همیشه میشنیدیم زنها به عنوان همسر و مادر تكیه گاه و مأمنی برای اعضای یك خانواده هستند و این حرفهای بسیار ساده آنقدر تكرار میشد كه زنها شأن و شخصیت خود را خیلی بالاتر از مصرف موادمخدر میدانستند. اما وقتی وزیر كشور اعلام كرد كه تعداد زنهای مصرفكننده موادمخدر از 5.3درصد به 9.8درصد افزایش یافته است همه متوجه شدند كه ستون خانواده در معرض هجوم گردبادی به نام اعتیاد است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ آن زمانها برای شاد بودن نیازی به گراس، كوك، حشیش و قرصهای روانگردان نبود. همیشه میشنیدیم زنها به عنوان همسر و مادر تكیه گاه و مأمنی برای اعضای یك خانواده هستند و این حرفهای بسیار ساده آنقدر تكرار میشد كه زنها شأن و شخصیت خود را خیلی بالاتر از مصرف موادمخدر میدانستند. اما وقتی در نشست عملكرد 100روزه ستاد مبارزه با موادمخدر عبدالرضا رحمانی فضلی دبیر ستاد مبارزه با موادمخدر و وزیر كشور اعلام كرد كه تعداد زنهای مصرفكننده موادمخدر از 5.3درصد به 9.8درصد افزایش یافته است. همه متوجه شدند كه ستون خانواده در معرض هجوم گردبادی به نام اعتیاد است. وزیر كشور اعتیاد این تعداد زن در كشور را فاجعهای بزرگ میداند و میگوید: باید تمام زنگهای خطر را به صدا درآورد چرا که بانوان هسته اولیه تعلیم، تربیت و صیانت از خانواده هستند. ضمن اینكه رواج فروش فرزندان و مسائل خلاف عفت از جمله معضلات برخی خانوادههای درگیر اعتیاد است.
خانوادههای پرتنش بستر گرایش زن به اعتیاد
دكتر فرید براتی سده در مورد دلایل اعتیاد زنها به تهران امروز میگوید: وقتی در مورد اعتیاد زنها اظهار نگرانی میكنیم منظور روند افزایشی از 5.3 به 9.8 درصد است. در بررسیهایی كه در مورد مصرف موادمخدر توسط زنها تاكنون انجام شده، دو مسئله خیلی مهم است. اول تنشهای و شرایط نابسامان و بیثبات برخی خانوادهها (مانند خانواده طلاق) است كه احتمال گرایش زنها و دختران در این خانوادهها به مصرف موادمخدر بیشتر است. دومین مسئله این است كه همه تحقیقات نشاندهنده این است كه بخش زیادی از زنهای مصرفكننده موادمخدر، همراه با بستگان درجه اول شوهر و پدر و در موارد كمی برادر خود مصرف را شروع كردهاند.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی در ادامه میافزاید:در سالهای اخیر یك مسئله دیگر هم به آن اضافه شده است. یكی تبلیغاتی كه برای موادمخدر میشود مانند اینكه این مواد اشتها را كاهش داده و برای لاغری خوب است، ضمن آنكه اعتیادآور هم نیست. مانور این دیدگاه در محل حضور و تجمع خانمها مانند آرایشگاهها، باشگاهها و... بیشتر است. تحلیل عمیقتر و دلیل اصلی گرایش زنها به اعتیاد این است كه وضعیت سلامت كشور نشان میدهد نرخ و آمار مشكلات روان شناختی، علائم روانشناسی و مصرف داروهای آرام بخش در زنها بیشتر از مردان است. برخی میگویند كه زنها بیشتر به بیان این مسائل میپردازند در صورتی كه این نشاندهنده این است كه زنها بیشتر تحت تاثیر ناسلامتی روانی قرار میگیرند.
نویسنده برتر اختتامیه دهم جشنواره سراسری معرفی و انتخاب آثار برتر مكتوب در زمینه مبارزه با موادمخدر با اشاره به درمان اعتیاد زنها در ادامه میافزاید: به دلیل اینكه انگ اعتیاد در خانمها بیشتر است، متاسفانه زنها برای درمان دیرتر اقدام میكنند. بیشتر مراجعهكنندگان خانم برای دریافت خدمات كاهش آسیب (جاییكه دیگر فرد نمیتواند مصرف مواد را كنار بگذارد و باید مصرف او را طوری برنامهریزی كرد كه از بیماریهای عفونی دور بماند) میآیند. بیشتر كاهشهای آسیب برای مصرفكنندگان موادی مانند هروئین، كراك و... است. اما این بدان معنا نیست كه زنها بیشتر مواد تزریقی مصرف میكنند. به دلیل اقدام دیر این زنها اعتیاد مزمن و كهنه میشود. به دلیل پنهان كاری زنها وقتی كار از كار میگذرد به مراكز درمانی مراجعه میكنند. باید در جامعه فرهنگی رواج پیدا كند كه زنهای معتاد زودتر به مراكز درمانی مراجعه كنند.
وی در مورد موادمخدری كه بیشتر در زنها شایع است میگوید: در كنار تریاك و هروئین مواد محرك و صنعتی نیز رایج شده است. مواد محرك بیشتر برای لاغری، افزایش انرژی، كم خوابی در شبهای امتحان (در دانشجویان) استفاده میشود. این كارشناس حوزه درمان اعتیاد با بیان اینكه وزیر كشور اعلام كرده كه باید مقابله با اعتیاد اجتماعی باشد، ادامه میدهد: امیدواریم این تصمیم جدی و عملیاتی شود زیرا بخشی از اجتماعی كردن مقابله با اعتیاد خانوادهها هستند. البته باید پذیرفت كه برخی خانوادههای ما دچار مشكلات اقتصادی و آسیبها هستند. این خانواده است كه در اول و آخر مراقب افراد خود است. نباید انتظار داشت كه دستگاهها و تلویزیون این نقش را به عهده بگیرند.
به گفته براتی سده با وجود زن معتاد، اولین چیز تعادل خانواده است كه بهم میخورد زیرا زن تاثیر زیادی دارد و میتواند سرمشق بدی برای سایر اعضای خانواده باشد. ضمن اینكه احتمال دارد در مواقعی كه به مشكل مالی برمی خورد به سمت مسائل اخلاقی نیز كشیده شود. اعتیاد باعث میشود كه نقشهای زن خانواده در بحث باروری و مادر شدن هم خراب شود. ضمن آن كه زنها از لحاظ جسمی هم زودتر خرد میشوند.
وی با اشاره به اینكه وزیر كشور تعداد معتادان كشور را یك میلیون و سیصد و پنجاه هزار نفر اعلام كردهاند میافزاید: بر این مبنا تقریبا 130 هزار زن معتاد در كشور داریم. ضمن آن كه سازمان بهزیستی تحقیقاتی را در تهران داشت كه طی آن نرخ زنهای بین 15 تا 45 سالی كه حداقل یكبار شیشه مصرفكردهاند (اعتیاد داشتند یا به صورت تفننی مصرفكرده اند) حدود 13.5 درصد بوده است.
علت عمده گرایش زنها رشد موادمخدر صنعتی است
علی هاشمی نیز در مورد افزایش دوبرابری اعتیاد زنها كه از سوی ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام شد، به تهران امروز میگوید: دوبرابر شدن آمار زنهای معتاد كاملا درست است. آخرین شیوع شناسی كه در سال 83 توسط وزارت بهداشت و درمان، سازمان ملل و ستاد مبارزه با موادمخدر انجام شد در این آمار 3 میلیون و هفتصد و چهل هزار نفر مصرفكننده موادمخدر داشتیم كه 2 میلیون و 500 هزار نفر مصرفكننده دائمی و یكمیلیون و 240 هزار نفر به صورت تفننی مصرفكننده موادمخدر بودند. در دولت نهم این آمار از هفتصد هزار معتاد شروع شد و تا آخر دولت دهم این آمار به یك میلیون و 335 هزار نفر رسید.
وزیر كشور فعلا همان آمار را اعلام كردند. قطعا این آمار دلیل علمی ندارد. اما اگر این آمار را هم در نظر بگیریم از اول دولت نهم تا آخر دولت دهم این آمار دو برابر شده است. این نشاندهنده تمام كارها و تلاشهایی است كه اثر مثبتی كه نداشته بلكه منفی نیز بوده است.مجموعه آمارهایی كه از طریق سازمانهای غیردولتی و شیوع شناسیهای برخی سازمانها اعلام میشود، نشاندهنده آماری بیش از این است. تماسهای تلفنی اعتیاد سازمان بهزیستی كه به صورت گزارش به مجمع تشخیص مصلحت ارسال شد، نشانگر این است كه آمار در موادمخدر صنعتی و شیشه خیلی رشد كرده است.
وی با اشاره به اینكه برآورد درستی از آمار معتادان در دست نیست میافزاید: اولین نیاز تاسیس مركز ملی بیطرفی است كه منفعت جنایی و صنفی نداشته باشد تا با یك شیوع شناسی آمار معتادان را ارائه و اعلام كند كه نسبت اعتیاد بین زن (كه بیشتر پنهانی است) و مرد، بیسواد و تحصیلكرده، شهری و روستایی چقدر است. ما عادت كردهایم خیلی واقعیتها را آنطور كه هست نبینیم.
رئیس كمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت با بیان اینكه بررسی تحلیلی عمیقی برای دلیل اعتیاد زنها نشده است، ادامه میدهد: براورد اجمالی بر حسب تجربه و نشستهایی كه وجود داشته علت عمده گرایش رشد 90 تا 95 درصدی موادمخدر صنعتی است كه بیشتر در دختران جوان 16 تا 25 سال است. البته باید با یك بررسی ملی این آمارها دقیقتر در دسترس قرار گیرد. دلایل عامی مانند مشكلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و... كه قبلا هم اعلام شده برای همه زنهایی كه به اعتیاد گرایش پیدا كردهاند هنوز هم پابرجاست. سبك زندگی كه در حال حاضر به سرعت در جامعه شكل میگیرد (ماهواره، اینترنت و...) را هم نباید از یاد برد. نبود امكانات و تفریحات سالم هم در این كشش زنها به اعتیاد دخیل است. سختگیریهای زیاد در كارهای فرهنگی، نگاه رسمی و نوع دینداری رسمی، آرمانگرایی نامناسب و... بازخورد منفی دارد. اما باید یك تحقیق میدانی برای این جریان صورت بگیرد.
علی هاشمی با اشاره به نقش مهم رسانهها در افزایش توجه جامعه به این قشر میگوید: آگاهیها و اطلاعرسانیهای دقیقی باید انجام شود. باید ارزیابی شود كه صداوسیما چقدر وقت مفید خود را به پدیدهای كه مردم نگران آن هستند اختصاص میدهد. 90 درصد زمانهایی كه مردم از سازمان ملی استفاده مفید دارند به بهرهبرداری اقتصادی اختصاص یافته است. رسانهها باید هشدارهای دولت را به موقع و موثر به مردم برسانند. همچنین دولت باید از سازمانهای غیردولتی كه میخواهند در این بخش فعالیت كنند حمایت كند و به آنها سوبسید بدهد تا با فشارهایی كه وجود دارد، انگیزه این نهادهای مردمی بیشتر شود. سرمایهگذاری در بخش خصوصی با همت مردم بازخورد 10 برابری خواهد داشت. وزیر كشور هم این باور را دارند و روی آن تاكید دارند. اجرایی شدن این برنامهها همت جدی میطلبد.
نظر شما