دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۰
کد خبر: 81122

بسیاری از ما دوست داریم دایه عزیز‌ تر از مادر باشیم و به جای ساختن یک زندگی پر از آرامش ناجی فرد دیگری شویم.

احساس شما عشق است یا ترحم؟
سلامت نیوز : گمان می‌کنید عشق است و فرد مقابل‌تان هم باور دارد که این احساس مقدس، تنها دلیلی است که شما را به هم نزدیک کرده است. اما اشتباه می‌کنید. «حس ترحم»، چهره عشق را به خود گرفته و شما را به رابطه‌ای وارد کرده که هیچ‌گاه به آرامش نمی‌رسد. گمان می‌کنید فرشته نجات هستید و می‌توانید یک‌تنه، تمام مشکلاتی که زمین و زمان به وجود آورده‌اند را از میان بردارید و تنها با یک «احساس گناه» به انتظار خوشبختی فردی نشسته‌اید که شادی و خوشبختی را به زندگی شما نمی‌آورد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله سیب سبز ؛ ازدواج به پشتوانه این احساس، اتفاق عجیبی نیست. بسیاری از ما دوست داریم دایه عزیز‌تر از مادر باشیم و به جای ساختن یک زندگی برابر و سرشار از آرامش، ناجی فرد دیگری شویم. ناجی‌ای که هرگز نمی‌تواند چیزی را تغییر دهد اما به امید اینکه فردا روز دیگری باشد، پایش را از یک رابطه نابرابر بیرون نمی‌کشد.

این تست مخصوص شماست؟

 آیا تا به حال، تنها به این دلیل که به احساسات کسی لطمه نزنید، به ازدواج با او فکر کرده‌اید؟

 آیا در رابطه‌ای هستید که بیشتر از آنکه دوست بدارید، دوست داشته می‌شوید؛ اما به خاطر صدمه نزدن به نامزدتان نمی‌خواهید ارتباط‌تان را قطع کنید؟

 آیا تا به‌حال به خاطر نجات دادن کسی از مشکلاتش یا تغییر دادن مسیر زندگی‌اش، به ازدواج با او فکر کرده‌اید؟

 اگر پاسخ شما به این سؤال‌ها مثبت است، بهتر است به این تست پاسخ دهید. ممکن است شما درگیر احساس گناهی باشید که می‌تواند زندگی‌تان را به باد دهد.

پشت نقاب عشق شما، چهره احساس گناه است؟

نگاهی به پاسخ‌های خود بیندارید. طبیعی است که جواب شما هم مثل بیشتر آدم‌های احساساتی، به یکی، دو سؤال مثبت باشد اما مراقب باشید. اگر به بیشتر از 4 سؤال جواب «بله» داده‌اید، احتمالا احساس گناه در زندگی احساسی شما حکمرانی می‌کند و نمی‌گذارد که عشق به زندگی‌تان وارد شود. حالا وقت آن است که یک‌بار دیگر جملات را بخوانید. شاید تاکنون، خودتان هم نمی‌دانسته‌اید که به چه دلیل در یک رابطه مانده‌اید و ارتباط شما با اطرافیان‌تان، براساس چه اصولی پیش می‌رود.

چند نصیحت دوستانه

 یادتان نرود شما مسئول مشکلات دیگران نیستید. شما آنها را به وجود نیاورده‌اید و اگر عوامل دیگر مهیا نباشد، نمی‌توانید آنها را از بین ببرید.

 ممکن است نامزد شما، از افسردگی یا مشکل روانی دیگری رنج ببرد. اگر می‌بینید که خودش در برطرف کردن مشکلاتی که دارد یا کنار آمدن با آنها ناتوان است، از او بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد.

 درست است که بعد از ازدواج، شما هم در شادی‌ها و هم در مشکلات، همراه فرد مقابل‌تان خواهید بود؛ اما همراهی در مشکلات نباید دلیل اصلی شما برای ادامه دادن این رابطه باشد.

 زندگی با فردی که از عهده حل مشکلاتش برنمی‌آید و برای ایستادن، به یک تکیه‌گاه احتیاج دارد، خیلی زود شما را خسته و دلزده می‌کند. بعد از مدت کوتاهی، شما تبدیل به فردی خواهید شد که هیچ وقت، انرژی‌ای برای خودش ندارد و هرچه در وجودش هست را برای دیگران خرج می‌کند.

 ویژگی‌های فرد مقابل و دلایلتان برای ازدواج را بنویسید. حالا یک‌بار دیگر نوشته‌هایتان را مرور کنید. آیا واقعا پای عشق در میان است؟

 اگر نامزد شما می‌گوید بدون شما نمی‌تواند زندگی‌اش را ادامه دهد، شما مقصر نیستید. کسی که درگیر یک احساس طبیعی و سالم است، به ارتباط عاطفی تنها به عنوان یکی از جنبه‌های زندگی نگاه می‌کند و در صورت از دست دادن این رابطه، دلایل دیگری را برای ادامه و بازسازی زندگی‌اش دست و پا می‌کند.

 شکست عاطفی برای همه آدم‌ها دشوار است اما یک فرد سالم می‌تواند ناراحتی‌ها و دلتنگی‌هایش را مدیریت کند و بعد از مدتی عزاداری برای این رابطه از دست رفته، توان ساختن یک زندگی موفق و شاد را پیدا می‌کند.
 فردی که به این شکل به شما ابراز علاقه می‌کند، عاشق شما نشده‌است، بلکه برای پرکردن خلا‌های احساسی‌اش، تا این حد به شما احساس وابستگی و نیاز می‌کند.

 فردی که احساس خلاء روانی می‌کند، حتی با وجود یک فرشته نجات هم نمی‌تواند از این احساس نجات پیدا کند. احتمالا این شخص همیشه دلیلی برای ناراحتی و ناامیدی دارد و با حل یک مشکل، دلیل دیگری برای ابراز حس ناتوانی‌اش پیدا می‌کند.

مسیر عشق از این طرف است

شاید تاکنون نمی‌دانسته‌اید که احساس گناه شما دلیل اصلی عشق‌های شکست خورده‌تان است. اما حالا که می‌دانید چه احساسی زندگی عاطفی شما را اداره می‌کند، بهتر است کمی فرمان را بچرخانید و مسیر اصلی عشق را پیدا کنید. برای وارد شدن به این مسیر، می‌توانید از این 2 راهنما کمک بگیرید:

سهامدار عشق شوید

برای آنکه بتوانید همسرتان را از دل مشکلات بیرون بیاورید، نیازی به این همه فداکاری نیست. کافی است با تمام وجود عشق را احساس کنید و همسرتان را در این عشق شریک کنید. فقط در صورتی که این احساس حقیقی به رابطه شما وارد شده باشد، می‌توانید اطمینان و احترام را به ارتباط‌تان بیاورید. اگر این حس متقابل باشد، هرگز از فداکاری‌ها و تلاش‌هایی که برای خوشبختی شریک زندگی‌تان می‌کنید، خسته نخواهید شد زیرا مثل بازی پینگ پنگ، همانقدر که انرژی می‌گذارید، انرژی دریافت می‌کنید.

اگر گمان می‌کنید قبل و بعد از ورود به این زندگی تغییری نخواهید کرد، اشتباه می‌کنید. شما در تمام 24 ساعت از همسرتان خواهید آموخت و خیلی زود، زندگی شما و او آنقدر با هم آمیخته می‌شود که دیگر نمی‌توانید خود قدیمی‌تان را بشناسید. یادتان نرود اگر با یک فرد همیشه خسته زیر یک سقف زندگی کنید، دیر یا زود خستگی در زندگی شما هم پیدا می‌شود و اگر با فردی خودخواه و مغرور ازدواج کنید، دیگر شما هم آدم آرام همیشگی باقی نخواهید ماند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha