به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ عقربههای ساعت 13:30 را نشان میدهد و ناگهان هیاهوی صدای كودكان پارك را پر میكند. كودكانی كه هر كدام به مانند یك مرد كار میكنند و ادعای بزرگی میكنند امروز به رستوران آمدهاند تا یك تجربه خوب و خاطرهای به یادماندنی برای آینده خود رقم بزنند. لبخندهایی كه صورتهای معصوم و زیبایشان را پر كرده حكایت از خوشحالی و شادی آنهاست. اكثر آنها تا به حال به رستوران نرفتهاند بلكه با حسرت از كنار آن رد شده و بوی غذاها عجیب مستشان كرده است.
این كودكان در انجمن حمایت از حقوق كودك شوش در كنار كار از درس خود نیز غافل نمیمانند، شاید در آینده شغل مناسبتری به دست آورند. شهرداری تهران طی دو روز گذشته در هفته رستوران این كودكان را غافلگیر كرد و با دعوت آنها به رستوران تلاش كرد تبعیض میان آنان با كودكان دیگر تا حدودی برداشته شود؛ تلاشی كه نتیجه داد و باعث شد تا ساعاتی چهره كودكان شادتر و خوشحالتر باشد.
ندیمه 10 ساله- فال فروش
در میان قهقهههای دختركان، ندیمه بیشتر به چشم میآید. دختر خوش بر و رو كه فال فروش است و مدتی هست كه به جمع كودكان شوش پیوسته است.
فال هاتو از كجا میاری؟
از بازار و میدون شوش فال میخرم و میفروشم.
سخت نیست تو خیابون مجبوری فال بفروشی؟
(می خندد) مجبورم دیگه.
چقدر روی هر فالی سود میكنی؟
خوبه، خدا رو شكر بد نیست... تو یه روز از صبح تا شب 5 هزار تومن در میارم.
فتانه 15 ساله هم دوست صمیمی ندیمه است. كنارش ایستاده و با دقت به حرفهای ما گوش میكند. او هم همزمان با ندیمه به جمع این كودكان پیوسته است:
چیكارهای فتانه جان؟
یه مدته كه كمرم درد میكنه نمیتونم كار كنم ولی قبلا خیاطی میكردم.
چند سال خیاطی میكردی؟
حدود 3-4 سالی بود كه توی خیابون مولوی خیاط بودم.
دوست داری بزرگ شدی چیكاره بشی؟
معلم.
معدلت چند شده؟
معلومه!20.
با هر كدام از پسرها كه میخواهم صحبت كنم میگویند كه بدون اجازه فرهاد صحبت نمیكنند. فرهاد میگوید: «بزرگ اینا منم.» به سراغ فرهاد میروم. پسری كه قیافهاش كوچكتر از سنش نشان میدهد. با لحن لوتی منشانه خود غذا تعارف میكند و با خوشرویی جواب سوالهایم را میدهد.
چیكارهای فرهاد؟
قصاب... از 10 سالگی تو قصابی كار میكردم.
پدرت چكاره است؟
من و داداشم تو قصابی پدرم كار میكنیم.
قصابی پدرت كجاست؟
تو محله جوادیه.
درس هم میخونی؟
بله... كلاس پنجمم تازه معدلم هم 75/ 16 شده.
هنوز چشم انتظار كتابهای درسی آموزش و پرورش هستیم
رحیمی مربی خانه كودك شوش میگوید: خانه كودك شوش بیش از 12 سال است كه تاسیس شده و فعالیت میكند به همین دلیل در محله شناخته شده است و بچهها خود به آن مراجعه میكنند. من هم تقریبا 10 سال است كه با انجمن حمایت از حقوق كودكان شوش كار میكنم و مربی كودكان كلاس چهارم و پنجم خانه كودك شوش هستم. روانشناس و مددكار هم داریم كه به مشكلات بچهها رسیدگی میكنند. اگر این بچهها نیاز به پزشك هم داشته باشند آنها را با هزینه خود (كه خیرین به خانه كودك میدهند) به بیمارستان میفرستیم. شهرداری همیشه با ما همراه بوده است.
سرای محله شوش علاوه بر جاییكه به ما اختصاص داده، لوازمالتحریر و تغذیه این كودكان را متقبل شده است و در زنگهای تفریح به این بچهها بیسكوئیت با شیر میدهد. اردو و جشنهای زیادی برای این بچهها میگذارد. امروز هفته رستوران مسبب آمدن بچهها به رستوران شد و شادیای كه در چهره بچهها میبینم وصف ناشدنی است.مشكل این بچهها بیشتر در مدرسه این است كه آنها در مقایسه با مدارس دیگر تفاوت سنی زیادی دارند. ولی اصلیترین مشكل آنها این است كه مجبور هستند چند ساعت كار كنند. ولی با این وضعیت استعدادهای خیلی خوبی دارند. هر ساله آموزش و پرورش تعامل خوبی با ما داشت و كتابهای درسی را برایمان ارسال میكرد ولی امسال بعد از گذشت یك ماه از سال تحصیلی هنوز چشم انتظار كتابهای درسی هستیم.
هفته رستوران یك فرصت برای مسئولان است
سرپرست اداره پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی سازمان رفاه و خدمات و مشاركتهای اجتماعی شهرداری درباره ارتباط كودكان كار و هفته رستوران به تهران امروز میگوید: امروزه سعی ما بر این است كه توجه جامعه و مردم را به كودكان كار و خیابان جلب كنیم. به همین منظور كانونهایی را با عنوان كانونهای «امیدهای زندگی» در سراهای محله (374 سرای محله در سطح تهران) راهاندازی كردیم كه زیرمجموعه سازمان رفاه، خدمات و مشاركتهای اجتماعی فعالیت میكنند. «امیدهای زندگی» اختصاصا موضوع كودكان كار و خیابان را دنبال میكند. هدف اصلی كه در روز كودك هفته رستورانگردی دنبال میكنیم اتصال كانونهای امیدهای زندگی به رستورانهاست. در واقع میخواهیم رستورانها كانونی باشند كه كودكان كار اطراف و منطقه خود را شناسایی كرده و به آنها سرویسدهند. سرویسدهی كه مد نظر ماست به كودكان فقط به غذا محدود نمیشود بلكه شبكه حامی را تشكیل داده و به عنوان یك اطلاع رسان عمل میكند تا این كودكان را به عضویت در كانونهای امید زندگی سوق دهند.
دكتر محمدهادی كبیری در ادامه میافزاید: توانمندیها و تشكلهای متعددی در جامعه وجود دارد كه باید دست به دست هم بدهند. این تنها راه نجات جامعه از تولید كودكان كار است. این كودكان در معرض آسیبهای اجتماعی زیادی هستند و باید از این آسیبها بیشتر پیشگیری كرد. پیگیری كردن این مسئله فقط به دانشگاه یا جایگاه خاص محدود نیست بلكه همه مردم با تمام توانشان باید در پیشگیری آن وارد شوند كه در آن صورت تازه قدمهای اولیه برداشته خواهد شد. در بحث كودكان كار اول باید موضوع را خوب بشناسیم و آن را طبقهبندی كنیم، سپس به ریشهها و علل بهوجود آمدن این كودكان پرداخته شود.
سپس در این مورد به اجماع برسیم در این مرحله باید دانشگاهها و جایگاههای خاص وارد عمل شوند. توان مالی، سیاسی و اقتصادی كه در مردم پخش شده را جذب كنیم. او میافزاید: هفته رستوران یكی از بهترین فرصتها برای جذب این ظرفیتهاست. ضمن آنكه آوردن این كودكان به رستوران به دلیل آن است كه محور توجه قرار گیرند. از طرف دیگر برای مسئولان رستورانها نیز كارگاههای تخصصی خواهیم گذاشت تا با آموزش آنها عللی كه باعث تولید كودك خیابانی میشود را بشناسند و بتوانند در كنار مدیریت محله قرار بگیرند. نقطه ضعفی كه در مراحل قبلی نگاه به موضوعهای آسیب اجتماعی داشتیم این بود كه یا بحث را به صورت فنی و علمی نگاه میكردیم كه به جایگاههای خاص، دانشگاهها، سمینارها، همایشها و... ارجاع پیدا میكرد یا اینكه مدیران اجرایی بهدنبال پیدا و حل كردن آسیبهای اجتماعی بودند.
اما شبكه جدیدی كه تعریف شده باعث میشود شبكه علمی و اجرایی توامان و موازی پیش برود. دكتر كبیری در ادامه میگوید: در فضاهای عمومی مانند رستوران از هر طیف (اجرایی و علمی) در آن وجود دارد بنابراین بهترین فرصت است كه در روز كودك هفته رستوران همه مردم را به این مسئله متوجه كنیم. وقتی مردم نسبت به موضوعی حساس شوند خودشان راههای آن را پیدا كرده و امكانات را میآورند. نكته مهم و گمشده ما در این بحثها بسترسازی برای حضور هر چه بیشتر مردم است. كنترل حركتهای مردم از بالا به پایین كار صحیحی نیست. بهتر است كه كنترل آن را نیز به مردم بسپاریم. مسئولان نباید فكر كنند حلكننده همه مشكلات مردم هستند. هر چه دست مردم را از بخش نظارت و مدیریت كوتاه كنیم، دست سوءاستفاده گران را به این مسئله باز میكنیم. مردم هستند كه میتوانند هم جامعه را نجات بدهند.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار تهران امروز مبنی بر اینكه این كودكان در پایین شهر زندگی میكنند، این امكانات آنجا هم وجود دارد یا خیر میگوید: مدیریت سازمان رفاه و خدمات بهدنبال یك مدل مناسب است تا جایگاه رستوران در ارتباط با مردم و فعالیتهایی كه میتواند در بیرون از رستوران هم رخ دهد چیست؟ قبل از این نگاه ما به رستوران طوری بود كه فقط غذا سرو میكنند. ولی چیزی كه در هفته رستوران مدنظر قرار گرفته حركت اجتماعی رستوران هاست. رستورانها فقط غذا سرو نمیكنند بلكه محل اطلاعرسانی و كانون سالمسازی هستند. جاییكه سلامت اجتماع را دنبال میكند. نسبت به تمامی اصناف و جایگاهها این مسئولیت را داریم. حالا كه هفته رستوران است بهانهای میشود تا این صنف را به مسائل اجتماعی پیوند دهیم.
حسن نامگذاری این هفتهها و روزها به این است كه فرصتها را به برنامه تبدیل كنیم. سرپرست اداره پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی سازمان رفاه و خدمات و مشاركتهای اجتماعی شهرداری میافزاید: وقتی میگوییم شهرداری به مفهوم مدیریت شهری است. در مدیریت شهری هر آنچه منظر شهری را تحتالشعاع و تاثیر قرار دهد شهرداری موظف است به آن مسئله بپردازد. مهمترین بخشی كه وظایف شهرداری را تعیین میكند اسناد و جایگاه بالادستی نظام است. طبق مقررات جایگاهی كه برای شهرداری تعیین شد حفاظت از بحث شهر از آسیبهاست. این رویكرد علمی جهان است كه پزشكی، مهندسی، مكانیك و... به طرف جامعه نگری پیش رود. ناگفته نماند كه خدمات اجتماعی شهرداری در وظایف دیگر سازمانها مانند آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، دانشگاهها و... خللی ایجاد نمیكند. تلاش این است كه به وظایف قانونی خود بهخوبی عمل كنند. در این راستا مانند برگزاری هفته رستورانگردی نیاز به خلاقیت هم داریم. طبیعت مدیران خلاق است كه این فرصتها را شكار كرده و بدون شكستن حریم دیگران، به برنامههای راهبردی تبدیل كنند.
نظر شما