به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ آمارهای سازمان ثبت احوال كشور نشان میدهد كه سن ازدواج برای مردان و زنان نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته و به میانگین 27.2 سال برای مردان و حدود 23 سال برای زنان رسیده كه این آمارها زنگ خطری برای افزایش تجرد قطعی در جامعه است. رهبر معظم انقلاب و دغدغه ایشان نسبت به روند كاهش جمعیتی ایران اسلامی در سخنرانیهای اخیر، نشان از این دارد كه بیتوجهی به این مهم میتواند مشكلات بزرگ امنیتی، اقتصادی و فرهنگی برای پیشرفت نظام اسلامی به بار آورد. معمولا كشورهای توسعهنیافته یا در حال توسعه پرجمعیت و جوانند و بعد از رسیدن به مرزهای توسعه، به بحران كاهش جمعیت فعال و سالمندی دچار میشوند. آنچه مسلم است، این است كه جمعیت ایران در سال 1420 به سالمندی میرسد، در حالی كه ایران هنوز «در حال توسعه» بوده این مطلب بسیار زود است چرا كه برای رسیدن به اهداف بلندمدت به جمعیت جوان و فعال نیاز داریم.
در سال 1372 قانون تنظیم خانواده به تصویب رسید كه نتیجه آن ورود كشور به مرحله سوم گذار جمعیتی و كاهش شتابنده جمعیت در مقایسه با كشورهای جهان، آسیا و منطقه شده است. اهداف برنامه نخست توسعه در سالهای 1371 و 1372، محقق شد این در حالی است كه طبق این برنامه مقرر شده بود تغییر تعداد فرزند از 5 و 6 به چهار فرزند در دهه 80 رقم بخورد و بنابر این در سال 72 دیگر نیازی به ادامه دادن سیاستهای كاهشی نبود. طبق پیشبینیها باید انفجار دوم جمعیتی را بر اثر ازدواج و فرزندآوری متولدین دهه 60 شاهد میبودیم، اما با شیب نزولی موالید مواجه شدهایم بهطوریكه میزان موالید در سال 90 یك میلیون و 380 هزار بود و این در حالی است كه این رقم در دهه 60 بیش از 2 میلیون بود و این به معنای سقوط آزاد جمعیت است.
از نظر نرخ رشد جمعیت در میان 26 كشور منطقه رتبه 23 و از نظر نرخ باروری نیز رتبه 25 را در سال 2010 میلادی داشتهایم، این در حالی است كه برای تحقق اهداف چشمانداز 1404 نخستین اصل تقویت زیرساختهای جمعیتی است. كشور با چالشهای جمعیتی در حوزه مدیریت جمعیت كشور روبهروست. آنچه كه در كشور ما به لحاظ جمعیتی معضل محسوب میشود، كاهش رشد جمعیت نیست. دغدغه مهم، تحول در باروری كل است كه با كاهش باروری مواجه هستیم.
در حال حاضر 15 تا 23.5 درصد جمعیت كشور زیر 15سال، 31.5 درصد بین 15 تا 29 سال، 39.5 درصد بین 30 تا 64 سال و 5.5 درصد بالاتر از 65 سال دارند و طبق پیشبینیها جمعیت سالمندان در سال 1405 به 7.4 و در سال 1425 به 18 درصد كل جمعیت میرسد. از سوی دیگر اكنون 5 میلیون نفر از 75 میلیون نفری جمعیت كشور سالمند هستند كه حدود 7.3 درصد جمعیت كشور را تشكیل میدهند.
پیشبینیها حاكی از آن است تا 40سال آینده حدود 24درصد از جمعیت كشور ما سالمند باشند كه این میزان یعنی یك نفر از هر 4 نفر جمعیت كشور بالای 60سال خواهند داشت.
بررسیها نشان میدهد كه فرهنگ نداشتن فرزند و اتخاذ سیاستهای تكفرزندی و عدم جستوجو در ساختار نهاد مقدس خانواده از چالشهای دیگر سیاستهای جمعیتی كشور محسوب میشود. در سال 2010 برای ایران سه سناریوی رشد بالا، رشد متوسط و رشد پایین مطرح شده است كه در سناریوی رشد بالا میزان باروری كل از 1.8 فرزند برای هر مادر به 2.5 فرزند در سال 1480، در سناریوی دوم میزان باروری كل از 1.8فرزند برای هر مادر به 1.5 فرزند و در سناریوی رشد پایین جمعیت كه در آن میزان باروری كه از 1.8 فرزند برای هر مادر در سال 1390 به حدود یك فرزند برای هر مادر در سال 1420 خواهد رسید.
داشتن برنامه و سیاستهای تشویقی، كارآمد و منعطف مهم است. البته باید این را هم مدنظر قرار دهیم كه سیاست تشویقی طوری نباشد كه افراد فقیرتر بچه بیشتر به دنیا آورند، زیرا تبعاتی را بهدنبال خواهد داشت. همچنین در برخی مناطق مرزی به دلیل اقلیتهای دینی در آنجا مستقر هستند و مراعات تنظیم خانواده را نمیكردند ممكن است ساختار جمعیتی به نفع گروه اقلیتی آن مناطق تغییر پیدا كند. این یك نگرانی امنیتی است. در این بخش باید تدبیر بیشتری به كار گرفت. نخبگان را تشویق به همكاری كرد كه به دلیل مسئولیت و مشغله علاقهمند به این موضوع نیستند. با همه تفاسیر با سیاستهای تشویقی و شرایط اقتصادی فعلی پیشبینی میكنم كه در حال حاضر بهرغم اینكه یك ضرورت است، در افزایش جمعیت خیلی موفق نخواهیم بود. این مختص كشور ما نیست. كشورهای دیگر نیز این پروسه را طی كردهاند.
منتهی سیاستهای تشویقی خود را كارآمد كردند و طبیعتا كارآمد كردن سیاستهای تشویقی یك منابع مالی گسترده و مستمر نیاز دارد كه تامین آن هم در شرایط فعلی كار سختی است. نمیتوان تاثیر تحریم را فقط در ارتباطات دیپلماتیك دید. تحریم را در حوزههای مختلف تاثیرگذار است. فشارهای اقتصادی میتواند عاملی باشد برای اینكه افراد به سمت بچهدار شدن بیشتر نروند.
نظر شما