پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۸

یك چهارم از مردم ایران اجاره‌نشین‌هایی هستند كه باید آنها را خانه به دوش نامید، زیرا تعداد زیادی از آنها مجبورند هر ساله به جای جدیدی نقل مكان كنند. نقل مكان به جای جدید همان و مشكلات جدید هم همان. تا قلق محیط دستشان می‌آید و می‌فهمند كه باید با هر كسی چطور رفتار كنند وقت رفتن است و دوباره روز از نو و روزی از نو. مشكلات با همسایه‌ها یك طرف و هزار و یك بهانه صاحبخانه هم طرف دیگر. و این‌چنین می‌شود كه هنوز زندگی شروع نشده چرخ جوانی زیر بار این همه مشكل پنچر می‌شود.

حكایت خانه به دوش‌های مدرن

سلامت نیوز: یك چهارم از مردم ایران اجاره‌نشین‌هایی هستند كه باید آنها را خانه به دوش نامید، زیرا تعداد زیادی از آنها مجبورند هر ساله به جای جدیدی نقل مكان كنند. نقل مكان به جای جدید همان و مشكلات جدید هم همان. تا قلق محیط دستشان می‌آید و می‌فهمند كه باید با هر كسی چطور رفتار كنند وقت رفتن است و دوباره روز از نو و روزی از نو. مشكلات با همسایه‌ها یك طرف و هزار و یك بهانه صاحبخانه هم طرف دیگر. و این‌چنین می‌شود كه هنوز زندگی شروع نشده چرخ جوانی زیر بار این همه مشكل پنچر می‌شود.

 به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، كافی است لغت «اجاره نشینی» را مطرح كنی تا رنگ از رخساره‌شان بپرد و نگاه خسته‌شان به تو این پیام را بدهد كه آنها یكی از یك چهارم ایرانی‌های مستاجر هستند كه مشكلاتشان طوماری دراز دارد. فهرست بلندبالای مشكلات آنها سال‌های متمادی است كه به رسانه‌ها و به ویژه مطبوعات راه یافته است، چه گزارش‌ها كه نوشته نشدند و چه درددل‌ها كه رسانه‌ای نشدند، اما هیچ كدام از این تلاش‌ها نتواستند راه به جایی ببرند. به حدی كه در یك دهه اخیر در كشور ما به جای اینكه روند اجاره‌نشینی كاهش یابد و تعداد مالكان افزایش یابد، برعكس تعداد اجاره‌نشین‌ها به رقم قابل توجهی افزایش یافته است. به‌طوری كه سهم اجاره‌نشینی از ۹/۲۳ درصد در سال ۸۴ به ۶/۲۵ درصد در سال ۹۴ افزایش یافته، این در حالی است كه مالك‌نشینی از ۲/۶۷ درصد به ۴/۶۴ درصد كاهش یافته است. افزایش اجاره هم كه خبر تازه‌ای نیست و هر ساله هم این رقم به‌طرز باورنكردنی بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود. این افزایش نجومی قیمت‌ها هم در شرایطی صورت می‌گیرد كه ۳۳ درصد مردم ایران زیر خط فقر هستند و حتی حال طبقه متوسط هم تعریفی ندارد. هدف این گزارش سخن گفتن از این رقم‌ها نیست، تغییرات ماه به ماه بازار مسكن هم چندان در راستای كار ما نیست، ما به سراغ خانه به دوش‌های پایتخت شلوغ‌مان رفته‌ایم تا مشكلات اجاره‌نشینی را از زبان خودشان بشنویم. این افراد از طبقه متوسط شهری جامعه ایران هستند كه باید سال به سال جایی دیگر برای زندگی بیابند زیرا با این بهانه‌های صاحبخانه دیگری امیدی به تمدید نیست. جوان هستند و در آغاز راه زندگی اما مستاجری دل و دماغ جوانی كردن برایشان نگذاشته است به حدی كه ترجیح می‌دهند تنها شب‌ها را در خانه باشند و تا حد امكان هم ارتباطی با كسی نداشته باشند تا مشكلات‌شان كمتر شود.

بهانه‌های عجیب برخی صاحبخانه‌ها

«در بهترین حالت باید سال به سال جابه‌جا شویم، البته این بهترین حالت است زیرا در بسیاری از موارد سر و كله صاحبخانه پیدا می‌شود و پول پیش را كف دستت می‌گذارد و می‌گوید تخلیه! یكی پسرش عروسی كرده، دیگری خودش می‌خواهد ساكن شود و یكی دیگر هم بی دلیل دلش خواسته دیگر مستاجر نداشته باشد. اصلا به این فكر نمی‌كنند كه تو وسط سال چطور می‌خواهی یك جای دیگر را پیدا كنی و وای به روزی كه زیر بار حرف زور نروی، آنگاه بهانه‌های عجیب‌شان به حدی زیاد می‌شود كه فرار بر قرار مرجح می‌شود!» اینها گفته‌های یك مستاجر شهرستانی است كه شرایط شغلی او را راهی تهران كرده است. حسین تنها ۳۴ سال سن دارد ولی آنچه بر او در زندگی اجاره‌نشینی گذشته است، اگر بر سنگ می‌گذشت آب می‌شد. او در ادامه به مشكلات زندگی در محیط جدید اشاره می‌كند و می‌گوید: همسایه سالم و آرامش؛ تنها خواسته‌ای است كه ما داریم ولی همین یك خواسته هم در جابه‌جایی‌های مختلف گم می‌شود، زیرا آدم مجبور است با هزار و یك آدم مختلف سر و كله بزند. بعضی صاحبخانه‌ها هم كه كارشان اذیت مستاجران است و به رفت و آمد گیر می‌دهند، كرایه را گران می‌كنند و هزار بهانه دیگر می‌آورند تا مستاجر را كلافه كنند. او دو شیوه سنتی و مدرن اجاره‌نشینی را از هم تفكیك می‌كند و می‌گوید: زندگی در مجتمع مسكونی با خانه‌هایی كه صاحبخانه بالا سرت باشد و دائم در كارت سرك بكشد فرق دارد. در مجتمع‌های مسكونی مدیر ساختمان مسئول انجام كارهاست و قوانین مشخصی برای زندگی در آن مجتمع وجود دارد. ولی آپارتمان‌نشینی هم مشكلات خودش را دارد كه شلوغ بودن و برخورد با آدم‌های متفاوت، تنها بخشی از آنها هستند.

دل پری از آپارتمان‌نشینی دارد

تا اسم زندگی آپارتمان‌نشینی را می‌آورم، گره دل پرغصه‌اش بازمی‌شود و شروع به گفتن از دردهای زندگی آپارتمان‌نشینی می‌كند. معصومه ۳۰ ساله مشكلات زندگی آپارتمان‌نشینی را این‌گونه شرح می‌دهد: برخی همسایه‌ها فرهنگ آپارتمان‌نشینی ندارند، سر و صدای زیادشان تنها یكی از هزاران مشكلشان است، یهو ساعت دوازده شب شروع به چكش زدن به دیوار می‌كنند و اصلا به حق و حقوق بقیه احترام نمی‌گذارند. او در ادامه به ناعدالتی دیگری در زندگی آپارتمان‌نشینی اشاره می‌كند: من و همسرم تنها دو نفریم و فقط شب‌ها خانه هستیم و به همین دلیل مصرف آب، برق و سایر مصارف‌مان پایین است، اما در واحد بغلی‌مان در همان متراژ شش نفر ساكن هستند و چندین برابر ما از آب، برق و... مصرف می‌كنند ولی هنگام تقسیم هزینه‌ها باید مساوی پرداخت كنیم و این عادلانه نیست. او از صاحبخانه‌ها هم شاكی است: برخی صاحبخانه‌ها كه دلبخواهی رفتار می‌كنند. پول پیش و اجاره را هرقدر كه دوست دارند بالا می‌برند و گوششان هم به اعتراض‌ها بدهكار نیست. دوست دارم از این آپارتمان برویم ولی مشكل این است هر جایی كه برویم شرایط همین است و شاید هم بدتر از این.

جابه‌جایی‌های پرهزینه

ابوذر ۳۲ ساله یكی دیگر از مستاجران پایتخت‌نشین است كه در شرق تهران ساكن است. او مشكلات جابه‌جایی‌های هر ساله را این‌گونه برای «آرمان» توصیف می‌كند: «من شش سال است كه اجاره‌نشین هستم و هر سال هم جابه‌جایی داریم. بعد از یك سال اگر بخواهی قراردادت را تمدید كنی باید یك رقم باورنكردنی به رهن اضافه كنی تا جای سابق بمانی. از آنجایی هم كه توان پرداخت این رقم‌های نجومی را نداریم به جای دیگری نقل مكان می‌كنیم. در سال ده ماهش را درست زندگی می‌كنیم و دو ماهش را باید به دنبال پیدا كردن جای جدید و اسباب‌كشی باشیم. هزینه این جابه‌جایی‌ها و صدمه‌ای هم كه به وسایل در این جابه‌جایی‌ها می‌خورد كه دیگر جای خود دارد.» او ادامه می‌دهد: «عادت كردن به محیط جدید هم مشكلات خاص خودش را دارد. تا به یك محیط عادت می‌كنی و از آدم‌های آنجا شناخت پیدا می‌كنی، وقت رفتن می‌رسد و دوباره مشكلات تازه آغاز می‌شوند. هر چقدر هم تعداد واحدهای یك ساختمان بیشتر باشند، مشكلات هم بیشتر هستند، اگر یكی از این افراد خوب و سازگار باشد، سه تای آنها بد هستند و دنبال دردسر.» او از مشكلات فرزندش در عادت به محیط جدید می‌گوید: «وقتی وارد یك محیط می‌شویم پسرم دوستانی برای خودش پیدا می‌كند و از این طریق سرش گرم می‌شود، ولی هنگام جابه‌جایی دور شدن از دوستانش برایش كار آسانی نیست. به ویژه زمانی كه وارد ساختمان‌هایی می‌شویم كه هیچ بچه‌ای در آن نیست خیلی بی‌تابی می‌كند و دیر با شرایط جدید كنار می‌آید.»

دردسرهای زندگی در آپارتمان‌های كوچك

مریم ۳۲ ساله تا اسم مستاجری می‌آید در همان كلمه‌های آغازین شرایط را بد توصیف می‌كند و می‌گوید: «پنج سال است كه اجاره‌نشینیم و در این مدت كوتاه مجبور بودیم شرایط سختی را تحمل كنیم. قیمت‌های اجاره هم كه سر به فلك كشیده‌اند و با اینكه خودم و همسرم كار می‌كنیم اما به زور از پس هزینه‌های زندگی برمی‌آییم. چاره‌ای هم نیست و مجبوریم تحمل كنیم.» او در ادامه به مشكلات زندگی در آپارتمان‌های بسیار كوچك اشاره می‌كند و می‌گوید: «زندگی در یك آپارتمان ۴۰ متری وقتی كه یك بچه شلوغ هم داشته باشی اصلا كار آسانی نیست. دائم باید مواظب باشی سر و صدا همسایه‌ها را اذیت نكند. وقت‌هایی هم كه مهمان می‌آید باید اسباب و اثاثیه را هزار مدل جابه‌جا كنیم تا جایی برای نشستن پیدا شود. معمولا هم اگر مهمانی بیاید با دیدن شرایط به‌سرعت برمی‌گردد.» او ادامه می‌دهد: «ما دو سال است كه در این آپارتمان ساكن هستیم و برای اینكه بتوانیم در این محیط زندگی بی‌دردسری داشته باشیم، ارتباطمان را با همسایه‌ها به حداقل رسانده‌ایم. زیاد از خانه بیرون نمی‌رویم و با كسی رفت و آمد نداریم تا مشكلی برایمان پیش نیاید.» او از مزیت زندگی در مجتمع‌ها می‌گوید: «خوبی زندگی در مجتمع‌ها این است كه آدم صاحبخانه را تنها سالی یك‌بار و آن هم موقع بستن قرارداد می‌بیند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha