صدای انفجار مواد محترقه لحظه‌ای فرو نمی‌نشست. مراسم چهارشنبه سوری شهداد هشت ساله را هم به خیابان كشانده بود. یكی از همسایه‌ها، حمید ٣٢ ساله، آخرین مواد محترقه خود را از كیفش بیرون آورد. هنوز شعله كبریت روی فتیله آن‌گر نگرفته بود كه ناگهان موج انفجاری بلند ده‌ها نفر را نقش بر زمین كرد. شهداد هم روی زمین افتاد. شدت انفجار ماده محترقه جانش را گرفته بود.

سلامت نیوز: صدای انفجار مواد محترقه لحظه‌ای فرو نمی‌نشست. مراسم چهارشنبه سوری شهداد هشت ساله را هم به خیابان كشانده بود. یكی از همسایه‌ها، حمید ٣٢ ساله، آخرین مواد محترقه خود را از كیفش بیرون آورد. هنوز شعله كبریت روی فتیله آن‌گر نگرفته بود كه ناگهان موج انفجاری بلند ده‌ها نفر را نقش بر زمین كرد. شهداد هم روی زمین افتاد. شدت انفجار ماده محترقه جانش را گرفته بود.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، این تصویر تمام حادثه‌ای نیست كه شامگاه ٢٧ اسفند ٩٢ شهرك گلستان تهران را تكان داد. شوهر خواهر حمید نیز در این حادثه جان خود را از دست داده است. در این روز حمید ٣٢ ساله همراه همسرش برای شركت در مراسم نامزدی برادرزنش به شهرك گلستان رفته بود. آن شب، شهر، اسیر دود و آتش مراسم چهارشنبه سوری شده بود.
روز گذشته در شعبه ١٠ دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی رسیدگی به پرونده آغاز شد. قرار بود برای حمید حكم نهایی صادر شود. در همان آغاز جلسه نماینده دادستان كیفرخواست را قرائت كرد. حادثه بار دیگر برای پدر و مادر شهداد زنده شد. در كیفرخواست آمده بود: «ساعت ١٩:٣٠ بیست و هفتم اسفند ٩٢ همزمان با مراسم چهارشنبه‌سوری، حمید ٣٢ ساله، متاهل، با روشن كردن ماده‌ای محترقه به نام «آبشار» باعث وقوع انفجاری مهیب شد كه بر اثر آن پسری هشت ساله به نام شهداد و شوهرخواهر ٣٦ ساله متهم به نام حسن به دلیل اصابت ماده محترقه دچار جراحت و سوختگی شدید شدند و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست دادند. در این حادثه پنج نفر از آشنایان متهم و یك نفر دیگر نیز بر اثر انفجار مجروح شدند.»
نماینده دادستان پس از قرائت كیفرخواست روی صندلی‌اش نشست. خانواده همسر متهم از خون حسن ٣٦ ساله گذشت كرده بودند و جلسه برای رسیدگی به پرونده قتل شهداد تشكیل شده بود.
قاضی عزیزمحمدی، متهم را به جایگاه احضار كرد. مرد بلند قد و تنومند اعترافات خود را با عذرخواهی از خانواده مقتول آغاز كرد. او گفت: «چند روز قبل از حادثه با همسرم به خیابان منوچهری رفتیم تا برای مراسم چهارشنبه سوری و مراسم نامزدی برادرزنم كه قرار بود در یك روز انجام شود، مواد محترقه بخریم. همین كار را هم كردیم. چهارشنبه سوری با همسرم و تعداد زیادی از آشنایان در كوچه محل مراسم نامزدی دور هم جمع شده بودیم. من ترقه و سیگارت خریده بودم. از آنها استفاده كردم و مشكلی نبود. همه می‌خندیدیم. شهداد هم در فاصله چند متری من بود.»
متهم كمی سكوت كرد. پدر و مادر شهداد تنها چند متر با او فاصله داشتند. حمید ادامه داد: «آخرین ماده‌ای كه می‌خواستم منفجر كنم همان ماده محترقه آبشار بود. فقط همان مانده بود. آن را از كیفم درآوردم و آتش زدم. روی زمین انداختم اما نمی‌دانم چه شد كه ناگهان صدای مهیبی داد و منفجر شد. وقتی به خودم آمدم دیدم شوهرخواهرم، شهداد و پنج، شش نفر دیگر روی زمین افتاده‌اند و خونی مالی شده‌اند. گیج بودم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده. سریع با آمبولانس تماس گرفتیم و بعد هم كه پلیس آمد و مرا دستگیر كرد.»
انتخاب مرد ٣٢ ساله برای بازی با مواد محترقه در چهارشنبه سوری همه را شگفت زده كرده بود. او می‌گفت اصلا قصد نداشت به كسی آسیبی بزند. او در آخرین دفاعیاتش گفت: «من اصلا نمی‌خواستم به كسی آسیبی بزنم. شب حادثه همه‌چیز خوب بود. نمی‌دانم چه شد آن اتفاق افتاد. من چشمم بعد از خدا فقط به خانواده شهداد است. از آنها تقاضای بخشش دارم.»
اما زبان پدر و مادر مقتول یكی بود. آنها تقاضای قصاص حمید را تكرار كردند. گریه‌های مادر شهداد در فضا پیچید. او زمان دقیق فوت فرزندش را به خاطر داشت. او گفت: «الان ١٤ ماه است كار من این شده كه هر پنجشنبه بروم سرخاكش و سنگ قبرش را تمیز كنم. من قصاص می‌خواهم آقای قاضی.» پدر مقتول نیز درخواست قصاص را تكرار كرد. قضات كمی روی صندلی‌های‌شان جابه‌جا شدند. متهم چشم به زمین دوخته بود. آتش بازی او به قتل دو نفر و جراحت شش نفر منجر شده بود با اینكه نقشه‌ای برای قتل نداشت.
در پایان دادگاه قضات حكم نهایی را صادر كردند. قتل عمد به قتل غیرعمد تبدیل و متهم به پرداخت دیه و سه سال زندان محكوم شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha