به گزارش سلامت نیوز به نقل از سینا نیوز ؛ قاسم ترابی بیمار ۲۶ ساله اهل بندرعباس مبتلاء به بیماری نادر قلبی است که تمام سالیان عمرش را با چک کردن روزمره قیمت دلار و کوبیدن بینتیجه بر درب سازمانهای دولتی گذرانده است در توصیف سیر بیماری نادر خود و حواشی زندگی مشقت بار خود میگوید: «مادرزادی مبتلا به بیماری نادر قلبی بودهام، و در ۹ سالگی تحت عمل جراحی قرار گرفتم. عملی که متناسب با سن آن زمان و امکانات پزشکی موجود انجام شد و طی آن با تقویت و ترمیم رگهای قلب، عمل خونرسانی عمومی بدنم بهبود نسبی یافت.»
وی در ادامه گفت: «در حال حاظر به دلیل رشد عمومی بدنم، همچنین عمل جراحی انجام شده قبلی و تدابیر پزشکی مربوط به آن به کندی صورت میگیرد و گردش خون در بدنم به درستی و کامل انجام نمیشود. به همین جهت روز به روز با کاهش وزن رو به رو شدم و در حال حاضر وزنم به ۴۰ کیلوگرم رسیده است.»
این بیمار در ادامه وضعیت جسمانی خود میگوید: «به دلیل بیماری و طپش قلب حتی هنگام پیادهروی آهسته هم ضربان و نوسان شدید قلب خود کاملاً مشهود است و با این وصف بیشتر از چند دقیقه کوتاه نمیتوانم راه بروم. شبها نیز حتما باید با اکسیژن بخوابم وگرنه دیگر صبح را نخواهم دید.»
این بیمار دردمند افزود: «در حال حاضر عارضه قلبیام بیش از پیش زندگی مرا تهدید میکند، آنگونه که پزشکان معالج آقایان دکتر ماندگار دکتر نوابی و دکتر حکمت انجام عمل فونتان را بر روی قلبم ضروری و فوری میدانند و تشخیصشان این است که در صورت عدم انجام عمل جراحی فرصتم برای زنده بودن و زندگی کردن کوتاه و کوتاهتر میشود.»
به گفته پزشکان معالج عمل جراحی مورد نیاز قاسم ترابی بسیار پیچیده و خاص است، به این صورت که در طول انجام عمل بایستی به کمک دستگاههای خاص، فشار و نوسان قلب کنترل شود. لیکن از آنجا که امکانات لازم در ایران فراهم نیست انجام چنین عملی در ایران غیر ممکن است.
لازم به ذکر است جراحی مورد نیاز این بیمار سالها است که در آمریکا انجام میشود ولی هزینه انجام آن مبلغ چهارصد هزار دلار بر آورد میشود.
بنا بر مشاهده وضعیت زندگی قاسم ترابی آنگونه که از اسناد و ظواهر پیدا است در شرایطی که پدر این بیمار نیز ۴ سال پیش از دنیا رفته خانواده ایشان با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است و وی در حال حاضر سرپرستی خانواده خود را هم بر عهده دارد.
به گفته این بیمار خواهر بزرگترش از بیماری افسردگی شدیدی رنج میبرد، مادرش با مشکلات روزمره زندگی مانند هزینههای درمان وی، کرایه خانه و مخارج دانشگاه فرزندانش تنها با در آمد سالانه ۲ میلیون تومان، به زحمت کمر راست میکند.»
آنچه در خاطر قاسم از کودکی و نوجوانی، تاکنون به یادگار مانده تنهایی، بیپناهی و تنگدستی است. در چنین شرایطی مجبور است با درد خود در شهر بی امکانات خود روزگار را سپری کند.
این بیمار نادر سالیان سال است زندگیاش در مدار وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و مجلس میچرخد، تا شاید روزی امیدش به کمک دولت و دولت مردان رنگ واقعیت بگیرد.
قاسم ادامه میدهد: «اقدامات اولیه مورد نیاز همچون مسافرت به امارات جهت اخذ ویزای پزشکی به امریکا به تنهایی تمام امکانات مالیام را یک جا بلعید!»
گرچه کور سوی امیدی به مدد خیرین ایرانی و خارج از کشور پیش روی قاسم است ولی زمان تنگ و فشار بیماری در اوج و روزها به سرعت در حال سپری شدن است و قاسم روز به روز به مرگ نزدیکتر میشود.
باشد تا به برکت مسئولین و به همت خیرین زندگی بر لبان قاسم نقش ببندد.
نظر شما