سلامت نیوز:شوکهای هر روزه و هر ساعته تمامی ندارد. قیمت ها آنقدر بالا و پایین می شود که موجی از نگرانی و تشویش را به مردم تحمیل می کند. اوضاع این هفته های بازارهای طلا، سکه ، ارز و... به گونه ای است که با تغییرات لحظه ای، اجازه تصمیم گیری به بسیاری از شهروندان برای حساب و کتاب معاملات خود را نمی دهد و زندگی روزمره بسیاری از آنها را با بی نظمی عجیبی مواجه کرده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ، سایت های خبری و شبکه های اجتماعی، مملو از شایعات و اخبار راست و دروغی شده است که خواندن هر یک از آنها، موجهای عصبی و روانی را به خواننده تحمیل کرده و درنهایت ناامیدی عجیبی را به آنها تلقین می کند. در این میان، بسیاری از شهروندان در جست و جوی پاسخ و حرف امیدوارکننده ای از سوی مسئولان دولتی و آنها که دستی در کار دارند، می شوند اما در عمل با سکوتی سنگین و دردآور از سوی بسیاری از دولتمردان مواجه میشوند.
سکوت چرا؟
در هفته های اخیر، نوسانات بازارهای اقتصادی، فرصت را به سوءاستفاده کنندگان و دشمنان امنیت و آرامش مردم در داخل و خارج کشور داده که بیشترین بهره بری را از تنش های اقتصادی ببرند و بر موج سکوت مسئولان ، سواری کنند.
در این میان، آنچه مورد سوال و البته نگرانی است، بی پاسخی و عدم صحبت دولتمردان با مردم درباره شرایط این روزهای کشور است که خود عاملی برای تشدید مشکلات زندگی روزمره شده است. اینکه از شخص رییس جمهور و وزرای دولت گرفته تا نمایندگان مردم در خانه ملت، این روزها صحبتی با مردم نمیکنند و به طور شفاف از مشکلات و راهکارهای آن سخن نمی گویند، فضای شایعه و اثرات مخرب آن را مناسب تر از همیشه کرده است.
بسیاری از مردم در کوچه و بازار و نشست و برخواست های مترو و تاکسی، در جست و جوی چرایی التهابات اقتصادی اخیر و برنامه های دولت برای کنترل نوسانات هستند اما در عمل اقدامی از سوی دولتیها نمی بینند.
انگار نه اینکه همین یک سال قبل بود که رییس جمهور و کاندیدهای پوششی انتخابات! وعده های فراوان برای ثبات و آرامش در جامعه دادند و با علم کردن بی عرضگی های مدیریت های قبلی کشور، توانستند رای اعتماد از مردم بگیرند. حال چه شده است که در مقابل سوالات و مطالبات بحق همان شهروندانی که با «امید» رای به «تدبیر» دادند، سخنی گفته نمی شود؟
افزایش تنش های عصبی
یکی از مخرب ترین و جبران نا پذیرترین آثار سکوت سنگین دولتی ها در مقابل سوالات مردم و حرف نزدن های شفاف با آنها، افزایش نگرانی های فردی و فشارهای عصبی و روانی بر مردم است که می تواند تنش ها و نزاع های ساده و کوچک روزمره در زندگی شهروندان را دوچندان کند. موضوعی که بسیار کم به آن توجه شده و آثار روانی سکوت دولتی ها دربرابر مشکلات روزافزون و فشارهای روانی ناشی از آن هرگز دیده نمی شود.
آمارها گواهی می دهد که اختلالات روانی در زندگی اجتماعی مردم ایران رتبه ای بالا در میان بسیاری از کشورهای دنیا داشته که یکی از علتهای مهم آن، همین سکوت سنگین مسئولان در برابر مشکلات معیشتی و نوسانات هر لحظه قیمتهاست. بگومگوهای روزانه و چانه زنیهای روزانه درباره «گرانی کالاها» و «کالاهایی كه وجود دارد اما فروخته نمی شود»
ساده ترین بخش از آثار سکوت دولتی ها بر روان مردم است. چه آنکه در تاکسی را به خاطر گران شدن کرایه، با شدت می کوبد و چه آنکه خودکار پشت باجه بانک را به خاطر خروار شدن چکهای برگشی مغازه اش بر زمین می کوبد، جملگی متاثر از بی سامانی وضعی هستند که مسئولانش سکوت کرده اند.
رنگ پررنگ ناامیدی!
به راستی در جامعه ای که در کمتر از یک ساعت و بدون هیچ دلیل روشن و مشخصی، قیمت سکه آنقدر زیاد میشود که مردم را سکته دهد و ارزهای مختلف نیز پرش های سه گام و بلند داشته باشند، چطور می توان انتظار آرامش در زندگی مردم را داشت؟ روزنامه ها و رسانهها پیوسته خبرهای منفی و ناامیدانه از بی تدبیری های مسئولان دولتی میدهند و خواندن خبری خوب و امیدوار کننده ، دُر نایاب این روزها شده است.
تا آنجا که رهبری معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از مسئولان نظام از لزوم صحبت دولتمردان با مردم و ارائه گزارشهای امیدوارکننده به آنها سخن می گویند و بر توجه به اثرات آن تاکید می کنند. با این حال در دستگاههای دولتی و وزارتخانههای مهمی چون اقتصاد، صنعت، کشاورزی و ... خبری از توجه وزرا به صحبت رو در رو با مردم نیست.
نتیجه این رفتار، پیگیری پاسخ سوالات پرشمار مردم درباره چرایی مشکلات اخیر از رسانه های بیگانه و غیرمعتبر میشود و موج های شایعات را بلند تر از قبل میکند.داشتن مردم عصبیای که کنترل خشم آنها در مسائل روزمره زندگی کمتر از قبل شده، یکی دیگر از تبعات سکوت و بی حرفی مسئولان دولتی دربرابر مشکلات است.
مدتی پیش نتیجه یک نظرسنجی تیتر اصلی بسیاری از رسانه ها شد و آن این بود که ایرانیان عصبانی ترین مردم دنیا هستند. گالوپ در گزارش سالانه ۲۰۱۷ خود، طی یک پژوهش که براساس مطالعه وضعیت ۱۴۲ کشور انجام شد، مردم ایران را به عنوان عصبانی ترین مردم جهان معرفی کرده است. در این گزارش مردم ایران با ۵۰ درصد و عراق با ۴۹ درصد و سودان جنوبی با ۴۷درصد عصبانی ترین کشورهای دنیا معرفی شده اند و اکنون نیز بی حرفی و بی تفاوتی برخی از مسئولان در برابر فشارهای کمر شکن اقتصادی،آنها را عصبی تر کرده است.
آقای رییس جمهور! وزرای دولت!
اکنون بیش از هر زمان دیگری مردم نیاز دارند که با آنها حرف بزنید و از چرایی مشکلات سخن بگویید. مردم صبور، فهیم و نجیب ایران بارها و بارها در دهههای اخیر دوشادوش مسئولانشان در برابر سختی ها ایستاده اند و اکنون نیز نیاز دارند برای اعتلای میهن، صحبتهای دولتمردانشان را بشنوند. مردم ایران بیش از هر زمان دیگری نیاز به آن دارند که ببینند مسئولان دولت، تشدید مشکلات هرروزه شان در تامین کالای های مختلف را می بینند و برایشان غریبه نیست.
آقایان مسئول و تصمیم گیر! باور کنید که تورم این روزها که در آمار دولتی تک رقمی و در آمار کف بازار سه رقمی است، بخش مهمی از شهروندان را در تنظیم دخل و خرج روزانه و ماهانه به چالش کشیده است. آقایان دولتی! باور کنید فشار عصبی و روانی کارمند و کارگر و بازاری ناشی از شوک های لحظه ای به ثبات کشور، مخرب تر از هر بلای طبیعی و غیر طبیعی است که جبران و بازسازی آن یا ممکن نیست یا هزینه های بسیار دارد.
مردم غیور ایران سال هاست که در برابر هر نقشه و توطئه شوم خارجی و کارشکنی های داخلی، تمام مشکلات را به جان خریده اند و تا پای جان مقابل زورگویی ها ایستاده اند.
اکنون وقت آن است که از زبان مسئولان ارشد دولت و دیگر قوای کشور، صادقانه ترین حرف ها را برای ایجاد امید تازه در زندگی بزنند. مردم بی صبرانه منتظرند تا واقعی ترین سخنان درباره علل بیثباتی هایی که در تاریخ کشور سابقه نداشته است، بشنوند و برخورد با عاملان آن را ببینند؛ نه اینکه پیوسته خبر از اختلاسی تازه بشنود و تاثیر برخورد با فاسدان برایشان محسوس نباشد.
شاید صحبت واقعبینانه مسئولان با مردم و گفتوگو با آنها بتواند التیامی بر استرس های روانی این روزهای گروههای مردم باشد، البته صحبتی که نه از سر شعار و وعده های تو خالی که از باب تلاش برای فردای بهتر این سرزمین باشد.
نظر شما