سلامت نیوز :  بعد از جدایی از همسرم مجبور شدم تمام بار مسئولیت زندگی را تنهایی به دوش بکشم. طعنه ها و سرزنش های اطرافیان، نگاه‌های آزاردهنده شان، مسئولیت سرپرستی فرزندان، انتظارات و توقعاتشان، آه! روزهایی می رسد که آدم خسته می شود. خودش را در شلوغی کوچه های زندگی گم می کند. این جا زمانی است که باید بایستد و خود را تماشا کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان ؛ زمانی که در ترافیک درونش گیر کرده است و باید آنقدر در «خویشتن» کندوکاو کند تا آخر سر یادش بیاید که در این گرداب زندگی«خودش» را غرق کرده و از یاد برده است. من اینجای کارم! جست وجو را آغاز می کنم تا آنی را بیابم که سال ها گم کرده‌ام...

... و اما ای «خودم»، فصل های گذشته را رها کن

همان طور که به خاطر دارید چهارشنبه هفته گذشته به یکی از اساسی ترین مراحل بازسازی زندگی پس از طلاق یعنی؛ «خودشناسی» رسیدیم و به یکی از ابعاد خودشناسی، که عبارت بود از«آگاهی نسبت به کمبودهای کودکی» پرداختیم و یادآور شدیم که هدف ما از مطرح کردن بحث خودشناسی کمک به شماست تا بتوانید زندگی سالم، صمیمی و عاری از تنش را تجربه کنید. به همین منظور در این شماره و شماره آتی به 3 بعد اساسی مبحث «خودشناسی» که عبارت است از:

1-خودشناسی احساسی

2-خودشناسی فکری

3-خودشناسی رفتاری

خواهیم پرداخت. پیش از این در ضرورت اهمیت «خودشناسی» بیان کردیم که به ندرت طلاقی اتفاق می افتد که ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد. بیشتر افراد جدا شده بعد از ازدواج دوم نیز همچون ازدواج اولشان به دنبال عیب و ایرادهای طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود در بروز تعارضات و نقاط ضعفی که داشته اند، توجه زیادی نمی کنند؛ در نتیجه رفتار و رویه زندگی گذشته به طور معمول در زندگی مشترک جدید هم تکرار می شود. به خاطر داشته باشید که بدون تقویت خودتان در ابعاد سه گانه خودشناسی نه تنها به احتمال زیاد ازدواج دوم شما نیز به شکست منجر می شود بلکه حتی رابطه های عادی شما با اطرافیان دور و نزدیکتان نیز اگر شناخت صحیحی از خودتان، نداشته باشید مختل خواهد شد. این مطلب می تواند به شما در کسب مهارت خودشناسی کمک کند.

خودشناسی احساسی چیست؟

یعنی این که بدانید چه احساساتى دارید، معناى آن ها را بفهمید و بتوانید انتخاب هاى درستی بکنید، از خود در مقابل درد و رنج روحى و لطمه ها و صدمه هاى عاطفى محافظت کنید و قادر باشید بر عواطف و احساسات منفی خود نظیر خشم، عصبانیت، ناکامی، نفرت، غم و اندوه و ... مسلط باشید و آن ها را در شرایط تنش تحت کنترل درآورید.

اهمیت شناخت احساسات و عواطف:

آشنایی با احساسات و بیان مناسب و مدیریت شده آن ها به دلایلی که در ادامه ذکر می کنیم مهارت بسیار مهمی محسوب می شود:

1- ناآگاهی در تشخیص احساسات تان و بروز ناشایست آن ها، زندگی زناشویی آینده شما را دچار تنش می کند: تمامی روانشناسان معتقدند برای برقراری ارتباطی سالم و بدون تنش و تعارض با افراد مختلف از جمله همسر ابتدا لازم است که احساساتمان را به درستی تشخیص دهیم و به طریق مناسبی بیان کنیم؛ به عنوان مثال بهرام از دست لیلی ناراحت است، اما به او نمی گوید و به جای آن در اتاق را محکم به هم می کوبد و خانه را ترک می کند و یا به جای این که درباره عصبانیت خود با او صحبت کند، سکوت اختیار می کند. بررسی روابط زوجینی که اختلاف و تنش در بین آن‌ها بالاست، نشان می دهد افرادی که با احساسات خود نامانوسند یا آن ها را صادقانه با طرف مقابل مطرح نمی کنند در لحظه های وقوع تعارض و تنش سردرگم می شوند و در تشخیص بهترین نوع عکس العمل به اشتباه می افتند.

2- زمانی که شما با احساسات خودتان غریبه اید، قادر به درک احساسات همسرتان نیز نخواهید بود: زمانی که شما نتوانید احساس خشم و عصبانیت را در خودتان تشخیص دهید قادر نخواهید بود احساس خشم همسرتان را نیز تشخیص دهید و علائم آن را قبل از این که به نقطه اوج و بحرانی برسد درک کنید؛ طبیعی است که در چنین شرایطی شما توانایی یک برخورد صحیح را نخواهید داشت؛ چرا که اصلاً متوجه احساس همسرتان نشده اید؛ در نتیجه واکنش خشم او، ممکن است سریعا واکنش خشم شما را فعال کند و به ایجاد دلخوری های عمیق و جدی منجر شود.

چگونه سواد «احساسی-عاطفی» خود را بالا ببریم؟

حال که به اهمیت شناخت و آگاهی احساسات پی  بردیم ممکن است این سوال مطرح شود که چگونه سواد «احساسی - عاطفی» خود را بالا ببریم؟ در ادامه چند راهکار برای این مسئله پیشنهاد می کنیم:

1- قبل از هر چیز، باید بتوانید احساسات خود را تشخیص دهید و بفهمید که چرا دچار این احساسات شده اید: در طول روز با کدام یک از احساسات بیشتر درگیر هستید؟ خوشحالی، امید، رضایت، غم و اندوه، دلواپسی، نفرت، خشم یا...؟! این نوع احساسات را در خود شناسایی کنید و عوامل به وجودآورنده آن را بیابید.

2- نگذارید احساسات منفی روی هم انباشته شود: بسیاری از زوجین مراجعه کننده به مشاور که در شرف طلاق هستند اظهار می کنند که «من سال هاست برای جلوگیری از وقوع هر گونه تعارضی خشم خود را سرکوب و سکوت کرده ام. اینک که صدای اعتراضم را به گوش همسرم می رسانم، او متعجب می شود و توان پذیرش عصبانیت من را ندارد». حال این که اشتباه آنان در همین حرف نزدن است! طبیعتا اگر زن و مرد به هنگام بروز هر گونه تعارض از احساسات ناخوشایند خود نظیر ناراحتی، عصبانیت و ... با یکدیگر صحبت کنند، احساسات منفی آن ها روی هم انباشته نمی شود و ناگهان اختلافی کوچک و ناچیز، خشمی چند برابر تصور را باعث نمی شود.

3- جابجایی احساسی ممنوع: حتما در روابط خود با دیگران و همین طور همسر سابق تان گاهی اتفاق افتاده بود که از بیان احساساتتان خودداری و یا حس خشم و عصبانیت خود را به یک گذشت و بخشش دروغین مبدل کرده باشید، چون در ذهنتان ترس از تایید نشدن، ترس از طرد شدن، ترس از کامل نبودن، ترس از بالا گرفتن تعارض، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن یا برچسب خوردن و ترس از فروپاشی زندگی مشترک وجود داشته است. به طور مثال آیا هرگز در زندگی قبلی تان پیش آمده بود که از مسافرت رفتن با خانواده همسرتان به عنوان «سفری بسیار خاطره انگیز و لذت بخش» یاد کنید در حالی که از آن ها سخت دلخور و رنجیده خاطر بوده اید؟ آیا هرگز به خاطر می آورید که در واکنش به یک رفتار آزاردهنده همسر سابقتان، به جای این که ناراحتی و عصبانیت خود را صادقانه به او نشان دهید، لبخند زده و یا سکوت کردن را انتخاب کرده باشید؟ زوجین با جابه جایی احساساتشان نسبت به هم ناخواسته علائمی از گوشه گیری یا انزوای هیجانی و بی عاطفگی از خود نشان  می دهند که در نهایت به طلاق عاطفی یا طلاق رسمی منجر خواهد شد.

4- احساساتتان را به طریقی مناسب ابراز کنید: تاکنون درباره معجزه«ضمیر من» چیزی شنیده اید؟ بررسی در زندگی افراد طلاق گرفته، نشان می دهد که این افراد به هنگام نشان دادن احساس عصبانیت و تخلیه آن، انگشت اتهام را به سمت طرف مقابل نشانه می رفتند و از این عبارات استفاده می کردند: «تو باعث عصبانیت من شدی»، «رفتار تو در جمع باعث شرمندگی من شد» و ... اما با استفاده کردن از این عبارات همسرتان فقط سرزنش شما را می شنود نه احساسات ناخوشایندتان را. طبیعی است که همسرتان با شنیدن چنین عباراتی به دفاع از خود بپردازد نه همدلی کردن با شما یا تلاش برای حل مسئله! و اما عبارات مناسب این چنین است: «وقتی از زحمات من قدردانی نمی شود، عصبانی می شوم»، «وقتی در جمع نادیده گرفته می شوم، احساس خجالت و شرمندگی می کنم».

5- روابط اجتماعی را فراموش نکنید: مهم نیست که چقدر به ارتقای سلامت احساسی خود زمان اختصاص می دهید، شما باز هم به همراهی دیگران برای دست یافتن به احساسی بهتر نیازمندید. انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند که به روابط و ارتباطات مثبت با دیگران نیاز احساسی دارند.

6- دقت کنید که ابراز نامناسب احساسات تان چه عواقب منفی در پی دارد؟ یقینا تا زمانی که شما احساساتی نظیر تنش و عصبانیت را بدون مدیریت و به شکل منطقی با اطرافیان از جمله همسر آینده تان مطرح نکنید بلکه شروع به داد و بیداد کردن و بهانه گیری کنید، این پیغام را به همسرتان می رسانید که او علت به وجود آمدن چنین احساساتی در شماست. ناگفته پیداست که روابط زوجین بدون مهار صحیح احساسات سریعا به سردی می گراید. در شماره های بعد درباره خودشناسی فکری و رفتاری صحبت خواهیم کرد، پس با ما همراه باشید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • زکیه نبی زاده ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۳
    1 0
    میخوام عضوبشم