اگر یك روز در یك خیابان دو اغذیه‌فروشی بود امروز در همان خیابان ١٠٠ اغذیه‌فروشی دایر شده اما آیا تعداد واحدهای نظارتی هم ١٠٠ برابر شده است؟ وقتی نظارت بر اساس استاندارد نباشد نمی‌توانیم خیلی مطمئن باشیم كه تولید‌كننده هم خدا را ناظر و حاضر ببیند كه نمی‌بیند و ناظر بشری هم ندارد و بنابراین، به جای سوسیس و كالباس استاندارد، از تولیدات زیرپله‌ای بدون آرم و استاندارد استفاده می‌كند در حالی كه اگر نظارت كامل باشد، این فروشنده حس می‌كند كه شاید یكی از همین مشتری‌ها، بازرس باشد و دیگر به خطا نمی‌رود. مشكل مهم ما كارخانه‌های بزرگ تولید مواد غذایی هستند. آنچه در تولید روغن‌ها و آب معدنی و استفاده از پالم در لبنیات خبرساز شد مربوط به كارگاه‌های زیرپله‌ای نبود بلكه توسط كارخانه‌های بزرگ اتفاق افتاد و نشان داد كه متاسفانه كاهش اخلاق اجتماعی، ما را به هر كاری برای رسیدن به هدف‌مان وادار می‌كند.

سلامت نیوز:اگر یك روز در یك خیابان دو اغذیه‌فروشی بود امروز در همان خیابان ١٠٠ اغذیه‌فروشی دایر شده اما آیا تعداد واحدهای نظارتی هم ١٠٠ برابر شده است؟ وقتی نظارت بر اساس استاندارد نباشد نمی‌توانیم خیلی مطمئن باشیم كه تولید‌كننده هم خدا را ناظر و حاضر ببیند كه نمی‌بیند و ناظر بشری هم ندارد و بنابراین، به جای سوسیس و كالباس استاندارد، از تولیدات زیرپله‌ای بدون آرم و استاندارد استفاده می‌كند در حالی كه اگر نظارت كامل باشد، این فروشنده حس می‌كند كه شاید یكی از همین مشتری‌ها، بازرس باشد و دیگر به خطا نمی‌رود. مشكل مهم ما كارخانه‌های بزرگ تولید مواد غذایی هستند. آنچه در تولید روغن‌ها و آب معدنی و استفاده از پالم در لبنیات خبرساز شد مربوط به كارگاه‌های زیرپله‌ای نبود بلكه توسط كارخانه‌های بزرگ اتفاق افتاد و نشان داد كه متاسفانه كاهش اخلاق اجتماعی، ما را به هر كاری برای رسیدن به هدف‌مان وادار می‌كند.

به گزارش سلامت نیوز، ناصر كلانتری -رییس سابق انستیتو تحقیقات غذایی كشور در روزنامه اعتماد نوشت: تخلف در صنایع غذایی و آنچه به عنوان اخلال در سلامت عمومی مطرح است باید از چند زاویه مورد بررسی قرار گیرد. نخستین زاویه، بررسی وضعیت اخلاق اجتماعی در جامعه است كه متاسفانه در این مورد از وضعیت خوبی برخوردار نیستیم. شاهدیم كه بسیاری از افراد به تبعات كاری كه انجام می‌دهند وقوف ندارند و به همین دلیل می‌بینیم صاحب مرغداری كه كشتار مرغ را بر عهده دارد، فردی كه مسوول نگهداری كشتار است و حتی آن مسوول توزیع و حمل كشتار، هیچ كدام از اصول صحیح پیروی نمی‌كنند و متوجه نیستند كه نادیده گرفتن الزامات چه عواقب سوئی برای تك‌تك مصرف‌كنندگان این محصولات دارد و شاید حتی یكی از این مصرف‌كنندگان، اعضای خانواده این افراد باشند.

در سال‌های گذشته، مجوز تولید مواد غذایی عموما برای افرادی صادر می‌شد كه تحصیلات و دانش مرتبط با تولید مواد غذایی داشتند اما امروز و با به كارگیری مسوولان فنی كه مسوول نظارت بر كیفیت تولید مواد غذایی هستند، دیگر الزامی بر برخورداری سرمایه‌گذاران از تحصیلات مرتبط با تولید مواد غذایی وجود ندارد. هر كارخانه یك مسوول فنی دارد كه متاسفانه این مسوول فنی هم كارمند آن صاحب سرمایه است و این مكانیزم مناسبی برای نظارت نیست چرا كه مسوول فنی یك مركز تولید مواد غذایی باید ناظر مقیم مستمر وابسته به تشكیلات جداگانه جدا از آن سرمایه‌گذار باشد.

توجه داشته باشیم كه یكی از مهم‌ترین اقدامات دولت‌ها، آگاه‌سازی مردم در این باره است كه چه محصول غذایی، با چه كیفیت و از چه محلی خریداری كنند تا سالم بمانند. دولت موظف است مردم را به سمت توجه به استانداردها هدایت كند تا مردم هم یاد بگیرند در این باره مطالبه‌گر باشند و مطالبه آنها، تولید‌كننده را به الزام رعایت استانداردها مجبور كند. به نظر می‌رسد كه تولید‌كنندگان هم از تاثیر مستقیم كیفیت و استاندارد بر سلامت مردم بی‌اطلاعند وگرنه چطور ممكن است یك تولید‌كننده از تاثیرات سوء تخلف در تولید محصولات خود مطلع باشد و همچنان بر تخلف خود اصرار داشته باشد؟ اگر واقعا تولید‌كننده‌ای سراغ داریم كه با علم به تاثیر سوء تخلف خود بر سلامت مردم در اثر مصرف یك محصول غذایی غیر استاندارد، باز هم بر تخلف اصرار دارد باید بپذیریم كه اخلاق در جامعه ما دچار اخلال شده است.من مایلم بگویم كه تولید‌كنندگان ما لازم است در این باره آموزش ببینند و آگاه شوند كه در كنار عواقب مالی، مسوولیت عواقب رخ داده را هم بر عهده دارند. چطور ممكن است یك تولید‌كننده مواد غذایی راضی شود كه یك كودك سه یا چهار ساله بر اثر مصرف یكی از تولیدات او دچار مسمومیت شدید شده و فوت كند ؟ فكر می‌كنم آگاه‌سازی تولید‌كنندگان نسبت به عواقب ناشی از بی‌توجهی به استانداردهای تولید نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر از سوی دولت‌هاست و در این صورت شاهد خواهیم بود كه تمام تخلفات و اخلال‌ها در مرحله تولید نگهداری و حتی توزیع كاهش می‌یابد. اما در این میان با یك مشكل جدی هم مواجه هستیم و آن تعدد بسیار بالای مراكز تولید مواد غذایی در كشور است.

به نظر می‌رسد كه سرمایه‌گذاری در صنعت غذا در مقایسه با سایر صنایع، منافع بیشتری فراهم می‌كند و این دلیلی است كه سرمایه‌گذاران هم بیشتر به سمت این صنعت می‌روند و البته این افزایش برای سیستم نظارتی ما معضل‌ساز بوده چون سیستم نظارتی، تغییر و تحول همزمان با افزایش جمعیت و شهرنشینی نداشته و تعداد واحدهای نظارتی حتی كمتر هم شده است. اگر یك روز در یك خیابان دو اغذیه‌فروشی بود امروز در همان خیابان ١٠٠ اغذیه‌فروشی دایر شده اما آیا تعداد واحدهای نظارتی هم ١٠٠ برابر شده است؟ وقتی نظارت بر اساس استاندارد نباشد نمی‌توانیم خیلی مطمئن باشیم كه تولید‌كننده هم خدا را ناظر و حاضر ببیند كه نمی‌بیند و ناظر بشری هم ندارد و بنابراین، به جای سوسیس و كالباس استاندارد، از تولیدات زیرپله‌ای بدون آرم و استاندارد استفاده می‌كند در حالی كه اگر نظارت كامل باشد، این فروشنده حس می‌كند كه شاید یكی از همین مشتری‌ها، بازرس باشد و دیگر به خطا نمی‌رود. مشكل مهم ما كارخانه‌های بزرگ تولید مواد غذایی هستند. آنچه در تولید روغن‌ها و آب معدنی و استفاده از پالم در لبنیات خبرساز شد مربوط به كارگاه‌های زیرپله‌ای نبود بلكه توسط كارخانه‌های بزرگ اتفاق افتاد و نشان داد كه متاسفانه كاهش اخلاق اجتماعی، ما را به هر كاری برای رسیدن به هدف‌مان وادار می‌كند. اگر فرد معتقد به اخلاق انسانی باشد كه امروز هم اخلاق انسانی در تمام جهان یك اصل و پایه است، هرگز حاضر نمی‌شود برای رسیدن به طبقه دوم روی دوش دیگران سوار شود. قرار نیست هر تولید‌كننده واجد تمام صفات اخلاقی باشد اما جامعه غذای سالم می‌خواهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha