سلامت نیوز : در مسیر میدان شوش به سمت راهآهن محلهای وجود دارد به نام دروازه غار. از دروازه که خبری نیست، هیچ در و پیکری هم ندارد. با این حال، کودکان دوازه غار یاد گرفتهاند گلیم خود را از آب بیرون کشند. بعضیها به قدری کوچکند که هنوز کامل حرف نمیزنند، ولی این دلیل نمیشود که کار نکنند. این کودکان چارهای ندارند جز آنکه خرج اعتیاد پدر عصبانی خود را بدهند و زندگی مادر مریض و معتادشان را تأمین کنند. مادری که معلوم نیست آنها را به دنیا آورده یا به قیمتی ناچیز خریده است.
به گزارش فرارو در برخی محلههای تهران بزرگ، همچون دروازه غار، کودکانی هستند که دستهای کوچکشان، پینه بسته است. زیبایی صورتهایشان زیر لایههای چرک و سیاهی پنهان شده و پاهای خستهشان به کفشهای پاره و نامناسب عادت کرده است.
اینها کودکان کار هستند. کودکانی که وظیفه دارند بخشی از زندگی پر مصیبت خانواده را بچرخانند. کودکانی که شناسنامه ندارند و در کنار منقل پدر و مادر بزرگ میشوند؛ بیآنکه هرگز واکسنی بزنند یا برای درمان پیش پزشک روند. گاهی اوقات در ازای مقداری پول معامله میشوند و دیگر مهم نیست، زیر دست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه میآید.
راهکار دولت؛ از انکار تا جمعآوری ضربتی
هر از گاه، مراکز دولتی با یک طرح ضربتی به میدان میآیند و سعی میکنند کودکان کار را جمع کند. سازمانهای مختلف نیز وعده میدهند آنها را سامان داده و آموزش دهند، ولی چند روز بعد، باز روال سابق از سر گرفته میشود و این کاسبان کوچک به خیابانهای شهر باز میگردنند.
سال 1373، دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد و تعهدات مربوط به کودکان کار و خیابانی را به صراحت پذیرفت. اما با گذشت 17سال، هنوز این قشر به رسمیت شناخته نشدهاند. دلیل این مدعی نیز نبود آمار دقیق از این کودکان در کشور است. آخرین آماری که در این زمینه وجود دارد مربوط به سرشماری سال 85 است. بر اساس این آمار مشخص شد که یک میلیون و 700 هزار کودک در گروه سنی 10 تا 18 سال در کشور کار میکنند که البته تعداد کودکان کار کمتر از 10 ساله را ثبت نشده بود. آمارهای غیررسمی نیز از وجود 2 میلیون و 700 هزار کودک کار خبر میدهند.
مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است. اما در عمل جز سیاستهای نافرجام ضربتی و سرکوبی گام دیگری برداشته نشده است.
چندی پیش، یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس نیز، با بیان کوتاهی مسؤولان در این زمینه، عنوان کرد که دولت توانایی رفع مشکل مالی کودکان کار و خانواده آنها را ندارد و نباید با استفاده از قوانین، مقابل کار کردن آنها بایستد.
فعالیت موفق بخش خصوصی، بدون پشتوانه دولتی
فعالیت سازمانهای دولتی در خصوص شناسایی و ساماندهی کودکان کار در حد حرف و پروژه باقی مانده است و در عین حال به مراکز خیریه و خصوصی فعال در این زمینه، هیچ کمکی نمیشود. حتی در مواردی بسیاری نیز به دلایلی افراد خیّر از تشکیل مراکز حمایت از کودکان کار منع میشوند.
مراکز باقیمانده نیز، شامل پشیبانی نهادهای دولتی نمیشوند، حتی اگر فعالیتهای خود موفق باشند. برای مثال در خیابان خیام جنوبی، چند جوان دانشجو با حمایت جمعیت خیریه امام علی(ع) در دو اتاق کوچک اجارهای مدرسهای دایر کرده و به کودکان خیابانی و کار آموزش میدهند.
کارشناسان امور اجتماعی، بر این باورند که با توجه به عملکرد ضعیف دولت در کمک و هدایت کودکان کار، بهترین گزینه حمایت و تشویق مراکز خصوصی است. موسسات خیریه که با کمکهای مردمی اداره میشوند و اگر نتوانند مستقیم جلوی کار کردن کودکان را بگیرند، با آموزش آنها و سرپرستانشان، دست کم، اقدامی مفید، در بهبود شرایط کودکان انجام میدهند.
دانشجویان بسیاری داوطلبند تا عشق و آموختههای خود را نثار کودکان زخمخورده و زجرکشیده کار کنند؛ و به کودکانی که الف را تنها با واژه «اعتیاد» میشناسند، الفبای جدید بیاموزند.
نظر شما