به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله چهار دیواری ؛ درست است که خانمها خودشان میخواستند در جامعه پابهپای آقایان کار کنند و از تواناییهایشان در زمینههای مختلف بهره ببرند، اما مشکلی که در حال حاضر برای بعضی از زنان پیش آمده این است که با وجود پذیرفتن مسئولیتهای جدید، هنوز موظف به انجام دادن وظایف قبلیشان هم هستند؛ آن هم بیکم و کاست. این روزها میبینیم خیلی از خانمهای شاغل پس از این که کارشان بیرون از خانه تمام میشود، تازه باید خرید کنند، بچهها را از مدرسه به خانه ببرند، شام و ناهار فردا را بپزند، ظرفها را بشویند، لباسهای تمیز را اتو کنند و کثیفها را در ماشین لباسشویی بریزند و... چنین روالی هم اگر برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند، بیشک به خستگی جسمی و روحی خانم خانه منجر خواهد شد و اگر او سرحال نباشد، دیگر اعضای خانواده هم حس و حال خوبی نخواهند داشت.
اما راهحل نه خانهنشینی خانمهاست و نه پذیرفتن تمام مسئولیتهای زندگی. آن طور که تجربه نشان میدهد و کارشناسان میگویند، بهترین و موفقترین خانوادهها آنهایی هستند که وظایف و مسئولیتهای زندگی را میان اعضای خانواده تقسیم کردهاند و هر کس میداند چه کارهایی وظیفه اوست و چطور باید انجام شود.
مرد که آشپزی نمیکند!
«بعضی کارها مخصوص خانمهاست و بعضی هم ویژه آقایان.» یا «مرد که نباید تو خونه کار کنه؛ ظرف شستن و بچهداری وظیفه زنهاست. اگر روزی مردی پیدا بشه که این کارها را انجام بده، آبروی همه مردها را برده است.» بعضی از افراد چنین فکر میکنند و باور دارند کار کردن آقایان داخل خانه مایه ننگ است.
البته اغلب مردهای قدیمی بودند که چنین طرز فکری داشتند و براساس آن، به پسرهایشان هم اجازه همکاری با مادر یا همسر خود را نمیدادند، اما امروزه شرایط فرق کرده و حالا کمتر کسی است که کمک کردن به همسرش را اشتباهی غیرقابل بخشش بداند. با این حال، آنها که این نظریه را قبول دارند و انجام دادن کارهایی مانند شستوشوی ظرفها، مراقبت از بچهها یا پختن غذا را فقط وظیفه خانمها میدانند، اگر هم زمانی مردی را ببینند که مشغول انجام دادن چنین کارهایی است، با تمسخر به او نگاه خواهند کرد، ولی این روزها دیگر اوضاع فرق کرده است.
حالا خانمها هم مشغول کارهایی میشوند که در گذشته فقط مخصوص آقایان بوده است. مثلا تا چند سال پیش، رانندههای تاکسی همه مرد بودند، اما امروز خانمها هم پابهپای آنها رانندگی میکنند و خرج زندگیشان را درمیآورند. گارسونهای رستوران هم همین طور؛ این روزها کم نیستند رستورانهایی که پیشخدمتهای زن در آن کار میکنند. علاوه بر این نمونهها، دهها شغل دیگر هم وجود دارد که قبلاً زنان چندان در آن حوزهها فعالیت نداشتهاند ولی امروز جای خودشان را پیدا کردهاند. بنابراین میبینید که این تقسیمبندی دیگر خیلی درست نیست و با عقل و منطق جور درنمیآید. پس آقایانی که این طور فکر میکنند هم باید طرز فکرشان را تغییر دهند و کمی بیشتر در انجام کارهای خانه به همسرشان کمک کنند. در واقع، تا زمانی که چنین کلیشهها و باورهای غلطی در جامعه وجود داشته باشد نمیتوان شرایط را تغییر داد و آن را بهبود بخشید.
تقسیم وظایف بهترین راهحل است
شاید در گذشتهای نهچندان دور، خانمها براساس قانونی نانوشته فقط مشغول انجام کارهای داخل خانه میشدند و مردها برعکس، بیرون از خانه به کار و فعالیت میپرداختند. این قانون از هر کجا و به هر دلیلی که آمده بود و هر طور که تا آن زمان پیش رفته بود، امروز دیگر جایگاه گذشته را ندارد. حالا ـ خوب یا بد ـ زنان و مردان در کنار هم و پابهپای هم مشغول کار و فعالیت هستند و هر دو به پیشرفتشان فکر میکنند. بنابراین نمیتوان این بخش قضیه را تغییر داد و حجم وظایف و مسئولیتهای خانم خانه را هم به شیوه گذشته حفظ کرد. این چیزی است که مردان امروزی باید آن را درک و برای حفظ سلامت جسمی و روحی همسرشان در انجام کارهای خانه با او همکاری کنند. بنابراین ، آن طور که متخصصان و کارشناسان میگویند زن و شوهر باید برای انجام کارهای خانه برنامهریزی کنند و براساس برنامه پیش بروند.
البته هم زن و هم مرد باید حقوق طرف مقابل را هم بشناسد و آنها را بپذیرد. براساس چنین برنامهای آنها میدانند چه کاری را باید انجام دهند و چه کاری وظیفه همسرشان است. البته بعضی از کارها را هم میتوان به طور مشترک و همراه با یکدیگر انجام داد که هم باعث میشود زمان کمتری برای انجام دادن آنها سپری شود و هم حس محبت و همدلی میان زن و مرد را افزایش میدهد. در این برنامهریزی همسران باید با هماهنگی کامل در انجام دادن کارهای خانه با یکدیگر مشارکت کنند.
کمک نمیکنند،کمک بخواهید
بسیاری از خانمها فکر میکنند هیچ وقت نباید از همسرشان تقاضای کمک کنند. آنها با چنین طرز فکری پیش میروند و تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام میدهند. بعضی وقتها هم ممکن است فکر کنند اگر مردی بخواهد کمک کند، بدون این که به او بگویند هم کمک خواهد کرد. اگر شما هم این طور فکر میکنید و از دست همسرتان کمی ناراحت و دلخورید، باید بدانید بعضی از مردها اصلا به این موضوع فکر نمیکنند. گروهی هم در محیط خانواده کمک به همسر را نیاموختهاند، اما هیچ یک از اینها نباید شما را از درخواست کمک منصرف کند. بلکه باید با احترام از همسرتان بخواهید در انجام دادن کارها با شما همراه شود و کمی کمکتان کند. حتی میتوانید از او بخواهید خودش هر کاری را که دوست دارد انجام دهد تا برایش راحتتر هم باشد.
بچهها را چه کسی باید تربیت کند؟
طرز تفکر قدیمیها با افرادی که امروز مشغول زندگی هستند، زمین تا آسمان فرق دارد. آن روزها اگر مردی بچه خودش را در بغل میگرفت یا با او بازی میکرد، دیگران، مرد را مورد تمسخر قرار میدادند و به او گوشزد میکردند که کارش چقدر اشتباه است. بعضی وقتها هم همین کارها باعث میشد رابطه پدر و پسرها به هم بخورد. آن روزها پدر خانواده معمولا خیلی کاری به کار بچهها نداشت و برایش چندان هم مهم نبود آنها مشغول چه کاری هستند، درس میخوانند یا نه و... .
البته در این مورد هم مانند دیگر مسائل زندگی، استثنا وجود دارد و شاید بسیاری از افراد چنین رفتاری نداشته باشند، اما به طور کلی، معمولا آقایان با بچهها خیلی درگیر نمیشدند و این کار وظیفه مادر بوده است. در حالی که امروزه نهتنها خانمها به تنهایی فرصت نگهداری از بچهها و رسیدگی به کارهایشان را ندارند که حتی روانشناسان و متخصصان کودک هم چنین روشی را درست نمیدانند و بر نقش تربیتی پدر و مادر تاکید میکنند. از نظر آنها پدر و مادر باید در کنار هم و همسو با یکدیگر، بچهها را تربیت کنند و هر دو نفر هم تا جایی که میتوانند و فرصت دارند برای بچهها وقت بگذارند تا آنها هیچ وقت احساس تنهایی نکنند. به همین دلیل امروزه توصیه میشود حتی پدرهایی که ساعات زیادی از روز را مشغول کار هستند هم، روز یا ساعاتی را در هفته به فرزندانشان اختصاص دهند و فقط به کارهای آنها رسیدگی کنند.
بچهها هم باید کمک کنند
غذا که تمام میشود و قرار است سفره را جمع کنند، دخترها در هر سن و سالی که باشند مشغول جمع کردن ظرفها میشوند و میخواهند کمک کنند. شاید آنها چون همیشه دیدهاند تنها کسانی که سفره را جمع میکنند، مادر و خاله و عمه و مادربزرگ و دیگر زنان خانواده هستند، چنین وظیفهای را بدون این که کسی به آنها یادآوری کند، پذیرفته و احساس میکنند. بعضی وقتها هم اگر دختر بچهای نخواهد در این کار همراه بزرگترها شود، از او میخواهند در کارها کمک کند تا در بزرگسالی هم بتواند از عهده وظایف خانهداری بربیاید. در بعضی از خانوادهها، اما به نظر میرسد پسرها هیچ وظیفهای در این زمینه ندارند. غذا که تمام میشود، آنها هم ـ در هر سن و سالی که باشند ـ از پشت میز یا کنار سفره بلند میشوند و منتظر چای بعد از ناهار یا شام مینشینند؛ اصلا انگار نه انگار که بزرگترها در آشپزخانه مشغول کار هستند و دارند اسباب ناهار و شام را جمعوجور میکنند.
بنابراین بهترین کار این است که از همان روزهای کودکی و از همان زمانی که بچهها هنوز چنین برخوردهایی را ندیده و نیاموختهاند، آنها را به انجام دادن کارهای خانه تشویق کنید و از آنها بخواهید با شما مشارکت داشته باشند. مطمئن باشید رفتاری که پدر و مادر در خانه دارند و بچهها در عمل آن را میبینند، در ذهنشان بیشتر و بهتر جا میافتد و در بزرگسالی هم همان روش را در پیش میگیرند. بنابراین اگر از همین روزهای کودکی به این موضوع فکر کنید و اقدامی در این زمینه انجام دهید، در آینده و در دوران بزرگسالی هم فرزندتان مشکلی در این زمینه نخواهد داشت.
او که بیکار است
چه کسی باید بچهها را به مدرسه یا مهدکودک ببرد و بعد از ظهر آنها را به خانه برگرداند؟ پختن غذا، جمع و جور کردن خانه، شستن لباسها و ظرفهای کثیف و آماده کردن آنها برای استفاده، تمیز کردن خانه و رسیدگی به کارهای بچهها وظیفه کیست؟ اگر کودکی در درسهایش مشکل داشته باشد، چه کسی باید به مدرسهاش برود و با معلمها درباره آن صحبت کند؟ خرید کردن و تهیه مواد لازم وظیفه چه کسی است؟
اینها همه کارهایی است که معمولا خانم خانه باید آنها را انجام دهد تا بقیه اعضای خانواده راحت و بدون دردسر به درس و کارهایشان برسند. او این همه کار میکند و تعطیلات و مرخصی هم برایش مفهومی ندارد، اما بعضی وقتها دیگر افراد خانواده میگویند بیکارترین فرد خانواده است!
برخی از آقایان چنین فکر میکنند و بر همین اساس خیلی هم در انجام این کارها با همسرشان همراه نمیشوند. در حالی که وظایف خانم خانهدار ـ حتی اگر بیرون از خانه هم مسئولیتی نداشته باشد ـ کمتر از آقایان نیست؛ البته نباید فراموش کنیم آنها بدون حقوق و مزایا کار میکنند و تنها هدفشان، آرامش و آسایش دیگر اعضای خانواده است. بنابراین خوب است در انجام این کارها با خانم خانهدار مشارکت بیشتری داشته باشید تا او هم دلگرمتر شود و احساس تنهایی نکند.
دردسرهای شبکاری
خیلیها هستند که ناچارند شب تا صبح مشغول کار باشند و صبحها به خانه برگردند. مسلما چنین وضعی خیلی هم خوشایند نخواهد بود و بخصوص زمانی که فرد ازدواج کرده و زندگی مشترک تشکیل داده باشد، سختیهایش هم بیشتر به چشم میخورد.
با وجود این، اگر همسر شما هم در شیفت شب کار میکند اول از همه سعی کنید شرایطش را درک کرده و آن را بپذیرید. به عنوان نمونه شاید برای مهمانیها او نتواند با شما همراه شود و اصرار و لجبازی در این زمینه هم فایدهای ندارد. البته بیشک، ساعتهایی در طول روز پیش میآید که شما و همسرتان همراه هم و در کنار یکدیگر باشید و خوب است این ساعات را از قبل مشخص کرده و برای آن برنامهریزی کنید تا هم کنار همسرتان بمانید و هم فرصتی برای استراحت او فراهم کنید. متاسفانه گاهی به اشتباه از زوجی که از صبح تا شب در خانه است، انتظار میرود به کارهای خانه برسد. در حالی که او بسیار خسته است و واقعا توانایی چنین کاری را ندارد. بنابراین مهمترین موضوع درک شرایط کاری همسری است که در شیفتهای شب کار میکند. پس این واقعیت را بپذیرید و تا جایی که میتوانید با همسرتان همکاری داشته باشید.
نظر شما