دهستان لفور یکی از دهستان‌های شهرستان تازه تاسیس سوادکوه شمالی در استان مازندران است که 10 سال پیش سد البرز که اکنون به آن آیت‌الله صالحی مازندرانی می‌گویند زمین‌های شالکاری آن را به زیر آب برد اما آب آشامیدنی را به روی مردم بست.

اینجا 100 متر مانده به آب، مردم لب‌تشنه‌اند/پیرمرد نابینا به دلیل بی آبی زنده در آتش سوخت

سلامت نیوز: دهستان لفور یکی از دهستان‌های شهرستان تازه تاسیس سوادکوه شمالی در استان مازندران است که 10 سال پیش سد البرز که اکنون به آن آیت‌الله صالحی مازندرانی می‌گویند زمین‌های شالکاری آن را به زیر آب برد اما آب آشامیدنی را به روی مردم بست. 

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آنا، با گذشت یک دهه از احداث سد «آیت‌الله صالحی مازندرانی» در لفور، مشکل بی‌آبی در این منطقه حل نشد و کار به جاهای باریک‌تر هم کشید. به گفته یکی از ساکنان این روستا، همین چند روز پیش بی‌آبی عموی پیر و کورش را زنده زنده در آتش سوزاند زیرا در دهستان لفور روزانه فقط یک ساعت مردم می‌توانند از آب آشامیدنی بهره‌مند شوند و تانکر‌ها و سطل‌ها را از آب ذخیره کنند و در دیگر ساعات شبانه روز آب به روی آن‌ها بسته می‌شود.

عباس کجوری، برادر زاده «علی‌مدد کجوری نفت چالی» در خصوص این حادثه می‌گوید: در تاریخ روز 17 فروردین خبر مرگ عمویم به ما اطلاع داده شد. به ما گفتند که عموی نابینای‌مان در خانه خود بر اثر انفجار گاز پیک‌نیک زنده زنده در آتش‌سوخته و هر چند روستاییان توانستند زن‌عموی مرا از میان آتش نجات دهند اما آبی نبوده تا با استفاده از آن آتش را به روی عمویم خاموش کنند. در این دهستان خبری از تجهیزات اطفای حریق و حتی خودروی آتش‌نشانی هم نیست و یک ساعت طول کشید تا آتش‌نشانان خود را به خانه چوبی سوخته پیرمرد 90 ساله رساندند.

عباس کجوری می‌گوید که از فرمانداری درخواست خودروی آتش‌نشانی کرده‌اند اما فرماندار گفته است که بودجه‌ای برای پرداخت هزینه‌های نگهداری یا حقوق پرسنل آتش‌نشانی را ندارند.

او می گوید: این در حالی است که ما حساب کرده‌ایم کل این هزینه‌ها بیش‌تر از 12 میلیون تومان در سال نمی‌شود و حتی اگر 20 میلیون تومان هم بشود مبلغ بسیار ناچیزی است و چطور یک فرمانداری توانایی پرداخت آن را ندارد.

برادرزاده پیرمردی که در آتش سوخت، با انتقاد از وجود سد مخزنی «آیت الله صالحی مازندرانی» در فاصله 100 متری روستای لفور معتقد است که وجود این سد برای روستاییان به جز ضرر و زیان عایدی دیگری نداشته است.

او می‌گوید: سد البرز زمین‌های کشاورزی‌مان را گرفت و مردم را مجبور به مهاجرت به شهرها کرد. اندک کسانی هم که در روستا مانده‌اند سالخورده بوده و از توانایی مالی برخوردار نیستند که حتی بتوانند خانه چوبی قدیمی خود را تعمیر کنند. همه این افراد مانند عموی من سالخورده هستند و برای پخت و پز در خانه‌شان از گاز پیک‌نیک استفاده می‌کنند، یعنی هر لحظه امکان این وجود دارد که علی‌مدد کجوری دیگری در میان شعله‌های آتش و دور از چشم مسئولان زنده زنده بسوزد.

مردم لفور حتی نماینده‌ای هم برای دفاع از حقوقشان ندارند

وضعیت روستاییان لفور اما شاید برای نماینده‌ این منطقه خیلی هم اهمیتی نداشته باشد چراکه «سید هادی حسینی» نماینده مردم قائم شهر، سوادکوه و جویبار حاضر به صحبت در این خصوص نشد و بعد از چندین بار تماس بالاخره دستگاه تلفن همراه خود را از دسترس خارج کرد تا نخواهد توضیحی در خصوص مردمش یا اقداماتی که هرگز به فکر نیفتاد انجام دهد تا آب به لب تشنه مردمان روستای لفور برسد، بدهد.

لفور از سمت جنوب به ارتفاعات رشته‌کوه البرز، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به جنگل‌های منتهی به بخش زیرآب و جوارم و از سمت شمال به جنگل‌های منتهی به بخش شیرگاه محدود است. دهستان لفور از حدود ۳۰ آبادی و روستا تشکیل شده‌است.

براساس آخرین سرشماری عمومی کشور در سال ۱۳۸۵ جمعیت این منطقه ۴۸۲۶ نفر و مساحت آن با احتساب مناطق جنگلی آن حدود هشت‌هزار هکتار است. همچنین منطقه لفور با وجود اینکه از دیرباز منطقه محرومی بوده‌ است اما عموم مردم آن بسیار ساده، صمیمی، باسواد و بافرهنگ سنتی مخصوص به‌خود هستند و دیرینگی فرهنگ این منطقه تا دو هزار و هشتصد سال پیش کشف شده است.

شغل مردم این روستا تا 10 سال پیش شالیکاری بود اما احداث سد البرز و آبگیری آن باعث شد تا روستاییان زمین‌های خود را با قیمتی بسیار نازل واگذار کنند و از آن پس تعدادی دامپروری می‌کردند، اما طرح خروج دام از جنگل باعث شد تا این دسته از مردم لفور هم دیگر دامداری را کنار بگذارند و برای گذران زندگی از کمیته امداد امام خمینی (ره) یا رایانه دولتی کمک بگیرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha