با همه خوشبینیهایی كه از حذف ویروس فلج اطفال در خیلی از كشورها وجود داشت، اما بار دیگر زنگ خطر بازگشت این بیماری در جهان به صدا در آمده است و ایران هم به دلیل مواجهه با مشكلاتی كه در زمینه تولید و تأمین این واكسن دارد، از این امر مستثنی نخواهد بود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ؛ با همه خوشبینیهایی كه از حذف این ویروس در خیلی از كشورها وجود داشت، اما بار دیگر زنگ خطر بازگشت این بیماری در جهان به صدا در آمده است و ایران هم به دلیل مواجهه با مشكلاتی كه در زمینه تولید و تأمین این واكسن دارد، از این امر مستثنی نخواهد بود. گفتوگوی زیر با مشاور عالی معاون بهداشتی وزارت بهداشت و متخصص بیماریهای عفونی در ارتباط با این بیماری و نحوه بازگشت آن در چند كشور همسایه است و مشكلاتی كه كشورمان در تأمین این واكسن ضروری دارد.
چه عاملی باعث شد انسان برای مبارزه با بیماری فلج اطفال كه به نظام سلامت آسیب جدی وارد میكرد، اقدام کند؟
همانگونه كه میدانید نخستین بیماری كه از طریق واكسن پیشگیری در دنیا ریشه كن شد، بیماری آبله است. در گذشته برای بیماری آبله یك واكسن وجود داشت كه تأثیر آن در پیشگیری ابتلا به آبله نسبی بود، در عین حال اگر كسی آبله میگرفت دارویی كه درمان جدی در پی داشته باشد وجود نداشت. بنابراین همه كشورهای دنیا درصدد برآمدند تا این بیماری را ریشه كن كنند، از این رو به این نتیجه رسیدند كه تنها راه مقابله با این ویروس پیشگیری از ابتلا است. بنابراین واكسن آبله به عنوان نخستین واكسن شناخته شده در جهان به كار برده شد.
برای ریشه كن شدن بیماری آبله لازم بود از زمان بروز آن بیماری به مدت سه سال هیچ گزارشی از ابتلای مجدد وجود نداشته باشد. بنابراین آخرین فردی كه به این بیماری دچار شده بود در اكتبر سال 1977 در كشور سومالی شناسایی شد.با گذشت سه سال از آخرین ابتلا به دلیل اینكه دیگر اثری از آن بیماری یا ابتلای شخص جدید به آن گزارش نشد، در سال 1980 مجمع بهداشت جهانی گواهی كرد كه آبله در جهان ریشه كن شده است. بعد از آن سازمان جهانی بهداشت به این فكر افتاد كه كشورهای دنیا را به ریشه كن كردن بیماریهایی كه برایشان واكسن وجود دارد تشویق كند.
دیفتری، كزاز، سرخك، سل و فلج اطفال از جمله بیماریهایی است كه در آن زمان از واكسن پیشگیریكننده برخوردار بودند. از این میان یكی از مهمترین بیماریهایی كه زندگی نسل بشر را به مخاطره انداخته بود، بیماری فلج اطفال بود. در سال 1988 مجمع بهداشت جهانی با امضای قطعنامهای تصویب كرد كه تا سال 2000 بیماری فلج اطفال در دنیا ریشه كن شود.
در طی این 12 سال در جهت ریشه كن كردن این بیماری در سطح جهان تلاشهای بسیاری شد. اما در زمان تعیین شده این اتفاق مهم رخ نداد. بهطوری كه سازمان بهداشت جهانی تاریخ ریشه كنی این ویروس را به سال 2005 تغییر داد كه بازهم این اتفاق نیفتاد و در نهایت به سال 2012 موكول كرد اما بازهم بینتیجه ماند. براین اساس امیدواریم طبق آخرین مصوبه این سازمان، ریشه كنی فلج اطفال در دنیا در سال 2018 اتفاق بیفتد.
آیا آماری از مبتلایان به ویروس فلج اطفال كه دچار فلج شدند در سالهایی كه هنوز مبارزه آغاز نشده بود، در دست است؟ با همه برنامههایی كه تاكنون به اجرا درآمده، این بیماری در حال حاضر دامنگیر چند نفر در جهان است؟
قبل از شروع برنامه ریشه كنی فلج اطفال یعنی در همان سالهای 1988، سالانه حدود 360 هزار نفر در دنیا (روزانه 1000 نفر) به دلیل ویروس فلج اطفال فلج میشدند. اما در حال حاضر با رواج برنامههای بهداشتی و درمانی سالانه كمتر از 300 نفر در دنیا به این ویروس مبتلا میشوند. براین اساس میتوان ادعا كرد در این عرصه 2 هزار برابر موفقیت حاصل شده است.
ایران چه زمانی موفق به حذف ویروس فلج اطفال شد؟
سازمان بهداشت جهانی با عضویت 194 كشور از چند منطقه تشكیل شده است كه هر منطقه 10 تا 50 كشور را در خود جای داده است. در این میان ایران در منطقه مدیترانه شرقی واقع شده كه دارای 22 عضو یا كشور است. كشورهایی كه طی سالهای اخیر موفق به ریشه كنی ویروس فلج اطفال شدهاند البته منهای كشور سومالی كه این ویروس در آن كشوربازگشت داشته است.
براساس اطلاعات موجود ایران آخرین بار در حدود 16 سال پیش از شر ویروس وحشی فلج اطفال نجات پیدا كرد و بعد از گذشت 3 سال موفق شد، در سال 2004 به عنوان 6 كشور اول منطقه، گواهی تأیید حذف ویروس فلج اطفال را از سازمان بهداشت جهانی دریافت كند. بنابراین میتوان گفت در ایران از 13 سال گذشته اثری از ویروس بومی و انتقالی فلج اطفال نیست. براین اساس از آن تاریخ تاكنون ایران نیز مانند سایر كشورهای منطقه هر ساله باید گزارشی را به منظور باقی ماندن در شرایط حذف ویروس فلج اطفال به سازمان بهداشت جهانی ارائه كند كه این گزارش اغلب در فروردین ماه هر سال به سازمان تحویل داده میشود.
در حال حاضر با همه برنامههایی كه از سوی سازمان جهانی بهداشت به اجرا درآمد، در چه كشورهایی ویروس فلج اطفال هنوز به صورت بومی وجود دارد؟
طبق آخرین آمار تا حدود 5 سال قبل از بین 150 كشوری كه این بیماری در آنها بومی بود، 5 كشور دنیا یعنی افغانستان، پاكستان، هند، نیجریه و نیجر نتوانسته بودند این ویروس را ریشه كن و از حالت بومی خارج كنند، اما براساس تلاشهایی كه شد در ابتدا كشور نیجر و در قدم بعدی كشور هند در سال 2011 اقدام به ریشه كنی فلج اطفال كرده و از حالت بومی خارج شدند. بنابراین در حال حاضر دو كشور در همسایگی ما و كشور نیجر در آفریقا هنوز نتوانستهاند این ویروس را ریشه كن كنند.
كشورهایی كه موفق به ریشه كنی این ویروس نشدهاند و همچنان این ویروس به صورت بومی در آن كشورها فعال است، چه خطری برای دیگر كشورها خواهند داشت؟
خطر كشورهایی كه این ویروس و بیماری به صورت بومی در آنها فعال است،به این شكل پدیدار میشود كه حامل ویروس از آن كشورها به كشور دیگر سفر یا مهاجرت میكند و در همین حین ویروس فلج اطفال را به كشور مقصد ارمغان میبرد. براساس گزارشهای مختلف، بسیاری از كشورهایی كه از حالت بومی خارج شده بودند و به قولی فلج اطفال در كشورشان ریشه كن شده بود بعد از گذشت سالها از نبود ویروس فلج اطفال، شاهد بازگشت این ویروس بودهاند و بیتردید یكی از راههای بازگشت همین است.
علی رغم آنكه فلج اطفال در بسیاری از كشورها رخت بربسته بود، اما باز شاهد هستیم كه برخی كشورها از جمله چاد و نیجراعلام میكنند كه این ویروس به كشورشان بازگشته، علاوه برآن برخی كشورها امسال به لحاظ وجود ویروس فلج اطفال در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. اتیوپی، كامرون و سومالی از جمله این كشورها هستند.
آنچه حائز اهمیت است، استقرار كشور سومالی در منطقه مدیترانه شرقی به لحاظ تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی است. یعنی همان منطقهای كه ایران هم در آن قرار دارد و این موضوع خطری جدی برای ایران محسوب میشود. علاوه بر آن كشور سوریه كه در همسایگی ما به سر میبرد به عنوان كشوری كه در برنامه ریشه كنی فلج اطفال موفق عمل كرد و سالهاست از این ویروس عاری است طی یك ماه گذشته شاهد بازگشت این ویروس به كشورش بوده است. بهطوری كه طبق آمار اعلامی این كشور از یك ماه گذشته 13 مورد ابتلای قطعی به فلج اطفال به ثبت رسیده است. براین اساس مجموع این كشورها در همسایگی ایران خطر جدی برای ما محسوب میشوند. اگر هوشیار عمل نكنیم هر لحظه ممكن است به فهرست كشورهایی كه ویروس در آنها بازگشت داشته، اضافه شود.
سرعت شیوع این ویروس به چه شكل است بیشتر توضیح دهید؟
ویروس فلج اطفال از راه دستگاه گوارش و مدفوع، از طریق آلوده كردن آب و محیط انتقال مییابد. بنابراین اشكال كار این است، زمانی كه یك فلج اطفال شناسایی میشود در برابر هر یك فلج انتظار داریم 100 بچه دیگر در معرض انتقال این ویروس قرار گرفته باشد. هر چند دچار فلج اطفال قطعی نمیشوند، اما به بیماریهای عصبی و عمومی دچار میشوند علاوه بر آن در یك چرخه علمی هر بچهای كه ویروس را دریافت كند میتواند آن را به بچههای دیگر منتقل كنند. پس میتوان نتیجه گرفت با ابتلای یك كودك هزاران كودك دیگر در خطر ابتلا قرار خواهند گرفت.
با همه توضیحاتی كه دادید، نگرانی و چالش اصلی ما در حال حاضر در مقابله با بیماری فلج اطفال چیست؟ آیا این واقعیت وجود دارد كه اگر مراقب نباشیم ممكن است این ویروس در كشور ما هم بازگشت داشته باشد؟
بله بیتردید این هشدار و زنگ خطر وجود دارد و بسیار جدی است. مجاورت ایران با پاكستان و افغانستان به عنوان كشورهایی كه هنوز از نظر فلج اطفال جزو كشورهایی محسوب میشوند كه این ویروس در آنها به صورت بومی وجود دارد. وهمچنین وجود بیش از هزار كیلومتر مساحت مرز این دو كشور با ایران و عبور و مرور غیر مجاز اتباع این كشورها به ایران، این نگرانی را در پی دارد كه شاید این ویروس همراه این افراد به كشور وارد شود. هر چند سیاست كشور ما بوده و است تا جایی كه امكان دارد با رفت و آمدهای غیر مجاز مقابله كند، اما برنامه اصلی ما در كشور برای مقابله با این ویروس، بالابردن سطح ایمنی كودكان زیر 15 سال است. ما معتقدیم اگر سطح ایمنی بالا باشد، ویروس وارده، قدرت نفوذ و انتقال نخواهد داشت. علاوه بر آن وجود سیستم مراقبتی كه به سرعت بیماریابی كرده و بعد از شناسایی بیمار بررسی میكند كه آیا به فلج اطفال مبتلا است یا خیر میتواند در این زمینه بسیار مؤثر واقع شود. همچنین در این سیستم واكسیناسیون همگانی فلج اطفال در كودكان زیر 5 سال انجام میشود.
نكته مهم این است كه ما همچنان باید تا زمانی كه این ویروس در دنیا وجود دارد مراقب بوده و سیستمهای مراقبتی فعال داشته باشیم. بنابراین با وجود پیشرفتهایی كه در این زمینه كسب شده، نباید دچار غرور شویم و باید تعهدات ما ادامه پیدا كند. همه مسئولان باید بدانند اگر چه موفقیت بزرگی در حوزه بهداشت كشور به دست آمده، ولی با ذرهای غفلت تمام سرمایه گذاریها ممكن است از دست برود و شاهد بازگشت ویروس باشیم.
پیشنهاد شما برای ادامه ریشه كنی فلج اطفال در كشور چیست؟
مهمترین اقدامی كه در این زمینه میتوان به اجرا در آورد و مؤثر واقع شود، اجرای برنامه واكسیناسیون با جدیت گذشته است. ضمن اینكه دو كشور مجاور سبب شده، در ایران سالی دو بار برنامه واكسیناسیون تكمیلی در 30 شهرستان كه عمدتاً در مجاورت آن دو كشور هستند انجام شود.
البته در این راه موضوع آگاهسازی خانوادهها از هر برنامه اجرایی مهمتر است. برخی خانوادهها تصور میكنند اگر فرزندشان چند بار از قطره فلج اطفال استفاده كند، عوارض و یا مشكلاتی در پی خواهد داشت. اما باید بگویم این دیدگاه كاملاً غلط است. قطره فلج اطفال حاوی ویروس ضعیف شده است بنابراین حتی اگر كودكی 20 بار هم قطره فلج اطفال استفاده كرده باشد، نه تنها هیچ ضرری برای او در پی ندارد، بلكه در برابر ویروس زنده فلج اطفال مصونیت كامل خواهد داشت. بنابراین تا زمانی كه در منطقه كشورهایی وجود دارند كه بیماری در آنها دیده میشود، باید برنامه واكسیناسیون ادامه یابد، هر چند اجرای این برنامه نیاز به بودجه و حمایت دولتی دارد.
با وجود تهدیداتی كه در منطقه وجود دارد و لزوم ادامه برنامه واكسیناسیون، از چندی پیش موضوع نبود واكسن فلج اطفال در كشور مطرح شده است، شما فقدان این واكسن را در كشور تأیید میكنید؟
درست است، اخیراً در تأمین واكسن دچار مشكل شدهایم. این كمبود با وجود همسایهای مانند سوریه كه بعد از گذشت 8 سال از ریشه كن شدن فلج اطفال دوباره در آن نمونه این ویروس مشاهده شده و بدتر شدن وضعیت كشوری مانند سومالی زنگ خطری برای كشور به حساب میآید. بنابراین لازم است واكسن فلج اطفال در كشور ما با وجود چنین تهدیداتی همیشه به میزان كافی وجود داشته و ذخیرهسازی به میزان مورد نیاز كشور از قبل صورت گرفته باشد، تا باعث نشود خانوادهها اعتمادشان
سلب شود. قرار است 700 هزار واكسن فلج اطفال از كشور مطمئن اندونزی كه كشوری مسلمان است و از ایران دیرتر شروع به تولید واكسن كرده و امروز از ایران هم پیشی گرفته است خریداری و وارد كشور شود.
ایران جزو تولیدكنندگان واكسن فلج اطفال در منطقه بود و همیشه این واكسن از طریق تولید داخلی تأمین و حتی صادرمیشد، چه مشكلی باعث شده برای تأمین آن دست به دامن واردات شود؟
ایران هنوز تولیدكننده واكسن فلج اطفال است اما برخی اختلافات درون سازمانی و تعویض مدیریتها باعث شده، ایران كه خود روزی تولیدكننده اصلی واكسن فلج اطفال بود امروز در تأمین آن دچار مشكل شود. از مشكلات درون سازمانی كه بگذریم آنچه حائز اهمیت است، پیگیری تولید واكسن از انستیتو رازی به عنوان متولی اصلی تولید واكسن در كشور است. علاوه بر آن وزارت كشاورزی كه مؤسسه انستیتو رازی زیر نظر این وزارتخانه فعالیت میكند باید بداند كه واكسن برای همه بچهها از جمله فرزندان خودشان دارای اهمیت است.
بنابراین عنایت كند و مشكلات درون سازمانی موجود را برطرف كرده برنامهای برای تولید مجدد واكسن فلج اطفال تدارك ببیند. گذشته از آن انستیتو رازی به عنوان تولیدكننده و تأمینكننده واكسن مورد نیاز كشور موظف است هر گاه مشاهده كرد میزان واكسن موجود، تأمینكننده و جوابگوی نیاز كشور نیست برنامهای برای ورود به موقع آن داشته باشد تا اعتماد مردم سلب نشود. در این راستا وزارت بهداشت هم باید پیگیر این موضوع باشد كه واكسن با كیفیت مطلوب و به مقدار مورد نیاز كشور در انستیتو رازی تولید شده و در دسترس قرارگیرد و در صورت لزوم كمبود داخلی را ازطریق رایزنی خارجی تأمین میكند.
هر چند اعلام شده است كه 3 میلیون دوز واكسن فلج اطفال به كشور وارد میشود و امیدواریم بتواند نیاز امروز كشور را پاسخ دهد.
به هر ترتیب همه دستگاهها و ارگانهای مربوطه باید دست به دست هم دهند تا این موفقیت در كشور باقی بماند. مقامات كشوری باید بدانند كه مسأله فلج اطفال نه تنها معضلی كشوری است بلكه معضلی بینالمللی است. اگر كوتاهی كنیم و این كوتاهی موجب بازگشت ویروس به كشور شود نه تنها حیثیت كشور به خطر خواهد افتاد بلكه سلامت فرزندان ما نیز به خطر میافتد.
اگر یك كودك در ایران به این بیماری مبتلا شود باید منتظر چه فاجعهای بود؟
در مقابل هر یك بچهای كه فلج میشود 100 بچه دیگر به این ویروس آلوده میشوند و هر نفر از این 100 نفر خود منتقلكننده ویروس خواهد بود بهطوری كه ویروس فلج اطفال مانند بمب منفجر خواهد شد. بنابراین نباید منتظر یك فلج بود. اطلاعرسانی شفاف نكتهای است كه همه مسئولان نظام باید آن را جدی بگیرند. بویژه توجه به نقاط دور افتاده باید در رأس امور قرار بگیرد، بهطوری كه نباید یك بچه در دور افتادهترین نقطه از واكسیناسیون جا بماند. هر ایرانی باید آگاهی داشته باشد كه اگر بچهای زیر 5 سال فلج شده، برای جلوگیری از یك فاجعه بزرگ اطلاعرسانی كند.
نظر شما