بوکسور جوان، تازه به عضویت تیم ملی امید درآمده بود و آرزوهای بزرگی در سر داشت، اما یک حادثه او را دچار مرگ مغزی کرد و خانواده‌اش را در برابر دوراهی سختی قرار داد؛ به خاکسپاری او با همه اعضای زنده بدنش یا اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند که خانواده‌اش راه دوم را انتخاب کردند تا بوکسور جوان نامش برای همیشه ماندگار شود. نوید تکلو، جوان 22ساله کرمانشاهی از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ورزش داشت.

بوکسور ملی‌پوش به بیماران نیازمند جان بخشید

سلامت نیوز:بوکسور جوان، تازه به عضویت تیم ملی امید درآمده بود و آرزوهای بزرگی در سر داشت، اما یک حادثه او را دچار مرگ مغزی کرد و خانواده‌اش را در برابر دوراهی سختی قرار داد؛ به خاکسپاری او با همه اعضای زنده بدنش یا اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند که خانواده‌اش راه دوم را انتخاب کردند تا بوکسور جوان نامش برای همیشه ماندگار شود. نوید تکلو، جوان 22ساله کرمانشاهی از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ورزش داشت.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،به رسم بیشتر کرمانشاهی‌ها کودکی‌اش را در باشگاه‌های کشتی گذراند، اما وقتی کمی رشد کرد رشته‌اش را تغییر داد تا این بار بختش را در بوکس امتحان کند. استعداد نوید در بوکس بیشتر از کشتی بود. این را می‌شود از مقام‌هایی که در مدت زمان کوتاهی کسب کرده فهمید.

او در وزن خودش در کرمانشاه رقیبی نداشت و 2مرتبه هم در کشور قهرمان شده بود. به همین دلیل بود که مربیان تیم ملی امید تصمیم گرفتند نوید را به اردوی تیم ملی در آبادان دعوت کنند.

او از روزی که فهمید ملی‌پوش شده یک لحظه آرام و قرار نداشت و انگیزه‌اش برای موفقیت بیشتر شده بود. نوید راه روشنی را پیش رویش می‌دید که بخشی از آن عضویت در تیم ملی بزرگسالان و در ادامه کسب عناوین جهانی بود.نوید که باید شنبه‌ خودش را در اردوی تیم ملی امید به مربیان معرفی می‌کرد، ترجیح داد روز جمعه گذشته را بیشتر با دوستانش بگذراند.

آنها می‌دانستند که نوید را دست‌کم برای چند هفته نخواهند دید؛ برای همین چند ساعتی با یکدیگر بودند تا اینکه نیمه‌شب سوار موتورسیکلت‌هایشان شدند تا در شهر دوری بزنند و از هم خداحافظی کنند. آنها سوار بر موتورسیکلت های خود دنبال هم می‌رفتند که ناگهان حادثه‌ای تلخ اتفاق افتاد. ناگهان چند سنگریزه زیر لاستیک موتورسیکلت نوید رفت و او نتوانست تعادل آن را حفظ کند و زمین خورد.

این در حالی بود که بقیه دوستانش هم از پشت سر به او نزدیک می‌شدند. یکی از آنها اما از همه به نوید نزدیک‌تر بود؛ آنچنان که با زمین خوردن نوید غافلگیر شد و ناخواسته با موتورسیکلت از روی نوید که کلاه ایمنی هم بر سر نداشت رد شد.

این حادثه آنقدر سریع اتفاق افتاد که همه را شوکه کرده بود. پیکر نیمه‌جان نوید کف خیابان افتاده بود و دوستانش هنوز حادثه‌ای را که اتفاق افتاده باور نداشتند. در این شرایط بود که جوان بوکسور به بیمارستان طالقانی کرمانشاه منتقل شد.


در بیمارستان

معاینه‌های اولیه نشان می‌داد که نوید آسیب زیادی دیده و هوشیاری کمی دارد. با وجود این کادر پزشکی همه تلاش خود را برای نجات او انجام دادند. شرایط هر لحظه برای ورزشکار 22ساله بحرانی‌تر می‌شد و وقتی خانواده‌اش از ماجرا با خبر شدند صدای گریه و شیون راهروی بیمارستان را پر کرد. آنها با چشمان خود نویدی را می‌دیدند که تا ساعتی قبل سالم و سرحال بود و قرار بود با پیوستن به تیم ملی بوکس آرزوهای بزرگ‌تری را به‌دست آورد.

اما حالا بی‌حرکت روی تخت بیمارستان آرام گرفته بود و سرنوشت نامعلومی داشت. هیچ‌کس نمی‌دانست او چه وضعیتی پیدا خواهد کرد و پزشکان از نزدیکانش خواستند که فقط برای او دعا کنند.

او 5روز را در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان گذراند تا اینکه سرانجام پزشکان اعلام کردند نوید دچار مرگ مغزی شده و دیگر برنمی‌گردد. این، واقعیت تلخی بود که بازگو‌کردنش برای خانواده نوید دشوار بود. به‌خصوص برای پدر و مادرش که چشم انتظار خبری خوب از بیمارستان بودند. در این شرایط بود که دایی نوید این وظیفه را برعهده گرفت.


بر سر دوراهی

هادی رستگاری، دایی نوید در این‌باره  می‌گوید: «‌همزمان با اعلام خبر مرگ مغزی نوید، از ما خواسته شد که اعضای بدن نوید را به بیماران نیازمند اهدا کنیم. اما گفتن این خبر به پدر و مادر نوید خیلی سخت بود. با هر زحمتی که بود سرانجام این واقعیت تلخ را برای آنها بازگو کردم. پدر نوید همان ابتدا با اهدای اعضای بدن او موافقت کرد، اما گفت تصمیم نهایی را باید مادرش بگیرد. او می‌گفت باید خودمان را جای بیمارانی که نیازمند اعضای بدن نوید هستند بگذاریم.

می‌گفت به مادری فکر کنید که ممکن است یکی از کلیه‌های نوید فرزندش را از مرگ نجات دهد. او گفت راضی است تا هر عضوی که لازم است از نوید جدا شده و به بیماران پیوند زده شود.»دایی نوید ادامه می‌دهد:« با وجود رضایت پدر نوید، اما مادرش به این راحتی راضی نمی‌شد.

چند ساعت  با او درباره اینکه اعضای بدن نوید می‌تواند چندین بیمار را نجات دهد صحبت کردم. تصمیم‌گیری برایش خیلی سخت بود، اما در نهایت گفت با همه وجود برای اهدای اعضای بدن نوید راضی است. به این ترتیب برگه رضایتنامه را امضا کرد، اما خودش به‌دلیل فشار روحی که تحمل کرده بود دچار حمله قلبی و در بیمارستان بستری شد.»


عملیات جداسازی اعضا

در این شرایط بود که صبح پنجشنبه نوید با آمبولانسی ویژه از کرمانشاه به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران منتقل شد تا مقدمات جداسازی اعضای بدن او انجام شود. دایی‌اش می‌گوید:

«‌ما گفته بودیم هر عضوی را که لازم است از او جدا کنند و آنطور که متوجه شدم همه اعضای قابل پیوند از جمله: قلب، کلیه‌ها، کبد و... از او جدا شد و شامگاه پنجشنبه دوباره پیکر نوید به کرمانشاه برگردانده شد و قرار است بعد از انجام تشریفات قانونی صبح شنبه (امروز) مراسم تشییع و تدفین برگزار شود.»

او در ادامه می‌گوید: «‌در این چند روز همه همشهریان برایمان سنگ تمام گذاشتند و شرمنده‌مان کردند. نوید تا حالا به خاطر بوکس در کرمانشاه مشهور بود، اما حالا با اهدای اعضای بدنش نامش به خاطر انسانیت بر سر زبان‌ها افتاده و خانواده‌اش بیشتر از قبل به او افتخار می‌کنند.»

پیوند اعضای 11بیمار در 6ماه
کریمی، رئیس واحد فراهم‌آوری اعضای پیوندی بیمارستان آیت‌الله طالقانی کرمانشاه می‌گوید: «‌گرفتن رضایت از خانواده این بیمار مرگ مغزی کمتر از 5ساعت طول کشید و در نهایت با اعلام رضایت خانواده بیمار، هماهنگی‌های لازم برای انتقال بیمار از بیمارستان طالقانی کرمانشاه به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انجام شد و بیمار با آمبولانس مخصوص و یک تیم عملیاتی از کرمانشاه راهی تهران شد.»

او ادامه می‌دهد: «‌در سال جاری خوشبختانه تیم واحد پیوند اعضا در کرمانشاه تلاش‌های زیادی برای جلب رضایت خانواده بیماران مرگ مغزی انجام داده و تاکنون رضایت خانواده 11بیمار برای اهدای اعضای بدن‌شان به بیماران نیازمند جلب شده است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha