پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۶

‌از وقتی دانشگاه قبول شدیم و در مسیر، پیاده راه می‌افتادیم، همیشه محدوده پارک دانشجو محدوده ممنوعه بود. آنجا نه می‌شد قرار گذاشت، نه توقفی داشت و نه از پارک استفاده کرد؛ ما همیشه از کنار این پارک می‌گذشتیم و همیشه این تابو به علتی که بعدها برایمان روشن شد، وجود داشت و هنوز هم انگار این شرایط برای دیگرانی که این روزها از این محدوده و پارک می‌گذرند وجود دارد و هنوز هم پارک دانشجو به واسطه حضور افرادی که اختلال هویت جنسی یا گرایشات جنسی متفاوتی دارند، شهرت خاصی دارد.

مسئله دوجنسیتی‌ها حل یا حذف؟

سلامت نیوز:  ‌از وقتی دانشگاه قبول شدیم و در مسیر، پیاده راه می‌افتادیم، همیشه محدوده پارک دانشجو محدوده ممنوعه بود. آنجا نه می‌شد قرار گذاشت، نه توقفی داشت و نه از پارک استفاده کرد؛ ما همیشه از کنار این پارک می‌گذشتیم و همیشه این تابو به علتی که بعدها برایمان روشن شد، وجود داشت و هنوز هم انگار این شرایط برای دیگرانی که این روزها از این محدوده و پارک می‌گذرند وجود دارد و هنوز هم پارک دانشجو به واسطه حضور افرادی که اختلال هویت جنسی یا گرایشات جنسی متفاوتی دارند، شهرت خاصی دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، در چند دهه گذشته بارها درباره این افراد که گاهی بیمار، گاهی مجرم و گاهی حتی اخلالگر و... خوانده می‌شوند، روش‌های حذفی اجرا شده، اما پنهان‌کردن این مشکل و مسائل این افراد تنها مشکل را بزرگ‌تر کرده و حالا با وجود چند دهه، این افراد نه حذف شده‌‌اند نه حل شده‌‌اند، نه دیده شده‌‌اند و نه پنهان مانده‌اند.


چند وقتی است که شهرداری منطقه ١١ تهران به واسطه اعتراضات مردم محلی، اقداماتی را در جهت ساماندهی در این محله و به‌‌ویژه پارک دانشجو درباره معتادان و کارتن‌خواب‌ها و افراد دارای اختلال هویت جنسی آغاز کرده است. فارغ از اینکه این اقدامات با هماهنگی چه ارگان‌هایی است و در نهایت قرار است چه هدفی را دنبال کند، باید پرسید آیا قرار است در این روند، مشکلات این افراد را حل کنند یا به دنبال حذف مجدد آنها برای مدتی از این محل هستند؟ همان اتفاقی که درباره معتادان و کارتن‌خواب‌ها در نقاط مرکزی شهر رخ داد و آنها را در همه شهر پخش کردند.


رحمت‌الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران، دراین‌باره به پیگیری‌ها و تأکیدهایی که در همان سال اول شورای چهارم در این زمینه در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی داشته است، اشاره کرد و گفت: مشکلات مربوط به این گروه از افراد در جامعه ما تقریبا مشخص و خواسته‌های آنها هم گویاست و لازم است درباره آنها پیگیری و تصمیم‌گیری مشخصی صورت گیرد.


وی با بیان اینکه در این زمینه به شکل جداگانه با رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی صحبت کردم و خواستم به عنوان مرجعی رسمی وارد این موضوع شوند، گفت: متأسفانه در این مدت از عمر شورا، هیچ بازخورد و پیگیری‌ای را شاهد نبودیم.


حافظی به ریشه‌های ژنتیک بیماران دوجنسیتی و دارای اختلال جنسیتی اشاره کرد و گفت: این افراد لزوما بیماری روانی ندارند؛ بنابراین باید با احترام و حساسیت بیشتری با آنها معاشرت و برخورد کرد. به نظر می‌رسد در مرحله اول، شناسایی مکان‌هایی به عنوان کانون گفت‌وگو و بیان مشکلات و همراهی این افراد با یکدیگر، بیش از هر چیز دیگری ضرورت دارد؛ چراکه این افراد احساس طردشدگی از جامعه و خانواده دارند و ممکن است به مسیرهای دیگری کشیده شوند.


وی به مشکلات خانوادگی، اجتماعی، حقوقی و قضائی این افراد در کنار مسائل جسمی و بهداشتی اشاره کرد و گفت: باید موانع موجود بر سر راه تغییر جنسیت این افراد را - در صورت تمایل خودشان - فراهم کنیم تا مشکل برطرف شود و در این زمینه هم دولت باید با پرداخت هزینه‌های درمان و عمل‌های جراحی به این مسئله بپردازد. از سوی دیگر قوه قضائیه هم باید درباره این افراد که تعدادشان هم کم نیست و به شکلی پنهانی در جامعه زندگی می‌کنند، همراهی داشته باشد. بسیاری از مشکلات این افراد به موانع شرعی، حقوقی و قضائی برمی‌گردد و می‌توان با راه‌حل‌های میانه‌ای، این مسائل را برطرف یا حداقل کم‌آسیب کرد.


این عضو شورای شهر تهران به پیگیری‌هایی که شهرداری منطقه ١١ و سایر ارگان‌های مربوطه درباره این افراد در برخی مناطق تهران، ازجمله پارک دانشجو (به عنوان یکی از مراکزی که این افراد از سال‌های گذشته معمولا در آن تجمع داشته‌اند) دارند، اشاره کرد و گفت: برخوردهای سلبی و جمع‌آوری یا تهاجم درباره این افراد اشتباه است و با این کار تنها این افراد را به جای یک نقطه مشخص در شهر پراکنده می‌کنیم. این کار کاملا اشتباه است؛ چراکه این افراد در این محدوده با افرادی شبیه خود که یکدیگر را درک می‌کنند، همراه هستند و تحمل بیشتری از فشار اجتماعی این شرایط خواهند داشت.


حافظی به اعتراض مردم و کسبه محدوده اطراف پارک دانشجو که با آسیب و حضور این افراد برخورد و مواجهه نزدیک دارند، اشاره کرد و گفت: اعتراض اهالی این محل، محترم و قانونی است؛ اما باید توجه شود برای حل این مسئله نباید این افراد را طرد کرد و شرایط آنها را نادیده گرفت و آنها را در سطح شهر پخش کرد.
وی با تأکید بر اینکه این افراد همانند همه گروه‌های خاص در جامعه ما باید نهاد و متولی فعال و مشخص داشته باشند، گفت: به نظر می‌رسد متولی اصلی مشکلات این افراد سازمان بهزیستی است که باید مقدمات حل مسائل اصلی مرتبط با آنها را پیگیری و حل کند. بسیاری از مسائل این افراد از جراحی و مسائل بهداشتی و درمانی گرفته تا مسائل حقوقی و قضائی قابلیت حل‌شدن دارد، اما به آنها بی‌توجهی می‌شود.


حافظی تأکید می‌کند این مشکل درباره این افراد به‌تنهایی نیست و باید به شکل ریشه‌ای با آن برخورد کرد و نادیده‌انگاشتن این افراد تنها به انزوا و دلخوری و آسیب‌های بیشتر آنها می‌انجامد. این عضو شورا می‌گوید برخوردهای سطحی و قهری با آنها نتیجه عکس دارد و باید با برخوردهای کارشناسانه برای نجات آنها گام برداشت. مسئله مهم درباره این افراد این است که احساس می‌کنند جامعه و خانواده درکی از نیازها و مشکلات آنها ندارند و با انگ بیمار روانی یا بیمار جنسی آنها را طرد می‌کنند.


وی تصریح کرد: علت جمع‌شدن این افراد در یک نقطه از شهر این است که احساس می‌کنند در آن محدوده، تعداد بیشتری از افرادی را که دردی مشترک با هم دارند، می‌بینند و برخورد مجرمانه و ناراحت‌کننده کمتری با آنها می‌شود. به‌همین‌دلیل اگر فضایی برای تعامل و همراهی این افراد با هم به شکلی قانونی و رسمی وجود داشته باشد، حتما می‌توان درباره این مسائل دخالت و ورود بیشتری داشت.


رئیس کمیسیون سلامت محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران می‌گوید شورا در جریان اقداماتی که شهرداری و دیگر ارگان‌ها درباره دوجنسیتی‌ها و افراد دارای اختلال جنسیتی انجام می‌دهند، قرار ندارد. او افزود: معمولا درباره چنین برنامه پرحساسیتی باید جلسات کارشناسی برگزار شود؛ اما ما تاکنون دعوت نشده‌ایم. اما مرتضی طلایی، عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران که سال‌ها در کسوت رئیس پلیس سابق تهران بزرگ بوده است، دراین‌باره نظر متفاوت و واقع‌‌گرایانه‌تری دارد. او با قبول شرایطی که از سال‌ها قبل درباره پارک دانشجو و اطراف آن وجود داشته، می‌گوید: برای حل چنین مسئله‌ای که مردم، خانواده‌ها، حاکمیت و حتی خود این افراد از بیان آن امتناع دارند و با نوعی پنهان‌کاری درباره آن مواجه هستیم، باید به شکلی ریشه‌ای و به صورت یک پدیده اجتماعی و فرهنگی با مسئله روبه‌رو شویم. باید بپذیریم که حاکمیت نمی‌خواهد یا نمی‌تواند به این مسئله رسمیت بدهد و یا حضور و فعالیت رسمی این افراد در جامعه را بپذیرد و درست به همین دلایل هم نمی‌پذیرد که آنها پاتوق یا محلی مشخص داشته باشند.


طلایی می‌گوید اگر شهرداری تهران درباره این مسائل ورود داشته باشد، خلاف وظایف و مأموریت‌هایش بوده و شاید تنها برای رفع معضلات اجتماعی یک محله دخالت کند. او می‌افزاید: جمع‌آوری این افراد از سطح یک محله و کف خیابان‌های تهران با عنوان‌های مختلف مشکل را حل نمی‌کند و تنها باعث دلزدگی و انزجار این افراد از شهر و مردمانش می‌شود.
رئیس پلیس سابق تهران بزرگ، نقبی به اتفاقاتی که درباره معتادان و خرده‌فروشان مواد مخدر در منطقه ١٢ و هرندی در سال گذشته تاکنون رخ داده، زد و در ادامه گفت: مگر توانستند معتادان را از هرندی جمع کنند؟ مگر همین اقدامات باعث نشد که معتادان به محلات مجاور بروند و آنجا را هم ناامن کنند؟ بارها گفته‌ایم که مداخله عجولانه و برخوردهای تهاجمی با چنین موضوعاتی اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. باید برای چنین مسائل حساسی که با روح و روان و آرامش مردم در شهر ارتباط دارد، با برنامه عملیاتی و کارشناسی‌شده پیش رفت.


طلایی می‌گوید درباره چنین مسائل خاصی از جمع دوجنسیتی‌ها و افراد دارای اختلال جنسیتی در دستگاه‌های متولی و مسئول و حتی در دانشگاه‌ها، علت‌یابی و بررسی‌های میدانی نداشته‌ایم و همیشه این مسائل به نحوی کنار زده یا پنهان شده‌اند. من می‌گویم درست است که نمی‌توان این افراد را با شرایط خاصشان در جامعه به رسمیت شناخت؛ اما می‌توان برای مشکلات آنها چاره‌اندیشی کرد تا مانند یک زخم در گوشه‌ای از شهر هر روز خودشان و مردم اطرافشان آزار و اذیت نشوند و یا دست‌کم می‌توان آنها را دید. مشکل اصلی درباره این افراد این است که آنها سال‌هاست نادیده گرفته می‌شوند و این رفتار از هر چیزی بدتر است. این عضو شورای شهر تهران می‌گوید تعداد زیادی از این افراد می‌توانند با پیگیری‌های اندک و تعدادی عمل جراحی به شرایط عادی برگشته و زندگی معمول مانند دیگر مردم داشته باشند؛ اما همین بی‌توجهی‌ها باعث شده احساس کنند مشکلاتشان حل‌نشدنی است. از نظر ما بهزیستی باید در قالب مأموریت‌های خود برای این افراد پیگیری‌های جدی‌ای داشته باشد و مشکلات آنها را در صدر مأموریت‌های خود قرار دهد.


طلایی با اظهار تأسف از اینکه رسیدگی به مسائل دوجنسیتی‌ها و بیماران دارای اختلال جنسیتی در چندین دهه گذشته مغفول بوده و در چند نقطه مشخص از شهر این افراد به شکلی دائمی حضور دارند، گفت: سال‌ها قبل از حضور من در نیروی انتظامی این افراد در همین نقاط مشخص ازجمله پارک دانشجو حضور داشته و مشکلاتی را ایجاد می‌کردند و حالا حدود ٢٠ سال بعد هم دقیقا همان مشکلات وجود دارد و این شرایط نشان می‌دهد ما نه‌تنها مشکلاتمان را ندیده‌ایم؛ بلکه آنها را بزرگ‌تر هم کرده‌ایم. همین که پس از سال‌ها نمی‌توان آمار دقیقی از این افراد، نیازها، شرایط، خانواده، بیماری‌ها و... آنها داشت، عمق اشتباهات مسئولان و متولیان را نشان می‌دهد.


از سوی دیگر فاطمه دانشور، عضو دیگر کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران با اشاره به انجمن اختلالات هویت جنسی اشاره کرد و گفت: این انجمن فعالیت خاصی ندارد و نمی‌توان به عنوان یک نهاد کار خاصی را از آن انتظار داشت. مشکل این افراد جدی و نگران‌کننده است؛ اما شرایط گویای آن است که کاری برای آنها صورت نگرفته است. وی با بیان اینکه شورا تاکنون در جریان اقداماتی که احیانا شهرداری تهران به طور مقطعی بخواهد انجام دهد، نبوده، تصریح کرد: مسئله این است که شهرداری مسئولیتی در قبال این افراد و مشکلاتشان ندارد و ورودش به این موضوع اشتباه است؛ چراکه تنها با پخش‌کردن و پراکندگی این افراد، دامنه مشکل و آسیب بیشتر می‌شود. ورود شهرداری به این شهر در این موضوع جز خراب‌ترکردن شرایط تبعات دیگری ندارد. باید انجمن‌های تخصصی با نگاه کارشناسی وارد شوند تا بتوانند مشکل را حل کنند، نه اینکه آنها را کنار بزنند.


حس خوبی نخواهد بود، اگر برای تمایل و کششی که از ابتدای تولد در عمق وجودتان شما را به سمتی می‌کشاند که در واقع و ظاهر نیست، طرد شوید و به شما بی‌توجهی شود یا اصلا از خانواده و جامعه حذفتان کنند. بدترین احساس می‌تواند این باشد که وقتی در خیابان و یا محفلی دوستانه و خانوادگی یا اتوبوس و مترو تردد دارید، احساس کنید دیگران طور دیگری نگاه می‌کنند یا اصلا نگاه بدی دارند و حتی یک لحظه چشم برنمی‌دارند. به نظر می‌رسد درباره این افراد با شرایط خاصی که دارند و احتمال گرفتاری آنها به وادی آسیب‌های اجتماعی مختلف وجود دارد، بهترین و مناسب‌ترین کار در قدم اول شنیدن حرف‌ها و درد‌‌ دل‌هایشان است تا از نزدیک احساس همدلی و توجه کنند. بسیاری از این افراد دچار تنهایی درونی و اجتماعی شدید هستند و از معاشرت با افراد معمولی در جامعه بازمانده‌اند. مرتضی طلایی دراین‌باره رویکرد روشنی دارد و می‌گوید: علاوه بر متولیان دولتی، رسانه‌ها درباره این موضوعات می‌توانند نقش مؤثری داشته باشند. او می‌گوید رسانه‌ها می‌توانند با پوشش درست و موشکافانه مسائل، نیازها، مشکلات و حقایق موجود دراین‌باره، وظایف ارگان‌های متولی، مردم و خانواده‌ها و حتی خود این افراد را یادآور شوند تا به مرور زمان این مسئله و به‌حداقل‌رساندن آن، تبدیل به یک مسئله اجتماعی شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha