به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه حمایت ؛ اما باید مراقبتهای روانی از آسیبدیدهها را نیز مد نظر قرار داد زیرا ثابت شده است که در بین این افراد افسردگی، بیشتر میشود. «پرویز طلوعی» روانشناس در این باره بیشتر توضیح میدهد.
بیشترین آسیب روحی که پس از بروز حوادث از جمله تصادف برای افراد ایجاد میشود چیست؟
بروز اختلال بستگی به نوع حادثه و ضربههایی که به فرد وارد شده متفاوت است. اما به طور کلی افراد پس از چنین رویدادهایی دچار اختلال در خواب، کابوسها، اضطرابهای مزمن (به طوری که زندگی عادیشان مختل میشود)، افسردگی و در ادامه بروز بیماریهای افزایش فشار خون، پرخاشگری و... میشوند.
راهی برای کاهش بروز واکنشها وجود دارد؟
همانطور که پیش از این هم گفته شد این واکنشها طبیعی است و به هر حال ایجاد میشود اما در این میان نقش اطرافیان فرد از اهمیت ویژهای برخوردار است به طوری که با حمایتهای عاطفی که از وی دارند میتوانند میزان آسیب را کاهش دهند.
باید توجه داشته باشید احساس ترحم بیش از اندازه و بیمحلی مطلق تأثیر منفی در روند بهبودی دارد بر این اساس باید طبق نیاز فرد به او محبت کرد. یعنی بازماندههای یک تصادف یا افرادی که در یک تصادف نانآور، فرزند یا شخصی را که وابستگی زیادی به وی داشتهاند از دست میدهند نیازمند همراهیهای روانی-روحی هستند.
آیا میزان آسیب با جنسیت مرتبط است؟
بررسیها نشان میدهند زنان به دلیل اینکه عواطف حساستری دارند، پس از وقوع حادثهها، بیشتر تحت تأثیر آسیبها قرار میگیرند. البته این موضوع باز هم در میان زنان متفاوت است زیرا کسانی که خانهدار هستند یا حضور کم رنگتری در اجتماع دارند بیشتر آسیب را تجربه میکنند.
البته طبق تجربهای که از مراجعه بیماران کسب کردهام بسیاری از بیماران زن همانطور که خودشان هم گفتهاند پس از گذشت ماهها از وقوع حادثه و بروز مرگ یک نفر از اعضای خانواده هنوز با سوگ آن حادثه کنار نیامدهاند.
البته مردان راحتتر با چنین موضوعهایی کنار میآیند و ترجیح میدهند سریعتر به زندگی عادی برگردند. به طوری که بسیاری از فعالیتهای خود را پس از حدود دو ماه از سر میگیرند.
چه توصیههایی برای بازگشت سریع افراد به زندگی عادی دارید؟
باید در قدم نخست فرد با وضعیت زندگی خود کنار بیاید و این حادثه تلخ را بپذیرد. این افراد برای کنار آمدن با رویدادهای تلخ در زندگی باید سرگرم کار شوند به طوری که به دانشگاه برای ادامه تحصیل یا محل کار بازگردند و در کنار فعالیتهای روزانه خود به طور منظم ورزش کنند.
تعامل و ارتباطشان را با دنیای بیرون افزایش دهند زیرا تنهایی افسردگی آنان را عمیقتر میکند و آسیب بیشتری خواهند دید. من به بیمارانم توصیه میکنم تا سعی نکنند حرفهایشان را در دل نگه دارند، با کسی که مورد اعتماد آنان است صحبت کنند و از گریه کردن خجالت نکشند. گریه احساسهای درونی را بیرون میریزد و فرد میتواند با اتفاقهای سنگین راحتتر کنار بیاید.
اگر فردی که آسیب روحی دیده است تنها باشد تکلیف چیست؟
من به کسانی که همه اعضای خانواده خود را در حادثهای از دست دادهاند و تنها هستند توصیه میکنم که جلوی آینه با خودشان حرف بزنند تا تخلیه شوند. غذای سالم بخورند و به یاد داشته باشند که استراحت کافی در بحبوحه فشارهای جسمی و روانی میتواند به فرد کمک کند بنابراین در این وضعیت افراد به خواب بیشتری نیاز دارند.البته در کشورهای پیشرفته مانند خدماتی که طی اورژانس در اختیار آسیبدیدهها قرار میگیرد خدمات مشاوره و رواندرمانی را نیز در اختیار مردم قرار میدهند این مورد باید در کشور ما نیز نهادینه شود.
چه زمانی به بیمار توصیه میکنید تا به روانپزشک مراجعه کند؟
به طور معمول کسانی که حادثههایی از قبیل از دست دادن عزیزشان را تجربه میکنند یا نقص عضو دارند به تدریج به سمت افسردگی پیش میروند. در مراحل نخست ورزشهای روزانه و حضور در جمع به آنان توصیه میشود اما این افراد در بیشتر مواقع تمایلی برای اجرای این کارها از خود نشان نمیدهند بنابراین به مرحله افسردگی نزدیک میشوند.
به دلیل اینکه که در رواندرمانیها بهتر است که روانشناس و روانپزشک در کنار یکدیگر باشند بنابراین درمان دارویی در صورت افسردگی در کنار درمانهای روانی توصیه میشود .که این موضوع یکی از مهمترین اقدامها پس از وقوع حوادث است. به هر حال این افراد به مشاور نیاز دارند به خصوص اگر تنها باشند.
نظر شما