سلامت نیوز:«سد معبر» یا «فعالیت اقتصادی خارج از واحدهای اقتصادی به نام مغازه؟» این دو تعریف از دستفروشی، دو طیف نگاه مختلفی به این مساله است؛ تبصره یك، بند دو از ماده 55 قانون شهرداریهای كه بیش از نیم قرن از آخرین اصلاحش میگذرد، دستفروشی را سد معبر و درنتیجه، غیرقانونی میداند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،این تبصره ماموران شهرداری را مكلف میداند تا برای رفع این سد معبر اقدام كنند و در این صورت، «اشخاص مزبور ادعای هیچگونه خسارتی نخواهند داشت.» اما تعریف دوم، تعریفی است كه «فریبرز رییسدانا» سال 1393 از مفهوم دستفروشی در گفتوگویی با روزنامه گسترش صنعت به آن اشاره كرده بود. بهزعم رییسدانا، «دستفروشی معضل نیست، نیاز جامعه است.»
كاذب، غیرقانونی و غیررسمی سه عنوانی است كه در ادبیات خشك شهرداری برای مقابله معنایی با دستفروشی به كار گرفته میشود، با این حال چه طرحهای ضربتی در شهرداری ابرپروژهگرای پیشین و چه طرحهایی مبنی بر احداث غرفه و بازارچه در دوره جدید شهرداری تاكنون نتوانسته است به یك معضل اساسی پاسخ دهد و آن معضل بهرسمیت شناختن دستفروشان و وارد كردن این صنف میان مشاغل رسمی است.
گرچه به نظر میرسد چنین اقدامی نیاز به ورود مجلس دارد و از حیطه كاری شهرداری خارج است، با این حال تبعات رها كردن دستفروشان بیش از همه دامنگیر شهرداری میشود، مثل روز دوشنبه كه تعدادی از این دستفروشان خطر تجمع را در این روزهای بلای كرونا به جان خریدند و در مقابل ساختمان مركزی شهرداری تهران تجمع كردند؛ تجمعی كه حاصلی جز دیگر تجمعها و اعتراضهایشان نداشت؛ رفع مسوولیت.
معترضان روز دوشنبه كه به گزارش ایرنا به پنجاه نفر میرسیدند، بیشتر معترض به این مساله بودند كه پس از شیوع كرونا بازارهای روز و مكانهای دستفروشی در تهران جمعآوری شده است و پلیس در هیچ نقطهای از تهران به آنها اجازه كار نمیدهد. گرچه طبق پروتكلهای ستاد كرونا تجمع افراد منع شده است و در این شرایط، دستفروشان به گفته محمد كریم آسایش، كنشگر شهری در صورت فعالیت نیز درآمد چندانی نخواهند داشت؛ با این حال وضعیت بغرنج این شاغلان بیش از كرونا ریشه در غیررسمی و غیرقانونی بودن فعالیتشان دارد.
غلامحسین محمدی، رییس مركز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری روز دوشنبه به ایرنا گفته بود كه خواستههای این «تجمعكنندگان» بحق است، اما مرجع پاسخگویی به خواستههای آنها شهرداری تهران نیست. بهزعم این مسوول شهرداری، وزارتخانههای كشور، كار، رفاه و سازمان تامیناجتماعی در این باره مسوولیت دارند و باید راهكاری درنظر بگیرند.
این در حالی است كه رایزنیهای شهرداری با بنیاد مستضعفان، پیش از عید منجر به اختصاص مجموعا 9 میلیارد تومان از بودجه بنیاد مستضعفان در قالب كارت هدیههای یك میلیون تومانی به 9 هزار دستفروش تهرانی شد.
نكته قابل تامل، شناسایی دستفروشان به انتخاب شركت حریمبان و شهربان شهرداری تهران گذاشته شد، امری كه برای دستفروشان مایه طعنه است، شركتی كه سابقه چندان شفافی در برخورد با دستفروشان ندارد، حالا مسوول شناسایی این افراد شده است.
اختصاص این رقم به دستفروشان در حالی صورت میگیرد كه تعداد دقیق دستفروشان تهران تاكنون مشخص نیست، غیررسمی بودن این مشاغل، علاوه بر اینكه آمار و ارقام را نامشخص میكند، روند هرگونه فعالیتی را در قبال آنها به ورطههای عدم شفافیت میكشاند، همانطور كه یكی از این دستفروشان به «اعتماد» میگوید كه از سازوكار اعطای این كارتهای هدیه سردر نمیآورد و علاوه بر آن، چون شغلی قانونی و رسمی ندارد، جای هیچگونه گله و اعتراضی هم ندارد و از آن مهمتر، برای رفع ضرر و زیانی كه از شیوع كرونا متحمل شده است، هیچ بازگشت و هیچ گزینه دیگری تعریف نشده و نخواهد شد.
صدقه دردی دوا نمیكند
شیوع كرونا از یك طرف و رسمی نبودن شغل دستفروشان از طرفی دیگر، وضعیت معاش دستفروشان را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. محمدكریم آسایش، كنشگر شهری ایام عید را نقطه عطف كسب درآمد دستفروشان عید میداند و میگوید كه دستفروشان در این مدت یا بهخاطر شیوع كرونا به خیابان نیامدهاند، یا اگر در خیابان حاضر شدهاند، درآمدی نداشتهاند. آسایش با اشاره به اختصاص چهار میلیارد تومان كارت هدیه به دستفروشان میگوید:
«شناسایی دستفروشان بهعهده شركت حریمبان گذاشته شد؛ شركت حریمبان نه رویكرد مناسب و نه عملكرد مناسبی پیش از این درخصوص دستفروشی به نمایش نگذاشته است.» انتقاد این كنشگر شهری بیش از همه به روال غیرشفاف این شركت در شناسایی دستفروشان و اهدای كارت هدیه است.
به گفته او، در شهرداری مناطق 9 و 11، صد كارت هدیه توزیع شده و این توزیع، بیشتر براساس شناخت و سابقهكاری دستفروشان بوده است. خبرهای این كنشگر شهری حاكی از آن است كه توزیع این كارت هدیههایی كه قرار بود باری از دوش دستفروشان شهری بردارد، در ناحیه ولیعصر نیز چندان سازوكار مشخصی نداشته است.
طبق پژوهشی كه سال 94 بر دستفروشهای بساطگستر صورت گرفته است، در شهر تهران حدود 30 هزار دستفروش بساطگستر مشغول به فعالیت هستند و این تعداد فقط شامل دستفروشانی میشود كه در خیابان مشغول به كار هستند و در این گستره، دستفروشان مترو و دستفروشان چرخی لحاظ نمیشوند. راهحلی كه این پژوهشگر شهری برای برونرفت از این وضعیت ارایه میدهد، برپایی سازوكاری مجازی برای پشتیبانی از توزیع و فروش آنلاین این مشاغل است.
بهزعم این كنشگر شهری، برخی از دستفروشان كالای جذابی، مثل زیورآلات برای فروش ارایه میدهند كه این كالا خود منجر به توجه خریدار و فروش میشود؛ اما برخی دیگر از دستفروشان، برای مثال آنهایی كه لیف میفروشند، چنین شرایطی ندارند و خرید از آنها بیشتر به مثابه كمك تلقی میشود، به همین دلیل كریم آسایش معتقد است كه فشار اقتصادی وارد، خصوصا بر قشر دوم در این روزها بیشتر شده و همین امر موجب اعتراض آنها در برابر ساختمان اصلی شهرداری شده است، اتفاقی كه تاكنون بیسابقه بوده، زیرا پیش از این دستفروشان در برابر شهرداریهای نواحی تجمع و اعتراض میكردند.
در چنین شرایطی، اگر پیش از این دستفروشها به رسمیت شناخته شده بودند و اطلاعات این افراد ثبت بود، قطعا هم در توزیع كارتهای هدیه و هم شناسایی وضعیت آنها وضعیت متعادلتر میشد.
اما آیا صدقه دادن به این افراد و توزیع كارتهای یك میلیون تومانی دردی از این افراد دوا میكند؟ آسایش به این پرسش پاسخی منفی میدهد و میگوید: «تا زمانی كه آمار دقیقی از دستفروشان نداریم و آنها را به رسمیت نمیشناسیم، چنین شكلهایی از پرداخت موقتا به مسائل آنها پاسخ میدهد. در حال حاضر تامین و تعریف راهی برای فروش این افراد اولویت بیشتری دارد.»
روایت یك دستفروش
«یك خواسته داریم، ما را به رسمیت بشناسید.» امین، 36 سال دارد و دستفروش میدان ونك است و حالا دو ماه میشود كه هیچ درآمدی ندارد. پشت تلفن میگوید كه همان روزهای اول شیوع كرونا، خانهنشین شد، وضعیت سیستم ایمنی مادر امین به دلیل ابتلا به سرطان نامناسب بود و امین از خیر اندك درآمد خود به نفع سلامت مادر گذشت.
امین و دستفروشان میدان ونك امیدوار بودند كه كرونا چندان ماندگار نشود و به فروش عید برسند، اما این خواسته هرگز برای آنها محقق نشد. با اینكه پیش از عید تعدادی از همكارهای او دوباره به خیابان بازگشتند، اما درآمدی عاید نشد. «هر فعالیت اقتصادی به امنیت نیاز دارد و وقتی در خیابان امنیت نباشه، ما فروش نداریم، تمام كالایی كه ما میفروشیم ضروری نیست و مردم خطر نمیكنن كه بخرن، انتظاری هم نیست.»
امین خبر پخش كارتهدیههای یك میلیون تومانی را از حساب اینستاگرام یكی از اعضای شورای شهر میخواند، او و بسیاری از همكارانش نه خبری از این كارتها داشتند و نه كارتی دریافت كردند. امین میگوید:
«كاشف به عمل آمد كه مسوول شناسایی دستفروشان، شركت شهربانه، شركت شهربان ذینفع و طرف دعوای دستفروشیه، ما دور هم میگفتیم همه پولهایی كه قبلا به مامورهای این شركت دادیم به حساب قسط نوشته شده، الان دارن قسطهای ما رو برمیگردونن.» شفاف نبودن عملكرد شركت شهربان، سابقه درگیری و رشوههای اخذ شده از دستفروشان، ناگفتهای است كه بدون درج خبر رسمی میان امین و همكارانش كاملا ملموس است.
امین چندان تمایلی برای صحبت از این مساله نشان نمیدهد، اما میگوید كه پولهای اخذشده از دستفروشان سازوكار مشخصی دارد. این پولها بسته به محل بساط دستفروشان، یا به اصطلاح او، بسته به «پاخور» محل فروش و سابقه آشنایی مامور با دستفروش اخذ میشود. امین هفتهای صد هزار تومان برای حفظ جایگاه فروش تاكنون پرداخت كرده و این رقم را «ناچیز» میداند، اما از همكارانی خبر میدهد كه ماهانه مبالغ میلیونی از آنها دریافت میشود و میگوید كه این مبلغ براساس روابط دوطرفهای اخذ میشود، گاهی اوقات ماموران بر پایه رفاقت «راه میآیند»، اما امیدی هم برای رفع این وضعیت ندارد.
چرا؟ «چون كسی ما رو به رسمیت نمیشناسه. یكبار برق خیابان ونك رفته بود و با اداره برق تماس گرفتم. از من پرسیدن تو چیكارهای؟ گفتم دستفروش. تهدیدم كردن كه این مساله به من مربوط نیست و اگه اعتراض بكنم به مامورای شهرداری زنگ میزنن تا بساط غیرقانونی من جمع بشه.» امین شفافیت میخواهد، از هند و چین و فرانسه مثال میآورد و میگوید حاضر است مالیات بدهد، اما شغل او دیگر عنوان «مشاغل غیررسمی» را به پیشانی نداشته باشد.
در شرایطی كه دستفروشان به رسمیت شناخته نمیشوند، نه از تعداد دقیق آنها اطلاعاتی موثق دراختیار است و نه در صورت برنامهریزی، محورهای عمل شفافیت كافی دارند. امین درمورد اعتراضات دستفروشان مقابل شهرداری كل میگوید: «اونا دستفروشای روز بازارهایی بودن كه شهرداری جلوی كارشون رو گرفته.
فكر نكنم از دستفروشای خیابونی كسی اعتراض كرده باشه. ما 6 ماه پیش اعتراض كردیم كه نتیجهای هم نداشت.» امین در ادامه اشارههایش به شفافیت میگوید كه چون دستفروشی شغل قانونی نیست، حالا كه شیوع كرونا تعدادی از كاركنان صنفهای مختلف را گرفتار كرده است، این آمار در قبال دستفروشان كاملا نامشخص است: «ما نمیدونیم چند نفر از همكارامون كرونا گرفتن، زندهان یا مرده.»
او به تشكیلات كارگری اشاره میكند و میگوید كه نهادهای كارگری، حتی اگر به موفقیتهای چندانی هم دست پیدا نكنند، باز میتوانند قدرتچانهزنی داشته باشند. حالا كه بحران كرونا تمام صنوف را به شكلی درگیر خود كرده است، به نظر میرسد اگر پیش از این بحران دستفروشان به رسمیت شناخته شده بودند، حالا لااقل میشد در آمار و ارقام نیز میزان ضرر این جمعیت چند صد هزار نفری نامعلوم را مشخص كرد و در آینده، برنامههای شكل گرفته برای این بخش از جامعه، انطباق بیشتری با واقعیت داشته باشد.
گرچه فاصله گرفتن از طرحهای ضربتی و زدوبندی شهرداری پیشین، به عنوان نقطه مثبتی در كارنامه دو ساله شهرداری فعلی ثبت میشود، اما جمعیت دستفروشان در تهران روزبهروز در حال افزایش است، اگر پیش از این مواجهه با دستفروشان در شهر، انكار حضور و وجود آنها، یا برخورد قضایی و قانونی بود، به نظر میرسد با افزایش جمعیت این صنف و در صورت ادامه غیررسمی بودن شغل آنها؛ در آینده آسیبهای بیشتری گریبان این افراد را بگیرد.
بالاخره كرونا روزی از جامعه رخت خواهد كشید اما آثار اقتصادی آن تا مدتها با ما همراه خواهد بود، كوچك شدن سفره كوچك دستفروشان، امری است كه میتواند آثار نامطلوبی را در شهر بگذارد و هزینههای بیشتری را برای متولیان شهری در بر داشته باشد.
نظر شما