فرونشست پیامد برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی است؛حال تصور كنید برداشت از آب‌های ژرف چه بلایی بر سر دشت‌های ایران خواهد آورد.

منابع آبی كشور در بحران مدیریت به تاراج می‌رود

سلامت نیوز:فرونشست پیامد برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی است؛حال تصور كنید برداشت از آب‌های ژرف چه بلایی بر سر دشت‌های ایران خواهد آورد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: هزار راه نرفته برای حل بحران آبی و خشكسالی كشور باقی مانده اما مسئولان همچنان به‌دنبال پاك كردن صورت مساله یا راحت‌ترین راه‌حل هستند. چراغ سبز دولت به وزارت نیرو برای برداشت از آب‌های ژرف، گواه روشنی بر این موضوع است. مجوزی كه نشان‌دهنده عمق فاجعه بحران در مدیریت منابع آبی كشور است. آب‌های ژرف یا فسیلی به آب‌هایی گفته می‌شود که به‌هنگام شکل‌گیری زمین در عمق بیش یك هزار متر ذخیره شده‌اند. برخی كارشناسان نیز آن را در 500 متری عمق زمین در نظر گرفته‌اند. استفاده از این آب‌ها در هر دو بخش خطرآفرین است. تاكنون اطلاعات دقیقی از میزان آب موجود در عمق (ژرفایی) زمین به‌دست نیامده است. در ایران نیز اطلاعات چندانی در این‌باره وجود ندارد.

به‌گفته بسیاری از كارشناسان اگر ایران آب‌های ژرف خود را برداشت كند، فاجعه‌ای رخ خواهد داد؛چرا كه آب مانند ستونی برای خاك است. برداشت آب‌های ژرف، موجب از بین رفتن ستون خاك در زیر زمین می‌شود. هنگامی‌كه این اتفاق رخ دهد، خاك نشست می‌كند. درحال حاضر بسیاری از دشت‌های كشور با فرونشست مواجه هستند وحتی می توان گفت از پدیده فرونشست عبور كرده‌ایم و در برخی از مناطق كشور با فروچاله مواجه هستیم. به‌عنوان نمونه در دشت میناب به‌دلیل برداشت ‌بی‌رویه آب،دشت به عمق یك خانه فرو رفته است. براساس آمار، سالانه 70 سانتی‌متر فرونشست در دشت‌های كشور رخ می‌دهد. فرونشست، پیامد برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی است. حال تصور كنید برداشت از آب‌های ژرف چه بلایی بر سر دشت‌های ایران خواهد آورد.

بحران فروچاله‌ها با آب‌های ژرف

آخرین مرحله قبل از مرگ یك سرزمین، استفاده از آب‌های ژرف و پس از آن آب‌های فسیلی است. اسماعیل كهرم با اشاره به اینكه حتی كشورهای كم‌آبی مانند فلسطین اشغالی و مصر از این‌گونه منابع آبی خود استفاده نمی‌كنند، به «قانون »گفت:«در اعماق صحرای سینا، میلیاردها مترمكعب آب وجود دارد اما فلسطین اشغالی و دولت مصر باوجود بحران كم‌آبی در این كشورها تاكنون سراغ این منابع آبی نرفته‌اند. آب‌های ژرف و فسیلی در زیر زمین برای خاك این كشورها همچون ستونی است و آن‌ها به‌خوبی می‌دانند اگر آب‌های ژرف و فسیلی را استفاده كنند، با فرونشست زمین و فروچاله مواجه می‌شوند. كلید بحران آبی كشور در آب‌های ژرف نیست بلكه اگر سفره‌های زیرزمینی احیا شوند، مشكل فرسایش خاك حل می‌شود. 85 درصد عوامل ریزگرد، عدم مدیریت صحیح منابع آب است. اگر مدیریت صحیح و كارآمد در منابع آبی كشور وجود داشته باشد، مساله ریزگرد و خشكسالی حل خواهد شد.

نیویورك تایمز به‌تازگی در مقاله‌ای گفته است كه اگر روند مدیریت منابع آبی ایران به همین منوال پیش رود، براساس تحقیقات صورت گرفته بسیاری از نقاط ایران تا 20 سال آینده غیرقابل سكونت می‌شود و مردمان این سرزمین ناچار به مهاجرت‌های زیست محیطی خواهند شد.

باید این اخطارها را جدی گرفت اما‌ایران به راحتی غیرقابل سكونت نمی‌شود و برای مدیریت منابع آبی باقی‌مانده باید تدبیری اندیشید».

ردپای روسیه در آب‌های ژرف ایران

خدیجه گلین مقدم ،كارشناس محیط زیست، درباره برداشت آب‌های ژرف در ایران به «قانون» گفت:« باتوجه به وضعیت آبی ایران، به نظر می‌رسد به‌طور كلی برداشت آب‌های ژرفایی نباید مطرح شود؛ چرا كه طرح سوال درخصوص چگونگی استفاده از آب‌های فسیلی نظر سودجویان این حوزه را به آب‌های ژرفایی جلب می‌كند. پیامد این جلب توجه، تكرار تجربه تلخ برداشت از آب‌های سطحی و زیرزمینی است.

نكته قابل توجه، ردپای روسیه در برداشت آب‌های ژرفایی ایران است. باتوجه به اینکه روسیه درخصوص اکتشاف آب‌های فسیلی ایران و چگونگی بهره‌برداری از آن با همکاری وزارت نیرو در دو سال گذشته فعالیت‌هایی انجام داده است، این نقش روسیه می‌تواند فاجعه‌ عظیمی برای به خاک نشاندن کشور باشد. به‌نظر می‌رسد ایران متوجه این خطر نیست یا دست مافیای آب، به‌دنبال دست‌یابی به منافع خویش است. با در نظر گرفتن موارد ذكر شده و ورود روسیه به پروژه استخراج آب‌های ژرفایی ایران، نمی‌توان خوش‌بینانه به این موضوع نگریست؛ چرا كه روسیه در طول ارتباطی که با ایران داشته، همواره به منافع خود اندیشیده است. به همین دلیل روسیه گزینه مورد اعتماد و قابل اتکایی برای ایران محسوب نمی‌شود.

ایران در مقایسه با برخی مناطق و کشورهای دنیا کم آب است اما بی‌آب نیست. با تكیه برهمین اندك منابع آبی، می‌توان بدون آنکه چشم طمع به سرمایه‌ آیندگان درخصوص استفاده از منابع طبیعی غیرقابل دسترس دوخت، منابع قابل دسترس را به خوبی مدیریت کرد؛ چرا كه از یك طرف هزینه کمتری دارد و پیامدهای منفی از بحران آبی و خشكسالی كاهش می‌یابد و از طرف دیگر توسعه ناپایدار در كشور رخ نمی‌دهد».

نهضت سدسازی، شروع بحران آبی

خدیجه گلین مقدم، با تاكید بر اینكه یکی از عوامل اصلی ایجاد بحران آب در کشور ناشی از ر‌اه‌اندازی نهضت سدسازی توسط دولت‌ها بوده است، افزود:« اگر چه ممکن است دولت‌ها در گام اول دارای نیت خیر بوده باشند اما ورود پیمانکاران سودجو در این عرصه موجب شد کارها با دقت پایین کارشناسی پیش رفته و کشور با بحران ساختگی آب روبه‌رو شود. مساله مهم دیگر این است كه پای پیمانكاران سدسازی به پروژه برداشت آب‌های ژرفایی كشور باز شده است. بدون شك با ورود این پیمانكاران بار دیگر کشور به ورطه نابودی خواهد رفت. آیا ‌غیر از این است که سدسازان با مجوز وزارت نیرو، ارومیه را نابود، گتوند را شور، هامون را خشک کرده‌اند و تاكنون پاسخگوی این خسارت‌ها نیز نبوده‌اند؟ سدسازان گذشته كه هم‌اكنون به پیمانكاری استخراج آب‌های ژرفایی یا انتقال آب خزر به کویر روی آورده‌اند، به‌دلیل خدمت به میهن خویش چنین اقداماتی را انجام نداده‌اند بلکه از آن جهت است که می‌خواهند به منافع خود دست یابند؛ بنابراین وزارت نیرو با همکاری روسیه و پیمانکاران داخلی، با امنیتی کردن آب، خطرات جدی را متوجه ایران خواهند کرد. در این مهم باید نمایندگان مجلس دخالت کرده و جلوی این مساله خطرآفرین را بگیرند. مساله‌ای که در آینده‌ای نزدیک، امنیت ملی و تمامیت ارضی ما را به مخاطره خواهد انداخت.

آب‌های ژرف، آخرین ذخیره زمین است؛ بنابراین به دلیل خطراتی که ایجاد می‌کند، نباید مورد استفاده قرار بگیرد. با این حال می‌دانید که برداشت آب ژرفایی هزینه‌های گزافی می‌خواهد ضمن آنکه مشخص نیست آبی که به‌دست می‌آید، آب است یا آب همراه با انواع املاح و آلودگی‌ها».

هزینه‌های گزاف برای سراب آب‌های ژرف

گلین مقدم با اشاره به اینكه تاكنون تعداد اندکی از کشورها به این کار اقدام کرده‌اند، بیان كرد:« لیبی به‌طور اتفاقی به آب فسیلی دسترسی پیدا کرد. عربستان نیز از این نوع آب حتی برای کشاورزی استفاده کرده است. اما این دلیل نمی‌شود که ایران نیز به این سمت حركت كند. لیبی و عربستان هر دو از کشورهای خشک و بیابانی هستند. چه بسا اگر در آن کشورها مدیریت آب به خوبی انجام می‌گرفت، نیازی به برداشت آخرین ذخایر آبی وجود نداشت. برداشت از آب‌های سطحی مانند رودخانه یا چشمه هزینه‌ای برای كشور ندارد. اما اگر بخواهیم به آبی که در 10متری زمین قرار داد، دسترسی پیدا کنیم، باید هزینه شود. حال اگر این آب در عمق 500 تا دو هزار متری زمین وجود داشته باشد، به‌طور حتم هزاران برابر، هزینه آن از برداشت آب‌های سطحی و زیرزمینی بیشتر خواهد بود. حال باید به این مساله نیز توجه داشت كه باوجود هزینه چند هزار برابری، مشخص نیست آبی كه برداشت شده، قابلیت استفاده داشته باشد یا خیر؟چرا كه آب‌های ژرف را نمی‌توان به‌صورت مستقیم مصرف كرد و باید آب‌های ژرف در پروسه‌ای تصفیه و شیرین شوند. پس از طی این مراحل، می‌توان آب‌ها را مصرف كرد. چه بسا آلودگی آرسنیکی یا فلزات سنگین را نیز به همراه داشته باشند.

بی‌تردید ذخیره آب‌های فسیلی به‌آن حد نیست كه بتواند در طولانی‌مدت پاسخگوی نیاز آبی كشور باشد. بنابراین مسئولان حوزه آبی كشور به‌جای راه حل‌های کوتاه مدت، گزاف و البته بی‌نتیجه، باید در اندیشه به‌كارگیری روش‌های نوین برای حل بحران آبی ایران باشند. راه‌حل‌هایی مانند اصلاح شیوه مدیریت منابع آبی و اجرای مدیریت اصولی و كارآمد در منابع آبی كشور، می‌تواند معضل خشكسالی و بحران آبی را حل كند».

احتمال آلودگی رادیواكتیوی آب‌های ژرف

این كارشناس محیط زیست درباره شایبه‌های آلودگی آب‌های ژرف به رادیواكتیو گفت:« آب‌های ژرفایی به‌دلیل قرارگیری در لایه‌های زیرین زمین، ممکن است آلوده به مواد مختلف از جمله رادیو اکتیو باشند. انواع کانی‌ها، مواد معدنی، فلزات و مواد رادیو اکتیویته مواد تشکیل دهنده لایه‌ها، در اعماق زمین قرار دارند. بی‌تردید آب موجود در این لایه‌های زمین، از این مواد تاثیرپذیری عمیقی خواهد داشت. از این رو آبی که ما آن را آب ژرفایی می‌نامیم، بر خلاف تصور ما در بسیاری مواقع آب به مفهوم عام کلمه نیست. چه بسا برای زیست انسان نیز خطرآفرین باشد».

بحران در مدیریت منابع آبی

گلین مقدم، برداشت آب‌های ژرف را هزینه گزافی برای بودجه كشور می‌داند و راه‌حل برون رفت از بحران آبی كشور را برنامه‌ریزی برای استفاده بهینه از آب‌های موجودی که در دسترس هستند، اعلام می‌كند. او ادامه داد:« توسعه زیرساخت‌ها برای جلوگیری از هدررفت آب در بخش کشاورزی می‌تواند بهترین گزینه برون‌رفت از بحران آبی كشور باشد؛ چرا كه براساس آمار بیش از ۷۰ درصد و گاهی تا ۹۲ درصد از آب كشور در بخش كشاورزی مصرف می‌شود كه حجم بالایی از این آب به‌هدر می‌رود. اصلاح شیوه‌های آبیاری در بخش كشاورزی، تاثیر شگرفی خواهد داشت. ایجاد و توسعه تصفیه‌خانه‌های فاضلاب نیز یكی دیگر از روش‌های مقابله با بحران آبی ایران است.

بحران آب در ایران جدی نیست! آنچه جدی است، بحران مدیریت در بخش آب است. در گذشته نیز گفته‌ام ایران کم‌آب است اما بی‌آب نیست. آنچه در ایران آب را به طرف بحران برده، وجود برخی مدیران تکراری کم‌توان یا بی‌توان است که در دوران‌هایی در رأس وزارت نیرو و کشاورزی و صنعت قرار گرفته‌اند. سطح زیرین دشت‌های ایران پر است از آب‌هایی که می‌توان با مدیریت صحیح، آن‌ها را به آب شیرین تبدیل کرد و در پالایش دوره‌ای، خاک دشت‌های شور را به خاک شیرین تبدیل کرد. در بخش کشاورزی که بیش از ۷۰ درصد یا بیشتر هدر رفت آب وجود دارد، می‌توان این هدررفت را به 10 درصد کاهش داد. صنایع آب‌بر را نبایددر مناطق خشک و فلات مركزی ایران ایجاد و توسعه دهیم. به‌عنوان مثال ایجاد و توسعه صنعت فولاد در مبارکه اصفهان كه با كم‌آبی دست و پنجه نرم می‌كند، ضرورت ندارد. هنگامی‌كه کشور کم‌آب است، باید در تمام موارد از مزیت نسبی استفاده کنیم. برنج‌كاری در کویر، هنر مدیریتی نیست و مدیرانی كه مجوز این كار را صادر كرده‌اند، نباید خوشحال باشند. هنگامی‌كه برای برداشت یك کیلو برنج پنج‌هزار لیتر آب مصرف می‌شود و محصول آب‌بری است، چرا باید مسئولان اجازه كاشت چنین محصولی را در كویر ایران بدهند؟ محل كشت برنج در شمال كشور است نه كویر بی‌آب. اما می‌بینید که در شالیزارهای شمال كشور نیز به‌جای برنج، آجر و آهن سبز می‌شوند. ویلاهایی كه غیرقانونی ساخته می‌شوند و كویرهایی كه شالیزار می‌شوند؛ بنابراین راهکارهای متعددی را می‌توان برای مقابله با بحران آب و خشکسالی به کار گرفت. مدیریت آب و استفاده از مزیت نسبی از راهکارهای مهم آن است. ضمن آنکه می‌دانید خشکسالی با خشکی تفاوت دارد. زیرا خشکسالی مقطعی و خشکی دایمی است و مدیریت خشکسالی بسیار سخت و پیچیده‌تر از مدیریت خشکی محیط است. راه دیگر مقابله با بحران آب، ترمیم و تعمیر قنات‌های ایران است. ایجاد رشته مقنی‌پروری در دانشگاه‌های كشور ضرورت دارد. ضرورتی که باید مورد توجه قرار گیرد. پر کردن چاه‌های عمیق و نیمه عمیق نیز یكی دیگر از این اولویت‌هاست. براساس آمار تعداد چاه‌ها در یك دوره 40 ساله به بیش از یک میلیون رسیده واحداث چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق، دو مشکل اساسی برای کشور ایجاد کرده ؛ از یك سو موجب خشک شدن قنات‌ها و از سوی دیگر موجب فرونشست دشت‌های ایران شده است. به‌طوری که از حدود ۶۰۰ دشت ایران در حدود ۳۰۰ دشت نشست کرده اند. این فرونشست‌ها در آینده‌ای نه‌چندان دور، خطراتی را نیز برای ریل قطارها ایجاد خواهد کرد».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha