مادر ابوالفضل، كودك 11‌ساله كه در دام كبوترباز جنایتكار گرفتار شد و به قتل رسیده برای متهم درخواست قصاص در ملأعام كرد. متهم روز گذشته برای بررسی سلامت روانی‌اش به پزشكی قانونی معرفی شد.

آخرین جزئیات پرونده كبوترباز قاتل

سلامت نیوز: مادر ابوالفضل، كودك 11‌ساله كه در دام كبوترباز جنایتكار گرفتار شد و به قتل رسیده برای متهم درخواست قصاص در ملأعام كرد. متهم روز گذشته برای بررسی سلامت روانی‌اش به پزشكی قانونی معرفی شد.
 
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، صبح دیروز متهم 23 ساله كه علی نام دارد و متهم است ابوالفضل11 ساله را در یكی از محله‌های جنوبی تهران به قتل رسانده برای مشخص شدن سلامت روانی‌اش به دستور بازپرس دشتبان‌ به پزشكی قانونی معرفی شد. مادر ابوالفضل همراه پدر و وكیل خانوادگی‌شان كه صبح دیروز برای پیگیری پرونده به دادسرای امور جنایی آمده بود، به خبرنگار ما گفت: از قاضی پرونده درخواست كردم قاتل پسرم را در ملأ‌عام قصاص كنند.  زن جوان ادامه داد: از آنجا كه چند سال قبل از شوهرم جدا شده‌ام، پس از حادثه خیلی‌ها كه اصلاً در جریان زندگی ما نبودند، انگشت اتهام را به سوی من گرفتند و حتی در مراسم دفن پسرم به من نیش زبان می‌زدند و روی زخم دلم نمك می‌پاشیدند. من همانند هزاران انسان دیگر به دلایلی ازشوهرم جدا شدم و آن زمان قرار شد با پدرش زندگی كند. در دوران جدایی در هفته دو روز پسرم را می‌دیدم و با او بودم و ابوالفضل هم مرا خیلی دوست داشت و همیشه درباره آرزوهایش حرف می‌زد.
 
پسرم پسر بسیار باهوش و با محبتی بود، به طوری‌كه همه همسایه‌ها او را دوست داشتند و به خوبی می‌شناختند. آخرین‌بار كه با پسرم عكس یادگاری گرفتم روز 21 مردادماه در جشن تولد 11 سالگی‌اش بود. دو روز قبل از حادثه با ابوالفضل بودم تا اینكه عصر روز حادثه ابوالفضل برای شركت در مراسم جشن عید غدیر از خانه مادر‌بزرگش خارج می‌شود و دیگر باز نمی‌گردد. آن شب پدرش تا نیمه‌های شب به جست‌وجو پرداخته بود و وقتی او را پیدا نمی‌كند، به كلانتری محل می‌رود. مأموران كلانتری فقط از او یك عكس می‌گیرند و به حرف‌های پدر ابوالفضل توجهی نمی‌كنند و حتی او را به داخل كلانتری هم راه نمی‌دهند. صبح روز بعد من متوجه حادثه شدم و برای پیدا كردن پسرم به خانواده پدری ابوالفضل پیوستم. تاب و قرار نداشتم و سخت‌ترین روزهای عمرم را سپری می‌كردم. با اینكه خیلی نگرانش بودم، اما به خودم امید می‌دادم ودوست نداشتم خبر بدی بشنوم.
 
برای مادر سخت‌تر از چشم انتظاری چیزی نیست
مادر جوان اشك‌هایش را پاك می‌كند و ادامه می‌دهد: جز مادر هیچ كسی مفهوم چشم انتظاری را نمی‌داند. از همان روز اول كانالی در تلگرام و صفحه‌ای در اینستاگرام به نام ابوالفضل تشكیل دادیم و از مردم برای پیدا كردن پسرم درخواست كمك كردیم. پس از این پیام‌ها و تلفن‌های زیادی از سراسر كشور و حتی كشورهای اروپایی و امریكا به ما شد. حتی خانواده‌هایی كه بچه‌ها‌شان گمشده بودند، با تماس گرفتند و همه با ما ابراز همدردی می‌كردند و امید می‌دادند و ما هم چشم انتظار خبر خوشی بودیم. شب‌ها خواب نداشتم و روزها هم بی‌قرار و مطمئن بودم اگر ابوالفضل خودش جایی رفته باشد، به خانه بر می‌گردد و گاهی هم به خودم امید می‌دادم كه كسی او را ربوده‌است و برای آزادی‌اش از ما درخواست پول می‌كند، اما روز چهارشنبه همراه عمه‌ها و مادر بزرگ ابوالفضل در خانه نشسته بودیم كه به ما خبر دادند، شبكه خبر زیر‌نویس كرده پلیس جسد پسر 11‌ ساله‌ای را كشف كرده است. با شنیدن این خبر دنیا روی سرمان خراب شد و همه گریه می‌كردیم، اما باز هم ناامید نبودیم تا اینكه پدرش برای شناسایی به پزشكی قانونی رفت و با دیدن عكس ابوالفضل كه علامت ماه گرفتگی روی بدنش بود، او را شناسایی كرد.
وی در پایان گفت: من نمی‌دانم قاتل به چه گناهی پسر 11 ساله‌ام را اینگونه به قتل رساند و الان درخواست دارم او را در ملأ‌عام قصاص كنند تا درس عبرتی برای متهمان دیگر باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha