گونه سرخ معیشت خانوار

سلامت نیوز: در سال‌های اخیر، هیچگاه حداقل حقوق کارگران متناسب با هزینه‌های زندگی افزایش نیافته و افزایش آن فقط بر‌اساس نرخ تورم اعلام‌شده از سوی دولت بوده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، اوضاع معیشتی هر خانواده‌ ایرانی، از شمال تا جنوب شهر، هر یک داستان متفاوتی را روایت می‌کنند؛ روایتی از داشته‌ها و نداشته‌ها و دخل و خرج‌هایی که گاه با هم نمی‌خوانند و گاه به‌غایت هماهنگ هستند. این روزها سبد معیشتی در میان طبقات مختلف جامعه تعاریف متفاوتی دارد، از هاپیراستارها، میوه‌های واکس‌خورده، سبزیجات بسته‌بندی‌شده و کالسکه‌هایی که از خوراکی‌های هفتگی مردم پر و خالی می‌شوند، گرفته تا سوپرمارکت‌های محلی پایین‌شهر که با دست‌نوشته‌هایی همچون نسیه نداریم و دفترچه‌های اقساطی که ماه به ماه گزارش کهنه‌حساب‌های چندین ماهه را به رخ می‌کشند. صحبت از رفاه و سبد معیشتی که می‌شود، لیست بلندبالایی از کالاها و هزینه‌های ضروری یک زندگی متوسط نیز در میان مردم داغ‌تر شده و توجه به دغدغه‌های حداقل‌بگیران جامعه جان تازه‌ای می‌گیرد؛ کارگرانی که در سال جاری براساس تصمیم شورای‌عالی کار دستمزدی 812 هزار تومانی داشته‌اند و بازنشستگان یا مستمری‌بگیران تأمین اجتماعی که حداقل میزان دریافتی آنها کمتر از یک میلیون تومان بوده است.

با نگاهی به دستمزد حداقل‌بگیران جامعه سؤال‌ها و فرضیه‌های زیادی درباره چگونگی امرارمعاش این گروه از افراد به ذهن می‌رسد، اینکه چگونه آنها از پس هزینه‌های ضروری ماهانه خود برآمده و کالاهای مورد نیازشان را تهیه می‌کنند؟ اینکه چه کالاهایی در لیست هزینه‌های هر ماهه این افراد جای می‌گیرد و چه اقلامی به‌ناچار از سبد معیشتی آنها حذف شده‌اند؟ برای پاسخ به این سؤال‌ها توجه به تک‌شغله‌بودن و کارکردن همزمان زوجین نقش تعیین‌کننده‌ای را ایفا کرده و فرضیه‌های متعددی ایجاد می‌شود؛ فرضیه‌هایی که در بدترین حالت آن فرد نان‌آور تک‌شغله بوده و همسرش خانه‌دار و ناچار به گذران زندگی با دستمزدی است که به یک میلیون تومان هم نمی‌رسد. در این میان، بسیاری از حداقل‌بگیرها، راهی حاشیه شهرها و در پایتخت علاوه‌بر حاشیه، راهی مناطق جنوبی شده‌اند تا اجاره کمتر و هزینه‌های پایین‌تری برای پیداکردن جایی برای زندگی پرداخت کنند. به تبع این کوچ اجباری و الزام به اختصاص هزینه‌ها برای تأمین ضروریات زندگی که شامل سرپناه، خوراک و پوشاک می‌شود، بسیاری از نیازها همچون مسافرت‌ها، تفریح و حتی آموزش از سبد هزینه خانوارها حذف شده و زندگی را به ضروریات محدود کرده است.


از هزینه پرداخت قبوض تا اجاره‌بها
هر ماه، سبد معیشتی خانواده‌ها فهرستی از کالاها و هزینه‌هایی را رقم می‌زند که بسیاری از آنها برای گذران یک زندگی معمولی ضروری‌ هستند و اندک مواردی نیز قابل چشم‌پوشی. در لیست ضروریات یک خانواده چهارنفره در یک ماه، هزینه‌هایی همچون پرداخت قبوض آب، برق، تلفن ثابت و همراه و همچنین تهیه اقلام خوراکی اولویت بیشتری دارند و در به‌چالش‌کشاندن مدیریت اقتصادی نقش پررنگ‌تری را ایفا می‌کنند.

به گفته بسیاری از کارشناسان، تقریبا یک‌چهارم از سبد مصرفی خانوار شامل هزینه‌های مربوط به خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها است. در لیست مواد غذایی هر خانواده‌ای برنج، گوشت، روغن، نان و میوه حرف اول را می‌زند و هر ماهه بخشی از درآمد هر فردی به این کالاها اختصاص می‌یابد. این روزها قیمت یک عدد مرغ کامل بسته‌بندی‌شده 6 هزار و 500 تومان و مرغ گرم هم که دیگر کمتر از هفت هزار تومان نیست. گوشت قرمز از 32 تا 37 هزار تومان، برنج از حداقل دو هزار و 350 که برنج‌های وارداتی است تا بیش از 10 هزار تومان و روغن هم وابسته به هر لیتر از دو هزار تا 20 هزار تومان در بازار قیمت دارد. به‌نظر می‌رسد اگر یک خانواده چهار نفره بخواهد از مواد غذایی متنوعی همچون مرغ، ماهی، گوشت، برنج و انواع میوه استفاده کند باید در ماه بیش از یک میلیون تومان هزینه کند و این هزینه بالا باعث شده است تا بسیاری حتی خوردن گوشت قرمز و مرغ را از برنامه غذایی هفتگی خود خارج کنند و به خرید ماهانه یک کیلو گوشت قرمز بسنده کرده یا جای آن را با گوشت بوقلمون عوض کنند. ماهی، میگو و انواع غذاهای دریایی نیز امروزه با قیمت حداقل 16 هزار تومان در بازار به فروش می‌رسند و دیگر سهمی در سبد معیشتی خانواده‌های ضعیف و متوسط ندارند. از نگاه کارشناسان، مشکلات ایجادشده در اثر کاهش مصرف مواد غذایی اساسی نه‌تنها باعث افزایش هزینه‌های بهداشت و درمان می‌شود بلکه در مواردی نیز تولید داخلی برخی از محصولات و حتی مسیر توسعه بلندمدت کشور را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

به‌عنوان‌مثال، بررسی آثار مخرب کاهش مصرف شیر در دهک‌های مختلف درآمدی نشان از کاهش مصرف این ماده غذایی در سبد معیشتی خانواده‌ها داشته است و نشان می‌دهد که این محصول با قیمت هزار و 500 تومان از جایگاه قبلی خود در سبد معیشتی خانوار برخوردار نیست و بسیاری از خانواده‌های ایرانی با گرانی‌های سال‌های اخیر مواد لبنی ترجیح داده‌اند تا این قلم را از سبد خرید روزانه یا حتی هفتگی خود خارج کنند و سراغ آن نروند. این حذف اجباری تأثیری قابل‌توجه بر صنعت لبنیات کشور هم داشته است تا جایی که تولیدکننده برتر صنعت لبنیات کشور، از تولید کارخانه‌های لبنی با 50 درصد ظرفیت خبر می‌دهد. بررسی‌های کارشناسانه حاکی از آن است که با کاهش مصرف شیر احتمال ابتلا به بیماری‌هایی همچون پوکی استخوان، قلب، لثه و دندان و برخی سرطان‌ها افزایش یابد و همسو با افزایش هزینه‌های خانوار می‌تواند در افزایش هزینه‌های بهداشتی و درمانی دولت نیز مؤثر باشد.


علاوه‌بر هزینه‌های ضروری برای خرید انواع مواد غذایی، مردم ماهانه بخش اعظمی از دریافتی خود را صرف خرید وسایل آرایشی و بهداشتی می‌کنند. گزارش‌ها نشان می‌دهند که افراد مختلف به‌طور متوسط ماهانه حدود صد تا 150 هزار تومان نیز صرف خرید وسایل آرایشی و بهداشتی می‌کنند. اگر هزینه قبوض آب و برق نیز هر یک حدود 80 هزار تومان در نظر گرفته شود، ماهانه هر خانواده چهار نفره باید بیش از صد هزار تومان برای پرداخت آنها صرف کند. به‌نظر می‌رسد علاوه بر هزینه‌های لازم برای تأمین موادغذایی و هزینه‌های تحصیلی فرزندان، تأمین مبلغ اجاره‌بهای لازم که نیازمند پرداخت مبالغ نجومی‌تر است، می‌تواند مشکلات مالی زیادی را برای پدر خانواده فراهم کند. با این تفاسیر، درآمد کارگران و کارمندانی که هیچ‌گونه تناسبی با هزینه‌های معیشتی آنها ندارد، باعث شده تا همواره حداقل‌بگیران و بازنشستگان، بدهکار جیبشان باشند و شکاف درآمد و هزینه‌هایشان که آنها را به بدهکارانی ناچار تبدیل کرده، هر ماه و هر سال بیشتر شود، زیرا در سال‌های اخیر، هیچگاه حداقل حقوق کارگران متناسب با هزینه‌های زندگی افزایش نیافته و افزایش آن فقط بر‌اساس نرخ تورم اعلام‌شده از سوی دولت بوده است. این در شرایطی است که بر‌اساس ماده «44» قانون کار، حداقل حقوق کارگری باید با توجه به نرخ تورم سالانه و سبد هزینه خانوار افزایش پیدا کند اما چند سالی می‌شود که سبد هزینه خانوار نادیده گرفته شده است.


به‌نظر می‌رسد در کنار حداقل‌بگیران، بازنشستگان هم دیگر امیدی به افزایش حقوق و مبالغ دریافتی خود نداشته و زندگی را با قناعت بیشتری سپری می‌کنند. پای صحبت آنها که می‌نشینید گلایه‌هایی مبنی‌بر نبود تعادل در میزان دریافتی و هزینه‌هایی که دارند، بیشتر به گوش می‌رسد. افرادی که به علت نقشی که در خانواده دارند، هر ماهه میزبان تعداد بیشتری از افراد فامیل‌ هستند و برای تأمین مخارج هر وعده ناهار و شام باید آسیب‌های بیشتری را تحمل کرده و دم برنیاورند. به گفته آنها «صرف هزینه‌های میلیونی برای تأمین مخارج مهمانی‌ها و سفرهای سیاحتی و زیارتی، مهم‌ترین چالشی است که با دستمزدهای پایین باید از پس آنها برآمد.»


122 هزار تومان در ماه برای باقی زندگی
بررسی‌ها نشان می‌دهد که حدود 17 میلیون و 600 هزار خانوار شهری در ایران زندگی می‌کنند که در سال گذشته مبلغی بیش از 146 هزار میلیارد تومان برای خوراکی و آشامیدنی پرداخت کرده‌اند. به نوشته خبرآنلاین، «هر خانواده ایرانی تقریبا هشت میلیون و 327 هزار و 631 تومان را در سال 94 برای خرید مواد خوراکی و آشامیدنی پرداخت کرده است» که می‌شود ماهی 690 هزار تومان. اگر این رقم را از حقوق 812 هزار تومانی حداقل‌بگیران کم کنیم، برای باقی زندگی یعنی اجاره‌بها، پوشاک، رفت و آمد، سفر، آموزش، تفریح و... فقط 122 هزار تومان باقی می‌ماند و نمی‌توان سرپناه و پوشاک را نادیده گرفت. پس بسیاری از حداقل‌بگیرها مجبور هستند سبد معیشت را کوچک‌تر کنند تا جایی برای زندگی داشته باشند.
هزینه‌های زندگی در سال‌هایی که تورم در اوج خود قرار داشت افزایشی پیوسته و فزاینده را تجربه و شرایط را برای حداقل‌بگیران سخت و سخت‌تر کرده اما در سه سال اخیر به‌دلیل روند کاهشی نرخ تورم، رشد کمتری را در مقایسه با سال‌های قبل تجربه می‌کند، با این حال و با وجود تک‌رقمی شدن نرخ تورم و روند نزولی آن، بسیاری از اقلام مصرفی و برنامه‌های تفریحی از سبد هزینه خانوار ایرانی حذف و زندگی حداقلی جایگزین همه چیز شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha