جلیقه‌ها آن‌قدر سنگین است که وقتی می‌پوشیمش انگار به زبان می‌آید و می‌گوید «نباید بروی دنبال شکارچی» اگر قانون محکم باشد، نمی گذارد شکارچی از سر لجبازی محیط بان را بزند. ما محیط بانان هر دفعه که جلوی شکارچی را می گیریم تهدید می شویم

ما سد راه شکارچیانیم و تیر و کتک می‌خوریم

سلامت نیوز:جلیقه‌ها آن‌قدر سنگین است که وقتی می‌پوشیمش انگار به زبان می‌آید و می‌گوید «نباید بروی دنبال شکارچی» اگر قانون محکم باشد، نمی گذارد شکارچی از سر لجبازی محیط بان را بزند. ما محیط بانان هر دفعه که جلوی شکارچی را می گیریم تهدید می شویم

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شهروند، محیط‌بان «گلی» می‌گوید مشکل اینجاست که شکارچیان غیر مجاز، اسلحه‌های پر دارند، از قانون چیزی نمی‌دانند و دلشان می‌خواهد پرنده‌ها را بکشند، اما مجوز ندارند. برای همین است که صبح پنجشنبه در آب‌بندان‌های محمودآباد وقتی چشمشان به او – مامور یگان حفاظت محیط
‌ زیست - افتاد، اسلحه را در شالیزار انداختند و برایش کمین کردند و با چوب‌دستی سر و صورتش را شکستند.

این اتفاق در محمودآباد، کمتر از ١٠ روز بعد از زخمی‌کردن محیط‌بان پناهگاه حیات وحش میانکاله رخ داد. تکرار وقایعی شبیه این در هفته‌ها و ماه‌های گذشته، نشان می‌دهد درگیری بین محیط‌بانان و شکارچیان غیر مجاز بالا گرفته است: فقط در نیمه اول امسال دست‌کم ١٠ محیط‌بان در درگیری با شکارچیان متخلف استان مازندران زخمی شده‌اند و براساس آمار اداره محیط ‌زیست این استان، در همین مدت برای ٨٠٠ متخلف محیط زیستی پرونده قضائی تشکیل شده که ٣٠‌درصد از این تعداد، مربوط به شکارچیان غیر مجاز است. مسئولان باید پیِ جواب باشند: چرا درگیری بین محیط‌بانان و شکارچیان غیر مجاز بالا گرفته؟ در جواب باید به اینها اشاره کرد: نزدیک به دو‌میلیون اسلحه شکاری در سراسر کشور وجود دارد که تنها حدود ۵۰۰‌هزار قبضه آن جواز قانونی دارد؛ لایحه حمایت از محیط‌بان هنوز تصویب نشده و محیط‌بانان نمی‌توانند از خود دفاع کنند و محیط ‌زیستِ نیازمندِ ٨٥٠٠ نیروی حفاظت، فقط ٣٥٠٠ محیط‌بان دارد.


«مهدی گلی»، محیط‌بان ٣٧ ساله محمودآباد در استان مازندران، که صبح پنجشنبه در یکی از این درگیری‌ها زخمی شد و کارش به بیمارستان کشید، اسلحه داشت و از آن استفاده نکرد، جلیقه ضد گلوله داشت و نپوشید و شکارچیان غیر مجاز را می‌شناخت؛ شکارچیانی که «بدون آموزش، تفنگ به دست می‌گیرند، قانون نمی‌دانند و مقابل مامور می‌ایستند.» محیط‌بان گلی از ١٦‌سال پیش در آمل و محمودآباد محیط‌بان بوده و اکنون در گفت‌وگو با «شهروند» جزییاتی را از حادثه و تجربه درگیری با متخلفان می‌گوید.


  زخم صورتتان عمیق است؟
بله، زیر چشم راستم پاره شده و چهار بخیه خورده. بینی‌ام هم زخم شده و شکسته. بیمارستان که رفتم، متخصص گفت باید اول ورم زخم‌ها بخوابد و بعد ببینیم چه می‌شود کرد.


 درگیری چطور اتفاق افتاد؟
ساعت ٦ و نیم صبح بود. کار هر روزمان است که با همکاران می‌رویم برای سرکشی روستاهای اطراف محمودآباد. همان وقت صدای تیراندازی شنیدیم و سمتش رفتیم. وقتی رسیدیم دو شکارچی متخلف آن‌جا بودند. تا نزدیک شدیم و ما را دیدند، یکی‌شان جلوی چشم من تفنگش را انداخت توی شالیزار پر از آب. می‌خواست قایمش کند. گفتم: «بنده خدا چرا تفنگت را انداختی؟ ما که دیدیم، دیگر انداختن نداشت. حالا باید بزنیم به آب و تفنگ را بگیریم.» کمی پیشم ایستاد و بعد رفت. من اصلا متوجه رفتنش نشدم. رفتم داخل رودخانه که تفنگ را از آب بگیرم، یک لحظه برگشتم و او با چوب توی صورتم ضربه زد. این اتفاق افتاد و یکی از همکارانم آمد کمک. دستبند زدیم و اسلحه‌اش را از آب بیرون کشیدیم، اما ماجرا تمام نشد. دوستانش –چهار، پنج نفر دیگر- آمدند و دوباره درگیری درست کردند. دستمان را خیلی گاز گرفتند تا ولشان کنیم، اما نکردیم.

 بقیه دستگیر نشدند؟
فقط همان یک نفر ضارب را گرفتیم. یواش‌یواش بقیه را هم می‌گیریم.

 شما شکارچی‌ها را نمی‌شناختید؟
از قبل به چهره می‌شناختمش. شکارچی منطقه بود، شکارچی غیر مجاز. الان همه غیر مجازند. پروانه نداده‌اند و شکار ممنوع است.

 آن اطراف شکار غیر مجاز زیاد است؟
بله، زیاد است. آنها به هوای پرنده‌ها می‌آیند محمودآباد، برای انواع مرغابی سانان، پرنده‌‌های
کنار آبزی و آبزی. آنها هم اسلحه دارند و عاشق شکارند. دست زن و مرد و بچه اسلحه است. گاهی می‌بینی یک خانواده سه چهار تا اسلحه دارد. همین باعث می‌شود ما بیشتر تحت فشار باشیم.

 اسلحه همراهتان بود؟
بود، اما استفاده نمی‌کردم. ما محیط‌بانان از اسلحه استفاده نمی‌کنیم. آنها در درگیری می‌زنند، ما هم می‌ایستیم و دفاع می‌کنیم. اگر بزنیم می‌شویم قاتل.


 خب، فکر می‌کنید چرا آن شکارچی به شما حمله کرد؟
آنها غیر مجازند و می‌خواهند هرچه پرنده هست، شکار کنند. کار همیشگی‌شان است. ما هم سد راهشان هستیم.
 جلیقه ضد گلوله پوشیده بودید؟
آنقدر سنگین است که اصلا نمی‌شود پوشید. دستور دادند بپوشیم اما خودشان بیایند بپوشند، یک دور همراه ما بیایند و اگر توانستند راه بروند، ما هم می‌توانیم.


 مگر جلیقه بدون پنل سرامیکی ندارید که سبک باشد؟
نه همه‌شان سنگین‌اند. آنها ارزان‌ترین و سنگین‌ترین جلیقه‌ها را برای محیط‌بان‌ها خریده‌اند.
 اما فرمانده یگان حفاظت از محیط‌ زیست می‌گوید که این همان جلیقه‌ای است که نیروی انتظامی هم استفاده می‌کند و بالاخره باید سنگینی‌اش را برای حفظ جان تحمل کرد.


نه اینطور نیست. افراد نیروی انتظامی جلیقه را فقط برای یک عملیات خیابانی می‌پوشند، نه در زمین کشاورزی و کوه و کمر. ما باید یک‌سره تنمان باشد؛ نمی‌شود. جلیقه ضد گلوله باید یک لباس سبک باشد که مثل یک پیراهن بپوشیم و آن‌قدر اذیت نشویم؛ اما این لباس نمی‌گذارد راه برویم. آن‌قدر سنگین است که وقتی آن را می‌پوشیم انگار به زبان می‌آید و می‌گوید که «نباید بروی دنبال شکارچی».
 شما از نیروهای محافظ قوهای «سرخرود» هستید. کی قرار است به آن‌جا بروید؟ آن‌جا هم شکارچی زیاد است؟
قوها که آمدند، می‌روم. ١٠ ‌سال است که هر‌ سال به سرخرود اعزام می‌شوم و قوها اواخر آبان و اوایل آذر برای زمستان‌گذرانی می‌آیند. ما هم برای حفاظت از آنها  و دانه‌پاشی می‌رویم. دانه می‌پاشیم تا آنها به دامگاه‌ها نروند. شکارچی‌ها هم بالاخره اگر نباشند، آن اطراف تور و دامگاه بر پا می‌کنند.
 تورهای شکار پرندگان امسال هم برپا شده است؟
در بعضی مناطق؛ با این‌که همین اوایل ‌سال بود که با سازمان هماهنگ و خیلی از تورها را جمع آوری کردیم و هر چه تور بود، خراب کردیم که دوباره شروع نکنند. حالا منتظر دستور دوباره سازمانیم.


 به نظر شما که از نزدیک با مردم بومی در ارتباط هستید، آنها مشکل اقتصادی و معیشتی دارند که شکار می‌کنند؟
نه؛ آنها از قدیم عادت به شکار داشته‌اند.

پس چرا درگیری بین محیط‌بان و شکارچی‌های محلی غیر مجاز زیاد شده است؟
مشکل اصلی این است که شکارچیان به قوانین آشنایی ندارند و قانون قبل از این‌که به مردم آموزش بدهد، اسلحه دستشان داده است. مشکل همان روزی درست می‌شود که بدون آموزش به افراد تفنگ می‌دهند؛ فردی که قانون نداند، مقابل مامور می‌ایستد. هر‌ سال بدون نظارت به این افراد فشنگ می‌دهند اما پروانه شکار نمی‌دهند. مشکل دقیقا همین ناهماهنگی‌ها است؛ چرا وقتی پروانه شکار صادر نمی‌شود، وزارت دفاع مهمات می‌دهد؟ سلاحی که به آنها می‌دهند، مجوز حمل دارد، در حالی ‌که باید به آنها مجوز نگهداری بدهند تا هر وقت پروانه گرفتند، بیرون بیاورند. نه این‌که با مجوز حمل در کل مناطق بچرخند و هر جا دلشان خواست درگیر شوند و تفنگ را در بیاورند و بدون ترس به محیط‌بان شلیک کنند.

 فکر می‌کنید چقدر این نزاع‌ها از سر لجبازی و برای انتقام‌گرفتن از محیط‌بان‌ها باشد؟
اگر قانون محکم باشد، نمی‌گذارد شکارچی از سر لجبازی محیط‌بان را بزند. ما محیط‌بانان هر دفعه که جلوی شکارچی را می‌گیریم، تهدید می‌شویم.

 ارتباطتان با مردم محلی چطور است؟
آنها که شکارچی‌اند با من خوب نیستند؛ چون دوست دارند که پرنده بکشند و من را مقابل خودشان می‌بینند. آنهایی که شکارکُش نیستند و دوست طبیعت‌اند، با من دوست هستند.


 چند‌ سال است که محیط‌بان هستید؟
١٦ سال. ١٠‌ سال آمل بودم و الان ٦‌ سال است که محمودآباد هستم.

وضعیت بیمه و حقوقتان چطور است؟
آنقدری هست که از گرسنگی نمیریم. با ١٦‌سال سابقه و مدرک لیسانس زیر دو‌ میلیون تومان حقوق می‌گیرم.

 تحصیلات مرتبط دارید؟
 لیسانس مهندسی منابع طبیعی و شیلات دارم و همین حالا دانشجوی فوق لیسانس هم هستم.

 در مدت این ١٦ ‌سال باز هم تجربه درگیری داشته‌اید؟
بله؛ ‌سال ٩٤ تیر خوردم. پرونده‌ام در دادگاه تجدید نظر است. شکارچی ضارب محکوم شد. او غیر مجاز بود. اسلحه پدرش را برداشته و آمده بود به منطقه و به محض این‌که من را دید، تیراندازی کرد.


 و حتما خانواده‌تان خیلی نگران می‌شوند.
بله؛ این عهدی است که بسته‌ام و پایش می‌مانم، قبولش کرده‌ام و مانده‌ام. آنها هم قبول کرده‌اند که تابستان‌ها یک هفته در میان من را ببینند و نگران باشند که درگیری پیش بیاید. پنجشنبه انگار به دل همسرم بد افتاده بود، می‌گفت نرو. دلش شور می‌زد. رفتم و دیدم که دلش راست می‌گفت.

  در نیمه اول امسال دست کم ١٠ محیط بان در درگیری با شکارچیان متخلف استان مازندران زخمی شده اند و بر اساس آمار اداره محیط زیست این استان در همین مدت برای ٨٠٠ متخلف محیط زیستی پرونده قضائی تشکیل شده که ٣٠ درصد از این تعداد، مربوط به شکارچیان غیرمجاز است


  لایحه حمایت از محیط بان هنوز تصویب نشده و محیط بانان نمی توانند از خود دفاع کنند

محیط زیست نیازمند ٨٥٠٠ نیروی حفاظت، فقط ٣٥٠٠ محیط بان دارد
  شکارچیان به هوای پرنده ها می آیند محمود آباد برای انواع مرغابی سانان، پرنده های کنار آبزی و آبزی. آنها هم اسلحه دارند و عاشق شکارند. دست زن و مرد و بچه اسلحه است. گاهی می بینی یک خانواده سه چهار تا اسلحه دارند. همین باعث می شود ما بیشتر تحت فشار باشیم

  ارزان ترین و سنگین ترین جلیقه ها را برای محیط بان ها خریده اند
  افراد نیروی انتظامی جلیقه را فقط برای یک عملیات خیابانی می پوشند، نه در زمین کشاورزی و کوه و کمر. ما باید یکسره تنمان باشد. نمی شود
   شکارچیان به قوانین آشنایی ندارند و قانون قبل از اینکه به مردم آموزش بدهد، اسلحه دستشان داده. مشکل همان روزی درست می شود که بدون آموزش به افراد تفنگ می دهند؛ فردی که قانون نداند، مقابل مامور می ایستد

  با ١٧ سال سابقه و مدرک لیسانس زیر دو میلیون تومان حقوق می گیرم
  پنج شنبه انگار به دل همسرم بد افتاده بود، می گفت نرو. دلش شور می زد. رفتم و دیدم که دلش راست می گفت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha