خودش را ملیحه جوشیده متولد 1330 معرفی میکند. فارسی صحبت کردن برایش سخت است، درباره اولین باری که به سازمان انتقال خون مراجعه کرده، میگوید: «زمان انقلاب بود، اعلام کردند به خون احتیاج دارند، من هم به سازمان انتقال خون رفتم و آزمایش دادم. گفتند شرایطم خوب است.» با گذشت نزدیک به 30سال از آن روز، هنوز هم ملیحه یکی از اهداکنندگان ثابت سازمان است. «آنقدر خون میدهم تا دیگر خودشان بگویند بس است.»
طبق آمار سال 86 سازمان انتقال خون کردستان، ملیحه تنها یکی از 5 هزار و 479 زن کردی است که برای اهدای خون به سازمان مراجعه کرده است.
زنان استان کردستان از بزرگترین اهداکنندگان خون کشور هستند. بر اساس شاخص آماری کشور، 7 درصد از اهداکنندگان خون کشور را زنان تشکیل میدهند، این درحالی است که شاخص آماری اهداکنندگان زن استان کردستان عدد 17 درصد را نشان میدهد.
سنت اهدای خون بین زنان خانواده ملیحه بیشتر از مردان خانواده رایج است. بهجز خودش 4 زن از اعضای خانوادهاش و برادر و پسر برادرش هم برای اهدای خون به سازمان مراجعه میکنند. «البته من، خواهرم و دخترش، زن برادرم و دخترش هر 4 ماه یک بار به طور مرتب به مرکز میرویم ولی برادرم و پسر برادرم هر وقت فرصت کنند میآیند، به هرحال آنها بیشتر کار میکنند.»
3 هزار و 147 نفر از زنان اهداکننده در سازمان انتقال خون سنندج به صورت مستمر برای اهدای خون به مرکز مراجعه میکنند. شهین تیموری یکی از همین زنان است. 20 سال است که برای اهدای خون به مرکز انتقال خون سنندج میآید، آنقدر به خون دادن عادت کرده است که آن را جزئی از زندگیاش میداند: «خون دادن برای من یک عادت شده است. آنها میگویند هر 4 ماه یکبار باید مراجعه کنید، ولی من خودم متوجه میشوم و هر وقت احساس سنگینی و کسالت میکنم به مرکز میروم.» اولین بار سال 66 تنها 17 سال داشت و تازه ازدواج کرده بود، همراه همسرش برای اهدای خون به مرکز مراجعه میکند و از آن به بعد مشتری دائم سازمان انتقال خون میشود: «وقتی خون میدهم احساس نشاط و خوشحالی دارم.»
چرا زنان کرد؟
تعیین شاخص آمارگیری در سازمان انتقال خون به دو شکل صورت میگیرد؛ یک شاخص، اهداکننده خون نسبت به پرسنل است. به این صورت که میزان خون اهدا شده را بر تعداد پرسنل یک مرکز تقسیم میکنند. مهستی سالور، از پرسنل سازمان انتقال خون سنندج در ارتباط با این شاخص در استان کردستان گفت: «با توجه به اینکه تنها یک مرکز اهدای خون در این استان وجود دارد و 38 نفر در آن مشغول به کار هستند، سازمان انتقال خون سنندج رتبه 4 کشور را دارد.»
سالور تعداد پرسنل زن را 6 نفر عنوان کرد و گفت: «به جز من که دچار کمخونی هستم، بقیه همکارانم جزء اهداکنندگان خون هستند و 3 نفر از آنها به طور مستمر هر 4 ماه یکبار خون میدهند.»
دومین شاخص، تعداد اهداکنندگان خون است که طبق آمار سازمان انتقال خون کشور به ازای هر 1000 نفر 26 نفر اهداکننده خون وجود دارد؛ اما در کردستان به ازای هر 1000 نفر 17 زن اهداکننده است. زنان کرد موفق شدهاند تا رتبه اول اهداکنندگان خون کشور را به خود اختصاص دهند. یکی از همین زنان اهداکننده فصل بهار را بهترین فصل برای اهدای خون میداند و معتقد است در این فصل مردم بیشتر به مرکز مراجعه میکنند: «میگویند اگر در بهار خون بدهید، خون تازهای در بدن جاری میشود.»
هنوز کسی نمیداند چرا زنان کرد بیشترین آمار را در بین زنان اهداکننده خون دارند. به گفته مدیر سازمان انتقال خون این استان، تااکنون کار پژوهشی در مورد این مسئله صورت نگرفته است. ابراهیم سلطانی جواب این سوال را تنها در یک جمله میداند: «زنان اینجا مرد هستند و از اهدای خون نمیترسند.» براساس مطالعهای که توسط مرکز تحقیقات سازمان انتقال خون ایران روی جامعه زنان ایرانی در محدوده سنی 65-17 سال در 8 استان اردبیل، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، آذربایجان شرقی، لرستان، چهارمحال و بختیاری، بوشهر و گلستان انجام گرفته است مشاهده شده بیشترین علل عدمتمایل به اهدای خون زنان تحت مطالعه، موارد زیر بوده است:
درد و ترس از سوزن و آمپول
ترس از ابتلا به بیماریهای عفونی و خونی
ترس از ضعیف و کمخون شدن
نداشتن وقت کافی برای مراجعه به مراکز اهدای خون
اطلاعرسانی ضعیف و ناکافی در زمینه اهدای خون
ضعف به هنگام دیدن خون و ترس از سوزن یکی از دلایلی عدمتمایل زنان برای مراجعه به مراکز اهدای خون است. زنان کرد به زنانی شجاع و محکم معروف هستند و عادت به کارهای سخت و دشوار دارند. ملیحه جوشیده در جواب این سوال که آیا تا به حال از خون دادن ترسیده است، میخندد و میگوید: «اصلا عین خیالم نیست. مگر یک سوزن کوچک هم درد دارد.» شهین تیموری با اینکه اولین بار که از او خون گرفتهاند کمی ترسیده است اما معتقد است خون دادن نه درد دارد و نه ترس.
شاید احساس ترس در برخی از این زنان اصلا وجود نداشته باشد و در بعضی کمی باشد اما در همه آنها یک چیز مشترک است و آن حس نوعدوستی، همبستگی و اتحاد است. سلطانی معتقد است این نوعی از مرام کردها نسبت به یکدیگر است: «خانمهای کرد از قدیم به این امر اشتیاق خاصی داشتهاند و تا الان هم این وضع ادامه داشته است.» یکی از زنان اهداکننده هر بار که برای دادن خون به مرکز مراجعه میکند، دعا میکند که «ایکاش خونم به درد کسی بخورد.» مهستی سالور که ارتباط زیادی نیز با این زنان دارد، آنان را بسیار مشتاق برای کمک به یکدیگر میداند و میگوید: «هر بار که فراخوان میدهیم، با استقبال زیادی مواجه میشویم، پیشآمده است که خون بیشتر از نیاز مرکز هم داشتهایم.» این زنان آنقدر در اهدای خون مشارکت دارند که اگر نیایند هم حتما دلیلی داشتهاند و جالبتر آنکه با اظهار تاسف دلیل خود را هم توضیح میدهند: «خانمها میآیند اینجا و برای اینکه نتوانستهاند به مرکز مراجعه کنند معذرتخواهی میکنند، بسیاری یا باردار هستند یا در دوره شیردهی بوده و یا دچار کمخونی بودهاند.» به اعتقاد سالور، عواطف و احساسات خانمهای کرد بسیار بالاست. همین احساس کمک کردن به دیگری است که این زنان را به مرکز اهدای خون استان میکشاند: «وقتی مشکل یک مریض را حل میکنم احساس راحتی و آرامش میکنم. مثلا به جوان 28 ساله دیالیزی که نیاز به 8 واحد خون داشت کمک و در دل دعا کردم خون من را وسیله شروع زندگی آن جوان قرار بدهد.» زن دیگری نیز میگوید: «من گاهی به بیمارستان میروم تا اگر تصادفیها نیاز به خون داشتند به آنها کمک کنم.» برای این زن کرد از کمک کردن به زنی دیگر که مادر 7 بچه بوده و به علت زایمان و خونریزی شدید در وضع بدی بهسر میبرده خوشحال است و معتقد است برایش صواب به همراه میآورد: «همه مردم گوسفند نذر میکنند و من خونم را نذر میدهم.»
این زنان به کرد بودن یا نبودن گیرندههای خون چندان اهمیت نمیدهند و حاضرند به تمامی کسانی که نیاز به خون دارند کمک کنند. «من همیشه گفتهام در هر شرایطی اگر کسی به خون B+ احتیاج داشت، وقت یا بیوقت هم که باشد با من تماس بگیرند تا بروم.» سالور هم توضیح میدهد: «وقتی فراخوان میدهیم عده زیادی میآیند. بسیار پیشآمده است که خون بیشتر از نیاز مصرف داشتهایم.»
استقبال مدارس دخترانه از اهدای خون
ارتباط زنان اهداکننده با سازمان انتقال خون کردستان زیاد است و رابطه خوب و دوستانهای بین این زنان و پرسنل وجود دارد. سالور در ارتباط با نحوه آموزش و تبلیغات در این مرکز گفت: «مسلما وقتی مراجعه زنان به مرکز بیشتر است، رابطه ما هم با آنها بیشتر میشود و بهتر میتوانیم به آنان آموزش و اطلاعات بدهیم.» از سال 82 سازمان انتقال خون کردستان در جهت آموزش، جذب و حفظ اهداکنندگان اقدام کرده است. کلاسهای آموزشی این مرکز هر ماه برای 30 نفر از زنان اهداکننده برگزار میشود و نشریههای آموزشی در اختیار این زنان قرار میگیرد. روزهای خاص مثل روز زن، روز انتقال خون و.... هدایایی به زنان کرد داده میشود که تاکنون به پیشکسوتترین زن اهداکننده، جوانترین و برخی اهداکنندگان مستمر هدایایی داده شده است. ملیحه تاکنون 3 بار از سوی سازمان جوایزی دریافت کرده و این هدایا در تشویق بیشتر برای ارتباط با سازمان بسیار موثر میداند: «وقتی هدیه گرفتم خیلی خوشحال شدم، انگار انگیزه بیشتری پیدا کردم.»
استان کردستان از معدود استانهایی است که برنامههای تشویقی در افزایش میزان اهداکنندگان آن بسیار تأثیرگذار است. آمار کل اهداکنندگان خون این مرکز در سال 84 به 19 هزار و 841 نفر افزایش یافت و در سال 85 به 23هزار و 957 نفر رسید و اهداکننده زن نیز در این سال به بیشترین میزان طی چند سال اخیر(18 درصد) افزایش پیدا کرد. در سال 86 به دلیل سرمای زیاد آمار اهداکنندگان این سازمان 22هزار و 957 نفر شد که به لحاظ کمی مقداری کاهش داشته است؛ اما به گفته سالور با این وجود از لحاظ کیفی سازمان بهتر عمل کرده است: «در سال گذشته به شبکه اطلاعرسانی سراسری پیوستیم و موفق شدیم تعداد اهداکنندگان مستمر را افزایش دهیم.»
بازدید از مدارس و آموزش دانشآموزان از دیگر اقداماتی است که سازمان انتقال خون با همکاری آموزش و پرورش انجام داده است و به مدت 45 دقیقه در ارتباط با اهدای خون، تاریخچه آن، خون و فرآوردههای خونی با دانشآموزان صحبت میشود. «80 درصد مدارسی که برای بازدید با ما تماس میگیرند مدارس دخترانه استان هستند و به نظر میرسد این امر بین مدارس دخترانه طرفدار بیشتری دارد.»
یک اتوبوس هم کافی است
تنها مرکز انتقال خون استان کردستان در مرکز شهر سنندج قرار دارد و تمامی فعالیتها اعم از آزمایشگاهی، پزشکی و خونگیری در همین مکان صورت میگیرد. مدیر سازمان انتقال خون استان، ایجاد پایگاههای جداگانه برای خونگیری در استان را ضروری اعلام میکند و کمبود نیروی انسانی را مشکل دیگر سازمان مینامد: «شهرستانهای بیجار، مریوان، بانه و سقز از جمله شهرهایی هستند که نیاز به پایگاههای انتقال خون دارند، ولی متأسفانه اعتبارات آن تامین نشده است و با توجه به بودجههای موجود به نظر میرسد طی 10 سال آینده هم اتفاقی نمیافتد.» شهرستانهای استان کردستان با فاصله از سنندج قرار دارند و بسیاری از مسیرهای استان کردستان کوهستانی و صعبالعبور است. خونگیری در میان شهرها و روستاهای این استان سیار است و به وسیله تنها خودروی سواری پژوی این مرکز صورت میگیرد.
ابراهیم سلطانی با اشاره به اینکه 95 درصد سازمانهای انتقال خون کشور دارای اتوبوسهای خونگیری هستند، گفت: «متاسفانه با وجود اینکه مرکز انتقال خون استان از کمبود اتوبوس خونگیری رنج میبرد اما هنوز از سوی مسوولان اقدامی برای آن صورت نگرفته است.» وی استقبال در شهرستانها را بسیار خوب ارزیابی میکند و با اشاره به قابلیت این استان برای اهدایخون وجود یک ماشین پژو برای گروههای سیار مرکز انتقال خون را بسیار کم میداند. سال گذشته دو ماشین نیسانمزدا در اختیار سازمان انتقال قرار گرفت ولی در نهایت غیرقابل استفاده بود و کنار گذاشته شد. ماشینهای مجهز دو کابینه از جمله ماشینهای سیار عملیات انتقال خون است ولی مسوولان این سازمان به داشتن اتوبوسهای سیاری که صندلیهای آن را درمیآورند و قابل استفاده برای خونگیری میشود، راضی هستند. مدیر سازمان انتقال خون کردستان کمبودهای استان را در 3 عنوان خلاصه میکند: «در حال حاضر بحث کمبود امکانات برای تیمهای سیار را داریم و کمبود اعتبارات در سال86 تبدیل به مشکل جدی برای مرکز شد. همچنین فضا برای خونگیری در یک مرکز کم است و برای ایجاد مرکز جدید با وجود قول مساعدت کمکی صورت نگرفته است.»
منبع:روزنامه کارگزاران
نظر شما