سلامت نیوز: 2700 محیطبان، 17 میلیون هکتار وسعت مناطق حفاظت شده و نزدیک به 8/1 میلیون اسلحه شکاری مجاز و غیر مجاز! یعنی هر محیطبان باید در پهنه وسیعی از طبیعت و به ازای هر 6300 هکتار با 370 شکارچی غیر مجاز مقابله کند. (البته اگر فرض کنیم صاحبان سلاح شکاری مجاز تخلف نمی‌کنند که در واقعه کشته شدن منوچهر شجاعی محیطبان پارک ملی بمو خلاف این موضوع ثابت شد).

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه می نویسد: اما اکنون 119 محیطبان شهید و صدها محیطبان زخمی و سیاهه بلند بالای گونه‌های در خطر انقراض جانوری کشورمان خود گواهی می‌دهد که شکارچیان متخلف نه فقط از تاراج اندوخته‌های طبیعی کشور بلکه از کشتار حافظان طبیعت هم ترس و واهمه‌ای ندارند و اگر به یاد بیاوریم که تاکنون کمتر موردی از ضاربان محیطبانان شناسایی یا به اشد مجازات رسیده‌اند تا حدودی در می‌یابیم چرا گستاخی این متخلفان روز به روز افزایش می‌یابد. محیطبانی نه فقط در ایران که تقریباً در بسیاری از کشورهای جهان بویژه در کشورهای توسعه نیافته در آسیا و آفریقا همواره با مخاطرات جدی روبه‌رو بوده است. بر اساس گزارش فدراسیون بین‌المللی محیطبانان، در 10 سال گذشته بیش از 1000 محیطبان در سراسر جهان به قتل رسیده‌اند که حدود 80 درصد آنها توسط قاچاقچیان حیات وحش و شکارچیان تجاری بوده است. اما در ایران به همه این مخاطرات باید سختی کار محیطبانان و کمبود امکانات و تجهیزات حفاظتی و دستمزد ناچیز را هم اضافه کنیم. اینکه هر محیطبان در ایران مجبور است به جای 176 ساعت کار در ماه، 432 ساعت خدمت کند اما در بهترین حالت ممکن تنها به اندازه نیمی از ساعاتی که کار کرده حقوق دریافت می‌کند این خود گواه دیگری است بر مظلومیت این قشر زحمتکش جامعه. حالا اما واقعه شهادت سه محیطبان در پارک ملی بمو و منطقه حفاظت شده گنو در هفته گذشته که شوک بزرگی برای جامعه محیط زیستی ایران بود در سطح وسیعی با واکنش مسئولان اجرایی کشور مواجه شده است. با این امید که این نگاه‌ها مقطعی نبوده و حداقل باعث شود تا نقایص و کاستی‌های قانونی و قضایی در حمایت از محیطبانان مرتفع شده و وضعیت معیشتی آنها تا حدی ارتقا یابد، در همین حال علی تیموری، مدیرکل دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست از سلاح‌های غیرمجازی که در کشور موجود است و باعث تشدید تخلفات شده، می‌گوید.

از سال 1350 که غلام شهرابیان به‌عنوان نخستین محیطبان در درگیری با شکارچیان متخلف در منطقه خوش ییلاق سمنان به شهادت رسید، تاکنون نزدیک به 45 سال می‌گذرد اما نبرد بی‌امان شکارچیان با حافظان طبیعت همچنان ادامه دارد تا امروز که شمار شهدای محیط زیست با کشته شدن سه محیطبان دیگر در هفته گذشته به عدد 119 برسد. آمارها نشان می‌دهد بیشترین تخلفات شکار و صید صورت گرفته در سال‌های گذشته در استان فارس بوده و درست به همین دلیل نیز این استان با 23 محیطبان، رکورددار شهدای محیط زیست ایران است. در همین حال از مجموع 5 محیطبانی که در سال‌های پیش از انقلاب کشته شدند سه نفرشان فقط در پارک ملی بختگان - که امروز تقریباً دیگر چیزی از دریاچه 150 هزار هکتاری آن باقی نمانده - به شهادت رسیده‌اند. اکبر شکاری، لطف‌الله اکرمی راد و مراد شیبانی سه محیطبانی بودند که به ترتیب در سال‌های 52 و 55 کشته شده و ضاربان دو نفر آنها نیز به گفته اسکندر فیروز، بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست ایران شناسایی و مجازات شدند. اما واقعه کشته شدن این دو محیطبان در سال 1355 هنوز هم در خاطره بسیاری از قدیمی‌های محیط زیست باقی مانده است. شهید اکرمی و شیبانی در روز 5 بهمن ماه در هنگام گشتزنی در پارک ملی بختگان با شکارچیان مسلح درگیر می‌شوند. نبردی که منجر به شهادت هر دو محیطبان می‌شود و شکارچیان نیز با تصور اینکه هر دو محیطبان بعد از درگیری خونین به قتل رسیده‌اند فرار می‌کنند. اما یکی از محیطبانان که بشدت مجروح شده و خونریزی شدیدی هم داشته با خون خود روی پاکت سیگارش نام یکی از شکارچیان را که از متخلفان سابقه دار منطقه بوده می‌نویسد و همین باعث شد تا مأموران پلیس بتوانند ضاربان را دستگیر و مجازات کنند.
کشته شدن محیطبانان درسال‌های بعد نیز به دلیل افزایش شمار سلاح‌های غیر مجاز و ضعف آگاهی‌های عمومی جامعه از ضرورت حفظ محیط زیست و قانون ستیزی ادامه یافت و در بیشتر موارد این سلاح‌های غیر مجاز شکاری بود که حادثه می‌آفرید. اما در این میان محیطبانانی هم هستند که با سلاح شکاری مجاز کشته شدند و البته گاهی هم با سلاح‌های جنگی.


اسلحه را از محیطبان نگیرید
اگرچه برخی کارشناسان همچون اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست معتقدند که می‌بایست سلاح را از محیطبانان گرفت تا میزان درگیری‌ها کمتر شود اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که محیطبانان تقریباً در بسیاری از کشورهای دنیا بویژه در کشورهای آسیایی و آفریقایی مجهز به سلاح گرم هستند تا بتوانند در برابر قانون‌ستیزان و قاچاقچیان حیات وحش مبارزه کنند. در اروپا و امریکا نیز به‌دلیل ارتقای سطح فرهنگ زیست محیطی جامعه و وضع قوانین بازدارنده و مجازات‌های سخت برای متخلفان تقریباً کمترین زد و خوردها بین متخلفان و محیطبانان دیده می‌شود و محیطبانان نیز کمتر از سلاح‌های خود استفاده می‌کنند. با این حال کهرم با تأکید بر اینکه شرایط مناسب حمل و استفاده از سلاح برای محیطبانان کشور وجود ندارد، می‌گوید: در این شرایط باید اسلحه را از محیطبانان بگیریم چون اگر مقابل شکارچی متخلف مقاومت و از اسلحه استفاده کنند محکوم به اعدام می‌شوند و اگر از آن استفاده نکنند شهید می‌شوند، بنابراین وجود اسلحه از هر دو طرف برای آنها مشکل‌زاست. از یک طرف با اعدام و از طرف دیگر با شهادت مواجه هستند. به گفته او، اگر مجرم و متخلفی در هنگام عملیات توسط پلیس کشته شود، این نیروی پلیس حتی یک ساعت هم بازداشت نمی‌شود چه برسد به آنکه محاکمه و حکم قصاص او صادر شود، چون برای برقراری نظم و امنیت و مقابله با متخلفان این اتفاق افتاده است در حالی که ما به محیطبانی اسلحه داده‌ایم که در دادگاه به جرم قتل محکوم می‌شود.


اما خیلدار فرمانده یگان حفاظت محیط زیست، مجابی معاون حقوقی و تیموری مدیرکل دفتر شکار و صید سازمان محیط زیست این موضوع را رد کرده و می‌گویند: «این نظر شخصی آقای کهرم است و درست نیست.» علی تیموری، مدیرکل دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: منوچهر شجاعی، محیطبان پارک ملی بمو که هفته گذشته به شهادت رسید سلاح نداشت اما شکارچی بی‌رحم او را به شهادت رساند. او می‌گوید: متأسفانه امروز ما با شکارچیانی طرف هستیم که به خاطر هیچی، محیطبان را هم حاضرند بکشند. در این شرایط که این افراد نه قانون می‌شناسند نه مأمور قانون و کوچکترین احترامی برای قوانین جاری کشور قائل نیستند حالا شما تصور کنید محیطبانان ما سلاح هم نداشته باشند پس چطور از خود دفاع کنند؟ و چون سلاح ندارند دیگر هیچ شکارچی از آنها حساب نمی‌برد بنابراین این موضوع اصلاً جای بحث ندارد. تیموری درباره سلاح‌هایی که سه محیطبان بمو و گنو با آن به شهادت رسیدند می‌گوید: در گنو هر دو محیطبان، با اسلحه سیمینوف که یک سلاح جنگی پیشرفته و مخصوص تک تیراندازهاست از فاصله نزدیک به شهادت رسیدند و در بمو نیز دو شکارچی که دستگیر شدند یکی از آنها دارای اسلحه مجاز و دیگری دارای سلاح غیر مجاز بوده است. او همچنین درباره آمار سلاح‌های موجود در کشور می‌گوید: بخش مهمات و سلاح ارتش سلاح‌های شکاری را مجوز می‌دهد و بسیج و سپاه نیز برای عشایر و مناطق مرزی مجوز حمل سلاح صادر می‌کنند اما به نظر می‌رسد حدود 700 تا 800 هزار سلاح مجاز در کشور باشد و معادل همین رقم یا حتی کمی بیشتر هم سلاح غیر مجاز دست مردم باشد. اما اتفاق خوبی که افتاده این بوده که وزارت دفاع از سال گذشته تولید سلاح شکاری را به درخواست سازمان حفاظت محیط زیست متوقف کرد ولی مهمات همچنان تولید می‌شود اما قصد داریم از وزارت دفاع بخواهیم تا مهمات و فشنگ را تنها به کسانی که دفترچه شکار دارند بدهند. او می‌افزاید: یکی از راه‌های کاهش جرایم شکار و صید این است که وقتی متخلف یکبار دستگیر و تحویل مقامات قضایی شد و با حکم قضایی سلاحش توقیف شد این سلاح به طور کل معدوم و مجوز حمل سلاحش باطل شود اما تا به امروز اینگونه بوده که غالباً سلاح‌ها تحویل وزارت دفاع شده و دوباره به فروش می‌رسیده که درصددیم این موضوع را به طور جدی پیگیری کنیم.
تشدید مجازات، بازدارنده یا تحریک کننده؟!
برخی صاحبنظران بر این باورند که افزایش جرایم نقدی شکار و صید در سال گذشته باعث شده تا شکارچیان از ترس گیر افتادن و پرداخت جریمه دست به اسلحه برده و محیطبان‌ها را بکشند. تیموری در این باره می‌گوید: جرایم شکار و صید تازه یکسال است که برای برخی گونه‌های کمیاب و در حال انقراض کشور مثل یوزپلنگ و پلنگ و مارال و انواع پرنده‌های شکاری و... افزایش یافته است اما تا پیش از اینکه مبلغ‌شان اینقدر کم بود چرا 116 محیطبان کشته شدند؟ ما از سال 92 تاکنون هیچ درگیری منجر به شهادت محیطبان نداشتیم و تازه امسال این سه مورد اتفاق افتاده و نمی‌توان این موضوع را به افزایش جرایم ربط داد. من فکر می‌کنم کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند خودشان متخلف و شکارچی هستند و می‌خواهند به نحوی برای خود کیسه بدوزند وگرنه در کشوری که یک گوسفند اهلی دو میلیون قیمت دارد جریمه 10 میلیونی برای یک قوچ وحشی کمیاب زیاد نیست.
او همچنین درباره برخی تلاش‌ها از سوی برخی فعالان محیط زیست وابسته به یکی از مؤسسات حیات وحش، برای کاهش تخفیف مجازات شکارچیان سابقه دار در استان فارس به منظور جلب مشارکت آنها در حفاظت به «ایران» گفت: کاملاً درجریان این موضوع هستم اما بشدت مخالفم چون شکارچی متخلفی که بارها دست به تخلف زده و به قانون دهن کجی کرده اگر قرار باشد مجازاتش به شرط کمک در برنامه‌های حفاظتی کاهش یابد تنها باعث بی‌انگیزگی در بین محیطبانان و بی‌اعتمادی جامعه به ما می‌شود و خوشبختانه تا به امروز دستگاه قضایی و سازمان هم با این کار موافقت نکرده است. اما اگر فردی یک بار تخلف کرده و مجازاتش را هم کشیده باشد به شرطی که در رفتار و برنامه‌های بعدی‌اش نشان دهد که پشیمان است راه برای همکاری او در برنامه‌های حفاظتی آن هم در صورت تأیید او در یک کمیته در سازمان شاید باز شود.


محیطبانان، قهرمانان گمنام طبیعت
با جدی شدن موضوع حفاظت در جهان در سال‌های اخیر عملاً نبرد بزرگی از سوی محیطبانان علیه شکار غیر قانونی، معدن کاوی و جنگل‌زدایی آغاز شده است که محیطبانان را در خط مقدم این نبرد قرار داده است.  جولیا مارتون از مدیران اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت می‌گوید: «بدون حفاظت فیزیکی، اجرای قانون در مناطق عملاً امکانپذیر نیست از این‌رو محیطبانان، قهرمانان گمنام طبیعت هستند که اگر نباشند همه تلاش ما برای حفاظت عملاً از دست رفته تلقی می‌شود بنابراین برای حفاظت از طبیعت باید از محیطبانان حمایت لازم صورت گیرد.» براساس گزارش فدراسیون بین‌المللی محیطبانان، تنها در دو سال اخیر 200 محیطبان در هنگام انجام وظیفه کشته شده‌اند که 120 نفر آنها توسط شکارچیان به قتل رسیده‌اند.البته این آمارها نیز تنها مربوط به 35 کشوری است که به صورت داوطلبانه دائماً گزارش‌های خود را به این فدراسیون ارائه می‌کنند که ایران جزو این کشورها نیست. بر اساس این گزارش هند، تایلند، کنیا و کنگو بیشترین شمار تلفات محیطبانان را هر ساله گزارش می‌کنند و تقریباً بیشترین تجارت غیر قانونی عاج و شاخ و چوب نیز از این کشورهاست. در حال حاضر 60 درصد مرگ محیطبانان هر ساله از آسیا گزارش می‌شود. در تایلند از سال 2009 تاکنون 50 محیطبان کشته شده و 26 نفر نیز بشدت مجروح شده‌اند که 23 نفرشان در شرایط بحرانی از نظر سلامتی به سر می‌برند.


قتل 140 محیطبان در 20 سال گذشته فقط در یک پارک ملی
بر اساس آخرین اخبار منتشره در دو ماه گذشته نیز 6 محیطبان در هند و کنگو کشته شدند. به گفته مقامات محیط زیست در کنگو سه محیطبان به ضرب گلوله شکارچیان مسلح در پارک ملی گارامبا در این کشور کشته و دو نفر دیگر از جمله مدیر سوئدی این پارک نیز مجروح شده‌اند. این پارک که یکی از بهترین زیستگاه‌های فیل آفریقایی محسوب می‌شود به‌عنوان میراث جهانی توسط یونسکو نیز به ثبت رسیده است اما در طول سال‌های اخیر کانون بزرگترین درگیری‌ها بین شکارچیان و محیطبانان و باندهای قاچاق عاج فیل بوده است. سال گذشته نیز در همین پارک سه سرباز و 5 محیطبان توسط شکارچیان مسلح به قتل رسیدند. جمعیت فیل آفریقایی بواسطه شکار غیر قانونی در یک دهه اخیر در بسیاری از زیستگاه‌ها حدود 60 درصد کاهش یافته است و فعالان محیط زیست می‌گویند در این بازه زمانی بیش از 30 هزار فیل توسط قاچاقچیان حیات وحش کشته شده‌اند. اما پارک ملی گارامبا در کنگو تنها منطقه‌ای نیست که هر ساله شاهد درگیری‌های خونین بین قاچاقچیان و محیطبانان است. محیطبانان پارک ملی ویرونگا در این کشور نیز که یکی از قدیمی‌ترین پارک‌های آفریقاست برای حفاظت از حیات وحش تقریباً همه روزه مجبورند با خطر مرگ دست و پنجه نرم کنند. در سراسر آفریقا حدود 900 گوریل باقی‌مانده که در این پارک جمعیتی در حدود 480 گوریل زندگی می‌کنند که برای حفاظت از آنها در 20 سال گذشته حدود 140 محیطبان کشته شده است. به همین دلیل اخیراً امکان گشت و کنترل هوایی منطقه برای محیطبانان این پارک فراهم شده تا راحت‌تر بتوانند خطرات ناشی از حضور شکارچیان را کنترل کنند. مدیر این پارک که تاکنون دوبار هدف شلیک شکارچیان قرار گرفته و جان سالم به در برده می‌گوید: در 30 سال گذشته بواسطه حفاظت، جمعیت گوریل‌ها دوبرابر شده است و این یک موفقیت بزرگ است که باعث می‌شود تا کمتر سختی کار محیطبانی را لمس کنم. دی مروده می‌گوید: کسی که شغل محیطبانی را انتخاب می‌کند باید بداند همیشه با خطر مرگ مواجه است.
صندوق جهانی حیات وحش (WWF) نیز اخیراً بر اساس یک نظرسنجی گزارش داده که حدود 82 درصد محیطبانان در جهان با خطر مرگ مواجه هستند و تقریباً نیمی از آنها فاقد تجهیزات لازم، آموزش و پشتیبانی‌های دولتی‌اند به طوری که در بسیاری از موارد محیطبانان نه تنها از داشتن سلاح کافی و وسایل نقلیه مناسب بلکه حتی از ابتدایی‌ترین نیازهای اساسی خود یعنی سرپناه و چکمه و آب آشامیدنی هم محرومند.
«شان ویلمور» رئیس فدراسیون بین‌المللی محیطبانان می‌گوید: خشونت علیه محیطبانان با سرعت زیادی در حال گسترش است و این یک هشدار به دولت هاست که آگاهی‌های زیست محیطی جامعه را بالا ببرند در عین حال محیطبانی یک کار خطرناک برای حفاظت از حیات وحش است که شایسته حمایت‌های بیشتر و احترام است. رئیس جمهوری گابن نیز می‌گوید: «در دنیای امروز جرایم حیات وحش به یک تهدید جدی علیه حاکمیت و ثبات برخی کشورها تبدیل شده است. اگر به خود شکارچیان باشد آنها حتی از آتش زدن محیطبانان هم دریغ نخواهند کرد و در بسیاری از کشورها آنها جنگ بزرگی را آغاز کرده‌اند.»
اکنون این پرسش مطرح است که یورش بی‌امان به محیطبانان و جنگلبانان در کشورما، این مدافعان عاشق طبیعت، چه زمانی پایان می‌یابد؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha