به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ درباره هر کدام از این عوامل میشود به تفصیل حرف زد برای مثال وقتی درباره شخصیت و نقش آن در شادی یا ناشادی حرف میزنیم در نظر داریم که تیپهای شخصیتی مستعد شادمانی وجود دارد یا وقتی درباره عزت نفس حرف میزنیم باید بگوییم کسانی که عزت نفس پایینی دارند بیشتر از افرادی که عزت نفسشان بالاست انتظار وقایع تلخ را میکشند. من بیشتر از هر چیز میخواهم درباره سرمایه اجتماعی و نقش آن در شادی حرف بزنم. سرمایه اجتماعی شبکه روابط اجتماعی فرد است و در دو بعد اعتماد و مشارکت سیاسی – اجتماعی خود را نشان میدهد. میزان اعتماد افراد به همدیگر، اعتماد بین اقوام و نژادها و همچنین تنوع روابط دوستانه و گروههای دوستی در بعد اعتماد مورد توجه قرار میگیرد. اما زمانی که از مشارکت سیاسی – اجتماعی حرف میزنیم در واقع مسائل مختلف را مدنظر داریم. مردم یک کشور چقدر به انتخابات، تجمعات یا حتی مطالعه روزنامه توجه نشان میدهند؟ چقدر در مراسم اجتماعی شرکت میکنند؟ چقدر در نهادهای اجتماعی و اتحادیههای رسمی شرکت میکنند؟
تا چه حد در خیریهها شرکت میکنند؟ و بالاخره وضعیت عدالت اجتماعی به چه گونهای است؟ تحقیقات نشان میدهد هر چه سرمایه اجتماعی یک فرد بیشتر باشد او بیشتر مستعد شادی است. سرمایه اجتماعی اهمیت بیشتری از سرمایه انسانی مانند درآمد، تحصیلات و ... دارد. حال آنکه در ایران و در سالهای اخیر بیشتر بر افزایش سرمایه انسانی تاکید شده است. نمیتوان با یقین گفت که سرمایه اجتماعی ایرانیان پایین است. دادن چنین نظری نیازمند تحقیقات درست و گسترده است. آنچه قرائن و شواهد نشان میدهد حاکی از این است که ایرانیان سرمایه اجتماعی پایینی دارند و اگر این صحت داشته باشد به همان میزان که سرمایه اجتماعیشان پایین است، ناشاد نیز هستند. بر این اساس برنامهریزی در امر شادی و نشاط نیازمند برنامهریزی برای بالابردن سرمایه اجتماعی است چیزی که بازهم باید تاکید کرد در سالهای اخیر مورد کمتوجهی واقع شده است. چرا این همه بر تحصیلات تاکید میشود یا چرا در جامعه ما درآمد اینقدر مهم است؟ اینها نشان میدهد که ذهنیتی شکل گرفته است که سرمایه انسانی مهمتر از سرمایه اجتماعی است و به همین دلیل آنطور که باید توجهی به امر سرمایه اجتماعی نمیدهند و امید است که برای بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی نیز اقدام لازم صورت گیرد.
نظر شما