انسان است كه بر اثر عوامل مختلف، بروز می‌کند و پیامدهاى روانى و رفتارى مختلفى دارد. این حس اگرچه حسی روانى است وبر اثر عوامل خارجى یا ذهنى، زنده مى‌شود، اما خود باعث ایجاد فعل و انفعالات شیمیایى و هورمونى جدیدی در بدن می‌شود که در نهایت با واكنش‌هاى فیزیكى و رفتارى ظهور می‌یابد.

بهتر نیست این حس حذف شود؟
نمى‌توان خشم را از احساسات انسانى حذف كرد، باید درصد خشم را در افراد که بسته به سابقه‌‌ روانى، محیطى و ژنتیكى متفاوت است، کنترل و مدیریت کرد. این را باید قبول کرد که خشم، سلاحى قوى براى برخورد و مقابله با تهدید است؛ اما در این‌حال بزرگترین نقطه ضعف نیز محسوب مى‌شود بخصوص اگر به‌كار بردن آن براى ارضاى عقده‌هاى روانى، فرار از دردِ احساسى یا پوششى بر آنچه پذیرفتنى ‌نیست، باشد.

استفاده از سلاح ‌خشم، براى دفاع در برابر تهدید، مستلزم پرداخت بهایى ا‌ست. خشم را پوششى بر نقاط ضعف روانى فرد نیز می‌توان دانست. استفاده از خشم به‌عنوان اقدامى‌ دفاعى و واكنشى ‌قدرتمند، در برابر رویدادها، اغلب به ‌رفتارهاى بى‌تناسب و اشتباه منجر مى‌شود. در فرایند خشم و اجراى آن، اندیشه و منطق و شعور، نقش چندانى ندارند و اكثر رفتارهاى انجام شده در چهارچوب ناهنجارى تعریف می‌شوند. وقتى خشم فوران مى‌كند، احساسات دیگر، رقیق و محو مى‌شوند. خشم؛ ناتوانى، عجز، ضعف، ناكامى، ناامیدى و دیگر احساسات منفى روانى از این دست را، كم‌رنگ و كم مایه مى‌كند و فردى كه دچار چنین نقاط ضعفى باشد، به‌ طور موقت با پوشش خشم خود را قدرتمند مى‌بیند.

به نظر می‌رسد خشم را خیلی هم بد نمی‌دانید؟
خشم، فقط یك فرآیند منفى نیست؛ گاهى خشم، عملكرد مثبت و مفید هم دارد. خشم، بازتابى احساسى و ناخودآگاه است كه در رویارویى با تهدیدی حقیقى یا خیالى، نیرو و انگیزه‌اى براى از بین بردن آن تهدید، به‌وجود مى‌آورد. هرچه تهدید بیشتر باشد میزان برانگیختگى زیادتر می‌شود و انگیزه مقابله با آن افزایش مى‌یابد؛ یعنى خشم و تهدید، رابطه‌اى مستقیم دارند. ضعیف‌ترین حالت خشم، آزردگى و قوى‌ترین جنبه آن خروش و پرخاش است. تهدید، خشم را به‌وجود مى‌آورد و خشم هم نیرو و انگیزه اقدام لازم بعدی را فراهم می‌کند.

زنان بیشتر خشمگین می‌شوند یا مردان؟
نمی‌توان صریح در این باره اظهار نظر کرد؛ با این حال احساس قدرت میان مردان شایع‌تر است و اغلب به‌عنوان یك ویژگى مردانه ارزیابى مى‌شود.

چرا این همه نزاع در کشور رخ می‌دهد؟
این وضع به دلیل پایین آمدن آستانه تحمل مردم است. اعتراف بسیاری از قاتل‌ها نشان می‌دهد که آنان بدون برنامه‌ قبلی و بر اثر یک لحظه غفلت، اختیار‌ خود را از دست داده‌اند و مرتکب جنایت شده‌اند که این اتفاق به دلیل پایین بودن آستانه تحمل و ضعف مهارت‌های رفتاری، یعنی مدیریت هیجان‌های عصبی بروز می‌کند.

چطور می‌توان آنان را آموزش داد؟
آموزش را باید از خانواده شروع و در مدرسه و جامعه تکمیل کرد؛ اما اکنون دست‌کم درباره مدیریت خشم این اتفاق رخ نمی‌دهد. از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد وقتی دو ورزشکار در میدان ورزشی مقابل چشمان هزاران تماشاچی با یکدیگر زد و خورد می‌کنند، نمی‌توان به الگوهای رفتاری در جامعه دل بست. تغییر الگوهای رفتاری، توجه ویژه به آمار تأثرانگیز کاربرد انواع سلاح سرد (به ویژه چاقو) و قربانیان درگیری‌های خیابانی، زنگ هشدار را برای مسؤلان، خانواده‌‌ها، و مربیان به صدا درآورده است؛ باید به ‌دور از هرگونه تعصب و غرض‌‌ورزی همگی به فکر راه چاره‌‌ باشیم.

بهترین شیوه برخورد با این ناهنجاری اجتماعی را چه می‌دانید؟
بهترین شیوه‌ آموزش است. باید جامعه را نسبت به نزاع، حتی نزاع‌های کلامی حساس کرد. همچنین براى برخورد مناسب با فردى خشن یا موقعیتى سرشار از خشم یا خشم درونى، باید حوادث و پیش آمدها را به ‌دقت و درستى ارزیابى كرد؛ زیرا سرزنش كردن دیگران در قبال حادثه ناراحت كننده و تلخ نتیجه‌اى ندارد. در خیلى از موارد، منبع بروز خشم و یك درگیرى خشونت‌بار، خود قربانی‌ است، نه مهاجم یا طرف مقابل و اعمال نادرست و حركت نابه‌جا یا خشم نامتناسب قربانى، طرف مقابل را به مهاجم و متخاصم تبدیل می‌کند. سخت می‌توان میان پرخاشگری و دفاع مشروع تفکیک قایل شد؛ اما یک خط باریک در این باره وجود دارد که باید آن را پررنگ‌تر کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha