واقع شدن کشورمان در منطقه اقلیمی خشک و نیمه‌خشک، کاهش بارش‌ها، هدر‌روی آب در بخش‌های مختلف و... برخی واقعیت‌های وضعیت کنونی آب در کشورمان است که عده‌ای از کارشناسان با استناد به این شرایط، تصویری نا‌خوشایند از تأثیر کاهش منابع آبی بر زندگی مردم در آینده نه چندان دور ارائه می‌دهند و جنگ آینده را جنگ آب قلمداد می‌کنند.

سالانه ۱۵میلیارد متر‌مکعب آب غارت می‌شود/ورشکستگی آبی در ایران چقدر صحت دارد؟

سلامت نیوز: واقع شدن کشورمان در منطقه اقلیمی خشک و نیمه‌خشک، کاهش بارش‌ها، هدر‌روی آب در بخش‌های مختلف و... برخی واقعیت‌های وضعیت کنونی آب در کشورمان است که عده‌ای از کارشناسان با استناد به این شرایط، تصویری نا‌خوشایند از تأثیر کاهش منابع آبی بر زندگی مردم در آینده نه چندان دور ارائه می‌دهند و جنگ آینده را جنگ آب قلمداد می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، این در حالی است كه هنوز برای استفاده بهینه از منابع آبی در كشورمان راه درازی در پیش داریم و مسئولان دستگاه‌های مختلف اجرایی سعی در پاسكاری توپ استفاده بی‌رویه و هدر‌روی آب به زمین یكدیگر دارند. سهم بخش كشاورزی از منابع آبی تجدید‌پذیر كشور، میزان هدر‌روی و بهره‌وری آب در این بخش، تداوم كشت محصولات آب‌بر و برداشت غیرمجاز از سفره‌های آب زیر‌زمینی، بخشی از واقعیت‌های تلخ پیش‌روی منابع آبی كشورمان است؛ مناقشه‌ای كه ریشه در چند دهه گذشته دارد و به محل اختلاف وزارتخانه‌های نیرو و جهادكشاورزی تبدیل شده است.

اخیرا نیز رضا اردكانیان، وزیر نیرو، از مصرف 90درصد آب شیرین توسط بخش كشاورزی خبر داده و تأكید كرده است كه باید در مورد همه موارد آب با هم گفت‌وگو كنیم. این رویكردها در حالی مطرح می‌شود كه مسئولان وزارت جهادكشاورزی سهم 90درصدی این بخش از منابع آبی تجدید‌پذیر كشور را رد كرده‌اند و اینگونه آمار و ارقام را غیرواقعی می‌دانند. در گفت‌وگو با علیمراد اكبری، معاون آب و خاك وزارت جهادكشاورزی، برخی تنگناها و اقدامات این وزارتخانه برای مدیریت آب در بخش كشاورزی را مطرح كردیم كه می‌خوانید.

    طی چند سال اخیر آمارهای متفاوتی از میزان منابع آب تجدید‌پذیر كشور، وضعیت سفره‌های زیر‌زمینی آب و سهم 90درصدی بخش كشاورزی در استفاده از منابع آبی و میزان هدرروی آب در این بخش اعلام شده است؛ تحلیل شما از این آمار و ارقام چیست؟

مصرف آب در بخش كشاورزی و سایر بخش‌ها از 50سال پیش تا‌كنون مطرح بوده و همواره طی این مدت یك عدد ثابت در زمینه سهم بخش كشاورزی از مصرف آب، بدون هرگونه كم یا زیاد شدن اعلام می‌شود؛ حتی كاهش یا افزایش ذخایر آبی و آب‌های تجدید‌پذیر نیز تأثیری بر تغییر این آمارها نداشته است اما این آمارها واقعی نیست و برای مشخص شدن سهم واقعی بخش كشاورزی از منابع آبی كشور 2 كار را در دستور كار قرار داده‌ایم؛ یكی آنكه در حال به‌روز‌رسانی سند ملی آب كه پیش از این تصویب شده بود، تغییرات آب و هوایی، وضعیت رواناب‌ها، رژیم بارش‌ها، تغییر دما و... با توجه به شرایط اقلیمی هستیم؛ این سند به ما می‌گوید كه نیازمند چه میزان آب برای تولید هر محصول كشاورزی در یك دشت مشخص مثلا كشت گندم در خوزستان یا اردبیل هستیم و دیگر اینكه به موازات انجام كار بازنگری سندملی آب كه هنوز هم در انجام است، از سال گذشته به مزارع ورود كرده و با كارفرمایی معاونت آب و خاك وزارتخانه و همكاری مؤسسه فنی و مهندسی، میزان آب مصرفی بخش كشاورزی را با نصب ابزار اندازه‌گیری مشخص كرده‌ایم؛ بدین معنا كه مثلا به برخی مزارع كشت گندم رفته و از كشاورزان خواسته‌ایم تا كار آبیاری را همانند روال سابق ادامه دهند و با دستگاه‌های اندازه‌گیری مصرف آب را محاسبه كرده‌ایم. تا‌كنون این كار برای چند محصول شامل گندم، ذرت، لوبیا، برنج و اخیرا پسته انجام شده و ارقام مصرف آب این محصولات مشخص شده است؛ البته باید این اعداد تدقیق و كامل شود تا بتوانیم آن را منتشر كنیم. درواقع با انجام این كار تلاش كرده‌ایم تا به مناقشه موجود در كشور ، مبنی بر میزان مصرف آب در بخش كشاورزی خاتمه دهیم.

از سوی دیگر براساس آماری كه وزارت نیرو اعلام كرده میزان منابع آبی تجدید‌پذیر كشورمان حدود 104میلیارد مترمكعب است و حتی اخیرا برخی مسئولان این وزارتخانه میزان منابع آب تجدید‌پذیر را كمتر از این رقم و حدود 94تا 100میلیارد مترمكعب اعلام كرده‌اند. اگر متوسط رقم 100میلیارد مترمكعبی را برای منابع آبی تجدید‌پذیر كشور ملاك قرار دهیم ، براساس اطلاعاتی كه از طریق توافق و همكاری با وزارت نیرو به‌دست آمده است، حدود 10میلیارد مترمكعب آب از حوزه شهر استان‌های شمالی كشور در گیلان، مازندران و گلستان از كشور خارج شده و وارد دریای خزر می‌شود (این عدد منابع رواناب‌های تجدید‌پذیر است كه خارج از فصل كنترل نشده و آن را به شورای‌عالی آب ارائه داده‌ایم).

همچنین براساس آمار وزارت نیرو، حدود 4میلیارد مترمكعب منابع آبی تجدید‌پذیر كشور در خوزستان از بهمنشیر وارد اروند‌رود شده و سپس به خلیج‌فارس می‌ریزد، حدود 2میلیارد متر‌مكعب آب در استان‌های بوشهر و هرمزگان به خلیج‌فارس می‌ریزد، حدود 5میلیارد مترمكعب آب در پشت سدها و شبكه‌های درجه یك تا 3تبخیر می‌شود، حدود 2میلیارد متر‌مكعب آب در صنعت و 6میلیارد مترمكعب برای شرب استفاده می‌شود و حدود 5میلیارد متر‌مكعب آب زیست‌محیطی داریم. از سوی دیگر با توجه به اینكه بخش عمده‌ای از برق مورد نیاز كشور به شیوه برقابی تأمین می‌شود، بخشی از منابع آب تجدید‌پذیر كشور برای تولید برق مورد نیاز از محل سدهای وزارت نیرو در خارج از فصل رهاسازی می‌شود كه در این زمینه هنوز عددی به ما اعلام نكرده‌اند اما این آب نیز به‌حساب بخش كشاورزی گذاشته می‌شود و در نهایت خروجی حدود 8میلیارد مترمكعبی قنات‌های كشور را شاهد هستیم كه در زمستان و خارج از فصل، اصلا بخشی از آن در كشاورزی استفاده نمی‌شود.

مجموع ارقام اعلام شده، بیش از 35میلیارد متر‌مكعب از منابع آبی تجدیدپذیر كشور را در بر‌می‌گیرد و تنها حدود 65میلیارد متر‌مكعب منابع آبی تجدید‌پذیر كشور(یعنی حدود 65درصد از این منابع) در بخش كشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اعداد و ارقامی كه در بررسی دقیق میزان مصرف آب در چند محصول مذكور به‌دست آورده‌ایم نیز موید این ادعاست كه حداكثر میزان مصرف منابع آب تجدید‌پذیر كشور در بخش كشاورزی بین 60تا 70درصد و به‌طور میانگین 65درصد است. ادعاهای مطرح‌شده در مورد مصرف 90درصدی منابع آبی كشور در بخش كشاورزی عامیانه است و كسی نیست سؤال كند كه این رقم 90درصدی بر چه مبنایی اعلام شده و این میزان آب در اختیار بخش كشاروزی، كجاست؟!

به بازنگری در سند ملی آب اشاره كردید؛ بازنگری این سند تا چه زمانی نهایی می‌شود؟

از آنجا كه كشت محصولات مختلف كشاورزی ، فصلی و متفاوت است، اكنون یك سال از كار بازنگری این سند سپری شده و این كار تا یك سال دیگر به پایان می‌رسد. نمی‌توان نیاز همه محصولات به آب را با توجه به كشت پاییزه، بهاره، میزان نیاز درختان به آب و... طی یك سال مشخص كرد . این كار حداقل 2 سال زمان می‌برد.

    اگر براساس بر‌آورد شما سهم بخش كشاورزی از منابع آبی تجدید‌پذیر كشور را 65میلیارد مترمكعب (حدود 65درصد این منابع) درنظر بگیریم، به‌نظر شما چه میزان از این آب در بخش كشاورزی هدر می‌رود؟

اكنون متوسط راندمان آبیاری در كشورمان حدود 44درصد است و بقیه آب استحصالی در این بخش به روش‌های مختلف مانند تبخیر، آبرسانی تا مزرعه یا استفاده از شیوه‌های غرقابی برای آبیاری‌، پرت می‌شود. با وجود این، محور اصلی فعالیت‌های وزارت جهادكشاورزی استفاده بهینه و افزایش بهره‌وری آب در این بخش است.

    یعنی 66درصد آب در بخش كشاورزی هدر می‌رود؟

همانطور كه گفتم راندمان استفاده از آب در بخش كشاورزی 44درصد است؛ یعنی از 100درصد آب در بخش كشاورزی 44درصد استفاده خالص می‌شود؛ یعنی اگر نیاز خالص كشت هر گندم 4تا 5هزار متر‌مكعب باشد و این رقم را تقسیم بر 44درصد كنیم، میزان نیاز ناخالص گندم به آب مشخص می‌شود. این نیاز ناخالص با عواملی مؤثر در پرت آب، تبخیر و... مرتبط است و نمی‌توان همه آن را به‌حساب بخش كشاورزی گذاشت.

    به‌طور مشخص مثلا سهم تبخیر از پرت آب در بخش كشاورزی چقدر است؟

برای محاسبه راندمان آبیاری اصلا به مزرعه ورود نمی‌كنند اما در كشورمان حدود 70درصد منابع آب تبخیر می‌شود. به‌گفته وزارت نیرو نیز از حدود 370تا 380میلیارد مترمكعب منابع كنونی آب در كشورمان حدود 70درصد آن به‌دلیل قرار گرفتن در اقلیم خشك و نیمه‌خشك تبخیر می‌شود و این تبخیر پشت سدها، جنگل و مرتع، مزرعه، سطح شهر هنگام آبیاری فضای سبز و... صورت می‌گیرد. با این روند به‌طور دقیق نمی‌توان میزان تبخیر آب در بخش كشاورزی را مشخص كرد. راندمان 44درصدی آب در بخش كشاورزی راندمان كل و شامل انتقال(از سد تا مزرعه)، توزیع و كاربرد (در داخل مزارع) می‌شود كه تنها منحصر به راندمان آبیاری در سطح مزرعه نیست.

راندمان كاربرد آب در داخل مزارع كشور حدود 54درصد و راندمان متوسط كاربرد آب در مزارع در دنیا حدود 60درصد است كه با دنیا فاصله چندانی نداریم. در بسیاری از كشورهای دنیا راندمان كاربرد آب در مزرعه به 70درصد نیز می‌رسد اما در برخی دیگر از كشورها این راندمان حدود 30درصد است.

    اما بررسی میزان متوسط ماده خشك تولید‌شده در بخش كشاورزی با توجه به میزان مصرف آب نیز با استانداردهای دنیا فاصله دارد. متوسط بهره‌وری و تولید ماده خشك در این بخش چقدر است؟

میزان بهره‌وری و تولید ماده خشك در بخش كشاورزی از رقم 9/0 كیلوگرم به ازای مصرف یك مترمكعب آب طی 5سال گذشته به 26/1 كیلوگرم رسیده است. در این زمینه سیر صعودی داشته‌ایم و این عدد بالایی است. این افزایش بهره‌وری به چند دلیل اتفاق افتاده است.اكنون استفاده از شیوه‌های مدرن آبیاری را توسعه داده و بیشتر به سمت استفاده از سیستم آبیاری میكرو (نواری یا تیپ) حتی در كشت گندم رفته‌ایم. بر این اساس در سال گذشته حدود 30هزار هكتار از اراضی ، تحت پوشش آبیاری میكرو بوده كه امسال به 160تا 170هزار هكتار رسیده است.

استفاده از آبیاری تحت فشار، شیوه‌ مؤثر دیگری در افزایش بهره‌وری بوده است كه تا این لحظه به 87هزار هكتار افزایش یافته(آمار 3هفته پیش) و حدود 151هزار هكتار نیز در حال اجراست. از سوی دیگر كشت گیاهان پرمصرف و آب‌بر را به محیط‌های كنترل‌شده مانند گلخانه منتقل كرده‌ایم. همچنین مباحث استفاده از شیوه نشاءكاری و تغییر فصل كشت در كشور مطرح شده است؛ یعنی اینكه مثلا كشت چغندرقند كه قبلا در بهار و تابستان و اوج مصرف آب صورت می‌گرفت را به پاییز منتقل كرده‌ایم كه موجب كاهش میزان مصرف آب برای كشت این محصول و امكان استفاده از بارش‌ها برای تولید آن شده است.

    برخلاف این دیدگاه شما، برخی كارشناسان متوسط میزان تولید ماده خشك كشاورزی در ایران را 950تا یك كیلوگرم و در سایر كشورها 1/6 تا 1/7كیلوگرم و در كشورهای پیشرفته دنیا 2/5كیلوگرم دانسته‌اند و تأكید دارند كه ما حتی در تعریف این شاخص نیز مشكل داریم چرا‌كه مثلا تولید علوفه را به‌دلیل نداشتن مصرف مستقیم انسانی نمی‌توانیم جزو ماده خشك كشاورزی تلقی كنیم؛ نظر شما چیست؟

متوسط میزان تولید ماده خشك در بخش كشاورزی دنیا حدود 1/8 كیلوگرم است اما این میزان دركشورهای پیشرفته دنیا به بیش از 2كیلوگرم هم می‌رسد. همچنین تولید 1/26 كیلوگرمی ماده خشك در بخش كشاورزی ایران آمار جدیدی است كه اخیرا با محاسبه راندمان آبیاری، نرخ بهره‌وری و سیستم‌های آبیاری به‌دست آمده است. این عدد از محاسبه میزان راندمان و بهره‌وری به‌دست آمده است.

    كشت‌محصولات آب‌بر كشاورزی با توجه به قرار گرفتن كشورمان در منطقه خشك و نیمه‌خشك ازجمله انتقاداتی است كه به وزارت جهادكشاورزی وارد می‌شود؛ چرا‌كه در برخی محصولات(مانند هندوانه) ارزش آب مصرفی به‌مراتب بیش از درآمد صادرات آن است. رویكرد وزارتخانه برای تداوم كشت یا جایگزینی این نوع محصولات چیست؟

واقعیت این است كه مبحث آب در بخش كشاورزی كشورمان جز در بخش آب‌های خروجی ،تاب توسعه افقی ندارد؛ بنابراین ناچار به حركت به سمت توسعه عمودی یعنی افزایش بهره‌وری هستیم و یكی از مباحث مطرح در بهره‌وری كشاورزی موضوعی است كه شما به آن اشاره كردید. در بخش كشاورزی ما محصولات آب‌بری مانند سبزی و صیفی داریم كه نمی‌توانیم آن را از رژیم غذایی مردم حذف یا این محصولات را با واردات تأمین كنیم؛ بنابراین ناچار به مدیریت كشت این محصولات هستیم. اكنون خوشبختانه معاونت‌های‌ زراعت، باغبانی و آب و خاك وزارتخانه مشغول كاركردن روی این موضوع هستند تا كشت این محصولات را به گلخانه منتقل كنند؛ به‌نحوی كه اكنون حتی خربزه نیز در گلخانه كشت می‌شود.

گوجه‌فرنگی، هندوانه، فلفل، خیار، سبزیجات و كلم ازجمله محصولاتی هستند كه كشت آنها در حال انتقال به گلخانه است. با انجام این كار،‌ میزان مصرف آب محصولات مذكور در گلخانه به 10درصد كاهش می‌یابد اما در مقابل، میزان تولید این محصولات 10برابر افزایش می‌یابد. اگر كشت این محصولات را به گلخانه ببریم، ارزش صادراتی خواهند داشت. هیچ اشكالی ندارد كه اینگونه محصولات را در گلخانه كشت كنیم و علاوه تأمین نیاز بازار مصرف داخلی نسبت به صادرات آن نیز اقدام كنیم چراكه اینگونه محصولات ارزآور هستند. اما فعلا نمی‌توانیم همه اینگونه محصولات را در گلخانه كشت كنیم. بر این اساس باید برای كشت اینگونه محصولات در فضای باز نیز چاره‌اندیشی شود.

اكنون در بیشتر نقاط كشور، به‌خصوص بوشهر و هرمزگان كه مركز اصلی تولید صیفی و سبزیجات هستند برای كشت اغلب این محصولات از شیوه آبیاری میكرو استفاده می‌كنیم و اصلا خود كشاورزان تمایل چندانی به آبیاری سطحی(غرقابی) ندارند؛ مثلا سال گذشته در بوشهر و هرمزگان حدود 9هزار هكتار كشت این محصولات را داشتیم كه به‌طور 100درصد با آبیاری میكرو بود. بنابراین با تغییر روش آبیاری كشت محصولات آب‌بر به شیوه آبیاری میكرو، میزان مصرف آب در اینگونه محصولات را به‌شدت كاهش داده‌ایم. راهكار دیگر نشاء‌كاری است كه با انجام این كار ، یك تا دو آب (اگر هر آب هزارو 500مترمكعب باشد) یعنی 3هزار مترمكعب آب صرفه‌جویی می‌كنیم. اكنون این كار در كشور برای كشت سبزی و صیفی شروع شده است. رویكرد دیگر استفاده از مالچ در آبیاری برای مقابله با تبخیر آب كشت اینگونه محصولات است.

اكنون متوسط تبخیر آب كشاورزی در ایران سه‌برابر متوسط استانداردهای جهانی است. میزان تبخیر آب در كشورمان حدود 750هزار و 800میلی‌متر بوده اما این رقم در جهان حدود 2هزار و 100میلی‌متر است. در این روش با پهن كردن تیپ و پوشاندن آن با پلاستیك از تبخیر آب جلوگیری می‌شود؛ در‌واقع با استفاده از این روش‌ها میزان مصرف آب در كشت محصولات آب‌بر كشاورزی كاهش یافته و تولید آن از نظر اقتصادی مقرون‌به‌صرفه می‌شود.

    این روزها بحث آب مجازی در كشت و تجارت اقلام كشاورزی مطرح است. این موضوع تا چه حد در تدوین الگوی كشت محصولات مختلف مدنظر قرار می‌گیرد؟

آب مجازی میزان آبی است كه برای یك محصول كشاورزی از زمان تولید تا هنگامی كه به‌دست مصرف‌كننده نهایی می‌رسد، مصرف می‌شود. با این شاخص اكنون ما سالانه حدود 30میلیارد متر‌مكعب آب از طریق محصولات وارداتی كشاورزی به كشورمان وارد می‌كنیم؛ بدان معنا كه اكنون با محصولات مختلفی كه وارد كشور می‌شود اعم از مواد غذایی، پوشاك و كالاهای صنعتی بیش از 30میلیارد متر‌مكعب آب مورد استفاده قرار گرفته و وارد كشور می‌شود اما در مقابل، میزان صادرات آب كشور به این شیوه حدود 5میلیارد متر‌مكعب است. اكنون سیاست وزارت جهادكشاورزی آن است كه محصولاتی كه آب‌بری بالایی دارند را در فهرست واردات و در مقابل محصولات با مصرف آب كم را فهرست اقلام وارداتی قرار دهد.

    به‌طور مشخص اكنون كدام یك از محصولات كشاورزی با اتكا به بحث آب مجازی وارد كشور می‌شود؟

اكنون محصولاتی مانند برنج، موز، برخی انواع سبزی و صیفی و میوه با این رویكرد وارد كشور می‌شود اما آب مجازی محدود به محصولات كشاورزی نیست بلكه در تولید كفش از چرمی استفاده می‌شود كه در تولیدآن، دام ، علوفه و آب نقش داشته‌اند. نمی‌توان درصد مشخصی از سهم آب مجازی را در مبادلات تجاری كشور تعیین كرد اما از نظر حجم آب اكنون بیش از 30میلیارد مترمكعب آب به این شیوه وارد كشور شده و تنها 5میلیارد مترمكعب آب صادر می‌شود.

    آیا اصلاح الگوی كشت محصولات كشاورزی با توجه به بحث آب، در دستور كار این وزارتخانه قرار دارد و آیا از نظر قانونی می‌توان كشت محصولات آب‌بر را در مناطق كم‌آب ممنوع كرد؟

بله، الگوی كشت ما حركت به سمت تولید محصولات با میزان مصرف كم آب است و در مورد محصولاتی كه آب‌بری بالایی دارند نیز كشت این محصولات در محیط‌های كنترل‌شده گلخانه یا تغییر سیستم آبیاری سطحی به آبیاری میكرو و... را در دستور كار قرار داده‌ایم؛ به‌نحوی كه اكنون متناسب با نوع اراضی و اقلیم مورد نیاز برای كشت هر محصول و پذیرش آن توسط كشاورزان به سمت تولید محصولات كشاورزی با مصرف آب كمتر حركت می‌كنیم.

با وجود این، ما قانونی برای ممنوعیت كشت محصولات آب‌بر در كشور نداریم كه بر مبنای آن به كشاورز اعلام كنیم كه حق ندارد یك نوع محصول آب‌بر را كشت كند اما وزارت جهادكشاورزی در تولید محصولات كشاورزی آب‌بر كه در الگوی كشت این وزارتخانه قرار ندارد، هیچ كمكی به كشاورزان نمی‌كند؛ مثلا تولید برنج در گیلان و مازندران توجیه دارد و اگر كسی در اصفهان نسبت به كشت برنج اقدام كرد، وزارتخانه از ارائه نهاده‌های تولید، تسهیلات، تجهیز و نوسازی شالیزار و... خودداری می‌كند. اما به‌رغم همه این ممنوعیت‌ها هنوز هم محصولات آب‌بر در برخی مناطق كم‌آب كشت می‌شود البته سطح زیركشت این محصولات به‌شدت كاهش یافته است.

زمانی در اصفهان 27هزار هكتار سطح زیركشت برنج داشتیم اما اكنون این رقم به 3‌هزار هكتار كاهش یافته یا در گرگان 120هزار هكتار كشت برنج داشتیم كه به حدود 70هزار هكتار كاهش یافته است. در یك برنامه بلندمدت به‌دنبال آن هستیم كه با ارائه كشت جایگزین، تولید برنج در بقیه استان‌های كشور را حذف كنیم. همچنین الگوی كشت محصولات كشاورزی در شورای‌عالی آب مطرح و گزارش آن ارائه شده و تقریبا در مراحل پایانی خود قرار دارد. از سوی دیگر ما در تولید محصولات كشاورزی برخی قوانین بالادستی نیز داریم كه باید به آن توجه شود؛ مثلا خودكفایی در تولید گندم یك سیاست است و نمی‌توانیم در خلاف جهت آن حركت كنیم.

    به‌رغم همه این اقدامات بسیاری از كارشناسان از ورشكستگی آبی و جنگ آب در آینده نه چندان دور خبر می‌دهند و طی چند سال اخیر نیز درگیری‌هایی بر سر حقابه‌های كشاورزان ایجاد شده. این تصویر تا چه حد واقعی است؟ آیا نگران این شرایط نیستید؟ برنامه وزارت جهاد كشاورزی در این زمینه چیست؟

واقعیت آن است كه اكنون تاحدودی در مورد بحران آب غلو می‌شود اما باید بپذیریم كه كشورمان در منطقه خشك و نیمه‌خشك قرار دارد و طی 15سال گذشته در بیشتر سال‌ها خشكسالی داشته‌ایم، میزان بارش‌ها كم شده، رژیم بارش ما تغییر پیدا كرده (مثلا اگر قبلا بارش‌ها بالای 10میلی‌متر بود، اكنون به كمتر از این میزان كاهش یافته)، توزیع فصلی بارش‌ها دچار مشكل شده و میزان رواناب‌ها كاهش یافته اما این شرایط به‌معنای آن نیست كه همه‌‌چیز بدتر شده است. طی همین چند سال كه چنین شرایطی داشته‌ایم ما در زمینه تولید گندم خودكفا شده‌ایم و سطح زیركشت این محصول حدود 200تا 300هزار هكتار كاهش و بهره‌وری افزایش یافته است.

در این شرایط راهی جز این نداریم كه با افزایش بهره‌وری بخش كشاورزی به جنگ بحران آب برویم. باید تولید محصولات كشاورزی را به ازای هر متر‌مكعب آب افزایش و میزان مصرف آب را كاهش دهیم. اكنون ركورد تولید گندم آبی كشور 13میلیون تن است. در اینكه كمبود آب داریم شكی وجود ندارد و باید مصرف آب را با بهره‌وری مدیریت كنیم. رشد بهره‌وری در بخش كشاورزی نیز در گرو عوامل متعددی مانند نیروی انسانی متخصص، مدیریت كارآمد، استفاده مناسب از كود، بذر مقاوم به خشكی، ماشین‌آلات پیشرفته، خاك‌ورزی، تغذیه گیاه و... است.

    اما اكنون بسیاری از چاه‌های كشاورزی متاثر از كاهش سفره‌های آب‌زیرزمینی در حال خشك شدن است؛ ریشه‌های شكل‌گیری این بحران چیست؟

علت این امر حفر چاه‌های غیرمجاز است. كه اگر همین چاه‌ها مسدود شوند، مشكل بیلان سفره‌های زیر‌زمینی آب نیز مرتفع خواهد شد. وزارت نیرو مسئول جلوگیری از حفر این چاه‌ها بوده اما مدیریت نشده است. اكنون در كشور حدود 800هزار حلقه چاه آب كشاورزی داریم كه حدود 400هزار حلقه آن غیرمجاز است و 90درصد آن هنوز هم فعال است. سالانه بیش از 15میلیارد مترمكعب آب، از طریق اینگونه چاه‌های كشاورزی و اضافه برداشت حقابه‌ها در كشور غارت می‌شود. وزارت نیرو مسئول برداشت درست از این منابع آبی و مسدود كردن چاه‌های غیرمجاز است. اگر بعد از این اقدامات سفره‌ها به تعادل نرسیدند، باید راهكارهای دیگری مانند آبیاری تحت فشار انجام دهیم ولی ابتدا باید غارتگران آب را بیابیم و كنترل كنیم. نمی‌شود به دارندگان چاه‌های مجاز آب توصیه برداشت اصولی كرد اما برخی با اینگونه چاه‌های غیرمجاز به غارتگری منابع آبی مشغول باشند.

اكنون وزارت نیرو متولی پروژه تعادل‌بخشی سفره‌های آب زیرزمینی است. این پروژه 20سرفصل دارد كه تنها 3مورد آن شامل توسعه روش‌های نوین آبیاری، كشت محصولات آب‌بر در محیط‌های كنترل‌شده مانند گلخانه‌ها و استفاده از مالچ برای جلوگیری از تبخیر آب مربوط به وزارت جهادكشاورزی است اما اصل ساماندهی بحران آب مسدود كردن چاه‌های غیرمجاز و نظارت بر برداشت درست از منابع آبی كشور است. گرچه وزارت نیرو در این زمینه برنامه‌هایی ارائه و برخی چاه‌های غیرمجاز را مسدود كرده است اما هنوز از برنامه بسیار عقب است.

    اجرای الزامات قانون برنامه برای بهره‌وری آب

با توجه به تكالیف قانونی اكنون توسعه افقی جز در مناطقی كه آب خروجی داریم، وجود ندارد و سیاست وزارت جهادكشاورزی، توسعه عمودی در این بخش است. از سوی دیگر در قوانین برنامه توسعه پنج ساله الزاماتی وجود دارد كه اجرای آن نیازمند تخصیص اعتبار است. اگر براساس این تكالیف قانونی احداث 300هزار آبیاری تحت فشار تكلیف شود اما تنها اعتبارات 100هزار هكتار تأمین شود، نمی‌توانیم به این تكلیف قانونی عمل كنیم. با وجود اینگونه تنگناها در پروژه 550هزار هكتاری خوزستان و ایلام طی مرحله نخست اجرای طرح ، وزارت نیرو برای 312هزار هكتار تخصیص آب داده كه الان بیش از 260هزار هكتار شبكه، بیش از 175هزار هكتار زهكش زیر‌زمینی و بیش از 185هزار هكتار تجهیز و نوسازی انجام شده است.

در‌واقع امسال این پروژه به اتمام می‌رسد و اهداف برنامه محقق خواهد شد. در زمینه اجرای سیستم‌های آبیاری تحت فشار نیز سال گذشته 500میلیون دلار و امسال 300میلیون دلار و 2هزارو 280میلیارد تومان اعتبار از محل منابع عمومی بودجه 96در اختیار وزارت جهادكشاورزی قرار گرفته كه از مجموع رقم بیش از 3هزار و 200میلیارد تومانی حدود 800میلیارد تومان اعتبار تخصیص یافته است كه با این اعتبارات تا‌كنون 87هزار هكتار آبیاری تحت فشار انجام‌ شده و 151هزار هكتار در حال انجام است كه با این روند اهداف برنامه تا پایان امسال محقق خواهد شد.

میزان اعتبارات مصوب و تخصیص یافته در مرحله نخست پروژه سیستان و بلوچستان حدود 400میلیون دلار بوده كه تا‌كنون حدود 54درصد پیشرفت داشته است اما اتمام این پروژه نیازمند 800میلیون دلار اعتبار (یعنی 400میلیون دلار دیگر است) كه ریاست محترم جمهوری دستور داده تا این اعتبار در بودجه سال 97دیده شود كه با تأمین این اعتبار پروژه مذكور نیز در سال آینده به اتمام خواهد رسید. پروژه سامانه‌های آبیاری غرب و شمالغرب كشور به مساحت 227هزار هكتار نیز با اعتبار 5هزار میلیارد تومانی طبق برنامه پیش می‌رود و ان‌شاءالله در سال آینده به اتمام خواهد رسید. در این چند پروژه مشكل چندانی برای تأمین اعتبار نداشته‌ایم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha