سلامت نیوز: نگرشهای متفاوت به مسائل آموزش و پرورش به طور كلی و مطالبات معلمان به طور خاص فضای چندگانهای را بر جامعه معلمان حاكم كرده است؛ فضایی كه در یك سوی آن مسوولان و تصمیمگیران حاكمیتی و دولتی قرار دارند و در سوی دیگر آن معلمان و فعالان صنفی و مدنی.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،هر از چند گاه صدای اعتراضی بلند شده و نقد و نظریههایی شنیده میشود و دوباره همه چیز در فضایی از ناامیدی و ناكارآمدی به دست فراموشی سپرده میشود. حال كه دوباره جامعه معلمی از ركود خارج شده و صدای اعتراض بلند است باید فرصت را غنیمت دانست و برای یك بار هم شده به مسائل آموزش و پرورش در سطح كلان و مطالبات معلمان در ذیل آن به گونهای دیگر نگریست به طوری كه از آن رویكردی حاصل شود معطوف به حل مسائل آموزش و پرورش. به همین منظور و به دور از گرد و غبارهای اعتراضها و به دور از حب و بغضهای سیاسی و جناحی تلاش شد نگاهی همهجانبه به مطالبات معلمان داشته باشیم و از منظرهای گوناگون هم جنس مطالبات را مورد توجه قرار دهیم، هم به مصادیقی از آن اشاره كنیم و هم به برخی موانع تحقق این خواستهها بپردازیم. این گزارش حاصل جمعبندی نظرات و ایدههایی است كه در فضای رسانهای توسط مسوولان، كارشناسان و فعالان صنفی عرصه آموزش و پرورش منعكس شده است؛ بیتردید هر كنش صنفی ریشه در منشی دارد كه برگرفته از بینش متكی بر اطلاعات و دانش متفاوت است. امید است این مهم گامی باشد در مسیر تبیین بیشتر و توفیق افزونتر.
طرح موضوع مطالبات معلمان در یك كلیت محتوایی و با در نظر گرفتن همافزایی سه ضلع مثلث معلم حرفهای موجب خواهد شد جنس مطالبات معلمان از یك سطح محدود خارج شده و با قرار گرفتن در یك سطح متعادل، مناسبات دیگری را در ارتباط با این گروه مرجع مطرح سازد. كوتاه سخن اینكه؛ تا جنس مطالبات معلمان تغییر نكند؛ نوع مناسبات هم تغییر چندانی نخواهد كرد و عدم تغییر این مناسبات، آموزش و پرورش را در یك نگاه ملی در نگاه جامعه ومسوولان بازتعریف نخواهد كرد. اسدالله مرادی، محقق واستاد دانشگاه در همین ارتباط میگوید: من اعتقاد دارم كه مسائل آموزش و پرورش از سنخ مسائل سیاسی و یا امنیتی نیست، بلكه از سنخ فكری و فرهنگی است و تا اذهان دولتمردان و حاكمان و تك تك خانوادهها و معلمان و مربیان نسبت به منطق تعلیم و تربیت اصلاح نشود، نمیتوان در آموزش و پرورش امید به اصلاح داشت و امروزه اگر دولت، خانواده و اندیشمندان و تئوریپردازان تعلیم و تربیت دست به دست هم دهند، باز هم نمیتوان مشكلات آموزش و پرورش را كاملا حل كرد. در وزارتخانههای دیگر وقتی پول پمپاژ كنید خیلی از مسائل آن به طور طبیعی حل میشود مثلا اگر بیمارستان بیشتر بسازید، تجهیزات پزشكی بیاورید و... خیلی از مسائل حل میشود. اما مسائل آموزش و پرورش كه از جنس تربیت است و ما با تحولات شتابانی كه در این عصر داریم، اگر امكانات آموزش و پرورش ما چند برابر وضعیت فعلی هم بشود، مسائل آموزش و پرورش نه به صفر میرسد و نه میتوان خروجیهای آموزش و پرورش را كنترل كرد. در اینجا نمیتوان صددرصد به هدفی كه میخواهید برسید. حقوق معلمان وكمبود فضاهای آموزشی مسائل دمدستی است كه به چشم میآید. به نظر من، نگاه حكومت و نوع نگاه خانواده پرآسیبتر است كه ممكن است به چشم نیاید.
مشاركت معلمان
در حال حاضر اولویت در آموزش و پرورش بسترسازی جهت عملیاتی شدن قوانین مفید مثل انتخاب مدیران برمبنای رای معلمان و امثال آن است، آنچه مغفول مانده حقوق اولیه معنوی است بعد از آن حقوق مادی. محوریت معلم جای خود را به محوریت چیزهای دیگر داده و انتظار كاذب آن است كه در سال ۱۴۰۴ایران در عرصه آموزش رتبه اول خاورمیانه و شاید آسیا شود. آموزش وپرورش مشاركت محور یكی از اساسیترین مطالبات معلمان است آنها از تمركز دراین دستگاه به ستوه آمدهاند احساس بیگانگی سازمانی نتیجه نا مطلوب تمركزگرایی است نظام شورایی بسیار ضعیف عمل میكند هر چند برای مشاركت دادن اولیا، معلمان و دانشآموزان دستورالعملهایی وجود دارد اما آنقدر ناكارآمد و صوری است كه اثری در فرآیند آموزشی كشور نگذاشته است. معلمان همراستا با مطالبات معیشتی خود خواستار ایفای نقش بیشتری در این نهاد هستند. آنها تشكیل نهادهای صنفی را در همین راستا میبینند و اعمال نظرات ودیدگاههای خود را از این مسیر و در چارچوب تشكلهای مدنی مفید وموثر میدانند؛ چیزی كه هنوز مسوولان متاسفانه به آن بدبین هستند.
بر خورداری از آزادی بیان و اندیشه
به دنبال اعتراضات معلمان و طرح خواستههای صنفی در دولت نهم ودهم و نبود اراده و برنامهای جهت پاسخگویی عملی به این خواستهها و تغییر رویكرد دولت از پاسخگویی و حل مشكل معلمان به رویكرد امنیتی و كنترل معلمان مواجه شدند و فضای حاكم بر فر هنگ و آموزش به یك فضای بسته تبدیل شد. به گونهای كه حتی در نشریات پرداختن به مطلب مربوط به حوزه معلمی و صنفی با دشواریهایی مواجه شد. این نوع نگاه دولت و این شیوه تعامل با خواستههای معلمان موجب شده، تا باز شدن فضای فرهنگ و آموزش و آزادی اندیشه و بیان و حق اعتراض به نظام تعلیم و تربیت در چارچوب قانون، از مطالبات و خواستههای معلمها قرار بگیرد. معلمان به ویژه فعالان صنفی ومدنی بر این باورند كه فضای باز و امن تامین كننده كنشگری در مسیر اهداف آموزش وپرورش است چراكه معلمان با بازخورد واقعی فرآیند آموزشی این امكان را فراهم میسازند تا كارشناسان وبرنامهریزان وتصمیمگیران با واقعیتهای موجود اقدام به برنامهریزی، تصمیمگیری واجرا كنند. لذا این مهم ازمطالبات مشترك معلمان است.
مشكل معیشت معلمان
میگوید خرج و دخلش با معلمی جور در نمیآید مگر میشود با ماهی یك میلیون و ٣٠٠ هزار تومان زندگی چهار نفر را اداره كرد؛ حقوق معلمی كفاف هزینههای آب، برق، گاز و اجاره خانه را نمیدهد. مجبورم برای اداره زندگی دوشغله باشم. میگوید خیلی از همكاران معلم مشكل معیشت دارند. شخص وزیر آموزش و پرورش اعلام كرده بود كه «درباره وضعیت معیشت و سطح زندگی معلمان شرمنده هستم. معلمان با وجود اینكه در بین كارمندان دولت از بالاترین میزان باسوادی بهرهمند هستند متاسفانه برابر شأن و منزلتشان از حقوق ورفاه برخوردار نیستند و من از این جهت شرمنده معلمان هستم» افزایش حقوق یكی از مطالبات فراگیر و دیرینه معلمان است. بارها در سالهای گذشته به ویژه دهه ٨٠ معلمان با برگزاری تجمعات متعدد در مقابل مجلس شورای اسلامی و وزارت آموزش و پرورش خواستار افزایش حقوق و مزایای خود شدند، اوج این تجمعات در بهمن و اسفند ٨۵ بود كه در واكنش به ناتمام ماندن بررسی لایحه مدیریت خدمات كشوری یا همان نظام هماهنگ پرداخت حقوق انجام شد. معلمانی كه از تبعیض بین كاركنان دولت دلخور شدهاند و با در دست داشتن احكام حقوقی كاركنان دیگر دستگاهها، چشم امید بسته بودند كه با تصویب و اجرایی شدن این لایحه تبعیض میزان پرداخت حقوقی برداشته شود. آنها پرداختی به یك دیپلم شركت نفتی را كه بیش از یك دكترای شاغل در آموزش و پرورش است یك تبعیض ناروا میدانستند. با این حال هنوز كه هنوز است معلمان از وضعیت حقوقی خود شكایت دارند و مسوولان آموزش و پرورش هم فقط اعلام میكنند كه این وزارتخانه بودجه لازم را ندارد. در دولتهای مختلف هم بارها نسبت به بهبود وضعیت معیشتی معلمان قولهایی مطرح شده است اما این قولها و حتی اجرایی شدن بعضی از آنها نیز نتوانست رضایت این قشر را به همراه داشته باشد. . در برآوردی كاملا خوشبینانه بیش از سه چهارم معلمان كشور در زیر خط فقر قرار دارند و با احتساب درآمدهای جانبی (كار دوم و سوم یا شغل همسر) تنها یك چهارم میتوانند بالای خط فقر زندگی كنند.
ارتقای منزلت اجتماعی معلم در جامعه
حقیقت آن است كه برخورد سلیقهای و سیاست محوری و طرح برنامهها و ایدههای خلق الساعه و تفكرات آزمایشی و عدم توجه به جایگاه معلم در نظام تعلیم و تربیت و برنامهریزی و عجز دولتهای گذشته به وعدهای خود در بهبود معیشت معلمان و تامین حداقلها و به تبع آن روی آوردن معلمها به مشاغل دوم وچندم و حتی دور از شان و جایگاه معلمی و آشكار شدن این واقعیت تلخ برای دانشآموزان و خانوادهها از منزلت اجتماعی معلمان بهشدت كاسته و جایگاه رفیع معلم را با آسیبهای جدی مواجه ساخته است. آسیبی كه با بوسه زدن بر دستان معلم، در روز معلم، و بیان كلمات زیبا واحترامآمیز در وصف معلمها، ارتقا و منزلت نیافته و نیازمند تغییر نگاه ملی همراه با برنامه و راهبرد عملی و اجرایی به نظام آموزش وپرورش و دور نگه داشتنش از سیاست زدگی است و این مهم همچنان خواستهای ثابت و مهم و مطالبه جدی معلمان، از دولت جدید باقی مانده است.
نظام معلمی؛ ضرورت امروز، نیاز فردا
یكی از مطلبات معلمان تشكیل نظام معلمی است. در اهمیت وضرورت این نهاد، احمد عابدینی، كارشناس آموزش وپرورش مینویسد: هرچند در كشور ما تاكنون، سازمانهای مردمنهاد تجربه چندان خوشایند و قابل قبولی نبوده است، ولی در سالهای اخیر بروز و ظهور برخی سازمانهای قانونی، از قبیل نظام پزشكی، نظام مهندسی و نظام مشاوره رفته رفته توانستهاند با پشت سرگذاشتن موانع موجود، چهره تقریبا موفقی از خود معرفی كرده و بخش اعظمی از وظایف تصدیگری دولت را به نحو مطلوب به عهده بگیرند و با تلاشهای مضاعف برای تحقق بهینه اهداف پیشبینی شده، گامهای بلندی بردارند. بسیاری از كشورهای پیشرفته و توسعهیافته، نقش محوری تعلیم و تربیت بهویژه معلمان را در پیشرفت آموزش عمومی به عنوان تنها عامل توسعه اجتماعی پذیرفته و سرمایهگذاریهای عظیم و دراز مدتی دراین زمینه انجام دادهاند، به عنوان نمونه در نیوزیلند باید هر پنج سال یكبار توسط شورای معلمان صلاحیت حرفهای هر معلم تصویب شود. در این خصوص شورا از كمك سایر نهادهای تضمین كیفیت، از جمله كمیته برنامههای علمی دانشگاهی و نهاد تشخیص صلاحیت این كشور، بهره میگیرد.
سوالات و ابهامات از عملكرد صندوق ذخیره
صندوق ذخیره فرهنگیان موسسهای غیردولتی است كه در سال ۷۳ با هدف حمایت از فرهنگیان تاسیس شد. برایناساس فرهنگیان ماهانه پنج درصد از حقوق خود را به حساب صندوق واریز و دولت نیز معادل این مبلغ را به حساب صندوق واریز میكند كه صندوق مجموع این پرداختیها را در هنگام بازنشستگی به اعضا میدهد، تاپایان مهر ماه از تعداد یك میلیون و ۱۵ هزار و ۹۵۷ نفر فرهنگی، ۸۷۶ هزار و ۹۷۴ نفر عضو صندوق ذخیره بودند. معلمان خود را به نوعی سهامدار صندوق میدانند و خواستار روندی دموكراتیك بوده و انتظار دارند مسوولان پاسخگو باشند و از طرفی از این بنگاه اقتصادی و رفاهی میخواهند عملا برای بهبود شرایط اقتصادی آنها گامهایی بردارد.
رسانه ملی و مطالبات معلمان
معلمان وقتی اعتراض میكنند انتظار دارند رسانهها صدای آنها را منعكس كنند و بیش از هر رسانهای از صدا وسیما این انتظار را دارند انتظاری كه متاسفانه برآورده نمیشود و این موضوع آنها را بیشتر عصبانی میكند در همین زمینه یكی از معترضان میگوید: تا به حال صدا و سیما هرگز به این موضوع اشاره نكرده است كه مطالبات فرهنگیان چه بوده است؟ چرا فرهنگیان مطالبات معوقه دارند؟ چرا آموزش و پرورش در پرداخت حقالتدریس، حقالزحمه امتحانات، اضافه كار، سرانه دانشآموزی، سهم صندوق ذخیره و... ناتوان بوده است؟ و چرا حقالزحمه یك معلم پس از چند سال بدون محاسبه تورم با هزار اما و اگر قرار است پرداخت شود؟و اینكه مطالبات معلمان فقطاقتصادی نسیت آنها خواستار تامین حقوق دانشآموزان و توجه به استانداردهای آموزشی نیز هستند تصویری كه صدا وسیما از معلمان ارایه میدهد یك تصویر غیر واقعی و غیرمنصفانه است.
نظر شما