محققان در پژوهش جدیدی توصیه كرده‌اند كه بیماران مبتلا به افسردگی باید از طریق آنلاین و اینترنتی مشاوره‌های روانپزشكی را دریافت كنند تا ناچار نباشند برای ملاقات با پزشك معالج خود، مدت طولانی انتظار بكشند.

در این پژوهش هم چنین مشخص شد: بیمارانی كه به شیوه رفتار درمانی ادراكی تحت معالجه قرار می‌گیرند احتمال بهبودی‌شان 5/2 برابر بیشتر از بیماران افسرده‌ای است كه با مراقبتهای استاندارد از سوی یك پزشك عمومی معالجه می‌شوند. این پژوهش روی 300 بیمار انجام گرفت.

نتایج تحقیقات نشان داد: از هر 6 فرد بزرگسالی كه به روش رفتار درمانی ادراكی معالجه شدند یك نفر با این روش امید به بهبودی پیدا كرد.

محققان می‌گویند: وقتی این روش درمان با كمك سیستم مسنجر فوری یعنی به صورت ارتباط آنلاین با متخصص انجام شود تاثیر بسیار بیشتری در بهبود بیمار دارد. به این ترتیب امكان دسترسی به درمانگر برای عده بیشتری از بیماران كه یا معلول هستند یا نمی‌توانند به هر دلیلی از خانه خارج شوند و یا در مناطق دور افتاده زندگی می‌كنند، فراهم خواهد شد و از مزایای روان درمانی بهره‌مند خواهند شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • مينا ۲۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
    21 2
    سلام من ديكه دارم رواني ميشم خاهش ميكنم كمكم كنين من هميشه در هر حالتي حتي تو خواب وحشت دارم از اينكه يكي از خانوادمو از دست بدم خيلي روحيه بدي دارم اصلا از ته قلب خوشال نيستم همش ميترسم همش تو دهنم اتفاقاي وحشتناك تصور ميكنم توروخدا كمم كنين يه روانشناس رفتم اصلا نتونست كمكم كنه فقط ٣تا قرص داد كه اونقدرا تاثير نداشت واي ديكه دارم به اخر خط ميرسم جون نميتونم اين وضعه وحشتناكو تحمل كنم البته وضعيتم از وقتي بيشتر شد كه بسر عمم كه ٢٣سالش بود از طريق تصادف فوت شد تازكيا
  • مریم ۰۱:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۲
    13 6
    سلام من بیست و سه سالمه مادربزرگمو به تازگی از دست دادم ولی هنوز نمیتونم باور کنم و برام خیلی سخته خواهر ناتنی هم داشتم که ماهه ‌پیش وقتی اومدیم خونه دیدیم همهی وسالای خونرو جمع کرده و رفته حتی یه لیوان تو خونه نبود با پدر و مادرم هم رابطه گرمی ندارم همیشه اظهار دوستی میکنند ولی بر عکس این هست رشته ی درسیم هم. دوست ندارم با یه پسری هم دست بودم که فهمیدم خواهرم باها دوست شده بعد بهم گفت چون به من حسادت میکرده!الان نه دوست دارم درس بخونم نه زندگی کنم نه حرف بزنم از همه چی خستم هرشب ساعت سه چهار صبح میخوابم و شش بیدار میشم در این تایم، شاید ده بار پاشم خوابم با آراش نیست همش منتظر اتفاقای بد هستم هچ انگیزه ای ندارم همش. خستم از زندگی از همه چی .بیشتر اوقات پشت سرم پایین خواب میره دورو بریام ازم ناراحتن فک یکنن باهاشون مشکل دارم ولی من با خودم شکل دارم چیکار کنم خواهش میکنم جواب بدین
  • بهار ۲۰:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۴
    0 0
    سلام ٣٦ ساله متاهل هستم مادرم سالهايت دچار بيماري آلزايمر هستند خيلي نگران هستم كه شايد من نيز دچار اين بيماري شوم به تازگي متوجه شدم چهره ها و اسامي افرادي را كه يكي دو بار با ايشان مواجه شده ام را به خوبي بياد نمي آورم من فيزيوتراپيست هستم گاهي بعضي بيماران قديمي را كه مجدا مراجعه مي كنند به خوبي به ياد نمي آورم ويا علت مراجعه قبليشان را فراموش مي كنم نمي دونم اينها طبيعي است يا نه آيا بجز فعال نگه داشتن مغز دارويي براي پيش گيري از آلزايمر لازم هست استفاده كنم ممنون
  • ارغوان ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
    0 0
    سلام..من ارغوانم...شایدم نیستم...اما حالم خوب نیس..نمیدونم کی ام . کجام....من خودمو از دست دادم...من تنهام...ی برادر دارم..و مادرو پدر...من در گیر ی قضیه متافیزیکی شدم ... ی مدت کارایی رو میکردم ک کار من نبود....انگار کسی داشت کنترلم میکرد....خلاص شدم....باز برگشته...فک کردم تموم شده..اما دیشب اینجا بود...حسش کردم..و بعد دوباره کابوس....ازش متنفرم...از جنگیدن خسته شدم...چرا ولم نمیکنه...من ازش نمیترسم...قبلا دیدمش..خداوندگار من از اون قدرتمند تره....اما چرا رهام نمیکنه...من نمیدونم بتید چکاار کنم...دو ساله درسم تموم شده ولی زندگیم راکده...فقط خدارو دارم...نماز آرومم میکننه..اما انگار ی چیزی کمه...واسه شکست دادنش ...کاش یکی کمکم کنه
  • الهام ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    20 0
    سلام.ببخشید من متولد 76هستم ،۱۸سالمه، چند سالی هست که دچار افسردگی شدم ،زود عصبی میشم و گریم میگیره،سریع صورتم عرق میکنه ،دستام میلرزه ،باهمه درگیر میشم،،،، شمامیگین چیکار کن
  • نفس بازرگان ۱۵:۲۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۵
    36 6
    سلام دختر 14 ساله ای هستم که برسر دعوا با مادرم 10 تا قرص ریتالین رو با هم خوردم تا یه ذره حالم بد بشه اما بعد اینکه عوارضشو تو اینترنت خوندم کلی پشیمونم از وقتی عوارضشو فهمیدم دست و پام داره میلرزه در هیچ شرایط هم نمی تونم خوانوادمو مطلع کنم خودمو امیدوار می کنم که لرزش دست و پام از ترسه ولی الان ته دلم خالیه خالیه تمام امیدم به شماست توروخدا کمکم کنید اگه کاری ازتون برمیاد توروخدا بگین انجام بدم من نمی خوام بمیرم توروخدا کمکم کنید توروخدا
  • Parmis ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۶
    13 4
    سلام یکی از بستگان نزدیکم دچار بیماری دوقطبی است و 30سال این مشکل داره. بعضی وقت که دارو تنظیم میکنیم دچار فراموشی میشود مثلا در خونه خودش برای چند ثانیه فکر میکنه جای دیگریست ؟!مخواستم دلیلشو بدونم و چه کاری لازم انجام شود!؟ با تشکر
  • مرگ... ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۱
    10 2
    : با سلام آیا مصرف قرصهای ضدافسردگی بلافاصله بعد اززایمان و صد البته تحت نظر روانپزشک و ادامه تاچند ماه میتونه از افسردگی بعد زایمان جلوگیری کنه؟ چون من تو سه ماهه اول بارداری افسردگی خیلی شدید داشتم هیچ درمانی هم نکردم خودش فروکش کرد بشدت میترسم از افسردگی بعد زایمان الان ماه هشتم ام میخوام بدونم بلافاصله بعد زایمان میتونم دوباره دارو رو تحت نظر دکتر شروع کنم؟در ضمن تو دوره مجردی هم من پنج سال افسردگی شدید داشتم و پنج سال سرترالین مصرف کردم ممنون میشم کمکم کنید سی ساله هستم
  • مریم ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۸
    27 5
    با سلام و خسته نباشید شوهر من کلا یه ادم زود رنج و عصبی است با کوچکترین تاخیر تو هر کاری عصبی میشه نکته بین هس حتی تو رانندگی به بقیه فحش میده من سه هفته کپسول فلوکستین 10 به همسرم روزی یکی میدم واز اون موقع تا حالا 180 درجه عوض شده یعنی اخلاق و رفتارش عالی شده خواستم بدونم تا کی باید این قرص و بهش بدم البته من سرخود این کارو کردم و با دکتر مشورت نکردم خواستم راهنماییم کنید ممنون میشم
  • M ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    20 0
    سلام من ۳۰ سالمه مدتیه با مطالعه و مشاوره متوجه شدم دچار وسواس فکری ام همش درگیر افکار گذشتم یا دائما میزکارمو مرتب میکنم یه موضوع هفته ها فکرمو مشغول میکنه کمال گرا شدم چکار کنم ؟؟؟ممنون راهنمایی کنید.
  • Saeedeh ۰۳:۱۵ - ۱۳۹۶/۱۰/۱۴
    1 0
    سلام ۵ساله کازدواج کردم همسرم قبل ازازدواج بیماری روحی داشته قرص مصرف میکرده و حتی گفته بودن باید بستری بشه خودزنی داره حالت تهاجمی داره هرچی بهش میگی یه چی دیگه برداشت میکنه دادو قال راه میندازه چیزای کوچیک و انقدر بزرگ میکنه و اعصاب خوردی میکنه که ...بعضی وقتا میگه تو ذهنم میگم بگیرم الان تورو بزنم بمیری بچرم خفه کنم بعد میگم ن من واقعا عصبی و افسرده شدم هروقت باهاش حرف میزنم تاچندروزافسرده حرفامو نمیفهمه انگار یه جا دیگس احساس میکنم ک منم کنارش دارم مریض میشم انقدر داد زده بچمم ازصدای بلند میترسه سریع میگه نه نه بده واقعا نمیدونم چه کنم راهنمایی کنید دکترهم نمیاد
  • بهزاد ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۴
    4 0
    10 ساله تو خونه هستم و بیرون رفتم تاحالا احساسی که دارم مغزم قفل زیاد تخصص ندارم انگار مغزم هورمون نداره انقدر قفل نمیتونم بیرون برم حتی بعضی شب ها 5 روز نمیخوابم این مشگل رو میشه حل کرد دوست دارم بیرون برم
  • سکوت ۲۱:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۷
    3 0
    من سە سالە سرترالین و توپیرامات مصرف می کنم میخوام ترکش کنم سرگیجە و حالت استفراغ دارم دیگە دوس ندارم دارو مصرف کنم چیکار کنم یک ماە میشد 25میلی مصرف میکردم اما این حالتا اذیتم می کنە واقعا داروی افسردگی معتادت می کنە
  • محمد ۱۴:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۸
    9 1
    سلام و خسته نباشید آقای دکتر...من 20 سال دارم ودانشجو هستم... از حدود یک ماه پیش دچار اختلال حافظه و کاهش تمرکز و حواس خیلی شدید شدم...طوریکه اصلا قادر به پیداکردن کلمات مناسب برای بیان کردن منظورم نیستم مثل الان!! و فقط کلماتی که از دیگران میشنوم یا چند کلمه که از قبل استفاده میکردم رو دوس دارم به کار ببرم...موقع صحبت با دیگران هیچ چیزی به ذهنم نمیاد که بیان کنم و فقط باید به حرف دیگران گوش کنم یا سوال بپرسم... مطالب جدید مخصوصا مطالب درسی یاد نمیگیرم یا مطالب قبلی اصلا به ذهنم نمیاد...و مطالب حفظی (نه مفهومی) حفظ میکنم اما چند دقیقه بعد چیزی به ذهنم نمیاد...دوماه قبل از این اتفاق هم زیادمشغول چت کردن تو تلگرام و...بودم و الان هم با این وضعیت نسبت به همه چیز بی تفاوت شدم حتی تماشای تلویزیون با وجود اینکه الان استرس ندارم و وضعیت خواب و تغذیه نرمالی هم دارم...چند تا کپسول تقویت حافظه و کپسول آیرون پلاس مصرف کردم اما هیچ فایده ای نداشته...ام ار آی و نوار مغز و...هم تا الان ندادم...خواهش میکنم راهنمایی کنید آقای دکتر...تشکر
  • آرمین ۰۲:۱۰ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۷
    10 1
    سلام خسته نباشید من ۱۸ سالمه و کلا خیلی آدم استرسی هستم الان دو سه روزه وقتی که میشینم تو ماشین احساس خفگی تنگی نفس کمی هم احساس سردرد گرفتگی رگهای مغز حالت تهوع و احساس میکنم که اون چند دقیقه نزدیکه سکته کنم میخواستم کمکم کنید در این رابطه ممنون
  • محمدرضا ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۷/۱۱
    4 0
    سلام وقت بخیر دکتر من از بچگی تربیت درستی نداشتم چه بابام که کارا رو همیشه خودش انجام می داد و بیرون از خونه به جز خرید از سوپرمارکتی کاری رو بهم نمی سپرد چون می دونست اشتباه می کنم و چه از مامانم که بعد اشتباه های ناخواسته منو سرزنش می کرد که تاثیرش از مال بابام بیشتر نباشه کمترم نبوده. حالا به لطف اونا من اختلال اضطراب اجتماعی دارم که به دلیل اینکه می ترسم از به اجتماع رفتن. اینکه دوستام یه متلکی رو می پرونن نمی تونم جواب بدم وفقط می خندم و حالا دیگه تو خرید از سوپری هم استرس دارم تو بیرون اصلا نمی دونم با بقیه چجوری رفتار کنم چجوری گول نخورم.هی... افسرده هم شده ام دیگه کارایی که به اونا علاقه داشتم مثل نقاشی میل بهشون ندارم تو رو خدا اگه کمکی از دستتون بر می یاد از منی که امید چندانی به زندگی ندارم دریغ نکنین مرسی