به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ؛ در راستای مقابله با این معضل، جامعه جهانی همواره سعی بر آن داشته با تکیه بر حقوق و اصول اسناد بینالمللی، از جمله «اعلامیه جهانی حقوقبشر»، «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی»، «میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی»، «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان»، و «کنوانسیون ضدشکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیرانسانی یا تحقیرکننده»، بر حیثیت ذاتی زن و اعمال حقوق و اصول مربوط به برابری، امنیت، آزادی، تمامیت و وقار همه انسانها بهطور جهانشمول در راستای جلوگیری از اعمال هرگونه خشونت علیه زنان تاکید کند.
در پی این تلاشها در روز ۲۵ نوامبر سال 2008، سازمانمللمتحد کمپین جهانی ۱۶روزهای را برای حذف خشونت علیه زنان آغاز کرد که در ۱۰دسامبر، روز بینالمللی حقوق بشر، پایان گرفت و از آن پس ۲۵نوامبر برابر با پنجآذر به نام روز بینالمللی حذف خشونت علیه زنان نام گرفت. این کمپین بهدنبال آن بود تا از طریق نهضت جهانیای با نام «اتحاد برای خاتمه خشونت علیه زنان»، به ارتقای آگاهی همگانی، افزودن به اراده سیاسی و منابع و ایجاد محیطی حمایتی برای تحقق آرمان این روز بزرگ گام بردارد و ثابت کند که خشونت علیه زنان به هر شکلی اعم از خشونت جسمی، جنسی، روانی و اقتصادی بهعنوان شنیعترین شکل نقض حقوق بشر امری فراتر از صدمهرساندن به افراد، بلکه تحلیلبرنده توسعه، صلح و امنیت تمامی جوامع است. با وجود تمامی این تلاشها، این اقدامات هنوز نتوانستهاند آنطور که باید و شاید چتر حمایتی خود را بر سر زنان و دختران بگسترانند...
باوجود آنکه بیشتر خشونتها گزارش نمیشود اما آمارها از سراسر دنیا نشانگر آن است که هنوز زنان، در کشورهای غنی و فقیر، کتک میخورند، قاچاق میشوند، مورد تجاوز قرار میگیرند و به قتل میرسند. در بسیاری از این موارد اکثر تلاشهایی که برای مقابله با خشونت در نظر گرفته میشود بعد از خشونت صورت میپذیرد. در طرح ملی بررسی خشونت خانگی در سال 1383 در 28 استان کشور با بررسی 12هزارو596 زن میزان همسرآزاری جسمانی را از ابتدای زندگی مشترک 28/05درصد و در طول سال گذشته 19/2درصد گزارش کرده است. 25/25درصد زنان مورد بررسی در تهران، خشونت جسمانی را از ابتدای زندگی مشترک تجربه کردهاند و 17/25درصد در طول یکسال گذشته تجربه خشونت جسمانی داشتهاند. در مطالعه از زنانی که به درمانگاههای زنان و زایمان در تهران مراجعه کرده بودند 36درصد خشونت جسمانی گزارش شده است. در مطالعه دیگری که در مناطق 19گانه آموزشوپرورش تهران روی دانشآموزان دبیرستانی انجام شد، شیوع مواجهه فرزندان با خشونت جسمانی والدین 22/8درصد بوده که 59/8 درصد این موارد مشاهده صحنه خشونت بوده است و دختران دو برابر پسران مواجهه با خشونت را گزارش کردهاند.
این آمار در حالی است که از عبارت «ستمزدایی از زنان در جامعه و خانواده» بارها از سوی مقامات عالیرتبه کشوری تاکید و استفاده شده است. با توجه به اینکه در بسیاری از موارد این خشونتها برخلاف آموزههای دینی است چگونه میتوان اقدام پیشگیرانهای در این راستا انجام داد؟ از طرفی چنانچه زنی بهعلت بروز خشونت تمایل به پیگیری آن داشته باشد متاسفانه بهعلت نگرش برخی از قضات در پیگیری این موضوع به نتیجهای نخواهند رسید. چراکه برخی به ابعاد گسترده خشونت روحی و عاطفی توجهی ندارند و خشونت را تنها در بعد فیزیکی میبینند حال آنکه عوارض خشونت جسمی شاید خیلی زود از بین برود، اما زخمهایی همچون فحاشی، هتاکی، حرمتشکنی، تحقیر، توهین و سرزنش و ناسپاسی تاثیر عمیقی بر تخریب یک رابطه دارند. حتی بعضا فرزندان این خانوادهها، خود در معرض خشونت هستند، صدمات جسمانی و روانی زیادی را متحمل میشوند و علاوه بر اینها، خشونت را به نسل بعدی منتقل میکنند.
همسران خشونتکننده در بعضی موارد نیاز به کمک بهداشت روان دارند و در طولانیمدت با عوارض خشونت درگیر میشوند. بنابراین در راستای حل این معضل در سطح جهانی و منطقهای افزایش آگاهی عموم مردم درباره آسیبهای خشونت از طریق برگزاری نشستهای آموزشی و برنامههای رسانهای، تغییر نگرش جامعه درباره خشونت و نشاندادن زشتی این رفتار و تبعات ناشی از آن، ارتقای مهارتهای زوجی در بدو ازدواج زوجها، لزوم بهبود وضعیت اقتصادی جامعه بهویژه زنان، افزایش آگاهی زنان درباره حقوق انسانیشان، افزایش سیستمهای حمایتی ضدخشونت، حساسکردن جامعه نسبت به این پدیده آسیبزای اجتماعی و کاهش جنبه خصوصیبودن ارتکاب این جرم در خانوادهها، راهکارهای پیشگیرانه است. ناگفته نماند چنانچه تلاشهای جمعی و منطقهای برای پایاندادن به پدیده شوم خشونت علیه زنان و دختران با همدیگر همراه و همسو نباشد نتیجه مورد نظر بهدست نخواهد آمد.
نظر شما