50 درصد طلاقها در پنج سال اول ازدواج به وقوع میپیوندد و 15 تا 20 درصد طلاقها در سال اول ازدواج رخ میدهد كه این یك هشدار برای زوجهای جوان است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ دكتر گلزاری همچنین با بیان اینكه در شرایط كنونی خانواده كاركردهای خود را از دست داده بهگونهای كه بسیاری از جوانان حاضر به ازدواج نمیشوند درباره راهكار خود برای پیشگیری از وقوع طلاق در بین زوجهای جوان میگوید: باید مشاوره قبل از ازدواج در كشور رواج یابد و در این مورد وظیفه روانشناسان است كه به تصحیح دیدگاههای غلط مردم در مورد ازدواج بپردازند و با سنتها و باورهای غلط در این زمینه مقابله كنند.
طلاق زیاد در تهران امری غیرعادی نیست
طلاق مدتهاست ذهن بسیاری را به خود مشغول كرده است. از زمانی كه آژیر طلاق در كشور به صدا درآمد بسیاری به اظهارنظر پرداختند و راهكارهای خود را برای كاهش واقعه طلاق در بین زوجهای جوان بیان كردند. دكتر امیرهوشنگ مهریار با اشاره به نقش مستقیم ازدواج در طلاق به تهران امروز میگوید: طلاقهایی كه اتفاق میافتد به معنای آن است كه ازدواج هم كمتر خواهد شد و نشان از یك تصمیم اشتباه است. او در ادامه با بیان اینكه اگر به موقع از تشكیل یك زندگی برپایه اشتباه جلوگیری شود به طلاق منجر نخواهد شد میگوید: همچنین طلاقها باعث میشود كه جوانان از ازدواج هراس داشته باشند. جوانانی كه ازدواج كرده و طلاق گرفتهاند به سختی راضی به ازدواج مجدد میشوند و در ارتباطهای خود نیز این را به دیگر دوستان خود كه تا به حال ازدواج نكردهاند انتقال میدهند.
وی با تاكید بر مراجعه زوجین به مشاورههای قبل از ازدواج میافزاید: مشاورههای قبل از ازدواج اجباری نیست و در دسترس همگان هم قرار ندارد كه همه بتوانند به آن مراجعه كنند. ضمن آنكه در بهترین شرایط كه مردم قبل از ازدواج به مشاوره مراجعه بكنند، عوامل مهم دیگری در طلاق وجود دارد كه با مشاوره قبل از ازدواج برطرف نخواهد شد. این همان مسائلی است كه عموما پیشبینی نشده و بعد از ازدواج به وجود میآید. در خیلی از موارد افراد قبل از ازدواج اطلاعات مربوط به زندگی خود را از یكدیگر مخفی میكنند. مشاور قبل از ازدواج هم دسترسی به این اطلاعات مانند داشتن سابقه بد، وابستگی بیش از حد به خانواده، اعتیاد و... ندارد. بعد از ازدواج بسیاری از این مسائل كه پنهان شده بود نشان داده میشود و سرمنشأ اختلافات میشود. صرف مشاوره قبل از ازدواج فقط میتواند به كمتر شدن طلاق كمك كند و نمیتواند آن را از بین ببرد.
این روانشناس حوزه خانواده در ادامه به آمار افزایش 40درصدی طلاق در تهران اشاره كرده و میگوید: تهران مدرنترین شهر ایران است. مسائل و مشكلات خاص خودش را دارد. در شهرهای كوچكتر خانواده و افراد شناخت بیشتری از یكدیگر دارند و انتظارات نسبتا پایین است. پس طبیعی است كه در شهری مانند تهران كه 10میلیون جمعیت دارد و مدرنتر از دیگر شهرهاست طلاق زیاد امری غیرعادی نیست. در حال حاضر شهرهای دیگری مانند مشهد، اصفهان، شیراز و... بهلحاظ ساختاری به تهران نزدیك شده و نرخ طلاق آنها نیز به تهران نزدیك خواهد شد. طلاق یكی از هزینههایی است كه برای توسعه اقتصادی و اجتماعی پرداخته میشود و نمیتوان از آن به كلی جلوگیری كرد. شاید با كوششهای بسیار بتوان نرخ آن را كاهش داد. بهگفته دكتر مهریار نوعگرایی و تغییرات متعدد در زندگی مانند تمناها، دیدگاهها، ارزشها و... باعث میشود كه افراد به قراردادی كه برای زندگی مشترك با یكدیگر میبندند، پایبندی كاملی نداشته باشند و نتوانند به زندگی مشترك ادامه دهند.
با افزایش تورم ازدواج كاهش پیدا میكند
دكتر مصطفی اقلیما نیز با اشاره به متفاوت بودن علت طلاق در ایران و دیگر كشورها با توجه به فرهنگ اصیل ایرانی به تهران امروز میگوید: نمیتوان ایران را با دیگر كشورها مقایسه كرد زیرا در كشورهای اروپایی و آمریكایی طلاق مسئله نیست در صورتی كه در ایران طلاق یك فاجعه است. در ایران وقتی یك زن از شوهرش جدا میشود تمام زندگی خود را از دست میدهد زیرا جامعه، خانواده، دوستان و آشنایان نگاه دیگری به او خواهند داشت و مشكلات زیادی برایش به وجود خواهد آمد. در صورتی كه در خارج از ایران یك زن و شوهر بهراحتی از یكدیگر جدا میشوند و مشكلی در آن نخواهد بود. اكثر مردهای ایرانی وقتی زن خود را طلاق میدهند حاضر نیستند كه با یك زن ازدواج كنند، بلكه بهدنبال ازدواج با دختر هستند و زنهایی كه طلاق میگیرند نمیتوانند با پسر ازدواج كنند. بنابراین از نظر اخلاقی و شرعی ایران قابل مقایسه با كشورهای دیگر نیست. وی با اشاره به رفاه نسبی كه در ایران وجود ندارد میگوید: اكثر ازدواجهای اخیر به دلیل خاصی صورت میگیرد نه به دلیل زندگی در كنار هم. مثلا ازدواجهای این روزها به دلیل آن است كه برخی از جوانها از خانه پدر و مشكلاتش آن فرار كنند، یا اینكه از وضعیت بد مالی نجات پیدا كنند و....
بهگفته این مددكار اجتماعی، آمار طلاق در ایران بخصوص در شهرهای بزرگ به این دلیل افزایش پیدا كرد كه مانند شهرهای كوچك سازشی وجود ندارد. در شهرهای كوچك به دلیل آنكه همه شناخت كافی از یكدیگر دارند و طلاق باعث رفتن آبروی یك زن یا مرد میشود، طلاق كمتر رخ میدهد. ولی مهمترین دلیل طلاق تورم و گرانی است. در سالهای اخیر حقوق یك كارمند 20 درصد افزایش پیدا كرده در حالی كه میزان تورم در مایحتاج ضروری زندگی صددرصد بوده است و طوری شده كه مردم 80 درصد فقیرتر از سال قبل شدند. مشكل مسكن و افزایش بیكاری نیز مزید بر علت شده است. سال به سال میزان تورم افزایش و ازدواج كاهش پیدا میكند.
این آسیبشناس در ادامه میافزاید: در سال قبل 40 درصد طلاقها زیر 24 سال و 70 درصد كل طلاقها زیر 27 سال بودهاند. زیرا دولت به جای آنكه اشتغالزایی كند، وامی به نام وام ازدواج به زوجین داد كه در هیچ كشوری (فقیرترین و غنیترین كشور) چنین وامی وجود ندارد. دولت موظف به تولید كار است. كسی كه كار داشته باشد شخصیت اجتماعی پیدا كرده و با رفاه نسبی كه دارد میتواند تشكیل زندگی دهد. در روز ازدواج یكی از مسئولین به جای آنكه بهدنبال بررسی و حل مشكلات ازدواج باشد، پیشنهاد داد كه دادگاهها یك هفته طلاق را عقب بیندازند.
بهگفته دكتر مصطفی اقلیما كلیه دستگاههای مربوطه در برطرف كردن مشكلات ازدواج وظیفه خاصی دارند و نظارت بر آن مهمتر است. اگر كسی مشكلی را حل نكرده باید مورد بازخواست قرار گیرد زیرا مشكل دوبرابر شده و به مملكت آسیب خواهد رسید. رهبر معظم انقلاب اسلامی 30 سال رهنمونهای بسیاری را برای مسئولان داشتند و اگر مسئولان به بخشی از آنها عمل میكردند، بسیاری از مشكلات جامعه از جمله طلاق حل میشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند باید شایستهسالاری را مدنظر داشته باشیم و همیشه به وزرا و رئیسجمهورها این رهنمون را داشتهاند. اگر مسئولان از مدیران و برنامه ریزان شایسته در جایگاه خود استفاده میكردند شاید 90 درصد آسیبهای امروز را در جامعه نداشتیم. این بدان معنا نیست كه افرادی كه در سطح مدیریت یا برنامهریزی بودند افراد خوبی نبودند بلكه برای آن پست و جایگاه ساخته نشده بودند.
وی درباره نقش مشاوره قبل از ازدواج میگوید: تا چندی پیش مشاوره قبل از ازدواج را خانواده و ریش سفیدها به جوانان میدادند. در صورتی كه امروزه این مشاوره قبل از ازدواج كاسبی خوبی برای عدهای كه در زمینه مشاوره هیچ آگاهی ندارند، شده است. مشاوره ربطی به روانشناسی افراد ندارد. به دلیل عدم نظارت درست، روانشناسان با توجه به نفوذ خود هر كاری كه دوست دارند انجام میدهند. اولین پایه مشاوره ازدواج آگاهی از مسائل اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و... است بنابراین متخصصین آسیبهای اجتماعی هستند كه میتوانند در این شغل فعالیت كنند. روانشناس كسی است كه از نظر درمانی به افراد نگاه میكند، اما كسی كه مسئله اجتماعی دارد بیمار نیست.
در گذشته ازدواجهای كمتری به طلاق میرسیدند زیرا افراد حداقلها را برای ازدواج داشتند و اگر این حداقلها باشد مردم میتوانند به راحتی زندگی كنند. فردی كه به نظر روانپزشكان مشكل دارد و بیمار است و داد میزند به دلیل آن است كه در شرایط خوبی قرار ندارد. اگر مشكلاتش حل شود به این مرحله نمیرسد. در هیچ كجای دنیا مشاور حق ندارد كه به فردی بگوید كه چه كاری انجام دهد بلكه مسائل، مشكلات و خوبیها را با توجه به فرهنگ افراد باز میكند تا فرد خودش انتخاب كند كه كدام راه برای ادامه زندگی او بهتر است.در صورتی كه در ایران به راحتی به افراد راهكار و نظر میدهند.
نظر شما