سلامت نیوز: آموزش زنان و دختران یکی از مهمترین دغدغههای دولت یازدهم در حوزه آموزش و فرهنگ است. معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری با همکاری دفتر امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش قصد دارد طرح بهبود کیفیت زندگی دختران بازمانده از تحصیل را در مناطق محروم به اجرا درآورد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، در بسیاری از استانهای محروم کشور دختران از نعمت آموزش بیبهرهاند و همین موضوع باعث میشود در سنین کودکی تن به ازدواج و بارداریهای ناخواسته بدهند و چرخه فقر در این مناطق تداوم یابد. برای قطع این چرخه و ترغیب دختران به آموزش و ایجاد فضای مناسب برای این کار از همه ظرفیتهای موجود در استانهای محروم استفاده میشود. ظرفیتهایی چون بزرگان اقوام، ائمه جماعات و اعضای شورای شهر و روستا. مهناز احمدی مدیر دفتر امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با ما جزئیات اقدامات انجام شده در کشور را بازگو میکند.
برش
دولت یازدهم در دستور کار قرار داد
تفاهمنامهای با رویکرد رعایت عدالت آموزشی برای دختران
زمستان سال قبل بود که معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده دولت تدبیر و امید از انعقاد تفاهمنامهای با وزارت آموزش و پرورش خبر داد که شناسایی دختران بازمانده از تحصیل و توانافزایی آنها را در دستور کار قرار داد. رویکرد این تفاهمنامه کمک به تحصیل دختران در مناطق محروم بود. حالا با گذشت چند ماه از اجرای این طرح «اطهره نژادی» معاون برنامهریزی و هماهنگی این معاونت از اجرای طرح ملی در این حوزه خبر میدهد.
به نظر میرسد که توجه به تغییر شاخص باسوادی در میان زنان و دختران از دغدغههای کلان این دولت برای حضور در مناطق محروم است، چرا که میزان باسوادی زنان در جمعیت 6 ساله و بالاتر در سال 92 برابر با 81/1 درصد درکل جمعیت زنان اعم از شهری و روستایی بوده است.در حال حاضر هنوز 30/6 درصد زنان روستایی 6 ساله و بالاتر باسواد نیستند. همچنان تعداد زنان بازمانده از تحصیل تقریباً دو برابر تعداد مردان است.
بنابر آمارها هنوز کمتر از 50 درصد دختران روستایی در مقطع متوسطه ترک تحصیل میکنند، بهطوری که میزان پوشش تحصیلی دختران ساکن در نقاط روستایی در مقطع متوسطه (1/52 درصد) وپایینتر از میزان پوشش تحصیلی دختران ساکن در نقاط شهری در همان مقطع است (86 درصد).هرچند در سالهای اخیر افزایش اندکی در میزان باسوادی زنان ملاحظه میشود، ولیکن در صورت ادامه روند موجود وضعیت کشور در شاخص شکاف جنسیتی در بین سایر کشورهای منطقه به پایین جدول تنزل خواهد کرد، زیرا کشورهای دیگر در این شاخص روند سرعت بخشی را از طریق برنامههای اجرایی در سالهای اخیر دنبال کردهاند.
در سال 1392، 56 درصد از دانشجویان دانشگاههای دولتی را زنان تشکیل دادهاند. تعداد دختران نسبت به کل دانشجویان در مقطع کاردانی 35 درصد، در مقطع کارشناسی 60 درصد، در مقطع کارشناسی ارشد50 درصد و در مقطع دکترای حرفهای بیش از 59 درصد است. در سال تحصیلی 1392-1391 سهم دختران از کل دانشجویان رشتههای علوم پزشکی در دانشگاههای سراسری 62 درصد و در گروههای علوم پایه 69 درصد بوده است.از سوی دیگر ارتقای سطح مهارتی دختران برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و پرورش نسلی آگاه و مؤثر در گرو سیاستگذاری مناسب و توجه به خواست و انتظارات نسل جوان است، که به نظر میرسد در سایه توجه به رویکرد عدالت آموزشی در این عرصه میتوان بدان دست یافت.
بنابراین وقتی از تحقق عدالت جنسیتی صحبت میشود به نظر میرسد که اولویت بخشی به رفع نابرابری جنسیتی در آموزش و ایجاد عدالت آموزشی، ارتقا و بهبود شاخصهای دسترسی به آموزش و افزایش سطح سواد و فرهنگ در جامعه زنان ودختران باید از اهداف و سیاستهای کلان قرار گیرد. آنچه به نظر میرسد اینکه معمولاً شعارهای خوبی برای برنامهریزی در این حوزه از سوی دولت های مختلف ارائه شده است و هنگام هر انتخاباتی این نسل پرنشاط به میدان دعوت شدهاند و سپس مباحث در حد شعارها باقی ماندهاند. این شاید حلقه مفقوده برنامهریزی معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان است که باید سیاستگذاریهای کلان در حوزه جوانان را برعهده داشته باشد که هم افزایی با نهاد سیاستگذار در حوزه زنان میتواند به تقویت آن با رویکرد حل مسائل دختران جوان بپردازد، هر چند که در نیمه دولت خبر میرسد که حتی بودجه این معاونت تقلیل یافته یا در بخش دیگری هزینه شده است! حال پرسش جدی این است که آیا دولت یازدهم در این حوزه نمره قبولی را دریافت میکند؟ این پاسخی است که اطهره نژادی معاون هماهنگی و برنامهریزی معاونت زنان ریاست جمهوری با تأکید بر برگزاری طرح ملی آموزش دختران به این سؤال میدهد؛ طرحی که قرار است این معاونت در سال جاری با وزارت آموزش و پرورش عملیاتی سازد.
وی در گفتوگو با «ایران» به تفاهمنامه میان معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و وزارت آموزش و پرورش اشاره میکند و میگوید «طرح آموزش حقوق و مسئولیت های فردی، خانوادگی و اجتماعی به دانشآموزان متوسطه دوم، اولیا، اولیای دانشآموزان و مربیان مدارس و مهارت آموزی آنها در 15 استان برگزار شده است.»
به گفته وی این طرح با توجه به اطلس وضعیت زنان در استانهایی که بیشترین مسائل را مربوط به زنان و خانواده دارند نه فقط با اعلام اولویت این مسأله از سوی معاونت زنان و خانواده بلکه به تشخیص وزارت آموزش و پرورش و با کمک نقشههای اطلس وضعیت زنان تشخیص داده شده است.
به گفته وی این طرح تقویت مهارت های مؤثر در دانشآموزان برای مسئولیت پذیری، احقاق حقوق مدنی و مشارکت آگاهانه برای حضور در عرصه های مختلف خانوادگی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. چرا که اگر دانشآموزی به حق و تکلیف خود چه در حوزه حقوق شهروندی، حقوق تکالیف فردی و اجتماعی آگاه باشد میتواند از جامعه مطالبه داشته باشد و به همان نسبت بداند که خودش هم در جامعه مسئول است و باید کمک کند.
وی با اشاره به اینکه هدف ما اجرای ملی این طرح است گفت: در حال حاضر به پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش در استانهای آذربایجان غربی، البرز، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی، خوزستان، زنجان، سیستان و بلوچستان، قزوین، کردستان، کرمان، گیلان، مرکزی و هرمزگان برگزار شده و انشاءالله در سال جاری در قالب طرح ملی اجرا میشود.
اجرای طرح آسیب شناسی روانی اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه نیز از دیگر اقدامات بوده است که نژادی چنین توضیح میدهد: «این طرح با هدف کیفی شناسایی آسیبها و تعیین امکانات مورد نیاز برای ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره ای برای دختران در معرض خطر ما بین معاونت زنان و آموزش و پرورش در سطح ملی انجام شده است چرا که ممکن است بعضی از دختران بویژه در بعضی از استان ها با مشکلات آسیب های روانی روبهرو باشند و ما از منظر پیشگیری باید وضعیت دختران مقطع متوسطه مان را بدانیم تا بدانیم آینده مادران، همسران و دانشجویان یا فعالان اجتماعی چگونه است؟
در این میان یکی از طرحهای مشترک میان معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و آموزش و پرورش؛ برگرداندن دختران دور مانده از تحصیل است که البته با همراهی سازمان های غیردولتی صورت گرفته است .
در تفاهمنامههایی که آموزش و پرورش با معاونت زنان نهاد ریاست جمهوری منعقد کرده؛ کدام نیاز یا دغدغه دختران مورد توجه قرار داده شده است؟
بعد از آغاز به کار دولت یازدهم، رویکرد وزیر آموزش و پرورش بر کارهای مشترک با دستگاههای مختلف اجرایی بوده و این موضوع به سیاست کاری وزیر تبدیل شده است. به گونهای که پنج سیاست را انتخاب کردند که یکی از آنها توسعه مشارکت درون سازمانی و برون سازمانی است. در بخش درون سازمانی مشارکت بین دستگاههای داخلی، نهادها، سازمان دانشآموزی، سازمان پژوهش، سازمان نوسازی و معاونتهای مختلف است تا با تعامل مشترک، کارها سریعتر به پیش برود. توسعه مشارکت برون سازمانی نیز در قالب تفاهمنامه بود که در این راستا طی سه سال گذشته با حدود 30 الی 40 دستگاه تفاهمنامههایی امضا شد که متن و کارهای مشترک در سایت آموزش و پرورش موجود است.
برای مثال با سازمان حفاظت محیط زیست تفاهمنامهای برای حفظ محیط زیست و به منظور ارتقای آگاهی دانشآموزان داشتیم که منجر به کارهای عملیاتی مانند تدوین کتاب درسی به نام انسان و محیط زیست شد. به همین صورت با همه دستگاهها کارهای مشترکی انجام شد. از این رو یکی از این تفاهمنامهها بین آموزش و پرورش و معاونت زنان نهاد ریاست جمهوری است که البته سابقه بیشتری دارد. با شروع دولت یازدهم و پیگیریهای آموزش و پرورش سعی بر آن بوده است که این تفاهمنامهها پررنگتر و با قدرت بیشتری انجام شود. نخستین سال شروع دولت، تفاهمنامهای امضا شد در قالب دو برنامه: طرح تقویت شیوههای مهارتی و ارتباطی اولیا و مربیان با دانشآموزان دختر و دیگری طرح بهبود وضعیت آموزشی بهداشتی دختران مناطق محروم.
در سال 93 پس از امضای تفاهمنامه پنج موافقتنامه زیرمجموعه تفاهمنامه داشتیم که یکی از این پنج طرح افزایش پوشش تحصیلی دختران بازمانده از تحصیل مناطق محروم بود که در سال 93 در 10 استان و بر اساس اولویت محرومیت اجرا شد. مخاطبی که معاونت مشخص کرده بود زیر پوشش قرار دادن 1305 دانشآموز دختر بازمانده ازتحصیل بود و مخاطب وزارت 959 نفر بود. طبق آمار 10 استان و با اعتباری که آموزش و پرورش و معاونت زنان در اختیار استانها قرار دادند تعداد دو هزار و 264 دانشآموز تحت پوشش آموزش قرار گرفتند و از خانه به مدرسه آمدند اما عملآً با اعتبار خود استانها 3 هزار و 839 نفر تحت پوشش قرار گرفتند. البته باید بگویم معاونت آموزش ابتدایی ما طبق مصوبه دولت و ردیف بودجه اعتباری برای توسعه عدالت آموزشی که با همت وزارتخانه و سازمان مدیریت وبرنامهریزی تعریف شده است، اعتبار خوبی برای افزایش پوشش تحصیلی دختران و پسران پیشبینی کردهاند.
گستره انجام این پروژه در چه شهرهایی بوده است؟
سالهای اول استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان جامعه هدف بودند و قرار است سالهای بعد در سایر استانهای محروم که آمار کودکان بازمانده از تحصیل در آنها بالاست این کار اجرایی شود. طرح فوق براساس اولویت استانهای بوشهر، خراسان شمالی و جنوبی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان، گلستان، لرستان، مرکزی و هرمزگان بوده که معاونت آموزش ابتدایی ما فهرستی از آنها تهیه کردهاند و براساس محرومیت این کار انجام شده است.
از چه روش مطالعاتی در این کار استفاده شده است؟
برای مثال اداره ثبت احوال آمار میدهد که چه تعداد کودک 6 تا 18 ساله در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند. از طرف دیگر وقتی آمار با تعداد دانشآموزانی که باید در مدرسه باشند مطابقت داده میشوند؛ وقتی این دو آمار با هم همخوانی نداشته باشند یعنی شماری از دانشآموزان در خانههای خود هستند یا کودک کار هستند. کار دشواری است اما در استانها با تعامل مدیران کل و بزرگان استانها مانند ائمه جمعه، اعضای شوراهای شهر و بزرگان اقوام پوشش تحصیلی دانشآموزان افزایش پیدا کرده است.
پیش تنظیم این تفاهمنامهها به چه صورت بوده است؟
دفتر امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش با معاونت زنان نهاد ریاست جمهوری این تفاهمنامهها را تنظیم کردهاند.
پروژهها علاوه بر دانشآموزان شامل کدام قشر از مخاطبان آموزش و پرورش میشود؟
طرحهای دیگر ما مربوط به اولیا و مربیان میشود. در برخی استانها به دلیل فقر موجود به دانش آموزان ملزومات یا کمک هزینه داده میشود و به عنوان مثال همین طرح به خانوادهها نیز مربوط میشود.
طرحهای گفته شده در چه مقاطعی اجرا میشود؟
اولویت ما کودکان ابتدایی هستند. یعنی قصد داریم بچههایی که به هیچ عنوان سواد خواندن و نوشتن ندارند را راهی مدرسه کنیم اما در کنار این معاونت متوسطه ما نیز در حال تلاش است که نرخ گذر را بالا ببرد. به این معنا که پس از پایان دوره ابتدایی یک دانشآموز، وی به دوره متوسطه برود و در کلاس درس بنشیند. این فرآیند از طریق تأسیس مدارس شبانه یا طرح روستا مرکزی انجام میشود تا پوشش تحصیلی بالا برود. خیلی از دختران ما در مناطق محروم و مرزی وقتی دوره ابتدایی را به پایان میرسانند اجازه ادامه تحصیل ندارند یا امکان آن وجود ندارد یا ازدواج زود هنگام دارند.
شیوه اجرای این طرحها چگونه بوده است؟ آموزشی یا حمایتی؟
بیشتر حمایتی بوده است اما ما برنامههای آموزشی برای اولیا نیز برگزار کردهایم. جلساتی در مدارس و مساجد برگزار میشود و نمایندگانی از آموزش و پرورش، شوراهای شهر و روستا و بزرگان اقوام میآمدند و اولیا را درباره عواقب درس نخواندن بچههایشان توجیه میکردند.
تعداد آماری طرحها در این سالها چه تعداد بوده است؟
سال 92، دو و سال 93 و 94 هم پنج طرح انجام شد.
شاخصی برای میزان اثرگذاری پروژهها مد نظر بود و پایش انجام میشد؟
هر طرحی که اجرا میشود فرم نظرخواهی مربوط به اولیا، دانشآموان و مجریان دارد که جمعبندی میشود و بازخورد نظرات به ما ارسال میشود. هیچ طرحی نداشتهایم که کسی از اجرای آن ناراضی باشد. در همه نظرخواهیها همه گفتهاند که طرح بسیار عالی بوده است. فقط مشکل اینجاست که اعتبار کمی دارد و با اعتبار بیشتر میتوانیم این طرحها را برای افراد بیشتری و بهتر اجرا کنیم.
برنامههای آتی شما چیست و تا چه زمانی اجرا خواهد شد؟
تصمیم داریم طرحهایی که امسال برگزار شد را در سال آینده با گستره بیشتری با همکاری با معاونت زنان نهاد ریاست جمهوری اجرایی کنیم. این طرحها آزمون خود را پس دادهاند و سالها در دورههای مختلف اجرا شدهاند و نتایج مثبتی داشتهاند و ما معتقدیم این طرحها باید ادامه پیدا کند. معتقدم هر طرحی که میتواند به بهبود روند زندگی کمک کند باید ادامه پیدا کند و با قوت اجرا شود. ضمن اینکه مخاطبان ما مدام در حال تغییر هستند و ما باید به افراد جدید آموزش دهیم.
نظر شما