سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶
کد خبر: 89267

امروزه دانش علمی در شاخه های گوناگون خود بویژه در علوم پزشکی با اقتضائات و ارزش های اخلاقی، حقوقی و اجتماعی بیشتر درهم آمیخته است که این خود یک رخداد جدید علمی در عرصه جهانی است. دانشگاههای موج نو نیز نسبت به گذشته از رسالتهای چندگانه تر و متنوع تر آموزشی، پژوهشی، تربیتی و اجتماعی برخوردار شده اند . تبلور این واقعیت و تجلی این دسته از ارزشها را با به عهده گرفتن مسئولیتهای علمی، اخلاقی و اجتماعی می توان در شخصیت مطلوب یک پزشک مشاهده کرد.

پزشکان و چالش های جدید اخلاقی و اجتماعی

در جهان امروز به دلیل پیشرفت شگفت آور و پر شتاب علوم زیستی و پزشکی و تکنولوژی های نو ، میدان عمل و توانمندی های پزشکان در همه جنبه های پیشگیری ، تشخیص ، درمان و کنترل بیماری ها گسترش یافته ولی بهمان نسبت نیز بر دامنه آگاهی های علمی و عمومی جامعه و بیماران افزوده شده است . افزایش آگاهی جامعه نسبت به حقوق شهروندی در زمینه های فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، زیستی و اقتصادی ، بهداشت و درمان و از جمله "حق سلامت" نقش بیمار را در حفظ سلامتی خود و در ارتباط با پزشک بیش از پیش مورد تاکید قرار داده است . از سوی دیگر و علیرغم این تحولات، پژوهش ها و مشاهدات نشان می دهند که طی دهه های اخیر ، مقوله "اعتماد" بین بیماران و پزشکان به چالش کشیده شده، در صورتیکه از دیر باز پایدارترین روابط معنوی، عاطفی و انسانی دراین میان وجود داشته است . این واقعیت که هنوز پزشکان در ردیف بالاترین گروههای مرجع جامعه به حساب می آیند و نقش و مسئولیت آنان در ساختار نظام سلامت کشورها ایجاب می کند که نسبت به چالش های اخلاقی- اجتماعی و وضع اعتماد عمومی در قبال جامعه پزشکی حساسیت جدی به وجود آید . در واقع درهم آمیختگی حقوق بیمار و پزشک بصورت مساله ای جدید فراروی پزشکان قرار گرفته و بطور طبیعی بالاترین مدافع حقوق بیماران را ، پزشکان آنان به شمار آورده و متقابلاً آحاد جامعه را نسبت به تامین حقوق و منزلت طبیبان خویش حساس تر کرده است .

در این چشم انداز، من اصلی ترین راهبردهای فائق آمدن بر چالش های پیش رو را در سه زمینه خلاصه می کنم:

١- ضرورت پایبندی بیشتر اعضای جامعه پزشکی به "آموزه های اخلاقی و حرفه ای طب"(Professionalism)

٢- ضرورت اتخاذ "رویکرد حقوق بشری" نسبت به امر سلامت و دفاع همه جانبه ی جامعه پزشکی از حقوق شهروندان در برخورداری از حداکثر سلامت جسمی، روانی، تامین اجتماعی و حقوق شهروندی .

٣- ضرورت بررسی و اصلاح برنامه های درسی و آموزشی پزشکی از سوی دانشگاهها، در جهت جامعیت بیشتر و جامعه نگری آنها و پیش بینی سر فصل های مناسب در موضوعات اخلاق و حقوق پزشکی.

چهار اصل مشهور اخلاق پزشکی یعنی اصل احترام به استقلال و آزادی بیمار (Autonomy)، اصل سودمندی ( Beneficence ) و اصل نازیانمندی (Non - Maleficence) و اصل عدالت (Justice) هم اکنون در سطح جهانی مورد تاکید و استفاده جوامع پزشکی است. علاوه بر این اصول، رعایت سه ضرورت مهم اخلاقی و اجتماعی دیگر نیز اهمیت یافته است :

اول، ضرورت بروز ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در منش، رفتار و شخصیت پزشکان به صورت الگو .

دوم، ضرورت اعتماد بالای جامعه نسبت به پزشکان خود .

سوم، ضرورت رهبری فرهنگی و اخلاقی پزشک در اجتماع و دفاع او از حقوق بنیادین آحاد جامعه فارغ از هرگونه مرزبندی، تبعیض و تفاوت. ضرورتهای فوق از این واقعیت ناشی می شود که طبق مطالعات سازمان جهانی بهداشت (WHO) در این زمان، عوامل اجتماعی در پیدایش و یا کاهش بیماری ها نقش تعین کننده ای یافته است . بر این پایه تاثیر عوامل ارثی و بیولوژیک در امر سلامت حدود 20 درصد، تاثیر عوامل محیطی در حدود 10 درصد و نقش دستگاه مسئول بهداشت و درمان و اقدامات پزشکی در حدود 20درصد است، درصورتیکه نقش عوامل موثر اجتماعی در تامین سلامت (Social determinants of health) بیش از 50 درصد شده است . از میان عوامل اجتماعی موثربرسلامت، موضوع عدالت در تمامی وجوه جنسیتی، نژادی، قومیتی، مذهبی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی- درمانی آن موضوعیت دارد . به این ترتیب امروز تاثیر ساختار مدیریتی جامعه و میزان برخورداری حاکمیت ها از دموکراسی، مردمی بودن و مقبولیت حاکمان و رعایت اصول و موازین حقوق بشر و حقوق شهروندی بویژه "حق سلامت" بر کیفیت خدمات پزشکی و توزیع عادلانه منابع و امکانات تاثیری تعین کننده است . در جهان کنونی، امر سلامت مانند آموزش و امنیت از جمله امور حاکمیتی محسوب می شود و دولت ها نسبت به تامین بالاترین سطح سلامت برای آحاد شهروندان مسئولیت دارند و باید پاسخ گو باشند . اینجاست که نقش بی بدیل پزشک با توجه به اهمیت اجتماعی پزشکان، حاکمیتی بودن امر سلامت و محوریت انسان سالم در توسعه و پیشرفت کشورها خود را نشان می دهد .

انتظار جامعه از پزشکان خود این است که با رویکردی علمی و اصلاح طلبانه ، مردمی و دموکراتیک و با جهت گیری دفاع از حقوق شهروندان، در روند احقاق حقوق تضییع شده جامعه و بیماران و اصلاح ساختارهای اجتماعی و نظام سلامت مسئولانه همکاری و مشارکت نمایند. از جمله این مسائل و حقوق عمومی که باید به رفع آنها اهتمام کرد، می توان به این موارد اشاره داشت :

١. فقر و محرومیت گسترده ناشی از تبعیض و بی عدالتی و سوء مدیریت در سطح جامعه که منجر به آسیب ها و مشکلات گوناگون از جمله سوء تغذیه ، کوتاهی قد کودکان و آسیب های جسمی ، روانی و اجتماعی شده است .

٢. عدم دسترسی برابر به خدمات سلامت که پدیده سلامت عمومی را بعنوان یک امر به هم پیوسته در معرض مخاطره قرار داده است .

٣. کیفیت نازل آموزش ، مدیریت و ارائه خدمات در جنبه های مختلف تشخیص، درمان و پیشگیری .

٤. ناکارآمدی بیمه های درمانی از نظر فراگیری، کمیت و کیفیت و خدمات حمایتی .

٥. ناکارآمدی ساختار نظام سلامت، تعدد مراجع اجرایی و برنامه ریزی و تداخل در وظایف و اختیارات دستگاههای مسئول .

٦. شرایط نامطلوب اخلاقی و حقوقی در مناسبات اداری – مالی و انسانی خدمات سلامت، هزینه های کمر شکن دارو و درمان و فرهنگ عمومی و پزشکی جامعه .

حال باید دید چه مسائل و چالش هایی برای ایفای نقش موثر در این فرایند وجود دارد؟

مسائل و چالش هایی که جامعه فرهیخته پزشکی کشور در جهت دفاع از حقوق بیماران و کمک به بهبود کیفیت خدمات سلامت با آن روبرو هستند، می توان در این زمینه ها طبقه بندی کرد :

١. ملاحظات مادی و حرفه ای ، انتظار می رود که پزشک با توجه به انتخاب آگاهانه و عاشقانه خود و سوگندی که برای وقف خویش برای نجات بیماران و سلامت جامعه خورده است ، از پرداختن هزینه های مادی ، اجتماعی و سیاسی در این راه انسانی و الهی دریغ نکند .

٢. تاثیرپذیری از تبعیض و بیعدالتی نهادینه شده در فرهنگ عمومی و بی تفاوتی نسبت به اعمال آن در امور پزشکی از قبیل درجه بندی و خودی و غیر خودی کردن شهروندان، تبعیض های جنسیتی، مذهبی و قومیتی در ارائه خدمات امور بهداشتی و درمانی و یا آموزشی و حقوق سیاسی- اجتماعی که پزشکان به آنها نگاهی نو و مسئولانه داشته باشند.

٣. سکوت و یا هم گرایی با حاکمیت در ارتباط با نقض حقوق شهروندان، از قبیل عدم رعایت اصول رازداری پزشکی، نقض حقوق زندانیان در زمینه برخورداری از تغذیه، دارو و درمان، بهداشت جسمی و روانی و آزار و شکنجه که باید در قبال آنها نقش فعالانه حرفه ای داشت .

٤. فقدان رویکرد حقوق بشری در مسائل پزشکی و عدم حضور آموزه های لازم اخلاقی و حقوقی در برنامه های آموزشی مدارس و دانشگاهها و دوره های بازآموزی کادر های پزشکی و پیراپزشکی که در این زمینه ها سازمان نظام پزشکی نیز که موظف به دفاع همزمان از حقوق بیماران و جامعه پزشکی و همکاری در ارتقای نظام سلامت است باید در سطح شورای عالی ، هیئت های مدیره مناطق و سازمان اجرایی فعال شده و پاسخگوی مسئولیتهای اخلاقی، اجتماعی و قانونی خود باشد .

این ها و مسائلی از این دست می توانند به عنوان دستور کاری پزشکی در قبال چالش های اخلاقی و حقوقی شهروندی که جامعه ما با آنها روبه روست، به شمار آیند.
دکتر مصطفی معین
سخنرانی در چهارمین کنگره سالانه انجمن علمی جراحان عمومی ایران
rahman.org.ir
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha