40 دلیل ریز و درشت برای طلاق وجود دارد. اولین دلیل به وجود آمدن طلاق بههمریختگی نظام خانواده است و عوامل فرهنگی هم نقش مهمی دارند. در گذشته نظام خانواده سنتی بود و حالا به سمت صنعتی شدن پیش میرود. به عبارت دیگر خانواده ایرانی از قله سنت پرواز كرد اما هیچگاه نتوانست به قله صنعت برسد .
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ این هشدارهای علی مظفری در حالی مطرح شده است كه برخی از كارشناسان میگویند این میزان طلاق اعلام شده توسط نایب رئیس كانون سردفتران ازدواج و طلاق، تنها بخش رسمی این هشدارهاست در حالیكه از بخش غیررسمی آن كه مربوط به طلاقهای عاطفی در بین زوجین است هیچ آماری در دست نیست. موضوعی كه باعث شده بار دیگر بسیاری از یكدیگر بپرسند چه بر سر خانوادههای ایرانی آمده است كه چنین آمار تكاندهنده درخصوص میزان طلاق آن اعلام میشود. خانواده، در تمامی مثلها و فرهنگ ادبی و اجتماعی ایرانی در تمام دورانها نشان امنیت و آرامش و مهربانی بوده است. اما انگار در دهه 90شمسی تنها چیزی كه از این فضا به مشام نمیرسد گذشت و فداكاری و مهربانی است.
دكتر حسین باهر عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و رفتارشناس، در مورد ثبت 2 طلاق در هر ساعت به صورت رسمی در ایران به تهران امروز میگوید: ثبت این میزان طلاق در دفترخانهها توسط زوجین تنها بخشی از عمق فاجعهای است كه دارد رخ میدهد ولی بسیاری از كارشناسان اعتقاد دارند كه بسیاری از زندگیهای دیگری هستند كه به صورت رسمی كار زوجین در آنها به طلاق نینجامیده اما شیوه زندگی زن و شوهر در آن خانواده چیزی كمتر از طلاق ندارد. دكتر باهر میافزاید: براساس استنباط اهل نظر در كشور تنها طلاقهایی ثبت و اعلام میشود كه زوجین برای جدایی اقدام به مراجعه به دادگاه یا دفترخانه ثبت طلاق میكنند ولی طلاقهای زیادی در شرف انجام شدن و از همه مهمتر طلاقهای ضمنی یا ذهنی هستند كه آنها جزو این آمار نمیآید.
این رفتارشناس ادامه میدهد: طلاقهای ذهنی به صورت درونی اتفاق میافتد كه زن و مرد از زندگی خود راضی نیستند و به دلایل مختلفی همچون فرزند، مسائل اقتصادی، آبرو، یا مذهب به ریسمان زندگی مشترك و ازدواج آویزان هستند به همین دلیل من معتقدم كه طلاقهای عاطفی بیشتر از طلاقهای رسمی هستند. به گفته این رفتار شناس برجسته 4 مرحله طلاق، وفاق (دوره آشنایی)، نقاق (شروع نقزدنها)، نفاق و طلاق است. دكتر باهر با اشاره به عوامل طلاق میافزاید: 40دلیل ریز و درشت برای طلاق وجود دارد. اولین دلیل به وجود آمدن طلاق بههمریختگی نظام خانواده است. در گذشته نظام خانواده سنتی بود و حالا به سمت صنعتی شدن پیش میرود. به عبارت دیگر خانواده ایرانی از قله سنت پرواز كرد اما هیچگاه نتوانست به قله صنعت برسد. این استاد دانشگاه عامل بعدی طلاق را مسائل اقتصادی میداند و ادامه میدهد: بههمریختگی، عدم مسئولیتپذیری مالی از طرف مرد و درخواستهای غیرقابل پاسخ از سوی زنها (در مورد نفقه، مهریه و هزینههای دیگر زندگی) در رخ دادن طلاقها به دلیل مسائل مالی، بسیار موثر هستند.
او میگوید:خانمهای خانه دار بیشتر از خانمهایی كه خارج از خانه مشغول به كار هستند مشكل طلاق را دامن میزنند زیرا آنها نمیدانند كه مرد با چه مشكلاتی روبهروست تا بتواند پول به دست آورد. برای همین این خانمها معمولا بیشتر درخواست نامتعارف مالی دارند مانند ماشینهای آنچنانی و... كه این موضوع مشكلات را در خانوادهها دوچندان میكند.
دكتر باهر میگوید: سومین عامل طلاقها در كشور فرهنگی است. ماهوارههایی كه سریالهای بیمحتوا پخش میكند، هر زنی خود را با نقش اول آن همانندسازی میكند و اگر از لحاظ فرهنگ خانوادگی كسری داشته باشد، میخواهد همان كاری كه نقش اول این سریالها میكند را انجام دهند.
عضو فرهنگستان علومپزشكی ادامه میدهد: عامل چهارم هم مداخله بزرگترها در زندگی كوچكترها كه چشم و همچشمی را هم در دل خود دارد باعث طلاق میشود. توصیهای كه میتوان كرد این است كه زن و شوهری كه اختلاف دارند هرگز با پدر و مادر خود مشورت نكنند. چون هر پدر و مادری از بچه خود حمایت میكند و جنگ از دوئل به جبهه تبدیل میشود. خانوادهها همیشه مسائل را منحل میكنند. در این شرایط زوجین باید به مشاوره مراجعه كنند شاید او بتواند با نشان دادن راه مسائل را حل كند.
وی با اشاره به ثبت شرایط طلاق در سند ازدواج نیز میگوید: برای اینكه مهریه را كم میكنند و طلاق را در اختیار زن میگذارند. در گذشته مهریه را سنگین میگرفتند كه تضمینی برای ازدواج باشد ولی امروزه كه جوانها از لحاظ اقتصادی توانایی مهریه سنگین را ندارند، طلاق را به عنوان شرط ضمن عقد به زن میدهند تا نگرانی بههم ریختگی زندگی زن را كمتر كنند. البته این شرط ضمن عقد را در اختیار حكمین دوطرف میگذارند.
وی با بیان اینكه اگر پایبندی زوجین در زندگی اصولی باشد طلاق كمرنگ خواهد شد میگوید: كسانی كه در چند سال اول پایبندی خود را به زندگی مشترك از دست میدهند، به این علت است كه از اول پایه زندگی را سست بنا كردهاند. آنها فكر نمیكردند ازدواج تا به این حد گرفتاری و مسئولیت دارد. با سایت اینترنتی یا در خیابان با هم آشنا میشوند. آنها نمیدانند كه ازدواج همزمان كه مصونیت است مسئولیت هم هست ولی همه به مصونیت بیشتر فكر میكنند تا مسئولیت ازدواج و بار زندگی كه سنگین میشود زن یا مرد یا هر دو به این نتیجه میرسند كه نباید این زندگی ادامه پیدا كند. ما شاهد مواردی هم هستیم كه 7-8 سال با هم نامزد بودهاند اما نتوانستهاند 7-8 روز با هم زیر یك سقف زندگی كنند.
بنیانگذار مكتب رفتارشناسی در مورد دقت در ازدواج برای تناسب بین خانوادهها میگوید: یكی از شرایط ازدواج در اسلام كفاعت است. یعنی زن و مرد باید از لحاظ سن، فرهنگ، سواد و... همگن یكدیگر بوده و سنخیت داشته باشند وگرنه دیر یا زود زندگی آنها به هم خواهد ریخت. مثلا برخی از زوجین اوایل ازدواج با قرض كارهای خارج از ضرورت میكنند و بعد از گذشت زمان كه توانایی پرداخت قرض خود را ندارند زندگی به مشكل برمی خورد. ضمن آنكه برخی زنها هم در این سالها یادگرفتهاند تازندگیشان به مشكلی بر میخورد مهریه خود را به اجرا میگذارند. به خاطر همین تعداد زیادی از زندانیان كشورمان دامادهای مقروضی هستند كه مهریههای سنگین را متقبل شدهاند و دختر فكر میكند صاحب 10هزار سكه طلا شده و یك میلیاردر است.
باهر همچنین با بیان اینكه علاوه بر مسائل مادی، معنوی، اجتماعی، ایرانیها پرورش رفتار مشاركتآمیز ندارند میگوید: متاسفانه در كشور ما فرهنگ مشاركت جویانه وجود ندارد. البته با دیدن كارهای تیمی كه در سطح مسابقات خارج از كشور میبینیم این امید وجود دارد كه این بخش هم در راه درست شدن افتاده است. از نظر قرآن هم ما جماعت هستیم نه جمعیت، پس باید جماعت باشیم یعنی ید واحده.این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، با تاكید بر اینكه قبل از ازدواج باید از آن شناخت داشت، میافزاید: در كشور ما همه چیز عشقی پیش میرود. ما باید هم عشق داشته باشیم و هم عقل. عشق هم همینطور است. عرفایی كه طرفدار عشق هستند هم میگویند: «عشق از اول سركش و خونی بود/ تا گریزد هر كه بیرونی بود». عشق مانند نگینی است كه باید با ركاب عقل آن را نگه داشت. اگر عقل نباشد عشق هم بعد از مدتی از دست میرود.
نظر شما