چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۸

اگر مسافر هر روزه مترو باشی دیدن دستفروشان و شنیدن همهمه‌شان برایت عادی شده یا شاید هم مونس ساعات تنهاییت در مترو باشد، اما چنین وضعیتی قطعا برای كسی كه نخستین‌بار است از مترو استفاده می‌كند یا توریست‌هایی كه برای فرار از ترافیك و دود و دم تهران سفر زیرزمینی را به عبور از خیابان‌های شهر ترجیح داده‌اند بسیار عجیب به نظر می‌رسد. كمتر كسی است كه چشمان از حدقه درآمده توریست‌ها را ندیده باشد.

سلامت نیوز:اگر مسافر هر روزه مترو باشی دیدن دستفروشان و شنیدن همهمه‌شان برایت عادی شده یا شاید هم مونس ساعات تنهاییت در مترو باشد، اما چنین وضعیتی قطعا برای كسی كه نخستین‌بار است از مترو استفاده می‌كند یا توریست‌هایی كه برای فرار از ترافیك و دود و دم تهران سفر زیرزمینی را به عبور از خیابان‌های شهر ترجیح داده‌اند بسیار عجیب به نظر می‌رسد. كمتر كسی است كه چشمان از حدقه درآمده توریست‌ها را ندیده باشد.

آنها با دیدن فروشندگان و حجم زیاد كالایی كه عرضه می‌كنند و سهولتی كه در رفت و آمدشان وجود دارد قطعا گمان نمی‌كنند كه این اقدام غیرقانونی باشد. هر چند كه در طول سال چندین مرتبه طرحی برای مقابله با این حركت از سوی شهرداری و نیروی انتظامی آن هم بصورت هیجانی و كوتاه‌مدت اجرا می‌شود اما بدون تردید نتواسته كارگرباشد چرا كه بلندگوی مترو به مسافران هشدار می‌دهد برای حفظ آرامش خودشان هم كه شده از دستفروشان خرید نكنند ناگهان در مترو باز می‌شود و فروشنده‌ها همراه مسافرها وارد می‌شوند و كیسه‌ها و كیف‌های بزرگ و كوچكشان را باز می‌كنند.

فروشنده‌هایی كه از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در بساط آنها دیده می‌شود. بساطی كه در آن انواع و اقسام خوراكی‌ها و تنقلات تا لوازم آرایشی بهداشتی و پوشاك زنانه و مردانه می‌بینید. اجناسی كه غالبا با قیمت‌هایی مناسب و ارزان‌تر از قیمت مغازه‌ها و پاساژها در سطح شهر به مردم عرضه می‌شود.

به نظر می‌رسد به زودی یخچال، ماشین لباس شویی و فرش و دیگر اقلام جهیزیه را هم بشود از مترو خریداری كرد. هر یك از فروشندگان نیز شیوه‌یی برای بازاریابی برگزیده‌اند كه اگر از حق نگذریم هنرمندانه و خلاقانه است. تا جایی كه برخی مسافران در قبال هنر بازاریابی و فروش این افراد تاب مقاومت نیاورده‌اند و عاجزانه می‌گویند«پول نقد با خودمان نمی‌آوریم تا خرید نكنیم».

نكته قابل توجه دیگری كه در میان این فعالان اقتصادی از نوع خاص دیده می‌شود پراكندگی سنی و قومیتی آنان است.

از كودكان 8ساله تا پیرزنان و پیرمردان 70ساله در میانشان دیده می‌شود. اما دیدن دختران جوان با سر و وضع و لباس‌هایی كاملا امروزی و چسب‌هایی بر بینی‌شان كه حكایت از شكسته شدن مرزهای طبقاتی توسط این نوع سرمایه نمادین دارد موضع درخور توجهی است. وقتی پای حرف‌هایشان می‌نشینی اغلب زنان یا سرپرست خانوار هستند یا خرج شوهر معتادشان را می‌دهند.

شاید اینها دلایل خوبی برای پذیرفتن این افراد در صنف فروشنده آن هم به صورت غیرقانونی باشد اما بی‌گمان نرخ درآمدشان بیش از شیوه آن، محل مناقشه است و تجربه‌ام از سفرهای هر روزه با مترو و شنیدن صحبت‌های آنان حكایت از درآمدهای میلیونی دارد. تا جایی كه دختر جوانی می‌گفت: «9ماهه توانسته یك ماشین تندر90 بخرد» هر چند كه قصد ارزش‌گذاری مشاغل را نداریم اما در یك قیاس ساده و دم دستی خبرنگاری با هزاران دغدغه و خطرات شغلی و فشارهای روحی و جسمی و متوسط درآمد ماهانه یك‌میلیون تومان باید قریب به 3سال كار كند تا بتواند یك ماشین تندر90 E1 32میلیونی تومانی بخرد.

 76‌درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند

برای بررسی وجوه علمی این پدیده اجتماعی – اقتصادی به پژوهشی كه به سفارش وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی و اجرای انجمن جامعه‌شناسی انجام گرفته است استناد كردیم. این پژوهش به مدت ۶ ماه در تمامی مناطق ۲۲گانه شهر تهران و از طریق تكمیل ۳۸۶ پرسشنامه از دستفروشان و به همین تعداد پرسشنامه از مغازه‌داران انجام شده است.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد كه بر خلاف آنچه گفته می‌شود كه دستفروشان بساط‌گستر افرادی منزوی و غیراجتماعی هستند و از این‌رو مسوولیت‌ناپذیر نسبت به جامعه‌اند، ۷۶‌درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند و ۶۴‌درصد آنها متاهل. متوسط تعداد فرزندان دستفروشانی كه متاهل هستند بالغ‌بر 2.3 نفر است كه با میانگین این رقم در میان شهرنشینان كشور برابری می‌كند.



 آغاز به كار با سرمایه اولیه 2میلیون تومانی

بسیار شنیده می‌شود كه دستفروشان دارای مشاغل دیگری هستند و درآمد آنها از دستفروشی حاصل زیاده‌خواهی آنان است. تحقیق نامبرده نشان می‌دهد حدود ۹۰‌درصد دستفروشان هیچ شغل دیگری ندارند و تقریباً تمامی آنها یعنی ۹۸‌درصدشان غیر از درآمد حاصل از دستفروشی هیچ درآمد دیگری ندارند و حدود ۳۱‌درصدشان حتی یارانه هم نمی‌گیرند.

همچنین 88.6‌درصد دستفروشان بساط‌گستر دارای مدرك دیپلم یا كمتر از دیپلم هستند. همین رقم در مورد همسران آنها نیز صدق می‌كند. میانگین سرمایه لازم برای ورود به این حوزه شغلی بالغ‌بر 2.4میلیون تومان است. بسیاری از آنها ساعت‌های متوالی در روز را برای درآمد متوسط ۴۵هزار تومان روزانه كار می‌كنند.

نتایج این پژوهش در جای دیگری می‌گوید: رسمیت نیافتن شغلشان باعث می‌شود ۴۱‌درصد آنها از پوشش هیچ بیمه‌یی برخوردار نباشند، حتی بیمه سلامت و فقط ۲۵‌درصد آنها از پوشش بیمه تامین اجتماعی برخوردار هستند.

همچنین 33.5درصد دستفروشان اعلام می‌كنند كه دستفروشی نخستین شغل آنهاست و 43.1‌درصد به علت اجبار، تعدیل نیرو یا ورشكستگی به این شغل روی آورده‌اند. ۳۶‌درصد آنها پیش از روی آوردن به شغل دستفروشی كارگر ماهر بودند و ۲۱‌درصد آنها كارگر ساده یا كارگر كارخانه. به‌عبارت‌ دیگر ۵۸‌درصد آنها پیش از اینكه شغل دستفروشی را برای امرار معاش انتخاب كنند، در حوزه تولید مشغول به كار بودند و ركود اقتصادی یا ناتوانی جسمی آنها را به سمت انتخاب این شغل كشانده است.


 78‌درصد انتخاب دیگری ندارند
اگر دستفروشان می‌توانند با وجود فشارهای شدیدی كه به آنان از طرف شهرداری وارد می‌شود (۶۷‌درصد دستفروشان دست‌كم یك‌بار شاهد توقیف اجناس‌شان بوده‌اند) به حیات خود ادامه دهند به این دلیل است كه اولاً وضعیت اقتصاد كشور به آنها امكان یافتن شغل دیگری را نمی‌دهد (۷۸‌درصد دستفروشان به دلیل پیدا نكردن شغل دیگری به این شغل روی آورده‌اند) دوم اینكه 37.5‌درصدشان یا به دلیل مشكلات جسمی یا به دلیل منعطف بودن ساعات كار این شغل به آن روی آورده‌اند و درنتیجه در صورت از دست دادنِ شغل دستفروشی، پیدا كردن شغلی دیگر برایشان به مراتب سخت‌تر از دیگر بیكاران خواهد بود و سوم آنكه دستفروشان به نیاز مسلمی پاسخ می‌گویند كه همانا نیاز شهروندان كم‌درآمد است برای دسترسی به كالاهای ارزان قیمت.

67.5‌درصد خریداران دستفروشان را جوانان و نوجوانان یعنی قشری از جامعه تشكیل می‌دهد كه امكانات مالی محدودی دارد. بسیار گفته و تبلیغ می‌شود كه دستفروشان اجناس دستِ دوم، خراب یا بی‌كیفیت را تحویل خریدارانشان می‌دهند. اما یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد كه حدود ۷۲‌درصد دستفروشان اجناس خود را از عمده‌فروشی‌ها و بازار، 11.5‌درصد از تولیدی‌ها و 4.7‌درصد از مغازه‌داران تهیه می‌كنند.

در جای دیگری از این پژوهش درمی‌یابیم كه 5.2‌درصد نیز تولید شخصی خود را می‌فروشند. ۶۷‌درصد از آنها بیش از ۳سال است كه به این شغل مشغولند و ۸۲‌درصد آنها محل ثابتی برای فروش دارند كه نشان می‌دهد خریداران آنها می‌توانند به راحتی آنها را پیدا كنند و درصورت ناراضی بودن از جنس خریداری شده، آن را بازمی‌گردانند. گفته می‌شود كه دستفروشان تهرانی ساكن این شهر نیستند و از شهرهای مجاور یا حتی استان البرز برای دستفروشی به تهران می‌آیند.

تحقیقات نشان می‌دهد كه حداكثر ۱۴درصد از دستفروشان شاغل در تهران از محل‌هایی همچون اسلامشهر یا سكونتگاه‌های اطراف تهران برای كار به تهران می‌آیند و ۸۶‌درصدشان ساكن در شهر تهران هستند. رقمی كه حتی بیشتر از شاغلان به سایر مشاغل است.



 86‌درصد مغازه‌داران موافق ساماندهی

وارد ورود مغازه‌داران به این تحقیق هم‌ درصد بالایی از دستفروشان یعنی ۹۴‌درصد آنها و هم ‌درصد بالایی از مغازه‌داران یعنی ۸۶‌درصد آنها موافق ساماندهی دستفروشان هستند. آن دست از مغازه‌دارانی كه با این امر موافقت ندارند به این دلیل است كه نسبت به این موضوع خوش‌بین نیستند. دلیل این موافقت گسترده در دو سوی معادله تنشی است كه میان شاغلان به این دو نوع دادوستد وجود دارد.

۴۲‌درصد دستفروشانی كه در مجاورت مغازه‌داران بساط می‌گسترند اعلام كرده‌اند كه با مغازه‌داران مشكل داشته‌اند و ۲۸‌درصد آنهایی كه به دور از مغازه‌داران فعالیت می‌كنند نیز به وجود مشكل با مغازه‌داران اذعان می‌كنند. فقط ۱۶‌درصد دستفروشانی كه در مجاورت مغازه‌داران فعالیت می‌كنند بر این باورند كه مغازه‌داران از آنها به شهرداری یا نیروی انتظامی شكایت كرده‌اند. اما ۴۳‌درصد مغازه‌داران می‌گویند كه تا به حال مشكلشان را با دستفروشان به اطلاع شهرداری رساندند.

دلیل اصلی این تفاوت در آن است كه دستفروشان مداخلات شهرداری را لزوماً منوط به شكایت مغازه‌دار نمی‌دانند. در واقع ۸۸‌درصد دستفروشان اعلام می‌كنند كه با ماموران شهرداری مشكل داشته‌اند، مشكلی كه همانطور كه در خطوط بالا یادآوری شد در ۶۷‌درصد موارد به توقیف اجناس‌شان انجامیده، حدود ۱۵‌درصد موارد به ترك یا جابه‌جایی محل و در باقی موارد یعنی حدود ۱۸‌درصد موارد به مصالحه با مامور شهرداری یا پرداخت جریمه به وی انجامیده است.

53‌درصد دستفروشانی كه در مجاورت مغازه‌داران بساط خود را پهن می‌كنند علت تنش با مغازه‌دار را سد معبر می‌دانند و ۴۵‌درصد فروش ارزان‌تر. اما فقط ۳۲‌درصد مغازه‌داران دلیل تنش با دستفروشان را ارزان‌فروشی می‌نامند و ۲۹‌درصد آنها اختلال در عبور مشتری. ۲۸‌درصدشان مدعی هستند كه دستفروشان باعث می‌شوند كه آنها مشتری‌شان را از دست بدهند و 11.5‌درصد آنها می‌گویند دستفروشان باعث زشت شدن محل كسب آنها می‌شوند.

می‌دانیم كه تنش موجود میانِ دستفروشان و ماموران شهرداری حاصل درگیری‌ای است بر سرِ فضا كه ماموران شهرداری را وادار می‌كند با استناد به ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها از كسب‌وكار آنها جلوگیری كنند.

دیدیم كه بخشی از تنش میانِ دستفروشان و مغازه‌داران نیز حاصل منازعه بر سر فضاست. به عبارت دیگر مسلم است كه یكی از مشكلات هر ساماندهی مشكل تنظیم و تقسیم فضا خواهد بود. به ویژه آنكه وقتی از دستفروشان كه اكثریت قریب به اتفاقشان با ساماندهی موافق هستند، حدود ۶۰‌درصدشان متقاضی آن هستند كه در همان محلی كه هم‌اكنون فعال هستند ساماندهی شوند.

۲۸‌درصدشان حاضرند جابه‌جا شوند به شرطی كه شلوغ باشد یا در نزدیكی بازار. 42.5‌درصد مغازه‌داران نیز بر این نظر بودند كه مهم‌ترین نظارت بر كار دستفروشان باید نظارت بر محل كسب‌شان باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha