کارگردان فیلم دارکوب و طیبه سیاوشی در گفتگویی درباره فیلم دارکوب به بررسی علل رشد اعتیاد در زنان پرداختند و تاکید کردند که برای جلوگیری از گرایش دختران به اعتیاد نباید فقط به مبارزه با توزیع‌کنندگان بسنده کنیم بلکه باید بدانیم چه کارهایی بکنیم تا زنان به سمت مواد مخدر گرایش پیدا نکنند.

۳۰ دستگاه، ۳۰۰ میلیارد تومان برای مبارزه با اعتیاد بودجه می‌گیرند بدون هیچ نتیجه‌ای

سلامت نیوز:کارگردان فیلم دارکوب و طیبه سیاوشی در گفتگویی درباره فیلم دارکوب به بررسی علل رشد اعتیاد در زنان پرداختند و تاکید کردند که برای جلوگیری از گرایش دختران به اعتیاد نباید فقط به مبارزه با توزیع‌کنندگان بسنده کنیم بلکه باید بدانیم چه کارهایی بکنیم تا زنان به سمت مواد مخدر گرایش پیدا نکنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا، فیلم سینمایی دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی هم‌اکنون در حال اکران است. قهرمان اصلی این فیلم زنی‌ست که به دلیل اعتیاد به مواد مخدر، فرزند خود را سالها پیش ترک کرده و قصد دارد آن را از همسرش بگیرد. به بهانه اکران فیلم در نشستی با حضور کارگردان و طیبه سیاوشی (نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) که پیگیر مسائل زنان است، گفتگو کرده‌ایم.

آقای شعیبی شما در فیلم‌های آخرتان «سیانور» و «گلشیفته» توجه ویژه‌ای به مسائل زنان دارید اما در «دارکوب» این مساله پررنگ‌تر است. برای این نگاه چه دلیلی دارید؟

شعیبی: درست است که شخصیت اصلی این فیلم‌ها زنان نیستند اما هرگز نخواستم بگویم که زنان مشکلات زیادی دارند بلکه معتقدم جایگاه زنان در جامعه؛ ویژه‌ است و آرامش خاطر و امنیت هر زنی برابر با آرامش و امنیت خاطر آینده جامعه است. در طول تاریخ نیز تلاش‌های زنان فعالیت‌های بسیار خوبی داشتند و در کنار مردان ایستاده‌اند هرچند عده‌ای فقط فعالیت‌های مدنی آنها را در چند دهه اخیر می‌بینند.

 چرا سراغ زنان معتاد رفتید و آیا پژوهش خاصی هم برای آن انجام دادید؟

شعیبی: جرقه اولیه ساخت «دارکوب» از زمان ساخت «سیانور» در ذهنم زده شد. در «سیانور» ما شخصیتی داریم که یک چریک است و با سازمان منافقین همکاری می‌کند و به خاطر همکاری با این سازمان از کودک خود می‌گذرد. من از همان زمان به این فکر می‌کردم سرنوشت فرزندان چنین زنانی چه می‌شود. زمانی که به صورت جدی به سراغ ساخت «دارکوب» رفتم اعتیاد اولین گزینه نبود اما زمانی که تحقیقات میدانی انجام دادم و با یک آمار وحشتناک پیرامون اعتیاد زنان روبه‌رو شدم، تصمیم گرفتم تا شخصیت اصلی «دارکوب» را یک زن معتاد قرار دهم زیرا معتقد بودم به این زنان و وضعیت زندگی آنها کمتر پرداخته شده به خصوص زنانی که کارتن‌خواب هستند. ما در پژوهش‌های خود به نکات ریز و دردناکی رسیدیم؛ اول آنکه روند معتاد شدن آقایان و خانم‌ها بسیار رو به رشد است و سرعت این روند نیز بسیار سریع شده است و به نظر من؛ ریشه‌کن کردن اعتیاد در جامعه هرچند خوشبینانه است اما واقع‌بینانه نیست.

خانم سیاوشی آسیبی که در فیلم مطرح شده و اخبار و آماری که درباره زنان معتاد مطرح می‌شود، چه اندازه واقعیت را بیان می‌کند و آیا این آما برای یک جامعه در حال توسعه طبیعی است؟

سیاوشی: در بررسی وضعیت زنان آسیب‌دیده از آسیب‌های اجتماعی بخشی از آنها به زنان معتاد اختصاص دارد که حتی مشکلات آنها از اعتیاد فراتر رفته است و بسیاری از آنها از هر راهی برای تهیه مواد استفاده می‌کنند و حتی به خودفروشی می‌افتند اما متاسفانه تاکنون در جامعه ما درباره این مشکلات به خوبی صحبت نشده و هنوز از آن به عنوان تابو یاد می‌شود. متاسفانه آمار و اطلاعاتی که پیرامون تعداد و وضعیت زنان و همچنین زنان کارتن‌خواب ارائه می‌شود، آمار دقیقی نیست اما آنچه نمی‌توان کتمان کرد این است که تعداد آمار زنان معتاد به دلایل مختلف همچون فقر تا بحث‌هایی همچون لاغری و تحصیل بسیار افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر با وجود اینکه جامعه مدرن شده و ما در حال گذار از یک جامعه سنتی به مدرن هستیم اما همچنان رفتارمان با زنان معتاد مانند گذشته است و جامعه زنانی را که دچار اعتیاد شده‌اند، نمی‌پذیرد و آنها را به شدت طرد می‌کند.

امروز دستگاه‌های بسیاری در بخش اعتیاد و مبارزه با آن از دولت بودجه می‌گیرد و بسیاری از این دستگاه‌ها در حوزه زنان فعالیت می‌کنند اما تاثیر زیادی در رفع این مشکل ندارند زیرا ما در این مسئله به یک پنجره واحد نرسیده‌ایم و هیچ برنامه یکسان و مشخصی وجود ندارد. اگر اقداماتی نیز صورت گرفته از سوی نهادهای دولتی نیست بلکه از سوی خود مردم و توسط سازمان‌های مردم‌نهاد و NGOهاست. سازمان امور اجتماعی وزارت کشور به عنوان دستگاه اصلی مسوول رسیدگی به این وضعیت و مبارزه با اعتیاد است و مجموع دستگاه‌هایی که در سال برای مبارزه با اعتیاد از دولت بودجه می‌گیرند حدود 30 دستگاه هستند که این دستگاه‌ها در مجموع رقمی حدود 300 میلیارد تومان از دولت بودجه دریافت می‌کنند.

در «دارکوب» منشأ اعتیاد بیشتر اشتباهات فردی است و فیلم می‌خواهد بگوید این خودِ فرد معتاد است که بدون تردید در دام اعتیاد افتاده.  آیا شما تعمدا این رویکرد را به دلیل روایت دراماتیک فیلم انتخاب کردید یا  در پژوهش‌های خود به این نتیجه‌ رسیدید که مقصر اصلی در امر اعتیاد خودِ معتاد است؟

شعیبی: اگر اعتیاد را ما به دو بخش سنتی و صنعتی تقسیم‌بندی کنیم در اعتیادهای سنتی که در دهه 50 و تا اوایل دهه 70 وجود داشت ما شاهد دلایل مختلفی برای گرایش به اعتیاد بودیم. شاخص‌هایی همچون اعتیادهای موروثی یعنی اعتیادی که از خانواده به فرد منتقل می‌شود، اعتیاد محیطی یا اختلالات روحی – روانی را می‌توان دسته‌بندی کرد اما درباره اعتیاد به موادمخدر صنعتی و جدید دلایلی کاملا متفاوت دارد و حتی در شروع مصرف مواد مانند مواد مخدر سنتی نیست و به عنوان ماده مخدر مصرف نمی‌شود بلکه مثلا با هدف لاغر شدن یا افزایش سرعت عمل مغز برای شرکت در امتحانات این مواد مصرف می‌شود. ما در تحقیقات میدانی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که به تعداد آدم‌هایی که موادمخدر مصرف می‌کنند، می‌تواند شیوه زندگی، دلایل اعتیاد و رفتارهای بعد از مصرف مواد متفاوت باشد. در معتادان به مواد مخدر سنتی تقریبا کلیشه‌های رفتاری یکسان است اما به هیچ عنوان در ماده مخدری مانند شیشه نمی‌توان شاهد رفتار یکسان بود. البته روایت درام و اینکه مخاطب با قصه همراه شود نیز برای ما مهم بود.

اغلب قصه‌های مرتبط با اعتیاد پایان خوشی ندارند اما فیلم تلاش دارد با یک پایان‌بندی نسبتا دلچسب مساله را حل کند. آیا پایان‌بندی فعلی فیلم منطقی است؟

شعیبی: از میانه‌های ساخت فیلم دیگر نگاه ما به عنوان فیلمساز و کسی که دارد فیلمی مانند «دارکوب» را می‌سازد کمرنگ می‌شد و ما بیشتر به مسائل اجتماعی و تاثیرات اجتماعی به فیلم دقت داشتیم زیرا تحقیقات میدانی داده‌ها و نتایجی را به ما می‌داد که حتی روند قصه را دچار تغییر کرد. در زمان تصمیم‌گیری برای فینال فیلم خانم لیلا ارشد که به عنوان مشاور حضور داشت، نکته مهمی را به ما یادآوری کرد. به همین دلیل بخش اجتماعی فیلم بر بخش سینمایی فیلم غلبه کرد. هرچند که من می‌دانستم اگر پایان تلخ‌تری برای فیلم انتخاب کنم شاید اتفاق سینمایی و بهتری برای من رخ می‌داد اما به این فکر کردم که مخاطبی که قرار است این فیلم را ببیند در پایان فیلم چه حال روحی‌ خواهد داشت؟ به همین دلیل پایان امیدوارانه را به پایان تلخ ترجیح دادیم.

 معتقدید هر معتادی دلایل خانوادگی و شخصی برای مصرف مواد مخدر دارند اما در «دارکوب» دلایل گرایش شخصیت اصلی (سارا بهرام) به سمت مواد مخدر را نمی‌بینیم.

شعیبی: آنچه در «دارکوب» هدف اصلی ما بود این بود که یک زنگ خطری را مطرح کنیم و من اگر می‌خواستم کار مستندی بسازم قطعا به دلایل توجه می‌کردم اما در فیلم سینمایی «دارکوب» معتقد بودم اصولا مطرح شدن اعتیاد زنان و افزایش آمار زنان معتاد به خودی خود مساله بسیار مهمی است و اگر می‌خواستم به اعتیاد شخصیت اصلی با جزئیات و دلایل بیشتر بپردازم، کارکرد اصلی فیلم از بین می‌رفت.

سیاوشی: در به تصویر کشیدن و نشان دادن اعتیاد زنان دو مساله اساسی وجود دارد؛ یک، بحث حقوقی است که این زنان باید داشته باشند. دوم، کلیشه‌های فرهنگی است که درباره این مساله وجود دارد. متاسفانه ما همچنان در کلیشه‌های رایج گذشته پیرامون اعتیاد و به خصوص اعتیاد زنان باقی مانده‌ایم. متاسفانه زنان نه تنها در مسائل بغرنجی مانند اعتیاد بلکه در پی برخی مسائل حقوقی و اساسی مانند طلاق نیز دچار آسیب‌ می‌شوند و بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند طلاق گرفتن فرزندانشان را مدیریت کنند و به نوعی طلاق که یک رفتار فردی است در زمره آسیب‌های اجتماعی قرار گرفته است و امروز حتی زنان سرپرست خانوار از این گلایه دارند که چرا آنها باید در ذیل عنوان آسیب‌های اجتماعی طبقه‌بندی شوند اما متاسفانه از آنجا که این گونه زنان به شدت از سوی خانواده‌های خود طرد می‌شوند و بعد دستگاه‌هایی همچون کمیته امداد و سازمان بهزیستی متولی آنها می‌شوند، آنها ذیل عنوان آسیب اجتماعی دسته‌بندی شده‌اند.

متاسفانه بارها دیده شده که یک مرد معتاد را برای ترک کردن چند بار به کمپ می‌برند اما درباره زنان اینگونه نیست و یک زن به محض آنکه معتاد می‌شود از طرف خانواده طرد می‌شود و این مساله هیچ ارتباطی به سطح سواد ندارد. من خانمی را دیدم که سواد بسیاری داشت و پزشک بود و در منطقه نیاوران زندگی می‌کرد اما به دلیل اعتیاد از خانواده طرد شد و دچار کارتن‌خوابی در جنوب شهر تهران. البته او امروز بعد از پاک شدن به عنوان پزشک با گروه پزشکان بدون مرز همکاری می‌کند اما در پنج سال اخیر پروسه اعتیاد زنان تا رسیدن به کارتن‌خوابی بسیار کوتاه شده است. به صورت کلی رفتار خانواده و جامعه و از همه مهمتر فقری که هر روز ما شاهد آن هستیم در تسریع این روند تاثیر بسیاری دارد. زمانی که زن و شوهر هر دو دچار اعتیاد می‌شوند و حتی فرزند دارند مساله بسیار بغرنج‌تر می‌شود.


در پژوهشی که برای فیلم انجام دادید آیا مقصر اصلی را رفتار نادرست نهادها و سازمان‌های مسوول دیدید یا متوجه شدید اگر اطرافیان کمی مهربانانه‌تر رفتار کنند، فرد معتاد سرنوشت بهتر و متفاوت‌تری خواهد داشت؟

شعیبی: آسیب و ارتعاش زنان معتاد بسیار بیشتر از مردان معتاد است و شکل جرائمی که سراغ مردان می‌آید بسیار مشخص‌تر از زنان است اما دایره جرائمی که امکان دارد یک زن معتاد انجام دهد بسیار بیشتر از مردان است و در بسیاری موارد نیز آسیب غیرقابل بازگشت است. به نظر من کار اصلی نهادهای دولتی این است که پیشگیری را به صورت جدی مقدم بدانند و به جای آنکه وقت، توان، انرژی و بودجه خود را برای افرادی که هم‌اکنون گرفتار معضل اعتیاد شده‌اند هزینه کنیم، روی نسلی تمرکز کنیم که امکان گرایش به موادمخدر را دارند. ما باید آموزش را از درون مدارس آغاز کنیم قبل از آموزش باید قبح مصنوعی سخن گفتن درباره اعتیاد را بشکنیم. ما مشاهده کردیم تا زمانی که درباره موضوعی مانند کودک‌آزاری صحبت نکرده بودیم و حرف زدن درباره آن را تابو می‌دانستیم، همچنان این معضل رو به رشد بود اما به محض آنکه این مساله در جامعه مورد بحث قرار گرفت راهکارهای حل آن نیز مطرح شد. در اعتیاد نیز باید ابتدا این قبح از بین برد و بعد آموزش را آغاز کنیم هرچند امروز هیچ نهاد مشخصی حتی صداوسیما آموزش درستی پیرامون آسیب‌های ناشی از مصرف موادمخدر ارائه نمی‌دهد. در مرحله بعد این دستگاه‌ها باید از زنان معتاد حمایت کنند. این دستگاه‌ها باید برای نجات زنان از اعتیاد خانواده‌های آنها را مورد توجه قرار دهند و به نوعی این خانواده‌ها را حمایت کنند تا آنها به جای طرد زنان معتاد کمک کنند تا مشکلات آنها حل شود. قاعدتا در این مساله بخش اقتصادی بسیار اهمیت دارد.

اعتیاد به موادمخدر و مشکلات آن بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی است که ما در فیلم «دارکوب» نشان دادیم و به نوعی برای کم کردن تلخی این مساله مجبور شدیم اثرات اعتیاد را در فیلم تقلیل بدهیم و از سوی دیگر تلاش کردیم تا به فیلم انگ سیاه‌نمایی نیز نخورد. وقتی ما یک فیلم سینمایی درباره یک موضوع تلخ می‌سازیم و بعد نشستی درباره آن فیلم مانند همین نشست با حضور یک نماینده مجلس برگزار می‌شود، یعنی آنکه جای امیدواری وجود دارد تا مشکل مطرح شده، حل شود و هدف اصلی من نیز در فیلم «دارکوب» همین بود که ارتباط بین کسانی که دچار آسیب هستند و وجود یک معضل در جامعه و کسانی که مسوول این جامعه هستند را بیشتر برقرار کنم و زنگ خطر را برای آنها به صدا دربیاوریم و چنین فیلم‌هایی تلاش دارند این ارتباط قطع نشود. از طرفی اگر مخاطب عام با دیدن این فیلم کمی فکر کند و متنبه شود یا چند دختر دبیرستانی که در معرض گرایش به مواد مخدر هستند، تصمیم بگیرند که به سمت این معضل نروند و بفهمند که اعتیاد چه بلای بزرگی است، برای من به عنوان فیلمساز و کسی که فعالیت اجتماعی می‌کند و نگران جامعه خود است، کافی است ولی اگر بخواهم با فیلم خود شرایطی را نشان بدهم و بگویم که از این شرایط سیاه هیچ راه فراری نیست، به نظر من کار بزرگی نکردم و بیشتر فقط ناامیدی را تزریق کردم.

سیاوشی: من هم با نظر آقای شعیبی موافقم. سینمای ایران گرایش خاصی به فیلم‌های اجتماعی و موضوعات اجتماعی دارد و اگر این فیلم‌ها بتوانند برون‌رفتی را از مشکلات نشان دهند، قطعا می‌توانند تاثیر زیادی بگذارند. من خودم به تنهایی بسیاری از این فیلم‌ها را دیده‌ام و از سازندگان آنها تقاضا کرده‌ام که در یک اکران عمومی این آثار را برای نمایندگان مجلس نشان دهند زیرا تماشای برخی از این فیلم‌ها از ساعت‌ها سخنرانی و یا حتی مطالعه پیرامون یک مشکل اجتماعی اثرگذارتر است و حتی می‌تواند در نوع قانونگذاری برای حل یک مشکل تاثیر مستقیم بگذارد زیرا وقتی یک فیلمی درباره یک معضل مانند اعتیاد زنان ساخته می‌شود حل این معضل فقط حل مشکل یک نفر و یا یک بخش از اجتماع نیست بلکه اصلاح بخش بزرگی از جامعه است و جامعه مانند دومینو به یکدیگر مرتبط هستند.

 خانم سیاوشی فارغ از بحث فیلم «دارکوب» در مباحثی که پیرامون اعتیاد در مجلس مطرح می‌شود چه چشم‌اندازی از این وضعیت وجود دارد؟

سیاوشی: چرا باید وقتی برنامه توسعه کشور تدوین می‌شود و باید در طول پنج سال این برنامه اجرا شود فقط به 20 درصد از اهداف آن می‌رسیم. چرا باید بخش زیادی از بودجه 300 میلیارد تومانی نهادهایی که متولی مبارزه با اعتیاد هستند فقط صرف دادن حقوق به کارمندان در امور جاری شود. متاسفانه ما در کشور سند توسعه نداریم و هیچکدام از این برنامه‌ها که برای مبارزه با آسیب‌های اجتماعی طراحی می‌شود به دلیل نبود سند توسعه به نتیجه نمی‌رسد. ما برای حل کردن معضلاتی همچون اعتیاد باید مشکلات دیگری را حل کنیم که به ظاهر به این مساله ارتباطی ندارد اما در واقعیت دلیل بسیاری از آسیب‌هاست. در تحقیقاتی که به تازگی یکی از موسسات معتبر پژوهشی به نام نقش کلید مشخص شد که کمبود آب تاثیر مستقیمی روی گسترش بیکاری و به دنبال آن افزایش آسیب‌های اجتماعی دارد و ما امروز شاهد 14میلیون حاشیه‌نشین هستیم که دو میلیون نفر از آن سهم تهران است. در این میان زنان معتاد علت آسیب‌ها نیستند بلکه معلول این آسیب‌ها هستند.

 در بعضی کشورها بعد از سال‌ها مبارزه با موادمخدر دولت‌ها تصمیم می‌گیرند عرصه آن را به صورت کنترل شده آزاد کنند به طور مثال در چند ایالت در آمریکا مصرف ماری‌جوآنا جرم محسوب نمی‌شود. آیا منطقی است چنین الگوهایی را در کشور اجرا کرد؟

سیاوشی: ما اگر بتوانیم به سمتی حرکت کنیم که به‌جای استفاده از واژه‌هایی همچون مبارزه و مقابله از درمان و راه‌حل استفاده کنیم، گام بزرگی را برداشته‌ایم. متاسفانه در کشور ما از لحاظ فیزیکی و جغرافیایی بخش‌های زیادی از یک شهر گرفتار زشتی اعتیاد شده‌اند درحالیکه در کشورهای دیگر در هر شهر فقط چند بخش این مساله وجود دارد. یکی از مسائلی که در جامعه ما بسیار کم دیده می‌شود و یکی از عوامل اصلی گرایش به سمت مواد مخدر است، نبود نشاط اجتماعی است. امروز ما در مجلس به‌شدت به دنبال افزایش سهم ورزش‌ها به خصوص ورزش‌های همگانی هستیم و از دستگاه‌های مختلف می‌خواهیم که بگویند در این حوزه چه کارهایی کردند؟

شعیبی: نمی‌توان اقداماتی که در سایر کشورها شده است را در داخل کشور بدون زمینه‌چینی و پیش‌بینی انجام داد. برای حل مشکلات اجتماعی نمی‌توان به صورت مستقیم و رودررو با آن مشکل وارد مبارزه شد. ما باید برای جلوگیری از گرایش دختران به اعتیاد فقط به مبارزه با توزیع‌کنندگان بسنده نکنیم بلکه باید به این سمت حرکت کنیم که بدانیم چه کارهایی باید انجام بدهیم که اصولا زنان گرایشی به سمت مواد مخدر پیدا نکنند. امروز در حوزه زنان اولویت اول امنیت روانی است و مهمترین مساله این است که زنان بدون هیچ نگرانی‌ای درباره حقوق خود صحبت کنند و اگر آرامش و امنیت روانی داشته باشند که در قبال آن بتوانند فعالیت‌های اجتماعی خود همچون ورزش را انجام بدهند قطعا بسیاری از معضلات حل می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha