سلامت نیوز:شاید شما هم بعد از هر حادثه خشونتآمیزی این سؤال را از خود پرسیده باشید که چقدر رسانهها در بروز این اتفاقها مقصرند؟ یک دعوا در مدرسه و محل چقدر متأثر از صحنههای خشونت باری است که شب قبل در تلویزیون دیده شده یا خبری که با تصویری خشن در روزنامه خوانده شده؟ اصلاً دیدن این تصاویر خشونت بار چه تأثیری بر روح و روان آدم میگذارد؟ آیا به عادی شدن خشونت منجر نمیشود؟
به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت: شاید شما از آن دسته آدمهایی هستید که میگویند رسانهها باید شما را در جریان ریزترین حوادث بگذارند؛ حتی اگر آن حادثه خشونت بار و پر از صحنههای پرتنش و فجیع باشد. اصلاً شاید تصور میکنید وظیفه رسانه همین است؛ انتشار اطلاعات بیچون و چرا.
راه دور نرویم، حتماً حادثه تروریستی مقابل مجلس و حرم امام خمینی(ره) را که چند هفته پیش رخ داد به خاطر دارید. برخی میگفتند چرا تلویزیون و روزنامهها پوشش کاملی از ماجرا نداشتهاند. منظورشان از پوشش کامل، انتشار بیقید و شرط عکسها و فیلمها بود. تصاویری که بهدلیل قطع و انفجار اعضای بدن در بسیاری از رسانهها حذف شدند. خیلیها دلشان میخواست درباره تروریستها بیشتر بدانند و اینکه که هستند و از کجا آمدهاند و چطور کشته شدهاند. تلویزیون ایران تصاویر اجساد آنها را نشان داد. تصاویری که به عقیده برخی خشونت آمیزبود، خیلیها همان موقع از تأثیر انتشار چنین تصاویری سخن گفتند. برخی حتی فراتر رفته و پرسیدند آیا رسانهها با انتشار این تصاویر به گروهک تروریستی داعش پر و بال بیهوده ندادهاند، همان چیزی که آنها دنبالش هستند. به هرحال آرمان نهایی آنها ترکاندن خودشان است و چرا رسانه در خدمت به نتیجه رسیدن این هدف باشد؟
برخی یاد گذشتهها هم افتادند؛ از تصاویر سوزاندن خلبان اردنی توسط داعش و انتشارعکس و ویدئوهایش یاد کردند. همان عکسی که در زمان خودش، تصویر اول تعدادی از روزنامهها شد.عکسی که خیلیها معتقد بودند ممکن است روی میز صبحانه و کنار دست بچهها قرار بگیرد و اثرات مخربی رویشان بگذارد. دوباره خیلیها میپرسند که حد و حدود انتشار چنین عکسهایی تا کجاست؟
سادهسازی مرگ با پخش تصاویر خشونتبار
این روزها و بویژه بعد از وقوع حوادث تروریستی در نقاط مختلف اروپا بحث چگونگی انتشار این تصاویر داغ شده. پژوهشها تا حد زیادی رابطه انتشار این تصاویر و دیگر تصاویر خشن و بروز خشونت را ثابت کردهاند. این بحثها چنان جدی شده که شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توئیترهم محتواهای تولید شدهشان را تحت نظر قرار دادهاند تا به طور ناخواسته مروج خشونت نباشند.
کامبیز نوروزی، حقوقدان و مدرس حقوق مطبوعات درباره قواعد حقوقی و اخلاقی نمایش چنین تصاویری در گفتوگو با ما میگوید: «از نظر حقوقی در مقرارت ما محدودیت قانونی معینی برای انتشار تصاویر خشن پیشبینی نشده و تنها درباره تصاویر جنسی و آنچه خارج از محدوده مجاز شرع است قانون صریح داریم. اما با اینکه قانون در این باره ساکت است در حوزه اخلاق روزنامهنگاری این موضوع مورد بحث دقیق قرار گرفته. قاعده مهم در این حوزه منع ترویج خشونت است؛ یعنی هیچ رسانهای به هیچ شکلی نباید مروج خشونت باشد.»
به گفته نوروزی این نکتهای بسیار مهم در حرفه روزنامهنگاری و معیاری حرفهای است: «هر تصویری که به مخاطب خشونتی محض و بینتیجه را القا کند، نباید انتشار داده شود. البته این نکته را هم باید بدانید که تصاویر خشونت بار هم دو دستهاند. دستهای که انتشارشان موجب حرکت مثبت در مخاطب میشود. مثل تصاویردلخراشی که بعد از زلزله منتشر میشود. این تصاویر ممکن است عواطف انسانی مخاطب را به طور غیرمستقیم تحریک و او را برای کمکهای انساندوستانه به همنوعانش ترغیب کند یا مثلاً پخش تصاویر مجروحان و شهدای جنگ میتواند منجر به تحریک روحیه ملی برای دفاع از کشور شود. هرچند درباره انتشار این تصاویر هم محدودیتهایی وجود دارد.
بهعنوان مثال انتشار تصویر مثله شده یا خونبار رزمندهای که در جنگ به شهادت رسیده جایز نیست. چراکه انتشار چنین تصاویری بیشتر از تحریک احساسات انساندوستانه یا میهن پرستانه، میتواند القاکننده خشونت باشد. اما دسته دوم تصاویری هستند که خشونت و تصویر مرگ را برهنه نشان میدهند و جز یأس، سرخوردگی و اندوه تأثیر دیگری بر مخاطب نمیگذارند. مثلاً در حادثه تروریستی اخیر مجلس، تلویزیون تصاویری را از تروریستهای داعش و اجسادشان منتشر کرد که به عقیده من پخش آنها مصداق ترویج خشونت بود. نشان دادن بدن تکه تکه یک تروریست برای مخاطب جز ایجاد خشم و نفرت و خشونت، تأثیر دیگری نخواهد داشت. در اطلاعرسانی چنین حوادثی همین قدر که مخاطب بفهمد در جریان حادثه، تروریستها کشته شدهاند کافی است و انتشار بدن نیمه شده یا سر بریدهشان هیچ فایدهای ندارد و تنها مرگ و خشونت را در نظر مخاطبان سادهسازی میکند. پخش چنین تصاویری میتواند مصداق روزنامهنگاری مروج خشونت باشد. روزنامهنگاری که به طور ناخواسته مروج خشونت در جامعه میشود.»
احترام به قربانی و نمایش ندادن تصاویر
«شاید دررسانههای گوناگون دنیا در انتشار تصاویر مختلف، اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد اما در انتشار تصاویر خشونتآمیز هیچ اختلافی وجود ندارد و بیشتررسانهها از نشان دادن این تصاویر خودداری میکنند. به طور مثال رسانههای معتبر دنیا لحظه مرگ افراد را نشان نمیدهند.»
این را حمیده احسانی، خبرنگار آزاد فرانسه در گفتوگو با ما میگوید و در ادامه به برخی از سیاستهای رسانهای فرانسه در اینباره اشاره میکند: «تاکنون در فرانسه چندین حمله تروریستی توسط داعش انجام شده اما تا به حال تصاویر قربانیها، مهاجمان و اجسادشان نمایش داده نشده. چراکه نمایش این تصاویر ممنوع است. مهمترین دلیل نمایش ندادن این تصاویر اثر منفی آنها روی مخاطب است. درباره قربانیان هم به دلیل احترام به فردی که از دنیا رفته، انتشار تصاویر ممنوع اعلام شده، چون رسانههای فرانسوی معتقدند بدون اجازه نمیتوان عکس کسی را که از این دنیا رفته منتشر کرد. طبق این قانون، احترام به بدن انسان با مرگ او به پایان نمیرسد. همین طور یکی دیگر از دلایل منتشر نکردن تصاویر مردگان این است که خانواده و نزدیکان آنها از نظر روانی تحت فشار بیشتری قرار میگیرند.» به گفته این روزنامه نگار سال گذشته در یک حمله تروریستی در شهر نیس فرانسه، کامیونی رهگذران را زیر گرفت و تعدادی از رهگذران هم از این صحنه فیلم گرفته و آن را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند. با اینکه هیچ رسانهای این تصاویر را باز نشر نکرد اما خیلی زود پلیس فرانسه در اطلاعیهای ازهمه مردم خواست به این کار پایان دهند. در این فیلمها میشد تصاویری از کشته شدگان را که توسط کامیون زیر گرفته میشدند دید. این تصاویر خشونت بار بود و پلیس معتقد بود با نشر تصاویر، فضا ملتهبتر خواهد شد و البته پلیس تأکید کرد که طبق قانون فرانسه هم نباید تصویر فوت شدگان منتشرشود.
خیلی از مردم به این هشدار توجه کردند و تصاویر خود را منتشر نکردند.» او همچنین در مقایسه ادامه میدهد: «در ماجرای شارلی ابدو فرانسه یکی از برادران کواشی و از مهاجمان به دفتر نشریه، توسط پلیس کشته شد. این تصویر توسط رسانههای رسمی فرانسه کاملاً محو و منتشر شد اما همین تصویر در تلویزیون ایران به طور کامل پخش شد. هر چند رسانههای امریکایی در این زمینه راحتتر از رسانههای کشورهای اروپایی عمل میکنند اما رسانههای اروپا مدام قوانین سفت و سختتری اعمال میکنند. اخیراً برخی رسانههای فرانسه از جمله لوموند و تلویزیون ب. اف.ام تصمیم گرفتهاند تصاویر تروریستها را هم منتشر نکنند چرا که جدا ازخشونت نهفته در این تصاویر، معتقدند انتشار پرتره از تروریستها تجلیل از آنها و بزرگ کردن و بها دادن به یک حرکت تروریستی محسوب میشود.»
کامبیز نوروزی حقوقدان هم معتقد است: «گاهی در رسانههای ما انتشار این تصاویر نه عمدی که از روی بیدقتی و پایبند نبودن به معیارهای حرفهای است. مثل انتشار تصویر اعدام در ملأ عام که از مصادیق ترویج خشونت است. چراکه انتشار این تصاویر مخاطب را به نوعی قضاوت برای محکوم کردن جانی میرساند که در نهایت عادیسازی ماجرا را به دنبال دارد. در انعکاس اخبار تروریستها هم همین مسأله وجود دارد. روانشناسی گروههای خلافکار نشان میدهد که یکی از اهداف این گروهها این است که عملکرد و نظام ارزشیشان بازتاب وسیع یابد. اگر این رفتارها به همان شکل منتشر شود، رسانه کاملاً در جهت منافع این گروهها عمل کردهاند درحالی که رسانه همواره باید با توجه به قواعد حرفهای پیچیده، اطلاعات درست را در اختیار افکارعمومی قرار دهد و تنها به نفع عمومی بیاندیشد.»
شاید یک روز که در خیابان از کنار صحنه یک نزاع میگذرید ناخودآگاه یاد فیلمهایی که در تلویزیون یا دیگر رسانهها دیدهاید بیفتید. این ارتباط ذهنی چندان هم بیراه نیست. چراکه تحقیقات نشان میدهد پخش خشونت در رسانهها میتواند منجر به رفتارهای پرخاشگرانه، حساسیتزدایی نسبت به خشونت و ترس از آسیب دیدن در افراد شود.
نظر شما