گنجاندن درس زبان و ادبیات بلوچی در بین دیگر دروس دانشگاهی خبر بسیار خوبی است. زبان بلوچی با زبان‌های گیلكی و كردی خویشاوندی نزدیك دارد و متعلق به گروه زبان‌های ایرانی است.

محیط‌بانان و پاسداران میراث، نگاهبانان میهن

سلامت نیوز:گنجاندن درس زبان و ادبیات بلوچی در بین دیگر دروس دانشگاهی خبر بسیار خوبی است. زبان بلوچی با زبان‌های گیلكی و كردی خویشاوندی نزدیك دارد و متعلق به گروه زبان‌های ایرانی است.
 

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ، تنوع قومی و فرهنگی سرزمین‌مان، نقطه قوت فرهنگ ایرانی است. اقوام ایرانی با زبان‌های گوناگون و رسم و سنت‌های متفاوت و باورهای مذهبی مختلف همه بر سر عشق به میهن و علاقه به این آب و خاك یكصدا و متحد بوده‌اند و برای آبادی و اعتلای خانه مشترك سخت كوشیده‌اند. تا باد چنین بادا!

ایران دو ثروت مثال‌زدنی و یگانه دارد؛ یكی تنوع زیستی و جاذبه‌های طبیعی خاص و دیگری میراث فرهنگی و آثار تاریخی. اما این هر دو گوهر بی‌بدیل همیشه قربانی هوس توسعه و مدرنیزاسیون شده‌اند. دشت و دمن و كوه و بیابان از دست‌اندازی برنامه‌های توسعه و احداث سدها و حفر چاه‌های عمیق برای تولیدات كشاورزی و معدن‌كاوی و برپایی شهرك‌های صنعتی آسیب دیده‌اند و می‌بینند. آثار تاریخی و میراث فرهنگی هم قربانی سوء‌مدیریت مدیران میراث و اختلافات اداری و البته كاهلی و بی‌حوصلگی می‌شوند.

در این بین دو گروه محیط‌بانان سازمان حفاظت محیط زیست و پاسداران سازمان میراث فرهنگی، مامورینی دلسوز و از خود گذشته‌اند كه با حقوق و امكاناتی اندك و نزدیك به هیچ، عاشقانه از این دو میراث ملی محافظت می‌كنند. متاسفانه دولت به این دو گروه سخت بی‌توجه است و عموم آنها در نقاط دور‌افتاده با دستمزدی كم و شرایط سخت به وظایف خود عمل می‌كنند.

هر دو این نگهبانان میهن از سوی قاچاقچیان و سارقان میراث ملی ایران مورد تهدید جانی هم قرار می‌گیرند.

برخی كشورهای همجوار كه از نعمت جاذبه‌های طبیعی و میراث تاریخی برخوردار نیستند از «هیچِ» خود، حیات وحش و جاذبه‌های طبیعی و آثار و ابنیه تاریخی می‌سازند و از آنها سخت محافظت می‌كنند و با سرمایه‌گذاری و تبلیغات، به جذب گردشگر و ایجاد شغل و كسب درآمد هم موفق می‌شوند. نمونه‌اش جزیره‌ای دورافتاده و بیابانی در انتهای جنوبی امارت ابوظبی كه از زمینی خشك و لم‌یزرع و بدون آب، زیستگاهی- اگرچه مصنوعی- به وجود آورده‌اند و امروز هزاران راس غزال و گور و حیوانات دیگر در آنجا زندگی می‌كنند، چند صد هزار اصله درخت بیابانی در آنجا كشت شده و با آبیاری قطره‌ای (آب را با لوله‌گذاری از ساحل اصلی منتقل می‌كنند) آبیاری می‌شوند. در این زیستگاه مصنوعی چند قلاده یوز هم آزادانه زندگی و شكار می‌كنند و البته سخت محافظت می‌شوند.

خوشبختانه در سال‌های اخیر توجه مردم به دارایی‌های طبیعی و تاریخی ملی، جلب شده و بسیاری از ایرانیان قدر و قیمت این گنجینه‌های بی‌بدیل را می‌دانند. امید كه این آگاهی همه‌گیر و عمومی شود و دیگر خبری از آسیب به ثروت‌های ملی به گوش نرسد. سرمایه‌گذاری برای حفاظت از این میراث و حفظ و بهبود شرایط آنها می‌تواند منبع درآمد ملی و سبب ایجاد مشاغل زیادی شود.

خبرهای بد و سیاه بیش از هزاران هزار خوبی كه در كشور در جریان است، نمایانده می‌شوند و هدف این تبلیغات، نا‌امید و بی‌حوصله كردن و نامهربان ساختن مردم با یكدیگر است. آنچه ایران را از پس هزاران سال، از گزند تیر دشمنان و طمع استعمارگران محفوظ داشت غیرت و حمیت ایرانی و پیوندی است كه مردم این سرزمین با یكدیگر داشته‌اند. اما این ایام ما ایرانیان به یكدیگر گاه نامهربان شده‌ایم.

حوصله یكدیگر را نداریم، ادب رفاقت و خویشی و همسایگی را به جا نمی‌آوریم. فراموش می‌كنیم كه هزاران سال است، نسل اندر نسل با یكدیگر در این خانه زیسته‌ایم و به هم مهر ورزیده‌ایم. دشمنان فهمیده‌اند كه سلاح ایرانیان مهرورزی است، مبادا كه این حربه لطیف را به حیله و تزویر از ما بگیرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha