سلامت نیوز: کافی است بیکار باشی آن هم با مدرک دانشگاهی و رزومهات در بایگانی صدها شرکت و سازمان و اداره خاک بخورد آن وقت این خبر را بخوانی و ببینی که چگونه همه چیز مثل آوار روی سرت ویران میشود؛ «بازگشت ۹۰۰ هزار نفر به کار»؛ آن هم نفراتی که مهر بازنشستگی بر پیشانی شان
خورده اما گویا خیال رفتن از بازار کار و خالی کردن عرصه را برای جوانان ندارند. نه اینکه مقصر بازنشستگان بینوا باشند که بعد از 30سال کار و فعالیت هنوز هم هشتشان گرو نهشان است و مجبورند با وجود پا به سن گذاشتن هنوز از صبح تا شب مجبورند برای یک لقمه نان حلال این در و آن در بزنند. اما تقصیر جوانان چیست که به امید خالی شدن عرصه و یافتن شغلی با درآمد بخور و نمیر روز و شبشان یکی شده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آفتاب یزد، این روزها دیگر رقابت بر سر کار تنها بین جوانان نیست بلکه شرایط اقتصادی موقعیتی را پیش آورده که جوانان برای یافتن شغل باید علاوه بر ماراتن پارتیبازی و آزمونهای جورواجور سازمان ها (همراه با هزینههای 20، 30 و 50هزار تومانی) و ... حالا رقبای پروپاقرصتری را پشت سر بگذارند و تنها در این شرایط است که میتوانند به شغلی معمولی با حقوقی نه چندان مکفی نایل آیند. کارشناسان بازار کار نیز بر این عقیدهاند که سالهاست بازار کار کشور دچار تحولاتی شده و تغییر رفتار شاغلان و جویندگان کار باعث شده است تا رفت و آمدهای عجیبی در این بازار شکل بگیرد.
تا دیروز رسیدن به سن بازنشستگی به این معنا بود که فرد با هرگونه شغلی خداحافظی کند و رهسپار پارک ها و بوستانها شود تا دمی بیاساید و از بودن در کنار خانواده و نوادگان و وابستگان لذت ببرد اما امروز تغییرات زندگی، افزایش هزینه ها، پایین بودن حقوق بازنشستگی در مقابل مخارج و همچنین علاقه به ادامه فعالیت اقتصادی و اجتماعی باعث شده است تا هزاران بازنشسته پس از طی دوران اشتغال ۳۰ ساله خود از این فضا خارج نشوند و تلاش کنند تا در فعالیتهای اقتصادی باقی بمانند. و حتی از آنان دعوت به کار هم شود در حالی که بسیاری از آنها حداقل یک فرزند بیکار در خانه دارند. از سویی بررسی آمارهای مربوط به بیکاری جوانان نیز نشان می دهد در حال حاضر بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جوان زیر 30 سال که نیمی از آنها را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند، منتظر ورود به بازار کار هستند و به دلیل نبود فرصتهای شغلی امکان اشتغال آنها فراهم نیست. بسیاری میگویند اگر بازنشستگان از بازار کار خارج شوند، زمینه اشتغال دست کم یک میلیون نفر از جویندگان جوان شغل فراهم می شود. این در حالی است که گویا برخی ماندن را بر رفتن ترجیح میدهند و سفت به شغل خود چسبیده و حتی حاضر نیستند به خاطر فرزندان بیکار این سرزمین جای خود را به جوانترها دهند.
نگاهی به آمارهای ارائه شده از سوی وزارت کار درباره اشتغال بازنشستگان نشان می دهد براساس آخرین سرشماری رسمی کشور، ۹۰۰ هزار نفر بازنشسته پس از طی دوران اشتغال ۳۰ ساله خود و بازنشستگی دوباره برای کار به فعالیت های اقتصادی برگشتهاند.تحلیل این است که داوطلب شدن افراد با سن۶۵ سال و بیشتر برای کار نشان دهنده این است که سالمندان پس از بازنشستگی در بسیاری از موارد ادامه فعالیت خواهند داد. برهمین اساس از ۹۰۰ هزار نفر بازنشستهای که به کار برگشته اند، بیش از ۷۸۸ هزار نفر مرد و ۱۱۱ هزار نفر نیز زن هستند.در واقع مشارکت بازنشستگان در بازار کار میتواند به دلایلی مانند انتقال تجربه، اجبار برای رفع نیازهای اقتصادی و مشارکت در فعالیتها باشد. نکته حائز اهمیت این است که در حال حاضر حدود ۱۱ هزارنفر از بازنشستگان و افراد بالای ۶۵ سال در مشاغل قانونگذاری فعالیت دارند و مقامات عالی رتبه و مدیران را تشکیل می دهند.در حال حاضر 7/93 درصد از بازنشستگانی که به کار برگشته اند، در بخش خصوصی فعالیت دارند، همچنین ۵۴.۹ درصد بیکاران۶۵ ساله و بیشتر دارای مدرک لیسانس هستند، ۲۳.۴ درصد فوق دیپلم و۲۱.۸ درصد فوق لیسانس و دکترا دارند.درباره بازنشستگان زن بالای ۶۵ سال میتوان گفت نرخ مشارکت اقتصادی آنها که از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۵ روند کاهشی داشت، به یکباره در مدت ۵ سال تا ۱۳۹۰ دو برابر شد که نشان دهنده جنب و جوش زنان بازنشسته برای ورود دوباره به بازار کار است.
[quote-left]در حال حاضر بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جوان زیر 30 سال که نیمی از آنها را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند، منتظر ورود به بازار کار هستند و به دلیل نبود فرصتهای شغلی امکان اشتغال آنها فراهم نیست. [/quote-left]
در همین زمینه جعفر بای جامعهشناس نیز در واکنش به این موضوع به آفتاب یزد گفت: این موضوع اصلا به صلاح جامعه نیست.جعفر بای در ابتدا با ذکر مقدمهای گفت: با عنایت به اینکه آدمی با همه توانمندیهایش در عبور از دهههای عمرش با کاستیها و ناتوانیهایی مواجه میشود، براساس مطالعات کارشناسان ظرفیت آدمی برای فعالیت در عرصه اداری با 30 سال به اتمام میرسد و پس از 60 سالگی دیگر نمی توان انتظار کار و تلاش امور اداری از او داشت به همین منظور مدت اشتغال سه دهه تعیین شده است و فرد دیگر یارای انجام کار مفید مورد انتظار را ندارد و باید به افتخار بازنشستگی نایل آید. وی در ادامه با بیان اینکه اگرچه به علت تقارن بزرگسالی با سن بازنشستگی انتظارات خاصی از سوی اطرافیان برای یک فرد بازنشسته مطرح میشود، اظهار کرد: او به عنوان عنصر بزرگ فامیل باید ویژگی و مختصات بزرگی را که معمولا با هزینههای متنوعی همراه است داشته باشد که او را در موقعیتی قرار میدهد که ضمن نظارت بر احوالات اطرافیان با ارائه هدایایی، بزرگی خویش را به اثبات میرساند و به هر حال بزرگی کردن نیز هزینههای خاص خود را دارد. این جامعه شناس تاکید کرد: فرد بازنشسته از یک سو به علت کهولت سن با انواع بیماریها مواجه میشود و در نتیجه هزینه سلامت او نیز افزایش یافته و بخشی از درآمدهایش صرف امور پزشکی و سلامت میگردد و از سوی دیگر به عنوان پدربزرگ یا مادربزرگ برای نوههایش باید هزینههایی کند. برای دامادها، عروسها و ... نیز هر از چندگاهی هدایایی را تدارک ببیند.
این پژوهشگر با بیان اینکه سن بزرگسالی با هزینههایی همراه است که باید سالمند درآمدهای لازم را داشته باشد تا بتواند با حفظ عزت نفس منزلت و کرامت انسانی بدون کوچکترین مشکلی یا بتواند از پس انتظارات اطرافیانش برآید، خاطرنشان کرد: اگر چنین نشود قطعا فرد دچار عذاب وجدان، اضطراب، استرس و انواع فشارهای روحی و روانی در سن کهولت بازنشستگی میشود که منجر به بروز انواع بیماریها در او میشود. وی تاکید کرد: پس باید نسبت به حقوق دوران بازنشستگی عنایت ویژهای صورت پذیرد. به همین دلیل برای تامین اجتماعی و رفاه عمومی سالمندان در محاسبه حقوق دوران بازنشستگی در کشورهای پیشرفته حقوق آنان برخلاف کشور ما به جای تقلیل و کاهش تا دو برابر افزایش مییابد تا او بتواند به راحتی از عهده هزینههای دوران بازنشستگی برآید و به همین دلیل غربیها برای اعلام بازنشستگی از واژه «به افتخار بازنشستگی نایل آمدید» استفاده میکنند. وی با اظهار تاسف بیان کرد: اگرچه اعلام خبر بازنشستگی در دنیای غرب بهترین و مناسبترین خبر مسرت بخش و شادی آفرین است در کشورهای جهان سوم از جمله ایران این خبر بدترین خبر و حزن انگیزترین اتفاق عمر آدمی تلقی می شود.چون حقوق کاهش مییابد و بازنشستگی آغاز مشکلات جدید و گرفتاریهای فراوان فردی و اجتماعی است و با بازنشستگی فرد وارد مشکلات و گرفتاریهای فراوان جدیدی میشود که برای حل آنها باید چارهاندیشی کند و این درحالی است که در دنیای غرب بازنشستگان در رفاه و راحتی و بدون هیچگونه دغدغه و نگرانی به مسافرت و انواع تفریحات میپردازند و اگر دقت نمایید درخواهید یافت گروه سنی انواع تیمهای توریستی سن بازنشستگی هستند و از نظر کیفیت بیمه با خیالی آسوده با هیچگونه مشکلی مواجه نیستند. بای ادامه داد: ولی متاسفانه چون در کشور ما یک بازنشسته با دریافت حکم بازنشستگی با کاهش شدید حقوق و مزایای دریافتیاش مواجه میشود و با توجه به انواع هزینههای جدید که در عرصه زندگی برای او ایجاد شده، مشکلات و گرفتاریها، نگرانیها و اضطراب، انواع استرسها او را فرا میگیرد و همه این اتفاقات او را برای 30 ساله دوم دوره اشتغال خویش همانند جوانان فارغ التحصیل و جستجوی کار جدید مجبور می کند.
بای افزود: برخی از بازنشستگان نگرانتر و شدیدتر از جوانان به دنبال یافتن کار در اداره و سازمان و موسسات هستند و با توجه به تجربهای که کسب کردهاند و به علت استمرار بیمه اشتغال دوره 30 ساله اول نیازی به بیمه مجدد ندارند و حاضرند به مراتب کمتر از یک جوان فارغ التحصیل آماده به کار حقوق دریافت کنند! وی با بیان اینکه لذا ضمن مسدود کردن فرصت اشتغال جوانان زمینه جذب و استخدام این گروه از افراد به مراتب مهیاتر است، تاکید کرد: شدت تقاضا و اصرار برای اشتغال و مزایای فعالیت بازنشستگان از یک سو و علاقمندی جذب به کار آنان از سوی کارفرمایان زمینه مساعدی برای استمرار اشتغال برای بازنشستگان نسبت به جوانان فراهمتر است. این جامعهشناس تاکید کرد: اشتغال مجدد بازنشستگان که امروزه به عنوان یک پدیده رایج در بخش خصوصی و موسسات متنوع بانکی و اقتصادی تجاری رونق دارد و اگرچه توانسته بخش کوچکی از مشکلات و گرفتاریهای آنان را حل کند ولی عوارض فراوانی برای عدم جذب جوانان فارغ التحصیل آماده به کار در بازار اشتغال فراهم کرده و با افزایش نرخ بیکاری منشا گرفتاریها و مسائل فراوانی برای این قشر مهم اجتماعی شده است.
بای خاطرنشان کرد: موج به کارگیری مجدد بازنشستگان که افزون بر بخش خصوصی در برخی دستگاههای دولتی به عنوان خلاف بین قانونی با روشهای خاص به وقوع میپیوندد و به عبارت دیگر قانون را دور میزنند که برخی از مدیران با توجیهات عجیب و غریب خود با دور زدن قانون این خلاف مقررات را برای ارضای حس خویشاوندی و یا ادای دین دوستی و به منظور سرگرمی بازنشستگان انجام میدهند تا شاید نمکی بر آش دریافتیهای دوران دشوار بازنشستگی ریخته و آنان را مثلا در تامین جهیزیه دختران و یا خرید منزل برای پسران و سایر هزینههای غیرمنتظره دوران بازنشستگی یاری دهند.
این محقق اجتماعی همچنین اظهار کرد: تبدیل به احسن کردن وسیله نقلیه یا خرید ویلا و تغییر مکان منزل نیز از هزینههایی است که هیچگاه نمیتواند منطق مناسبی را به همراه داشته باشد. لازم به ذکر اینکه هیچگاه چنین مدیران فرصتطلبی در اندیشه بررسی عوارض ناشی از اینگونه اقدامات بر پیکر نسل جوان جویای کار نیستند. فاجعه غم انگیزی که به عنوان مصیبتی بزرگ امید جوانان را به یاس و ناامیدی بدل ساخته و روزنه امید به آینده را در اندیشه جوانان خشکانیدهاند.
[quote-right]بحران آمار بیکاری در جامعه که دو رقمی شده است و معضلات و مشکلات فراوانی را به همراه دارد. [/quote-right]
بای با تاکید بر اینکه با مشاهده هرم تحصیلی بیکاران انگیزه و روحیه ادامه تحصیل نزد نسل جوان از بین می رود، ادامه داد: در نتیجه یاس و ناامیدی بر افکار و اندیشه آنان مستولی میشود و هیچگونه توجیه منطقی و دلیل عقلانی برای ادامه تحصیل (به خصوص در پسران) از بین رفته است. من معتقدم باید شرایطی فراهم شود که بازنشسته درآمدی داشته باشد که با حفظ اعمال دقیق مدیریت مصرف و رعایت همه شئونات الگوی مناسب مصرف نیازی به اشتغال پس از بازنشستگی نداشته باشد.
وی تاکید کرد: در حقیقت امروزه بازنشستگان از سر نیاز به چنین روزی افتادهاند و دربه در به دنبال اشتغال 30 ساله دوم خویشاند و بر این امر نیز آگاهاند که اشتغال مجدد یک بازنشسته در واقع یک فرصت شغلی را از جوانی حق مسلماش وارد شدن به دنیای کار و اشتغال میباشد را اخذ میکنند. حضور یک بازنشسته منجر به حذف یک جوان از حوزه اشتغال میشود و این مسئله نیز عوارض نامناسب خود را دارد و مشکلات و معضلات فراوانی را برای جامعه به همراه دارد. بای بیان کرد: برای یک بازنشسته بسیار واضح و مبرهن است که او با اشتغال خویش پس از بازنشستگی در واقع حق مسلم یک جوان پر انرژی را غصب کرده است. بسیاری در توجیح این موضوع از خامی و بیتجربگی جوانان در حوزه فعالیتهای مهارتی می گویند این درحالی است که باید به جوانان کشور فرصت کسب تجربههای مفید و موثر داده شود تا کی باید جوانان به دلیل تجربه نداشتن از بازار کار دور شوند؟پس کی یک جوان مجال کسب تجربه را پیدا خواهد کرد و چگونه میتواند با کار، هویت اجتماعی خویش را تثبیت نماید؟
بای ادامه داد: براساس نظریههای جامعه شناسی کار و شغل، هویت شغل با احراز یک مسئولیت اجتماعی حاصل میشود. کار و فعالیت به آدمی هویتی میبخشد که مانع بروز جرم و جنایت در فرد شده و شخصیت فرد در پرتو کار تجلی یافته رشد و توسعه مییابد و مهارتهای مهم اجتماعی از جمله مهارت نظم و تربیت، مسئولیت پذیری، حل مسئله، مدیریت مستقل خانه و خانواده و ... در پرتو کار و شغل و حرفه برای جوانان فراهم میشود. این جامعهشناس تاکید کرد: باید بازنشستگان را دریافت و شرایطی را برای آنان فراهم کرد که با حقوق بازنشستگی تامین شوند تا گرفتار مشکلات و نگرانیهای دوران پیری نشوند یا مجبور نشوند در دوره سالمندی پشت فرمان اتومبیل بنشینند و در سرما و گرما در پی کار و تلاش همچون جوانان باشند و بعد ننگ اشغال فرصت شغلی برای جوانان را نیز بر پیشانی خویش یدک بکشند.وی همچنین با انتقاد از تسهیلات ارائه شده به سالمندان بیان کرد: تسهیلاتی که این روزها به بازنشستگان داده میشود هیچ پوئن مثبتی برای آنان به همراه ندارد برای مثال ارائه کارت منزلت به بازنشستگان دردی را دوا نمیکند و صرفا مسکنی بیش نیست که برای خالی نبودن عریضه به سالمندان جامعه اهدا میگردد که مثلا بلیت مترو و اتوبوس برایشان رایگان شود.این محقق اجتماعی با تاکید بر اینکه ذلت پذیرش اشتغال 30 ساله دوم برای سالمندان عذاب عظیمی است که صرفا میتواند آنان را از بیحوصلگی رهایی بخشد و برای تامین بخشی از درآمدهای تحمیلی دوره سالمندی به کار آید، اظهار کرد: اشتغال مجدد بازنشستگان تقابل بین سالمندان و جوانان میشود.
این پدیده تلخ اصلا به صلاح جامعه نیست که مثلا در خانوادهای جوان بیکار باشد درحالی که بازنشسته ای برای 30 ساله دومش دعوت به کار شود. پدیدهای که اکنون در جامعه شاهد آن هستیم. وی ادامه داد: اگر به کارگیری مجدد بازنشستگان منابع اقتصادی فراوانی را برای کارفرمایان به همراه داشته باشد به لحاظ اجتماعی، روحی و روانی زیانهای جبرانناپذیری را به دنبال دارد که به لحاظ عقلانیت و منطق ادامه این روند به صلاح جامعه نیست. بحران آمار بیکاری در جامعه که دو رقمی شده است و معضلات و مشکلات فراوانی را به همراه دارد.وی تاکید کرد: اصولا طرحها و برنامههای اشتغالزایی با معضلات و مشکلات فراوانی همراه است چون هزینهبر میباشد و به همین دلیل دولتها باید برای اجرای طرحهای اشتغالزایی اعتبارات ویژهای هزینه کنند و هر قدر آمار اشتغالزایی رو به فزونی رود اعتبار و بودجه مورد نیاز نیز افزایش خواهد یافت.
هرچند چندی پیش سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده بود بازنشستگانی که مجدد به کار بازگردند بیمه و حقوقشان کسر میشود اما گویی عدهای از بازنشستگان خیال بازنشسته شدن را ندارند.
نظر شما