رئیس سازمان نظام روانشناسی ایران گفت: بدگویی والدین از هم موجب غمزدگی، گوشهگیری، خانهگریزی، اضطراب و افسردگی فرزندان طلاق میشود.
وی با بیان اینكه فرزندان برای تربیت به سرپرستی مهربان و صبور نیازمندند و همواره بدسرپرستی به مراتب بدتر از بیسرپرستی است افزود: در مراحل اولیه رشد و تربیت بیشترین نقش به عهده مادر است؛ البته مادری كه از امنیت روانی برخوردار بوده و همواره دلی آرام و وجودی آرامشگر داشته باشد كه این جز با وجود همسری مهربان و سنگربانی صبور و آرامشبخش مقدور نخواهد بود.
افروز با بیان اینكه مادر هرگز در نزد فرزندان نباید از پدرش بدگویی و انتقاد كند و پدر هم همینطور تصریح كرد: باید در نظر داشت كه فرزند خردسال قاضی نیست كه بین مادر و پدرش به قضاوت بنشیند و حكم صادر كند؛ لذا وقتی فرزند چند ساعتی نزد مادر است، مادر به لحاظ ناراحتیها و دلگیریها، نباید پدرش را متهم و محكوم و از او با زبان تند و كلام زشت یاد كند.
این متخصص روانشناسی گفت: اگر پدر یك فرزند طلاق هم شیوه نامطلوب بدگویی از مادر را داشته باشد یقیناً فرزند دچار تعارض روانی و پریشانی عاطفی شده، به تدریج نسبت به هر دو نفر احساسی ناخوشایند و تدافعی پیدا می كند.
وی افزود: پس از این حالت كودك طلاق به لحاظ احساس سردی كه پیدا میكند، بودن در كنار والدین برایش ناخوشایند میشود و تمایل دارد كه بیشتر تنها باشد یا در كنار كسانی باشد كه زبانی جز تایید و تكریم نداشته باشند.
رئیس سازمان نظام روانشناسی ایران خاطرنشان كرد: اگر فرزند از مادر خود پرسید كه «اگر بابا خوبه پس چرا جدا شدید» مادر در جواب فقط در مورد بعضی مسائل كه با هم توافق نداشتهاند اشاره كند و دیگر نیازی به توضیح مفصل ندارد.
وی افزود: ریشه اصلی همسرگریزی و جدایی و طلاق دافعههای فكری، كلامی و رفتاری است و همسران خوشبخت و آرامشگر آنهایی هستند كه وجودشان پر از جاذبه فكری، كلامی و رفتاری است.
افروز یادآور شد: نباید هیچ عجلهای داشت كه فرزند خردسال همه مسایل زندگی گذشته را بداند و به نفع یكی از والدین رای دهد و دوستدار یكی از آنها باشد.
نظر شما