هر چقدر از مصائب محیط‌زیست گفته شود بازهم جای آن در بحث‌های مدیریتی خالی است. متاسفانه امروز تب توسعه و رشد اقتصادی در ایران به قدری تند است که مسائل محیط‌زیست همیشه به بوته فراموشی سپرده می‌شود. مازندران شاید به واسطه داشتن جنگل، کوه و دریا و طبیعت بی‌نظیری که دارد این تصور را القا کند که حداقل محیط‌زیست در این استان محترم شمرده شود، در صورتی که شواهد حاکی از خلاف این قضیه است. در این استان به دلیل فراوانی، نوعی کفران نعمت دیده می‌شود. شاید چیزی که به راحتی و بدون دردسر و به مقدار فراوان برای مردمش وجود دارد، لزوم حفاظت از آن مهم پنداشته نشود. همین شد که امروز هیچ جنگلی از مازندران از تیررس فعالیت‌های افسارگسیخته انسان در امان نمانده است. به جرأت می‌توان گفت تمام ارتفاعات جنگلی این استان از ویلاسازی و تغییر کاربری در امان نمانده است.

جنگل‌هایی که قربانی ویلا‌ها می‌شوند

سلامت نیوز: هر چقدر از مصائب محیط‌زیست گفته شود بازهم جای آن در بحث‌های مدیریتی خالی است. متاسفانه امروز تب توسعه و رشد اقتصادی در ایران به قدری تند است که مسائل محیط‌زیست همیشه به بوته فراموشی سپرده می‌شود. مازندران شاید به واسطه داشتن جنگل، کوه و دریا و طبیعت بی‌نظیری که دارد این تصور را القا کند که حداقل محیط‌زیست در این استان محترم شمرده شود، در صورتی که شواهد حاکی از خلاف این قضیه است. در این استان به دلیل فراوانی، نوعی کفران نعمت دیده می‌شود. شاید چیزی که به راحتی و بدون دردسر و به مقدار فراوان برای مردمش وجود دارد، لزوم حفاظت از آن مهم پنداشته نشود. همین شد که امروز هیچ جنگلی از مازندران از تیررس فعالیت‌های افسارگسیخته انسان در امان نمانده است. به جرأت می‌توان گفت تمام ارتفاعات جنگلی این استان از ویلاسازی و تغییر کاربری در امان نمانده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، دیگر جواهرده، ارتفاعات کلاردشت و چالوس مأمن گونه‌های جانوری و گیاهی نادر نیست. دیگر ببر و پلنگ مازندران در زیستگاه خود جایی ندارند، مرال و شوکا به شدت در معرض خطر قرار دارند اما به جای آنها تا چشم کار می‌کند ساختمان است و ساختمان. امروز مازندران زمین کشاورزی و جنگل ندارد، رودخانه و دریا ندارد و اگر مدیریت درست و اصولی اتخاذ نشود و جلوی ویلاسازی و تصرف اراضی ملی گرفته نشود، روزی می‌رسد که این استان سرسبز به ویرانه‌ای تبدیل شود. گردشگری در مازندران به ضد خود تبدیل شده، نه می‌توان جلوی آن را گرفت نه آن را توسعه داد. چیزی که در این طبیعت بی‌جان مازندران باقی می‌ماند جنگل‌های تهی از درخت و مملو از ویلا و دریایی آلوده است که روزانه هزاران مترمکعب فاضلاب صنعتی و خانگی را در خود جای می‌دهد. با مسعود مولانا از فعالان محیط‌زیست مازندران و عضو سمن‌های زیست‌محیطی شمال کشور درباره عمده مشکلات زیست‌محیطی استان مازندران به گفت‌وگو نشستیم که حاصل آن را در این صفحه می‌خوانید:


معضلی به نام سد هراز

اصلی‌ترین عامل موثر در نابودی یا تخریب تالاب‌های ایران، سدها هستند که آب را روی این پهنه‌های شگفت‌آور و ارزشمند بسته‌اند. برای مثال، تالاب هورالهویزه با ساخت سد بر رودخانه‌های دجله و فرات و کرخه(در ترکیه، عراق و ایران)؛ تالاب ‌هامون سیستان با ساخت سد بر هیرمند (در افغانستان)؛ مجموعه‌ تالاب‌ها و دریاچه‌ ارومیه با ساخت چندین سد بر رودخانه‌های ورودی به آن دریاچه؛ تالاب گاوخونی با ساخت سد بر زاینده‌رود و تالاب جازموریان با ساخت سد بر رود جیرفت خشک شده یا آسیب‌های جبران‌ناپذیر دیده‌اند. امروزه سدسازی جز در موارد استثنایی جایی در مدیریت آب دنیا ندارد. ما امروز دوران پسا سد را می‌گذرانیم. در دنیای قرن بیست‌ویکم کشورهای توسعه‌یافته و درحال توسعه به این نتیجه رسیده‌اند که سدها باید اولویت آخر مدیریت آبی قرار بگیرد نه گزینه اول. اما در ایران این روند کاملا معکوس است هرجا که حرف از بحران آب زده می‌شود، مسئولان، سدسازی را گزینه مناسب میز مدیریت منابع آبی می‌دانند. به دلایل مختلف شاید سدسازی بهترین گزینه و البته راحت‌ترین روش در ذهن مدیران ما باشد اما در همین کشور تجربه نشان داده که هر کجا سدی ساخته شده تالابی از بین رفته است. نمونه بارز آن‌ هامون، ارومیه، بختگان و دیگر تالاب‌های مهم کشور است.
سد هراز هم ازجمله راهکارهایی است که کارشناسان و فعالان محیط‌زیست به شدت با آن مخالف هستند. به عقیده این عده مخالف سدسازی، اولا جانمایی سد هراز کاملا اشتباه است و باعث آسیب‌های جدی به تنوع زیستی منطقه می‌شود. مدافعان این سد اعتقاد دارند که میلیاردها مترمکعب آب از طریق رودخانه هراز بدون مهار و ذخیره‌سازی به دریا می‌ریزد و ساخت این سد برای زمین‌های کشاورزی بسیار مفید است. درصورتی که مخالفان معتقد هستند که هیچ زمین کشاورزی کم‌آبی در پایین دست سد وجود ندارد. اساسا به‌ نظر می‌رسد حلقه گمشده در مدیریت منابع آبی کشور که همیشه مسئولان آن را نادیده می‌گیرند اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی است. وقتی الگوی کشت مناسب نباشد، وقتی راندمان آبیاری پایین باشد، وقتی کشاورزی مکانیزه نباشد و وقتی که بیش از ٩٠درصد آب مصرفی کشاورزی هدر می‌رود، دیگر نباید به فکر سدسازی بود. وقتی الگوی مصرف آب اصلاح نشود با ساخت ده‌ها سد هم نمی‌توان به ذخیره و مدیریت صحیح آب دل خوش کرد. از دیگر معضلات ساخت این سد می‌توان به دامن زدن به اختلافات اجتماعی در منطقه، احتمال وقوع رانش، زمین‌لرزه و سیل و تاثیرات منفی بر اکوسیستم منطقه اشاره کرد.

کاهش تنوع زیستی در مازندران

هرجا که انسان قدم در آن بگذارد، طبیعت آن منطقه به‌شدت دستخوش تغییر خواهد شد. امروز دیگر در مازندران کوه یا جنگلی بدون ویلا و دست‌اندازی انسان دیده نمی‌شود. بحران تغییر کاربری اراضی به قدری مشکل‌ساز شده که دیگر مازندران منطقه‌ای که کاملا بکر باشد را در خود نمی‌بیند. علاوه بر تخریب جنگل، منابع طبیعی، دریا و رودخانه، اقدامات بی‌ضابطه مردم و مسئولان باعث کاهش شدید تنوع‌زیستی در این استان سرسبز شده است.  درحال حاضر گونه‌های جانوری بسیاری در این استان در خطر انقراض قرار دارند، از آن جمله می‌توان به پلنگ مازندران اشاره کرد. به‌گفته رئیس سازمان محیط‌زیست مازندران، ٢٦گونه از گونه‌های جانوری استان مازندران در فهرست یکی از رده‌های سرخ و در معرض خطر و تهدید اتحادیه جهانی حفاظت IUCN قرار دارند. مرال و شوکا و خرس‌قهوه‌ای از گونه‌های شاخص پستانداران جنگل‌های هیرکانی شمال بوده و هستند و مرال یا گوزن قرمز از گونه‌هایی است که نماد تنوع‌زیستی استان مازندران به شمار می‌رود.
شکار بی‌رحمانه پرندگان مهاجر
بارها با شروع فصل مهاجرت این منطقه از مازندران شاهد کشتار بی‌رحمانه انواع پرندگان مهاجر و بومی منطقه است. قتل‌عام فجیع پرندگان توسط شکارچیان و صیادان غیرمجاز هر سال تکرار می‌شود بدون این‌که اقدام قهرآمیزی از سوی مسئولان صورت گیرد. تورهای بلند هشتادمتری قاتل بی‌رحم این گونه‌های جانوری با اهمیت مازندران هستند. تورهایی که هر گونه جنبنده‌ای را در هوا به دام می‌اندازد و فرقی هم نمی‌کند پرنده نگون‌بخت خوراکی باشد یا نه، در معرض انقراض باشد یا تحت حفاظت. چیزی که این وسط اهمیت دارد سود اقتصادی است که به جیب افراد خاطی می‌رود و سکوت جواب مطلق مسئولان ما نسبت به کشتار حیات‌وحش مازندران است.
در مجموع از چالش‌های کاهش تنوع زیستی این استان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 
 کاهش جمعیت گونه‌های جانوری و گیاهی درحال انقراض
 کاهش بحرانی توان تجدیدشوندگی جنگل‌ها و مراتع شمال به لحاظ کمی و کیفی
 نابودی طیف وسیعی از گونه‌های گیاهی نادر
شکار غیرقانونی احشام و حتی گونه‌های نادر گوشتخواران و صید بی‌رویه آبزیان در کنار ناتوانی دستگاه‌های متولی در مقابله با آن همه موارد فوق در مازندران درحال رخ‌دادن است و اگر فکری به حال آن نشود قطعا مشکلات آن گریبان ما انسان‌ها را خواهد گرفت.

 آلودگی منابع آبی

به دلیل مدیریت غلط و برنامه‌ریزی نادرست شهرسازی استان‌های شمالی به‌ویژه مازندران و نزدیکی دریا و رودخانه و جنگل با شهرها این مناطق طبیعی به شدت آلوده شده‌اند. منابع آبی مازندران اعم از آب‌های زیرزمینی و سطحی به دلیل ورود پساب کارخانجات صنعتی و خانگی دارای بار آلودگی بسیار بالایی هستند.
چالش آلودگی منابع آبی مازندران شامل موارد زیر است: 
١- آلودگی منابع آب سطحی و زیرزمینی ناشی از تخلیه پساب کارخانجات صنعتی
٢- جاری‌شدن فاضلاب منازل، سازمان‌های دولتی و خصوصی در آب دریا یا رودخانه‌ها
٣- جاری شدن شیرابه زباله‌های انباشته شده (عمدتا در مناطق جنگلی) به درون رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی
٤- پساب‌های خطرناک ناشی از استفاده بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی در بخش کشاورزی
٥- آلودگی ناشی از فعالیت غیراصولی و دفع نامناسب پساب و پسماند استخرهای تولید ماهیان سردابی
٦- پیشروی آب شور دریا به داخل آبخوان‌های ساحلی به دلیل برداشت بی‌رویه و غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی
٧- آلودگی ناشی از فعالیت‌های اکتشافی و استخراجی در حوزه نفت و گاز در کشورهای حاشیه خزر
ضمنا کار گروهی به نام کارگروه ارزیابی حفاظت از رودخانه‌ها در مازندران تشکیل شده که متولی آن سازمان دیوان محاسبات مازندران است. براساس گزارشات این کارگروه اکثر رودخانه‌های این استان آلوده هستند. پساب صنعتی، خانگی و کشاورزی عمده آلاینده‌های رودخانه‌ها و منابع آبی مازندران هستند. درحال حاضر رودخانه‌های مهم این استان مثل تجن و هراز به شدت آلوده هستند و حیات ماهیان این رودخانه‌ها به شدت تهدید می‌شود. رودخانه هراز به خاطر داشتن ماهی قزل‌آلا شهرت زیادی دارد اما به دلیل آلودگی‌های چند دهه اخیر جمعیت این ماهی‌ها به‌شدت کاهش یافته و اکثر قزل‌آلاها آلوده هستند. متاسفانه معضل دیگری که در استان مشاهده می‌شود استفاده از شیوه‌های نادرست در استخر پرورش ماهیان سردابی است. در اکثر این مزارع پرورش ماهی مواد شیمیایی مضر استفاده می‌شود که سبب آلوده‌شدن رودخانه و نهرهای آب می‌شود. جالب این‌که در رودخانه هراز در بالادست که استخرهای پرورش ماهی قرار دارند، در پایین دست سد هراز در دست اجراست. به عبارت دیگر آب آلوده‌ای که از استخرهای ماهی به پایین جاری می‌شود با احداث سد هراز در پشت سد جمع می‌شود و موجب آلودگی تمام آب منطقه خواهد شد.

تخریب منابع طبیعی

مازندران مانند استان همجوارش گیلان حیاتش کاملا وابسته به طبیعتش است. صنعت خیلی در آن توسعه‌یافته نیست و عمده درآمد این استان از راه گردشگری و طبیعت زیبایش است. منابع طبیعی در این استان نقش مایع حیات را بازی می‌کند. کوه، جنگل، دریا و رودخانه‌های پرانشعابش این استان را به یک منطقه ویژه گردشگری تبدیل کرده است. بحران آب در استانی که میانگین بارندگی آن بیش از‌ هزار میلیمتر در ‌سال است، نشانه‌ای جز ضعف فاحش مدیریتی و رفتار غلط مردمش در مصرف آب و دیگر منابع طبیعی نیست. جنگل فقط نقش تولید اکسیژن را بازی نمی‌کند، این موهبت الهی که دو سوم خاک ایران از آن بی‌نصیب است، نقش بی‌بدیلی در ذخیره آب ایفا می‌کند، بدون جنگل چرخه هیدرولوژیکی از تعادل خارج می‌شود و اتفاقی مانند بروز سیلاب ظهور می‌کند. متاسفانه در مازندران با توجه به روند تخریب، هم کوهستان از بین رفته و هم جنگل. دلیل آن هم ساخت‌وسازهای  غیرقانونی و تصاحب اراضی ملی بدون هیچ قید‌و‌بندی تعریف می‌شود. اصولا سیل در جایی اتفاق می‌افتد که پاک‌تراشی صورت گرفته باشد. بنابراین مشکل اصلی مازندران تخریب منابع طبیعی آن است. در این رابطه هشت چالش برای منابع طبیعی این استان در نظر گرفته می‌شود که شامل موارد زیر است: 
١- تخریب و آسیب‌رسانی به حوضه‌های آبریز و به‌ویژه طرح‌های غیرکارشناسی انتقال آب از حوضه آبریز خزر به سایر استان‌ها
٢- احداث سد روی حساس‌ترین مناطق اکولوژیک حاشیه خزر و تخریب زیستگاه‌ها در محدوده سد
٣- تغییر وسیع کاربری‌های زمین به‌ویژه در مناطق جنگلی و مراتع و سودجویی غیرمولد ناشی از آن
٤- روند صعودی فرسایش خاک ناشی از مداخلات انسانی
٥- قطع درختان و جنگل‌تراشی سیستماتیک به دنبال هماهنگی با مراجع به ظاهر متولی
٦- برداشت بی‌رویه و مخرب شن، سنگ، خاک و دیگر منابع طبیعی از معادن و رودخانه‌ها
٧- تخریب تالاب‌ها و بروز  بحران در اکوسیستم تالاب‌های شمال ایران (به‌گفته باقرزاده کریمی معاون دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان محیط‌زیست، مازندران از استان‌هایی است که طرح احیای تالاب‌های در معرض خطر در آن انجام می‌شود)
٨-گسترش بی‌ضابطه و فاقد پیوست زیست‌محیطی راه‌ها و جاده‌ها در مسیرها و مناطق بکر جنگلی و مرتعی
یکی از تالاب‌هایی که در این سال‌ها سرخط تمامی خبرگزاری‌های ایران قرار گرفته و حیاتش به واسطه تغییراتی که شده مورد تهدید قرار گرفته تالاب میانکاله در بهشهر مازندران است. در مورد خطرهایی که این تالاب را تهدید می‌کند، گزارش های بسیاری نوشته شده است اما میانکاله و تنها جزیره دریای‌خزر یعنی آشوراده به دلیل پس‌روی آب دریای خزر در خطر جدی قرار دارد. کاهش تراز آبی دریای‌خزر باعث می‌شود سطح آب تالاب به‌شدت کاهش یابد و همچنین آب شور دریا وارد آب شیرین این تالاب شود در نتیجه هم حیات برخی از آبزیان و هم کشاورزی اطراف این تالاب مورد تهدید جدی قرار
 گرفته است.

 کاهش شدید سطح جنگل‌های مازندران

اخیرا یکی از کارشناسان جنگل و مرتع درخصوص وضع جنگل‌های مازندران گفته بود «وضعیت تخریب جنگل‌های مازندران به‌گونه‌ای پیش رفته که با جنگل‌های مخروبه نیز مواجه هستیم.» واقعیت این است که دیگر جای بکری در این استان به شدت توریستی مشاهده نمی‌شود.  اکثر ارتفاعات این استان به دلیل ویلاسازی‌های متعدد و ساخت غیرقانونی دچار برهنگی شده‌اند. متاسفانه در طول چند دهه پاک‌تراشی جنگل‌های مازندران به منظور بهره‌برداری‌های اقتصادی سبب شده که این استان با کاهش شدید سطح مقطع جنگل‌های خود روبه‌رو شود.  شرکت‌هایی مانند چوب و کاغذ مازندران و نکا چوب مقصر اصلی کاهش سطح مقطع جنگل‌ها از دید بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط‌زیست مازندران هستند چرا که این شرکت‌ها بیشتر به فکر بهره‌برداری از جنگل هستند تا به فکر احیا و حفاظت از آن.  بنابراین تفکر فشار و بهره‌برداری از منابع طبیعی مثل جنگل و کوهستان در مسئولان سبب شده که روزانه سطح بیشتری از این جنگل‌های باستانی از بین رود. 
از عمده مواردی که سبب کاهش سطح جنگل‌های مازندران شده است، می‌توان از ویلاسازی، تصاحب اراضی ملی و منابع طبیعی، برداشت بیش از حد چوب، تغییر غیرمجاز کاربری از جنگل به مرتع و ضعف مدیریتی نام برد. به نظر کارشناسان این حوزه جنگل‌تراشی و کاهش سطح جنگل پیامدهای فاجعه‌باری به دنبال خواهد داشت.  یکی از اثرات جنگل‌تراشی بروز سیلاب‌های شدید در مناطق شهری است.  به دلیل قطع وسیع درختان ناشی از ویلاسازی‌های متعدد و افسارگسیخته و خارج از قانون خاک منطقه بدون پوشش می‌ماند، در نتیجه با کوچکترین بارانی فرسایش شدید اتفاق می‌افتد. در اثر فرسایش، سیلاب ایجاد می‌شود، مخازن سدها از رسوبات پر می‌شود، به تأسیسات آسیب جدی وارد می‌شود و به دلیل از بین رفتن خاک سطحی حاصلخیز سطح کشت کاهش می‌یابد.  همچنین با ورود رسوبات به رودخانه و نهرها، آلودگی شدید آب و پدیده پرغذایی در رودخانه‌ها ایجاد می‌شود.


برداشت بی‌رویه از جنگل‌ها
بهره‌برداری از جنگل در همه کشورهای دارای جنگل اتفاق می‌افتد اما متاسفانه نگاه مدیریتی کشور به جنگل یک نگاه اقتصادی است نه حفاظتی، بنابراین همین طرز تفکر سبب برداشت بیش از حد چوب از جنگل‌های مازندران شده است.  این روند به‌گونه‌ای بوده که هم سطح جنگل‌ها به‌شدت کاسته شده و هم به لحاظ کیفیت جنگل‌های مازندران به‌شدت آسیب دیده‌اند.  در طول ٦٠سال اخیر ٣٠درصد از جنگل‌های کشور به دلایل مختلف از بین رفته است. طبق گزارش سازمان محیط‌زیست استان مازندران در طول دو دهه اخیر ٢١درصد از جنگل‌های خود را از دست داده است.  این وضع در استان‌های مجاور بهتر از مازندران نیست، گیلان ٢٢درصد و گلستان ٢٧درصد از جنگل‌های خود را از دست داده است.  این برای کشوری که در نزاع خشکسالی و بحران آب دست‌وپا می‌زند به کابوسی می‌ماند که حیات این سرزمین را به شدت تهدید
می‌کند   .

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha