جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۷
کد خبر: 86256

دخالت دیگران در زندگی شکایتی شایع بین بسیاری از زوج­های جوان است. این‌که والدین آنها و یا دیگر نزدیکان به خود اجازه می­دهند در مورد زندگی مشترک آنها اظهارنظر و یا دخالت کنند. در این مواقع یکی از مهم­ترین توصیه­ هایی که مشاوران به زوج­های جوان می­دهند تقویت مرزهای خانواده نوپایشان است.

رازهای زندگی مشترک را با دیگران درمیان نگذراید
سلامت نیوز: دخالت دیگران در زندگی شکایتی شایع بین  بسیاری از زوج­های جوان است. این‌که والدین آنها و یا دیگر نزدیکان به خود اجازه می­دهند در مورد زندگی مشترک آنها اظهارنظر و یا دخالت کنند. در این مواقع  یکی از مهم­ترین توصیه­ هایی که مشاوران به زوج­های جوان می­دهند تقویت مرزهای خانواده نوپایشان است.

 اما زمانی که پای عمل می­رسد، معمولاً زوج­های جوان گیج می­شوند؛ «یعنی به مادرم بگویم لطفاً به زندگی ما کاری نداشته باشید؟»، «یعنی به بابام بگم این‌جوری در مورد شوهر من و کارهاش قضاوت نکنید؟»، «یعنی به خواهرم بگویم زندگی من به خودم ارتباط دارم؟» واقعیت این است که اگر شما بخواهید دست به این‌جور خط و نشان کشیدن­ها بزنید، احتمالاً به زودی متوجه می­شوید که از روابط گرم و صمیمی سابق با اطرافیان خبری نیست، دلخوری از دست شما رو به افزایش است و البته چه بخواهید و چه نخواهید، این مسئله کم‌کم اثرش را بر روی روابط شما و همسرتان نیز خواهد گذاشت. اما چاره چیست؟ بالاخره ما قرار است چگونه مرزهای زندگی مشترکمان را تقویت کنیم، بدون این‌که دیگران احساس کنند ما قصد حمله به آنها را نداریم؟

    ایراد کار بسیاری از همسران این است که می­خواهند از بیرون از خانواده مرزهایشان را تقویت کنند، در حالی‌که نمی­دانند به قول معروف، احترام امامزاده با متولی است. اگر می­خواهید مرزهای خانواده­تان را تقویت کنیدع در قدم اول لازم است شما و همسرتان دست به کار شوید. ممکن است بگویید اما چگونه؟

    یکی از رفتارهایی که می­تواند مرزهای خانواده را به شدت سست کند و باعث بروز مشکلات فراوان شود، بازگو کردن مسائل خانواده نزد بقیه است. این بازگو کردن می­تواند طیف گسترده­ای را در بر بگیرد، از مسائل مالی و برنامه­ریزی­های خانواده گرفته تا رفتارهای همسران در روابط عاطفی و جنسی. گاهی اوقات بهانه درددل کردن است، گاهی اوقات هم یک عادت قدیمی باقی‌مانده از دوران مجردی. همین رفتار به‌ظاهر بی‌خطر می­تواند به صورت غیرمستقیم به اطرافیان این اجازه را دهد که در کار همسران دخالت کنند. البته این تنها عوارض این رفتار نیست و می­تواند دردسرهای بیشتری به همراه داشته باشد.

     بگذارید همین اول کاری کمی تعارف­ها را کنار بگذاریم. درست است که این رفتار هم در آقایان دیده می‌شود و هم در خانم­ها، اما به نظر می­رسد گستره و تنوع آن در بین خانم­ها بیشتر است. گاهی اوقات خانم­ها در مورد مسائل خانه با مادرشان هم­صحبت می­شوند، گاهی با خواهر، گاهی با یک دوست و گاهی با همکار. شاید خانم­ها معترض شوند که مگر کم از این‌جور آقایان داریم که از سیر تا پیاز زندگی­شان را برای مادرشان تعریف می­کنند؟ اگر می­خواهید می­توانید به این بحث ادامه دهید که مردان بیشتر این کار را انجام می­دهند یا خانم­ها. اما اگر کمی منصف باشید، احتمالاً خودتان هم خواهید گفت که خانم­ها به صورت کلی بیشتر از آقایان دست به این کار می­زنند. اما شاید با خود فکر کنید که اصلاً بازگو کردن برخی مسائل زندگی برای دیگران مگر چه مشکلی دارد که حالا باید ما از این کارمان دست بکشیم.

    چرا نباید گفت؟


    همان طور که اشاره کردیم، بیان مسائل خانواده نزد بقیه مرزهای خانواده را سست می‌کند و در نتیجه امکان دخالت آنها را افزایش می­دهد. این مسئله در برخی موضوعات بیشتر دیده می­شود، از جمله مسائل اقتصادی. دلیل آن هم شاید چندان پیچیده نباشد. بسیاری از افراد خود را در موضوعات اقتصادی صاحب­نظر می­دانند و در نتیجه همین که تصور کنند به باور آنها تصمیمی اشتباه است، نمی­توانند جلوی خود را بگیرند و شروع به اظهارنظر می­کنند، اظهارنظرهایی که در بسیاری از مواقع بوی دخالت به خود می­گیرد. اما واقعیت این است که این تنها مشکل ناشی از این رفتار نیست.

    شوهر تو این‌طوری نیست؟


    در جمع­های زنانه گاهی اوقات دیده می­شود که طی گپ زدن­های دوستانه، افراد به تعریف کردن روابط خود با همسر می‌‌پردازند و همین‌طور که بحث داغ­تر می­شود، به صورت غیرمستقیم بازار مقایسه کردن رفتار شوهران حسابی داغ می­شود. اگر شما تجربه‌ی چنین جمع­هایی را داشته باشید، حتماً این را هم به خوبی به یاد دارید که بعد از اتمام بحث غالباً احساس ناراحتی و عصبانیت به سراغ شما می­آید. ممکن است با خود فکر کنید چرا همسر شما این‌طور رفتار می­کند، در حالیکه شوهر مهسا طور دیگری برخورد می­کند، یا چرا شوهر شما این‌قدر حساس است، در حالی‌که شوهر نرگس این‌قدر راحت می­گیرد. مقایسه‌ی همسران با همدیگر از اتفاقاتی است که حتی می­توان گفت به صورت غیرقابل اجتنابی روی می­دهد و البته عوارض زیادی بر روابط همسران می­تواند داشته باشد.

    درست ابراز علاقه کن


    گاهی اوقات تعریف روابط عاطفی و صمیمانه و یا رفتارهای جنسی همسر برای دیگران می­تواند غیرمستقیم باعث افزایش استرس در زمان برقراری رابطه در آینده شود و بر روی عملکرد همسران تأثیر منفی بگذارد. ازطرفی، یادآوری اظهارنظرهایی که در مورد رفتار همسرتان شده می­تواند شما را بی­دلیل یا بهتر بگوییم به صورتی نامتناسب عصبانی کند. این موضوع می­تواند روابط شما را با مشکلات جدیدی درگیر کند.

    بیان روابط صمیمانه و یا روابط جنسی شما و همسرتان و خبردار شدن از نظر دوست، خواهر یا مادرتان در مورد آن وارد کردن آنها به روابط خصوصی شماست. این مسئله می­تواند روی صمیمیت شما و همسرتان تأثیر بگذارد و لذت رابطه را در درجه­ی اول برای شما کاهش دهد. فراموش نکنید اگر در زمینه‌ی رابطه‌ی جنسی با مشکلی روبه‌رو شده­اید، بهترین کار مشورت با متخصص است. در غالب اوقات صحبت با افراد غیرکارشناس در این زمینه تنها گرهی بر گره­های قبلی اضافه و یا گره موجود را کور می­کند.

    همسران بی­خبر از هم


    خانم­هایی که همسرشان را در برخی موضوعات صاحب­نظر نمی­دانند و پدر را بیشتر قبول دارند، ممکن است برای جلوگیری از اشتباه در مورد برخی تصمیمات همسر با پدر صحبت کنند. این وضعیت به‌ویژه در مسائل اقتصادی بیشتر روی می­دهد. این کار اما عوارض بدی می­تواند داشته باشد. در بسیاری از اوقات پدر خانم برخوردهایی می­کند که استقلال نظر داماد زیر سوال می‌رود و دخالت در زندگی مطرح می­شود. یادتان باشد حتی اگر پدر شما جلو تصمیم اشتباه همسرتان را هم بگیرد، باز هم این موضوع جای خوشحالی ندارد، این را دفعه­ی بعد که همسرتان مسائل را از شما مخفی کرد، متوجه خواهید شد. به صورت کلی، چنین برخوردهایی مخفی­کاری بین همسران را افزایش می‌دهد و از اعتماد طرفین می‌کاهد.

    خانم­هایی که مسائل زندگی­شان را با دیگران در میان می­گذارند معمولاً دلایل و بهانه­های زیادی برای این کار دارند.

    ما مجبوریم


    خانمی را تصور کنید که مسائل خانه را به بیرون منتقل می­کند. اگر نظر شوهرش را در این مورد بپرسید، احتمالاً به شما خواهد گفت که او این کار را می­کند، چون نمی­تواند و شاید هم اصلاً نمی­خواهد جلو خودش را بگیرد و یا این‌که حرف من برایش اهمیتی ندارد که به او می­گویم این کار را نکن. البته شاید هم صفات دیگری چون نپختگی و وابستگی زیاد همسرش به دیگران را مطرح کند. اما اگر از خانم بپرسید که چرا این کار را می­کند، شاید اول بگوید نمی­داند، اما احتمالاً بعد از مدتی دلایلی را بیان خواهد کرد، دلایل و توجیهاتی که در نگاه اول می­توانند حتی قانع­کننده باشد، اما واقعیت این است که این موارد دلایل خوب و کاملی برای ادامه دادن به این رفتار نیست. اما این دلایل شامل چه مواردی می­شود؟

    مشورت می­کنم


    یکی از بهانه­های رایج برای بیان مسائل خانه پیش بقیه مشورت و همفکری است. خانم ماجرای برنامه­ریزی برای خرید ماشین را به پدرش می­گوید و زمانی که همسرش خبردار می­شود، کارش را این‌طور توجیه می‌کند که می­خواستم با بابا مشورت کنم. اما آیا واقعاً تفاوتی بین مشورت و بازگو کردن مسائل خانه با دیگران می­توان قائل شد؟ یکی از مهم­ترین تفاوت­ها توافق همسران بر سر بیان مسائل است. زمانی که داستان مشورت مطرح است، همسران برای بازگو کردن مسئله توافق دارند، اما زمانی که یک طرف بی­خبر است دیگر نمی­توان به راحتی به این کار برچسب مشورت زد. از طرفی، گاهی اوقات همسر از این موضوع شکایت دارد که ما خودمان دو نفری موضوع را نهایی کرده و تصمیم را گرفته بودیم و دیگر مشورت موضوعیتی نداشت. به هر صورت فراموش نکنید که وقتی منافع دو نفر شما مطرح است و موضوع به زندگی مشترک برمی­گردد، توافق برای بیان آن نزد بقیه اهمیت حیاتی دارد.

    درددل می­کنم تا حالم بهتر شود


    یکی دیگر از بهانه­ها درددل کردن و سبک شدن است. ممکن است شما بگویید وقتی من با دوستم در مورد شوهرم حرف می­زنم، دلخوری­هایم کم و روابطم با شوهرم بهتر می­شود و یا این‌که مامان من اصلاً اهل دخالت نیست، سرزنش هم نمی­کند، بلکه نصیحت می­کند و در نهایت باعث می­شود من متوجه شوم که باید بیشتر قدر همسرم را بدانم. در این‌که برخی اوقات صحبت با دیگران به بهبود روابط منجر می­شود هیچ شکی وجود ندارد. اما یادتان باشد دوستان، خواهر، مادر و یا نزدیکان شما در غالب اوقات تخصص لازم را برای گوش دادن درست و البته نظر سازنده دادن و به صورت کلی مهارت­های مشاوره­ای ندارند و در نتیجه، بعد از مدتی ممکن است متوجه شوید که این صحبت­ها نه تنها کمکی به سبک شدن شما نمی­کند، فقط باعث می­شود تا شما بیشتر از بخت بد خود شاکی شوید. اگر موضوعی واقعاً شما را آزار داده و نیاز شدیدی به صحبت با یکی دیگر دارید، بهتر است از هم­صحبتی با یک متخصص بهره­مند شوید و این روش را امتحان کنید. مطمئن باشید این روش عوارض کمتری بر روابط شما در طولانی‌مدت خواهد داشت.

    من و مامانم خیلی به هم نزدیکیم


    اما یکی دیگر از بهانه­ها ایجاد احساس نزدیکی است. این توجیه به‌ویژه بین خانم­هایی دیده می­شود که پیش از ازدواج عادت داشته­اند همه‌ی برنامه‌ی روزانه‌ی خود را با جزئیات تمام برای مادرشان تعریف کنند. البته گاهی اوقات به جای مادر، خواهر، دوست و یا همسایه­ای هست که سابق بر این از سیر تا پیاز زندگی فرد خبر داشته و حالا بعد از ازدواج این خانم ابراز می­کند که اگر من این صحبت­ها را نکنم، تصور می­کند که دیگر دوست ندارم با او رابطه‌ی صمیمانه­ای داشته باشم و یا فکر می­کند که شوهرم جای او را گرفته و یا خیلی احساس تنهایی می­کند و دلش می­شکند. بگذارید کمی بی­تعارف به این موضوع نگاه کنیم. روابط همسران با همدیگر را می­توان نزدیک­ترین حالت برای رابطه‌ی دو فرد بزرگسال توصیف کرد. اگر شما تصور می­کنید بعد از ازدواج رابطه‌ی شما با دوستان صمیمی، خواهر و یا حتی مادرتان تغییری نباید بکند، احتمالاً  یا برداشت درستی از رابطه‌ی خود و همسرتان ندارید و یا این‌که به دلایلی دوست ندارید رابطه‌ی نزدیکی با همسرتان برقرار کنید. تغییر پیدا کردن رابطه‌ی شما با دیگران بعد از ازدواج شاید بیشتر از این‌که نشان‌دهنده‌ی آسیب دیدن رابطه‌ی شما با آنها باشد، نشان‌دهنده‌ی رشد صمیمیت در رابطه‌ی شما و همسرتان است.

    شاید بگویید اما مادر من گناه دارد، فقط من را دارد و اگر قرار باشد من هم با او گپ نزنم، دلش می­پوسد. اول از همه به یاد داشته باشید که غالب مادران به‌ویژه اگر روابط خوبی با دیگر اطرافیان خود داشته باشند، قضاوت منصفانه­ای در مورد این موضوع دارند و می­دانند که کم شدن رابطه‌ی شما با آنها نشان­دهنده‌ی عمیق شدن رابطه‌ی شما با شوهرتان است. از طرفی، شما می­توانید در مورد موضوعات بسیاری با مادر، خواهر و یا دوستتان صحبت کنید و لازم نیست آنها را عضو سوم رابطه‌ی خود و همسرتان کنید.
منبع: مجله سپیده دانایی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • محمد ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    0 0
    با سلام خوشحالم این موضوعات با زندگی بنده در خور هست 1-زن بنده و خواهران و مادرش دهن بین هستند خودشان را با دیگران نگاه می کنند و هماه کار را انجام می دهند ولی بد و خوب اینده را درک نمی کنند زن بنده تا کوچکترین کار را برای خانواده اش می گوید 2- به انها اجازه می دهد برای زندگی ما تصمیم بگیرند3-زن بنده با دروغ به کار رفته وبهد از 2 سال با گرفتاریهای زیاد به خانه برگردانده ام وبچ0 5 ساله ام را4-خودش را به کار فروخته یعنی کار برایش شده قبله 5-تمام مسایل را که در محل کارش ست از بنده مخفی می کند و با خانواده اش در جریان می گذارد6-شوهر را فقط به عنوان پول می شناسد و در زندگی چوب خشک7-فقط به خودش فکر می کند فکر می کند فقط ناهار و شام وجارو ولباس شستن ضرورت زندگی هست 8-مشورت خوش بودن با شوهر وبچه بلد نیست یا نمی خواهد ولی با دیگران رابطه صمیمی دارد9-چون لیسانس هست خودش را دست بالا می گیرد10-با دیگران با لطافت هست ولی با شوهر خشن11-بی احساس در مریضی ها و گرفتاری شوهر دارد13-دنبال بهانه برای درست کردن حرف مقعی که کار بی مورد می کند و مقصر هم که باشد دیگران را با زبان و نیش متهم می کند15-برای دلیل هر کار که نخواهد بچه را دلیل می کند و دلش بخواهد هر کاری می کند 16-اگر با بنده مشکلی پیدا کند و به جای مشورت مادرش را راهی جنگ و متهم کردن با زور و اجبار می کند 17-میگوید تو نباید از کاری که در محل کارم می کنم سر در بیاوری و در کار خیلی حمایت می کنند و در جای اسلامی خیلی بالا کار می کند و از ناموس من حمایت می کنند به نظر شما این زن را چکار کنم؟