به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ؛ ازدواج جوانان از یكسو با توجه به تغییراتی كه در روحیات این قشر در سه دهه اخیر ایجاد شده از یك سنت و نیاز اولیه به نیاز ثانویه یا یك رفتار در حیطه اختیارات شخصی آن هم با تكیه بر قوای مادی و اقتصادی جوان تبدیل شده است، با این حال مدیران جامعه بر تسهیل ازدواج جوانان و افزایش امكان و فرصت ازدواج این قشر اصرار دارند.جوانان غیر از ازدواج طبعاً نیازهای دیگری نیز دارند كه باید در كنار ازدواج دیده شود و مدیران و برنامهریزان برای آنها هم فكر كنند. این موضوع را با دو تن از كارشناسان اجتماعی در میان گذاشتهایم. متن روبهرو ماحصل گفتوگوی ما با دكتر محمدمهدی لبیبی و داریوش قنبری است.
اینكه آیا تاكنون جامعه توانسته است به عنوان یك خانواده بزرگ و گسترده به مطالبات جوانان جامه عمل پوشانده و رضایت آنها را تأمین كند نیاز به بررسی و نظرات كارشناسی در این زمینه دارد كه باید به آن پرداخت.محمد مهدی لبیبی جامعه شناس درباره مطالبات جوانان میگوید: در بحث مطالبات جوانان مباحث كلیدی وكلیشهای مطرح است مثل اشتغال، ازدواج و مسكن اما باید در كنار این مباحث بحث ریشهایتر را جستوجو كرد. درحال حاضر بحث جوانان ما دركشور به هنجارها و ارزشهای جدیدی كه آنها دارند و نسل گذشته این ارزشها را خیلی قبول ندارند یا حتی با شیوههای تند وتوهینآمیز نیز با آنها برخورد میكنند برمیگردد. یعنی نگاهشان به آنها نگاه مثبتی نیست.وی میافزاید: وقتی میگوییم ازدواج، انتظار داریم كه دولت تسهیلات ازدواج بدهد وبه هرحال ازدواج اتفاق نمیافتد.نگرش به ازدواج درنسل جدید نسبت به گذشته فرق كرده است چون در گذشته ازدواج یك پدیده بسیار مثبت تلقی میشد وهمه خانوادهها به نوعی جوانان را به ازدواج ترغیب میكردند.
شاید فضای فكری جامعه هم به نوعی این را تأیید میكرداما حالا این فضا وجود ندارد از یك طرف خانوادهها خود را كنار كشیده اندو از طرفی در جامعه وجوانان هم این شور و اشتیاق به ازدواج وجود ندارد چون فردگرایی بیشتر دربین آنها رواج پیدا كرده است. وی اظهار میدارد: نباید نگاه ما منفی باشد. نگاه امروزی نسبت به گذشته فرق كرده است.
گره بزرگ
به گفته لبیبی، ما در مقوله مطالبات جوانان یك گره بزرگ داریم كه نمیخواهیم جوانان را بفهمیم. شاید در حرف بخواهیم اما در عمل اینگونه نیست. امروزه در برخی از خانوادهها شاید بین فرزندان با پدر و مادر ارتباط وجود داشته باشد اما همدیگر را درك نمیكنند و نمیخواهند با فرزندان همراهی كنند پس مشكل كلیدی همین جاست.در دنیای امروزی نسل قدیم باید خود را با نسل جدید انطباق دهد در حالی كه در جامعه ما انتظار این است كه نسل جدید خود را با گذشته تطبیق دهد.اگر بر این باور باشیم كه نسل جدید باید همان افكار و عقاید قدیم را داشته باشد هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
وی تصریح میكند: مطالبات اول جوانان باورها و هنجارهای جدیدی است كه آنها به آن اعتقاد دارند و معتقدند كه این باورها برتر از باورهای گذشته است. به عبارتی نسل جدید مدعی است كه بهتر از نسل قدیم میفهمد نه به عنوان كسی كه بخواهد غرور داشته باشد یا كسی را متهم كند بلكه معتقد است كه در شرایطی زندگی میكند كه فهم بهتری از گذشته دارد.
اینجا باید تفكیك موضوع شود تا میان مدیران جامعه و جوانان سوءتفاهم پیش نیاید. این بدان معنا نیست كه جوان امروزی دیگر باورها و عقاید را قبول نداشته باشد بلكه دچار تحول شده وبراساس این تحولات روشهای قدیم را باور ندارد و مهارتهای جدیدی كسب كرده است.دنیای امروزی یعنی استفاده جوانان از امكانات و تكنولوژیهای جدید و دریافت اطلاعات از راههای مدرن نه از راه گوش دادن و پدربزرگ و قهوهخانهها. مشكل از جوانان ما نیست بلكه این پدر و مادرها هستند كه خود را باید وارد عرصههای تكنولوژی كنند.
نسل جدید عمدتاً مهارتهای خود را پیدا كرده است اما نسل قدیم هنوز عقب مانده است. این گسستگی به دلیل تحولات اطلاعاتی در ذهن جوانان امروزی بوجود آمده است.اینكه از جوانان امروزی انتظار برگشت به گذشته داشته باشیم منطقی نیست.به گفته لبیبی، بهطور كلی اگر بخواهیم مطالبات جوانان را دستهبندی كنیم باید فاكتورهایی مثل:احترام گذاشتن به جوانان، قبول باورهای آنها،انتظار از نسل قدیم برای سازگاری با نسل جدید و قبول روابط جدید اجتماعی را كه جوانان تعریف میكنند مد نظر قرار داده وبه آنها
توجه ویژه كنیم.
وی در ادامه میگوید: شكل سنتی به ما میگوید كه باید تعاملات فامیلی وجود داشته باشد در حالی كه شاید شباهتی بین افراد در روابط فامیلی وجود نداشته باشد و نباید كسی به ویژه جوانان را ملزم به داشتن این روابط كند.به گفته وی، علاوه بر مسائل فوق باید كمكهای مالی، تأمین مسكن و اشتغال نیز وجود داشته باشد تا بتوان به بخشی از مطالبات جوانان پاسخ داد اما اگر بخواهیم در برابر خواستههای آنها جبهه بگیریم نه تنها مشكل آنها رفع نخواهد شد بلكه دچار مشكل جدید نیز میشوند.وی با ابراز تأسف از اینكه در جامعه ما نگاه به جوانان متفاوت از جوامع غربی است میگوید: در جامعه ما جوان را خام وبی تجربه میدانند در حالی كه در جوامع غربی از جوانان به عنوان فردی باتجربه، پر انرژی و خلاق یاد میكنند.
داریوش قنبری كارشناس و نماینده سابق مجلس درباره مطالبات جوانان میگوید:یكی از مهمترین و اساسیترین فاكتورها در مطالبات جوانان مسأله اشتغال آنها است. در حال حاضر یكی از موضوعاتی كه در نتیجه سیاستهای دولت گذشته بركشور تحمیل و تشدید شد روند اشتغال بود كه نه تنها تداوم پیدا نكرد بلكه تعداد زیادی از جوانان به بیكاری كشیده شدند.
وی میافزاید: بسیاری از خانوادهها با توجه به از دست دادن كار و شغلشان از هم پاشیده و تا مرز طلاق نیز پیش رفتند. این امر موجب شد تا نرخ طلاق افزایش یابد. بهطور كلی در دولت گذشته تعداد كمی شغل در كشور ایجاد شد در حالی كه جمعیت جوانان جویای كار در كشور آمار بالایی دارد.
متأسفانه كاهش رشد اقتصادی كشور و تبعات آن بیكاری گستردهای برای جوانان بوجود آورد به همین دلیل باید رشد اقتصادی ما به سمتی حركت كند كه بتوان برای جوانان شغل
ایجاد كرد.اگرچه شرایط كنونی، شرایط دشواری است وعبور از این شرایط سخت به راحتی امكان پذیر نیست اما نیاز به تلاش و كار بیشتر است تا بتوان معضلات گذشته را جبران كرد.
اشتغال، لازمه ازدواج
وی در ادامه به بحث ازدواج جوانان اشاره میكند، ازدواج جوانان به نوعی با اشتغال آنها گره خورده است.از این رو لازمه ازدواج جوانان، داشتن شغل است و بدون اشتغال نباید جوانان بیكاررا به ازدواج تشویق كرد چون تبعات منفی برای جامعه خواهد داشت.
این استاد دانشگاه بیان میكند: یكی دیگر از مطالبات جوانان كه به نظر میرسد هنوز به آن جامه عمل پوشانده نشده است مسكن آنهاست. اگر چه دولت گذشته در قالب مسكن مهر به نوعی به سمت و سویی حركت كرد كه برای افراد كم درآمد مسكن تهیه كند اما واقعیت این است كه جوانان هنوز از نداشتن مسكن رنج میبرند. از طرفی افزایش نرخ مسكن و تورم معضلات جدیدی را ایجاد كرده است.
وی بحث اوقات فراغت جوانان را از جمله مسائلی میداند كه مورد بیتوجهی قرار گرفته است. وی میگوید: اوقات فراغت و در اختیار قرار دادن فضاهای آموزشی برای جوانان حائز اهمیت است كه به درستی به آن پرداخته نشده است.
امروز برخی از آموزشهای دانشگاهی مهارتهای لازم را در اختیار جوانان قرار نمیدهد. این در حالی است كه به نظر میرسد در كنار آموزشهای دانشگاهی نیازمند آموزشهای كاربردی و عملی است كه جوانان ما را برای ورود به زندگی و بازار كار آماده كند.
توجه به سلامت روح و روان جوانان نقش مهمی در سلامت جامعه دارد.در حال حاضر باید بپذیریم كه برخی الگوهای بیگانه در میان جوانان رواج پیدا كرده است و متأسفانه به نیازهای روحی و معنوی جوانان پاسخ درستی داده نشده است.
به گفته قنبری، نوع نگاه به مسائل فرهنگی نباید تنها در قالب مسائل مذهبی باشد چون شاخصههای دیگر فرهنگ و هنر وجود دارد كه باید مورد توجه جدی قرار گیرد كه متناسب با خواسته جوانان باشد. از طرفی كالاهای فرهنگی كه در اختیار جوانان امروزی قرار میگیرد نباید به گونهای باشد كه آنها را به سمت كالاهای بیگانه سوق دهد و آن را در جامعه ترویج كند.
قنبری معتقد است: ما صاحب تاریخ درخشانی هستیم كه میتوانیم براساس آن برنامههای تاریخی برای جوانان طراحی، تدوین و پیاده كنیم اما متأسفانه در این زمینه جز شعار كار دیگری انجام نشده است. بنابراین باید به هنرمندان توجه بیشتری شود تا تولید محصولات هنری و فرهنگی متناسب با خواسته جوانان افزایش یابد.
تاكنون آنچه درباره جوانان مطرح شده از حد شعار فراتر نرفته است. جوانان به نوعی در سیاستهایی كه در چند سال گذشته اتفاق افتاده گم شده و مورد بیمهری قرار گرفتند. در دولت گذشته توجه به جوانان را تنها در حد ایجاد وزارتخانه تعریف كردند كه باید بهطور ریشهای به خواسته جوانان توجه كرد چون تداوم این وضعیت میتواند برای جامعه ناامیدکننده باشد.
نظر شما