دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۲
کد خبر: 231974

در سال‌های گذشته نیز قرار بود پالایشگاهی در این منطقه ساخته شود که خوشبختانه به مدد موسسات مردم‌نهاد زیست‌محیطی و آگاهی‌بخشی عمومی به دیار فراموشی رهسپار شد اما ظاهرا این میهمان ناخوانده و این مسافر بدقدم باز هم هوس باد شمال کرده و راهی سفر تخریبی خود شده است.

پالایشگاه یا آلایشگاه

سلامت نیوز-*دکتر عباس احمدی: داستان تخریب محیط‌زیست در ایران به قول فردوسی، یکی داستان است پر آب چشم و در این میان البته استقرار صنایع آلاینده و پرآبخواه نقش منفی‌تری ایفا کرده‌اند و می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز، فرهیختگان نوشت: در روزهای اخیر، نامه‌ای از وزیر نفت به رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در زمینه ساخت مجتمع پتروشیمی در فاصله کمتر از پنج کیلومتری پناهگاه حیات‌وحش میانکاله واکنش‌های زیادی را برانگیخته است. ظاهرا تولید پروپیلن از گاز طبیعی و واحدهای پایین‌دستی آن از اهداف این پروژه‌هاست که البته نیاز به آب بسیار زیادی دارد که قرار است از دریاچه خزر تامین شود. البته ظاهرا مصوبات دولتی نیز در رابطه با ممنوعیت استقرار صنایع آلوده‌کننده در حاشیه دریای خزر وجود دارد که قرار است مثل خیلی دیگر از مصوبات مرتبط با محیط‌زیست و منابع طبیعی به فراموشی سپرده شود.

در سال‌های گذشته نیز قرار بود پالایشگاهی در این منطقه ساخته شود که خوشبختانه به مدد موسسات مردم‌نهاد زیست‌محیطی و آگاهی‌بخشی عمومی به دیار فراموشی رهسپار شد اما ظاهرا این میهمان ناخوانده و این مسافر بدقدم باز هم هوس باد شمال کرده و راهی سفر تخریبی خود شده است. اما آنچه بیش از خود مساله، کارشناسان و دغدغه‌مندان محیط‌زیست را به حیرت دچار ساخته، موافقت ابتدایی و ضمنی رئیس تازه بر مسند نشسته سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور است که در واقع خود باید مخالف اصلی چنین طرح‌هایی باشد. به قول سعدی چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟ شوربختانه باید اضافه کرد که تجربه نشان داده بعد از ساخت چنین صنایعی نظارت جدی بر میزان آلایندگی آنها وجود ندارد؛ همچون همین پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌هایی که همچنان سوخت مازوت به خورد جماعت بومی می‌دهند و عملا به آلایشگاه بدل شده‌اند!

از طرفی هر طرح توسعه‌ای باید بر مبنای یک ارزیابی زیست‌محیطی و آمایش سرزمین صورت پذیرد که در اینجا این امر مورد غفلت واقع شده است؛ بی‌شک استقرار چنین صنایعی اثرات نامبارکی بر کشاورزی، دامداری، اراضی جنگلی، آبزیان، خاک، آب و زیست‌بوم دریای خزر دارد. چه نیکو بود اگر دولت‌ها به جای دستیابی به آسان‌ترین راه برای توسعه و ایجاد اشتغال، با طرح‌ها و ایده‌هایی مبتنی‌بر توسعه پایدار و توان سرزمینی هر منطقه، افق‌هایی جدید را فرادید جمعیت کشور می‌گستراندند. فی‌المثل عرصه‌های سرسبز شمال کشور و قابلیت‌های جنگل‌های بکر و قدیمی هیرکانی که با بیش از 50 گونه درختی از تنوع گیاهی کم‌نظیر در بین جنگل‌های معتدله خزان‌کننده دنیا برخوردارند و نیز سواحل زیبای دریای خزر همه و همه می‌توانند در قالب طرح‌های بوم‌گردی و گردشگری مسئولانه طبیعت ایجاد اشتغال پایدار و همگام با طبیعت را فراهم آورند.

صنعت اکوتوریسم قطعا آینده‌ای پایدارتر از صنعت نفت دارد. کوتاه سخن اینکه چنین طرح‌هایی ملاحظات زیست‌محیطی را زیر سوال می‌برند و اجرای آنها در مناطق حساس اکولوژیکی مثل میانکاله که محل تجمع صدها هزار پرنده مهاجر و ارزش‌های مبتنی‌بر تنوع زیستی است، هیچ‌گونه توجیه فنی و علمی و حتی اقتصادی ندارد. درست مثل قطع درختان جنگل‌های خزری جهت تولید کاغذی که به‌راحتی و با قیمت پایین‌تر می‌توان آن را وارد کرد یا با اصلاح الگوی مصرف و سبک زندگی، مقابل تعرض به زمین و منابع طبیعی خدادادی را گرفت؛ منابعی که بهره‌برداری از آنها آسان است اما احیای آنها شاید غیرممکن باشد و نسل‌های آتی فقط در افسانه‌ها آنها را جست‌وجو توانند کرد. سخن را با بیت زیبای میرزاده عشقی به پایان می‌برم که بی‌مناسبت با بحث ما نیست:

خاک به سر زغصه به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم؟

* عضو هیات‌علمی گروه محیط‌زیست و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی اراک

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha