سلامت نیوز : هفت درصد طلاق رفته است بالا و پنج درصد ازدواج كم شده است.مسئله‌ای كه همیشه گفته شده است و كسی توجه نمی‌كند،بعد مادی قضیه است؛تورم در سال‌جاری و قیمت تمام مایحتاج ضروری مردم بالا رفته است.امسال در مسكن،خورد و خوراك با یك تورم صد در صدی روبه‌رو بوده‌ایم.اما میزان حقوقی كه دولت 25درصد بالا برد كافی نبوده است. وقتی درآمد من به عنوان جامعه شناس 75درصد كاهش یافته است،یعنی من 75درصد فقیرتر شده‌ام پس همین موضوع در خانواده‌ها هم وجود دارد و دعواهای قدیم و جدید را با هم ادغام می‌كند و افزایش می‌دهد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ وقتی كسی كه دو شیفت كار می‌كند و هنوز زندگی‌اش نمی‌چرخد،نمی تواند اجاره خانه‌اش را بدهد؛خب زن و شوهر درگیر می‌شوند و طبق گفته حضرت علی(ع)،«وقتی آبروی كسی ریخته شود،دیگر قابل جمع كردن نیست.»وقتی بین زن و شوهر،دعواهای مختلف پیش آمد،به‌طور ناخودآگاه از هم دور می‌شوند و این اتفاقات منجر به طلاق می‌شود.وقتی از جوانان در دانشگاه می‌پرسیم علاقه به ازدواج دارند یا خیر؟متفق‌القول پاسخ مثبت می‌دهند،اما می‌گویند:با چه پولی ازدواج كنیم! هیچ دختر و پسری نیست كه نخواهد ازدواج كند،اما وقتی شغل ندارند،چگونه ازدواج كنند.ما در سال حدود یك میلیون نفر فارغ‌التحصیل لیسانس داریم.

سال گذشته 800 هزار نفرشان بیكار بودند،یعنی برای‌شان كار پیدا نشد و تنها 35هزار نفرشان را دولت استخدام كرد كه بعد به‌دلیل موانع قانونی سركار نرفتند،صد هزارنفرشان هم خودشان كار پیدا كردند.خب تكلیف این خیل عظیم لیسانسه‌های بیكار چه شد؟وقتی جوانان بیكار باشند كه نمی‌توانند ازدواج كنند،آنهایی هم كه شغل دارند با ماهی 500هزار تومان نمی‌توانند چرخه زندگی را بچرخانند.بعضی هم كه ازدواج می‌كنند روی كمك پدر و مادر حساب می‌كنند، با این شرایط وقتی پدر و مادر‌ها هم پول ندارند،این ازدواج‌ها به بن‌بست طلاق می‌رسد.از سویی دیگر،با بحث كاهش جمعیت روبه‌رو هستیم.رهبر معظم انقلاب،تاكید كردند با كار كارشناسی به فرزندآوری روی بیاورید.اما هیچ مسئولی به این كلمه كارشناسی توجهی نكرد.ایشان اول گفتند:كار تولید كنید.حداقل درآمد را به وجود بیاورید.

بعد سرپناه باشد،آن وقت فرزندآوری هم شكل می‌گیرد.تا زمانی كه زیربناها را درست نكنیم، روزبه‌روز آسیب‌های اجتماعی افزایش پیدا می‌كند.در این مدت كوتاه هم رئیس‌جمهور،كاری نتوانسته است از پیش ببرد.خب وقتی كارخانجات و بازار استخدام تعطیل است،چگونه جوانان بیكار ازدواج كنند؟!وقتی یك مقام مسئول می‌آید و می‌گوید:فرزندآوری را به مشكلات اقتصادی پیوند نزنید،اشتباه است.رهبر انقلاب،یك رهنمود دارد كه بارها گفته است،شایسته‌سالاری را رعایت كنید.وقتی مسئولین امر،براساس شایسته‌سالاری انتخاب نشوند هم چنین قضاوتی می‌كنند.وقتی جوان كسی را دوست دارد،اما نمی‌تواند او را در جایی سكنی بدهد و خرج خورد و خوراكش را بدهد،خب چگونه ازدواج كند؟پایه و زیربنای مشكل ازدواج در اوضاع فعلی،اقتصاد است.آسیب‌های اجتماعی ما مثل،دزدی،آدمكشی و زورگویی زیاد شده است،چون حداقل درآمد زندگی از بین رفته است و محبت كاهش یافته است.در رساله‌های مراجع ما این موضوع قید شده است،یك مرد بتواند هم سطح زندگی دختر در خانه پدرش،برایش خانه بخرد یا اجاره كند كه از شرایط ازدواج است.وقتی تمام مراجع این موضوع را گفته‌اند چرا اجرا نمی‌شود؟چون جوان پول برای ازدواج ندارد.

در تمام دنیا یك استانداردی برای ازدواج وجود دارد،این استاندارد می‌گوید: «میزان درآمد هر فردی در هر طبقه اجتماعی كه باشد باید 25درصد از درآمدش خرج كرایه خانه،25درصد خورد و خوراك و پوشاك باشد،25درصدش صرفه تفریحات و بهداشت و بیماری شود،25درصدش هم پس‌انداز شود.»اما در كشور ما مسئولین اعلام می‌كنند،كه این حد درآمد 2 میلیون است.خب این دو میلیون را هم 90درصد كارمندان دولت زیر این حد می‌گیرند و حتی استادان دانشگاه هم دو میلیون درآمد ندارند.خب دیگر جوانان با این شرایط چگونه می‌توانند ازدواج كنند.به جای تولید كار،وام ازدواج می‌دهند،با وام نمی‌توان زندگی كرد.نباید جوان را در اول زندگی بدهكار كرد.این بدهكاری بر روان جوان اثر می‌گذارد.اكنون اعلام كرده‌اند،40درصد طلاق‌ها در شهرهای بزرگ و تهران بوده است.خب این ارمغانی است كه برای ما به‌وجود آمده است.از سویی دیگر،با بحث طلاق‌های خاموش مواجه شده‌ایم.نزدیك به 80درصد طلاق عاطفی در كشور وجود دارد.وقتی یك زن و شوهر،فقط 6 ماه با یكدیگر زندگی كرده‌اند و بقیه زندگی را مجبور شده‌اند دو شیفت كار كنند،صبح بروند و شب بیایند.دیگر شناسایی از هم ندارند،ناخودآگاه از یكدیگر دور می‌شوند.

هركسی برای خودش مشغول كار است.وقتی بچه‌دار می‌شوند تمام هم و غم‌شان تامین زندگی فرزند است.وقتی هر روز فشار زندگی اقتصادی زیاد شود،ساعات كاری بیشتر می‌شود و فشارهای عصبی بیرون باعث درگیری در خانه می‌شود،به همین دلیل زن و شوهر ترجیح می‌دهند سكوت كنند و همین منجر به طلاق عاطفی می‌شود.زن و شوهر تنها به‌دلیل داشتن فرزند با یكدیگر زندگی می‌كنند.در آخر باید تاكید كنم،مسائل اقتصادی باعث افزایش طلاق می‌شود.زیرا فشار اقتصادی موجب فشار عصبی می‌شود و زن و شوهر را از یكدیگر دور می‌كند و خیانت و ترك زندگی از عواقب این زندگی‌هاست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha