همه این روزها و شب‌ها که با‌ انگیزه دیدنش از خواب بیدار می‌شدم و با رویای خواب دیدنش چشم‌هایم را می‌بستم، برای من فقط و فقط یک لذت تلخ بود، چراکه همین حالا که خیلی از آن موقع‌ها می‌گذرد و من هم عاقل‌تر و البته بزرگ‌تر شده‌ام، نه‌تنها هیچ شباهتی به آن رویاها ندارم که حتی هیچ قرابتی با آن پسرک رویا‌پرداز دوران گذشته هم وجود ندارد.

ژن خوب بدلی

سلامت نیوز:همیشه، به‌خصوص موقع خواب، نگاه آخرم قبل از بستن چشم‌ها به همان پوستر روزنامه‌ای و جذاب روی دیوار بود. تمام حجم فکر و برنامه‌ریزی‌هایم هم آن شده بود که شاید روزی در فراز و نشیب‌ها و دری به تخته خوردن‌های زندگی، من هم شبیه همان عکسی بشوم که روزها و مدت‌ها رویای شباهتش را در سر می‌پروراندم.

عکس صفحه زمینه تلفن همراه و رایانه‌ام، حتی عکس کوچک درون گردنبندم و هرچیزی که می‌شد تصویری از او روی آن باشد را شبیه‌اش کردم. آرایشگاه که می‌رفتم، مدل موهایم را تحت تاثیر تصویر یکی از همین‌هایی که آرزویش را داشتم به دست آرایشگر می‌سپردم و البته درنهایت و هنگامی که جلوی آینه می‌ایستادم، جز همان مو‌ها، وجه شباهت دیگری بین من و آرزوهایم نبود.

همه این روزها و شب‌ها که با‌ انگیزه دیدنش از خواب بیدار می‌شدم و با رویای خواب دیدنش چشم‌هایم را می‌بستم، برای من فقط و فقط یک لذت تلخ بود، چراکه همین حالا که خیلی از آن موقع‌ها می‌گذرد و من هم عاقل‌تر و البته بزرگ‌تر شده‌ام، نه‌تنها هیچ شباهتی به آن رویاها ندارم که حتی هیچ قرابتی با آن پسرک رویا‌پرداز دوران گذشته هم وجود ندارد.
در همین عشق‌های دوران بیشتر کودکی و نوجوانی هم البته بعضی‌ها زاییده ژن‌های بهتری بودند، هم ظاهرا و هم باطنا ماحصل یک تصادف ولادتی یا بعضا یک تلاش و پشتیبانی بی‌وقفه که آنها را فارغ از اسامی اصلی‌شان، به جای فلان و فلان، مسی و رونالدو و آل پاچینو صدا می‌کردند و اعتراف می‌کنم عجیب حس حقارتی بین این جماعت خوش‌شانس به من و بقیه آنهایی که زاییده ژن‌های خوبی نبودیم، دست می‌داد.

همه آنچه که تا به اینجا گفتم، بیشتر در دایره الگوسازی‌های کاذب و بدون علم و عشق‌های بی‌پایه دوران خاصی از زندگی فردی بود که شاید در حال حاضر خیلی‌هایمان اکراه در بیان آن داشته باشیم. اما چیزی که این روزها دغدغه جمعی از افراد جامعه شده است و در محافل گوناگون، از ورزشی تا سیاسی و حتی مذهبی از آن سخن به میان می‌آید، بحث شباهت میان برخی چهره‌ها به بعضی از افراد شاخص در حوزه‌های مختلف است که آنقدر می‌توان به این جو اشاره کرد که بعضا این شباهت‌ها جایگاه و موقعیتی برای فرد حائز شباهت ایجاد می‌کند که شاید مورد حسرت و حسادت فرد اصلی باشد.

شاید شما هم شنیده باشید که بدل فلان سیاستمدار را از روی عکس‌های متعددی که از آن گرفته شده است، شناسایی کرده‌اند. یا مثلا بدل فلان بازیکن مطرح فوتبال که به سرعت در حال کسب شهرت و درآمد‌های هنگفت است یا بدل فلان بازیگر معروف سینمایی و... همه اینها را که کنار یکدیگر بگذاریم، مجموعه‌ای از ‌انگیزه‌های مختلف جهت ایجاد آنها نمایان می‌شود.

در ایجاد بدل و یک چهره و شخصیت با شباهت بسیار زیاد برای یک سیاستمدار همواره علل گوناگونی مطرح می‌شود که از علل امنیتی و حفاظتی می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین‌انگیزه سخن به میان آورد. شرایط و ضوابط امنیتی خاص در دنیای امروز و خطراتی که چهره‌های خاص سیاسی و تاثیرگذار در جهان را تهدید می‌کند، سرویس‌های امنیتی و حفاظتی را بر آن داشته است تا همیشه از روش و راه‌های گوناگون و نوینی در جهت حفظ آن شخصیت استفاده کنند و بدل‌سازی نیز به‌عنوان یک راه‌حل کارآمد همواره مورد توجه بوده است.

اما بدل‌هایی که حاصل یک شباهت ذاتی و البته اتفاقی هستند، موضوع دیگری است که ریشه‌های گوناگونی دارد و پرداختن به آن خالی از لطف نیست. شباهت یک فرد به یک شخصیت جذاب و محبوب در یک کشور یا یک شخصیت بین‌المللی شرایط و فضای متفاوتی برای زندگی او ایجاد می‌کند که به قول معروف می‌تواند او را در پیمایش ره صد ساله در یک شب یاری کند، مثل همین چهره‌هایی که در جامعه امروز و در جهان فعلی و در رسانه‌ها با آنها آشنا شده‌ایم. از بدل مسی تا بدل سعید معروف تا بدل شهید حججی و بدل خیلی دیگر از شخصیت‌های محبوب و پرطرفداری که در جامعه حضور دارند. اما از دیگر سو این شباهت‌ها و این بدل‌های اتفاقی همیشه پیام‌آور روزهای خوش و اتفاقات خوب برای افراد نیستند و به همین میزان که می‌توانند موجب سعادت شخص شوند، می‌توانند با شباهت یک نفر به یک شخصیت منفور و منزجر موجب بدبختی و تیره‌روزی شخص شده و زندگی او را ناخواسته بر ریل نابسامانی و بدشانسی سوار کرده و نگاه افراد یک جامعه را به سمت وی بد و ناخوشایند کنند.

این بدل‌ها و حضور آنها در جامعه فقط تاثیرگذار بر زندگی شخصی آنها نخواهد بود و با فراگیر شدن فعالیت‌ها و استقبال‌های عمومی و رسانه‌ای به‌عنوان یک چهره تاثیرگذار اجتماعی ادامه حیات می‌دهند، به‌گونه‌ای که بخشی از اخبار مربوط به چهره اصلی نیز معطوف به واکنش‌ها و اقدامات این بدل‌ها می‌شود و این خود نشان‌دهنده این موضوع است که نمی‌شود و نباید آنها را حداقل در بحث تاثیر‌گذاری یک شخصیت بدلی و خنثی بدانیم.

مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به شایع بودن چنین پدیده‌ای در سایر کشورها گفت: «شباهت و سعی در ایجاد شباهت در افراد نسبت به چهره‌های شاخص ملی و بین‌المللی در همه جای دنیا رایج است و این امر به‌طور خاص زاییده تفکر و از علایق افراد بیکار است.»

وی با اشاره به وجود گسترده‌تر این دست موضوعات در کشورهایی نظیر ایران نیز ادامه داد: «در ملت‌های جهان سوم چهره و قیافه دارای اهمیت بالایی است و افرادی که شباهتی به چهره‌های خاص و محبوب داشته باشند، حتی بدون هیچ شباهت واقعی و خاص و حتی بدون هیچ‌گونه تخصصی مورد اقبال جامعه خواهند بود.»

رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با بیان‌انگیزه این افراد از ایجاد شباهت بین خود و مشاهیر خاطرنشان کرد: «دلایل زیادی برای این امر وجود دارد؛ از کسب درآمد، نبود تفریحات، آرامش و ایجاد جلب توجه تا بیکاری که مهم‌ترین علت روی آوردن این افراد به چنین پدیده‌ای است. بیکاری و نبود درآمد کافی عده‌ای را به سمت فروش مواد سوق می‌دهد، عده‌ای را هم نیز به این سمت می‌کشد و این در جامعه‌ای که افراد تحصیلکرده با حداقل حقوق در حال گذران زندگی هستند و کار و شغل درخوری ندارند، امری طبیعی است و باید بگویم که با بی‌توجهی دولت و سیاستگذاران در جهت بهبود شرایط کاری و معیشتی در این بخش، شرایط وخیم‌تر و گرایش به این سمت بیشتر و بیشتر خواهد شد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha